kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۹۶۱۹
تاریخ انتشار : ۱۹ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۹:۵۶

راه بهره‌مندی از عزت الهی

 
 
حسین پاشایی
یکی از صفات و اسمای الهی، عزت و عزیز است که مؤمن باید آن را از خدا بخواهد تا انسانی نفوذناپذیر شده و کسی را یارای سلطه بر او نباشد، بلکه همواره غالب غیر مغلوب و قاهر غیر مقهور باشد.
دستیابی به این عزت بی‌ذلت زمانی رخ می‌دهد که انسان در ایمان خویش خود را ملحق به پیامبر(ص) کند که مظهر کامل اسمای الهی از جمله عزت و از صاحبان حقیقی آن و مصداق کامل عزیز است.
عزت و سرافرازی و کسب قدرتی 
شکست ناپذیر و نفوذناپذیر خواسته فطری انسان است و هر کسی دوست دارد تا از ذلت به عزت برسد. بنابراین، هر کسی اگر چنین چیزی می‌خواهد باید عوامل آن را بشناسد و برای کسب آن تلاش کند تا از آثار آن 
بهره مند شود. نویسنده با مراجعه به آموزه‌های قرآن بر آن است تا اهمیت و ارزش و آثار و عوامل عزت و راه بهره‌مندی از عزت الهی را بیان کند. 
***
عزت خدا، خاستگاه عزت‌ها
عزت در لغت یعنی شکست ناپذیری و حالتی که مانع مغلوب شدن انسان می‌شود. در اصل از «ارض عزاز»؛ یعنی زمین محکم و نفوذناپذیر گرفته شده است،(راغب اصفهانی، المفردات، ج۱، ص۳۳۲،؛ طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۹) اصل معنای عزت، همان صلابت است و در معانی غلبه،نفوذ ناپذیری‌، سختی، غیرت و حمیت نیز در قرآن به کار رفته و عزیز که از اسمای حسنای الهی است، یعنی کسی که غالب است و مغلوب نمی‌شود. (المیزان، ج 17، ص 22)
خدای عزیز خاستگاه عزت‌ها است؛ زیرا خدا موجودی عزیز و نفوذناپذیر، شکست ناپذیر، سرافراز، قاهر غیر مقهور و غالب غیر مغلوب است به طوری که کسی نمی‌تواند به هیچ شکلی راه نفوذی پیدا کند و اراده و مشیت خویش را بر خدا چیره سازد، بلکه این مشیت و اراده الهی است که حاکم بر همه هستی است.(بقره، آیه 240؛ مائده، آیه 118؛ ابراهیم، آیه 4؛ فاطر، آیه 2)
عزت الهی مظهر عالی‌ترین صفات اوست.(نحل، آیه 60؛ روم، آیه 27) پس اگر خدا تمثلی در اوج داشته باشد، آن را در عزت خویش به نمایش می‌گذارد.(همان) و اگر کسی بخواهد عزتی را به دست آورد و از ذلت‌ها برهد، باید آن را تنها در سایه عزت الهی بجوید؛ زیرا عزت الهی خاستگاه هر عزتی است(آل عمران، آیه 6)؛ چرا که جمله «و هو العزیز» مفید حصر است؛ یعنی خدا کسی است که همه عزت‌ها از اوست.(المیزان، ج 12، ص 480)
از نظر قرآن، انسان نیز به طور فطری ذلت را عیب و نقص و جزو ظلمات می‌داند و بر آن است تا از آن بگریزد و به عزت به عنوان کمالی بس بلند برسد.(فاطر، آیه 10؛ نساء، آیه 139) پس اگر کسی بخواهد به چنین عزتی دست یابد باید آن را در عزت الهی بجوید که خاستگاه هر کمالی از جمله کمال عزت است. از همین رو خدا در قرآن مردم را دعوت به عزتی می‌کند که در سایه عزت الهی به دست می‌آید.(همان)
اهمیت و آثار ارزشی عزت
بی گمان از تعریفی که از عزت شده، ارزش و اهمیت بس والا و برتر این صفت کمالی دانسته می‌شود و هر کسی دوست دارد به آن دست یابد.
