kayhan.ir

کد خبر: ۲۹۰۰۴۴
تاریخ انتشار : ۲۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۴
نگاهی به فیلم «پرویزخان»

فوتبــال و اخــلاق (نمایش خانگی)

 

احمد سیمای عراقی
فیلم سینمایی «پرویزخان» که بعد از پایان نمایش در سینماها درحال اکران برخط در سکوهای نمایش خانگی است، از چند جهت قابل ارزیابی است. اول اینکه اولین اثر بلند کارگردانش (علی ثقفی) است، دوم اینکه یک أثر با موضوع فوتبال است و صدالبته درباره اخلاق!
بله، به نظر می‌رسد مهم‌ترین نکته درباره «پرویزخان» اخلاق ورزشی و منش پهلوانی است که متأسفانه گاهی پشت شهرت‌طلبی و ثروت اندوزی نزد برخی ورزشکاران، گم می‌شود. هر چند که نمی‌توان نقش رسانه را هم نادیده گرفت که باعث دیده شدن بیش از حد بعضی از ورزشکارانی می‌شود که ظرفیت شهرت را ندارند. 
مرحوم پرویز دهداری، قهرمان «پرویزخان» را می‌توان نماد اخلاق‌گرایی در فوتبال دانست که موضوع اصلی فیلم هم هست. هر چند که فرزند دهداری در مصاحبه‌ای گفته که پرویزخان شباهتی به پدرش ندارد، اما فراموش نکنیم که در یک اثر سینمایی داستانی، یک شمای کلی از شخصیت‌های واقعی کافی است و لزومی به شباهت ظاهری دقیق نیست، چون با یک أثر مستند رو‌به‌رو نیستیم. اصولا دراماتیزه کردن پرسوناژها جزء اصول فیلمنامه است؛ چه مابه‌ازای واقعی داشته باشند و چه نداشته باشند. اما درباره شخصیت‌های واقعی، بیش از شباهت ظاهری، این اهمیت دارد که منش و کیش شخصی آن‌ها در اثر محور قرار بگیرد. به طور مثال، گاندی نماد صلح‌طلبی و مبارزه بدون اسلحه است و این ویژگی در اغلب آثاری که درباره وی تولید شده برجسته است. و یا روحیه انقلابی و آزادگی در شخصیت شهید نواب صفوی بارز بود که این مهم روح غالب در آثار پیرامون این شهید است. در فیلم «پرویزخان» هم کارگردان، به درستی منش پهلوانی و اخلاق واقعی را هدف گرفته است و قصه‌ای را روایت می‌کند با این مفهوم که مربی فوتبال می‌تواند جلوی زیاده خواهی برخی بازیکنان و دست‌اندرکاران را به هر شکل بگیرد و روی حرف خود که درست است ایستادگی کند. مطابق آنچه در این فیلم می‌بینیم، چند بازیکن تیم ملی علیه سرمربی کودتا می‌کنند و قصد برکناری او را دارند، اما سرمربی پرویز دهداری با معرفی نسل جدیدی از استعدادها جواب آن‌ها را می‌دهد. مشابه اتفاقی که برای دهداری افتاد، با شدت کمتر یا بیشتر برای خیلی دیگر از سرمربیان تیم ملی هم رخ داده است؛ از محمد مایلی کهن و درگیری‌اش با بعضی بازیکنان گرفته تا ایویچ و رخدادهای مربوط به بازی ایران با آث رم و... تقریبا همه مربیان فوتبال، بازیکن سالاری را تجربه کرده‌اند. اما آنچه درباره پرویز دهداری تازگی داشت این بود که تهدید را به یک فرصت تبدیل کرد و راه جدیدی را گشود. این ماجرا یادآور سخن دلنشینی از سردار دل‌ها شهید قاسم سلیمانی است که گفته بود: «آن‌قدری که در تهدیدها فرصت است در خود فرصتها نیست.» در فیلم می‌بینیم که خیلی‌ها از فدراسیون گرفته تا بعضی نمایندگان مجلس و... قصد کارشکنی علیه دهداری را داشتند اما هیچ کدام نمی‌توانند در اراده پولادین این مردِ اخلاق تاثیر بگذارند چون او دارای یک چارچوب اخلاقی روشن و صریح بود و صرفا بر کار درست متمرکز می‌شد. همچنان‌که در بازی حساس آخر فیلم، بین دو نیمه اعتراف می‌کند که اشتباه کار کرده و با تغییر تاکتیک موجب پیروزی تیم ملی می‌شود. این منش می‌تواند یک الگوی مدیریتی و چراغ راه باشد.