البته آثار و نشانه‌های دیگری برای عزت است که می‌تواند در تبیین اهمیت و ارزش والای این صفت کمک کند. همچنین باید دانست زمانی که این صفت به شکل ملکه و مقوم ذاتی شخص در آید و به عنوان «عزیز» تجلی و ظهور کند، این آثار در تمامیت خودش بروز می‌کند.
بسیاری از کمالات اسمایی و صفاتی الهی در سایه همین عزت و اسم عزیز ظهور می‌کند؛ بنابراین خود عزت و عزیز خاستگاه بسیاری از کمالات دیگر است که به اهمیت این صفت و اسم می‌افزاید. 
عزت الهی در دو ساحت‌، خودش را نشان می‌دهد: ساحت مشیت و اراده الهی و ساحت مشیت و اراده انسانی. از آثار و نشانه‌های عزت الهی در ساحت مشیت و اراده الهی اینکه موجب آمرزش الهی نسبت به بندگان(مائده، آیه 118؛ ممتحنه، آیه 5؛ تغابن، آیات 17 و 18)، اتمام حجت خدا با رسالت پیامبران نسبت به انسان‌ها(نساء، آیه 165)، اجابت دعا از سوی خدا نسبت به دعاکنندگان(غافر، آیات 7 و 8؛ ممتحنه، آیه 5)، امتحان انسان‌ها از سوی خدا(ملک، آیه 2)، خاستگاه امداد الهی به مؤمنان(احزاب، آیات 11 تا 25)، حاکمیت الهی بر قلب‌ها و ایجاد الفت میان قلوب(انفال، آیه 63)، پیروزی مسلمانان(آل عمران، آیات 123 و 126؛ انفال، آیات 9 و 10 و 39؛ حج، آیه 40)، خاستگاه بی‌پایانی مخلوقات الهی(لقمان، آیه 27)، خاستگاه تشریع احکام و حدود الهی(مائده، آیه 38)، دفاع از معابد و مراکز دینی و مؤمنان(حج، آیه 40)، خاستگاه گواهی الهی بر یکتایی و توحید(آل عمران، آیه 18)، خاستگاه تنزیه خدا از هر گونه شریک و شرک(آل عمران، آیات 6 و 62؛ سباء، آیه 27؛ حشر، آیه 23)، خاستگاه پاداش و کیفر الهی(قمر، آیات 41 و 42؛ ابراهیم، آیات 42 تا 47)، خاستگاه امدادهای غیبی و نجات از عذاب‌های الهی برای مؤمنان(هود، آیه 66؛ شعراء، آیات 167 تا 175)، خاستگاه وعده‌ها و وعیدهای الهی(ابراهیم، آیه 47؛ لقمان، آیات 8 و 9)، خاستگاه مصونیت قرآن از هر گونه تغییر و تحریف(یس، آیات 2 و 5؛ زمر، آیه 1؛ غافر، آیه 2)، خاستگاه بهره مندی انسان از رحمت الهی(توبه، آیه 71؛ فاطر، آیه 2) و مانند آنها است.
اما آثار عزت الهی در ساحت تجلیات انسانی را می‌توان در موارد بسیاری مشاهده کرد؛ زیرا عزت الهی در انسان وقتی تجلی کند، انسان را به سوی اتحاد و اجتناب از تفرقه در میان مسلمانان می‌کشاند(بقره، آیات 208 و 209)، چنان‌که تجلی عزت در انسان موجب اجتناب از بخل ورزی(تغابن، آیات 16 و 18)، اطاعت و حق شنوی از خدا(همان)، تقوای الهی و اطاعت از خدا(همان)، انفاق و اعطای قرض به دیگران(همان)، اجتناب از پیروی از شیطان(بقره، آیات 208 و 209)، تسلیم در برابر خدا(همان)، آمرزش خواهی (ممتحنه، آیات 4 و 5)، توکل و اعتماد بر خدا(انفال، آیه 49؛ شعراء، آیه 217؛ عنکبوت، آیه 26)، خشیت علمی از خدا(فاطر، آیه 28)، دعا به پیشگاه خدا(غافر، آیات 7 و 8؛ ممتحنه، آیات 4 و 5)، برطرف‌کننده حزن(یونس، آیه 65)، ممانعت از گرایش به عزت دروغین(نساء، آیه 139)، ممانعت از گناه(مائده، آیه 95) و مانند آنها می‌شود.
عزت الهی چنان است که همه هستی را پر کرده به طوری که حتی مشرکان نیز به عزت الهی اقرار دارند(زخرف، آیه 9)، حتی ابلیس به عزت خدا سوگند می‌خورد که به اغوای انسان می‌پردازد؛ زیرا می‌داند اگر عزت الهی نباشد، نمی‌تواند کاری پیش ببرد، بلکه حتی زمانی می‌تواند اغواگری داشته باشد که تحت عزت الهی قرار گیرد و اگر عزت الهی اجازه ندهد هرگز نمی‌تواند کاری برخلاف مشیت خدا انجام دهد.(ص، آیه 82)
همچنین از نظر قرآن، اهمیت عزت الهی در هستی چنان است که برای تبلیغ و دعوت دیگران می‌توان بدان تمسک جست(غافر، آیات 38 تا 42؛ هود، آیات 91 و 92) تا مؤمنان و کافران و مشرکان همگی بدانند که هر چه ممکن است اتفاق بیفتد در سایه عزت الهی است. پس اگر خشیت و خوفی باید داشته باشند، نسبت به مقام عزت الهی و اسم عزیز داشته باشند که سرچشمه بسیاری از امور است که پیش از این تبیین شد.
نشانه‌های عزت الهی
چنان‌که گفته شد آثار عزت را در بسیاری از امور هستی می‌توان مشاهده کرد. از نظر قرآن، تدبیر جهان و سامان دادن به آسمان‌ها و آفرینش ستارگان برای تزیین و نیز محافظت از آسمان(آل عمران، آیات 5 و 6؛ سجده، آیات 5 و 6؛ فصلت، آیات 9 تا 12)، پیدایش شب و روز (زمر، آیه 5)، تسخیر خورشید و ماه(همان)، زنده شدن انسان پس از مرگ(روم، آیه 27)، خلقت مرگ و حیات(ملک، آیه 2)، نظم بی‌خلل در همه هستی(ملک، آیات 2 و 3)، خلقت آهن برای دفاع‌، جهاد و دیگر منافع(حدید، آیه 25)، رزاقیت خدا نسبت به بندگان بر اساس مشیت و قسمت(شوری، آیه 19)، رحمت به بندگان یا منع آن(فاطر، آیه 2)، رویش گیاهان متنوع(دخان، آیات 7 تا 9)، صورت‌گری انسان در رحم مادر(آل عمران، آیه 6)، عروج مسیح(نساء، آیات 157 و 158)، فتح خبیر در پی وفاداری مؤمنان به بیعت با پیامبر(فتح، آیات 18 و 19)، قضاوت در قیامت و ناتوانی دیگران در برابر قدرت نافذ الهی در داوری(نمل، آیه 78؛ دخان، آیات 40 تا 42)، کبریایی خدا در آسمان‌ها و زمین(جاثیه، آیه 37)، نزول قرآن(یس، آیات 2 و 5؛ زمر، آیه 1؛ غافر، آیه 1)، نزول کتب آسمانی (شوری، آیه 3؛ حدید، آیه 25)، حرکت خورشید و ماه بر مدار مشخص و به سمت قرارگاه ویژه خود(انعام، آیه 96؛ یس، آیه 38)، هدایت (آل عمران، آیات3 تا 6؛ زمر، آیه 37) و مانند آنها از نشانه‌های عزت الهی در هستی است که توجه بدان باعث می‌شود انسان زندگی خود را بر اساس مشیت و عزت الهی سامان دهد.
ویِژگی‌های عزت الهی
عزت الهی همواره با اموری همراه است که توجه به آن می‌تواند در تبیین بسیاری از حقایق و نیز مسائل و موضع‌گیری‌ها به ویژه از سوی خدا و انسان کمک بسیار شایانی داشته باشد.
عزت الهی با اموری چون: بخشندگی (ص، آیه 9)، حمد و ستایش(بروج، آیه 8)، رحمت رحیمی(شعراء، آیه 9)، علم و دانایی(انعام، آیه 96؛ نمل، آیه 78)، قوت(حج، آیه 40)، جبر(حشر، آیه 23)، تکبر(همان)، اقتدار(قمر، آیه 64)، کبریایی(حشر، آیه 23)، کیفر و انتقام گیری از مستحقان آن(آل عمران، آیه 4؛ مائده، آیه 95)، مغفرت و غفران(فاطر، آیه 28؛ یس، آیه 66)، نصرت و یاری و پیروزی(فتح، آیه 3)، حکمت و فرزانگی و هدفمندی(انفال، آیه 67) و مانند آنها همراه است.
از نگاه قرآن، عزت برای دیگرانی که شایسته آن هستند از پیامبران و مؤمنان(منافقون، آیه 8) تنها بر اساس مشیت الهی خواهد بود و خدا هر که را خواهد براساس مشیت حکیمانه خویش عزیز می‌دارد.(آل عمران، آیه 26) از همین رو مشیت الهی بر این قرار گرفته تا کافران و مشرکان هرگز از عزت الهی بهره‌ای نبرند و از آن محروم باشند.(یونس، آیات 65 و 66؛ نساء، آیات 138 و 139)
مؤمنان نیز زمانی براساس مشیت الهی از عزت بهره مند خواهد شد که با کافران و دشمنان رابطه ولایی برقرار نکنند و تنها در سایه ولایت الهی باشند نه ولایت طاغوتی.(نساء، آیه 139) از همین رو منافقان در امت اسلام، هیچ بهره‌ای از عزت الهی نمی‌برند.(نساء، آیات 138 و 139)
عوامل عزت در سایه ایمان
کفر و شرک و نفاق موجب می‌شود تا شخص از عزت الهی محروم باشد و عزت برای او تحقق نیابد، بلکه خوار و ذلیل باشد(نساء، آیه 139؛ یونس، آیات 65 و 66؛ مریم، آیات 81 و 82)، اما مؤمنان باید برای کسب عزت و تحقق آن در خویش، نوعی سنخیت با عزت الهی و اسم عزیز پیدا کنند که این امر با اموری چون: اراده(فاطر، آیه 10)، عبادت و اطاعت از خدای یگانه(مریم، آیات 81 و 82)، پذیرش ولایت الهی و اجتناب از ولایت طاغوت(نساء، آیات 138 و 139)، پیروی از آموزه‌های قرآن(ابراهیم، آیه 1؛ سباء، آیه 139)، پیروی از راه خدا و حرکت در آن(ابراهیم، آیه 1)، آخرت طلبی و پرهیز از متاع‌های ظاهری دنیوی و اراده نسبت به آن(انفال، آیه 67) و مانند آنها تحقق می‌یابد. از نگاه قرآن، هیچ کسی نمی‌تواند با کفر و شرک و نفاق اعتقادی (نساء، آیات 138 و 139؛ یونس، آیات 65 و 66) یا ولایت طاغوت(نساء، آیات 138 و 139) یا گناه(بقره، آیه 206) یا قدرت و ثروت(کهف، آیات 32 و 34؛ دخان، آیات 34 تا 39؛ شعراء، آیات 41 و 44) به عزت برسد؛ زیرا این روحیه و رویه، انسان را از سنخیت با خدای عزیز دور می‌کند و نمی‌تواند مظهر اسم عزیز باشد، بلکه اگر کسی در سایه کفر و شرک و نفاق یا گناه و مخالفت امر خدا و قرآن گمان کند که به عزت می‌رسد یا عزتی دارد، گرفتار توهم عزت است.(بقره، آیه 206؛ نساء، آیات 138 و 139؛ مریم، آیات 81 و 82)