kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۶۳۴۲
تاریخ انتشار : ۲۷ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۱:۵۵

اخبار ویژه

 
 
هاآرتص: اسرائیل شکست خورد هر تهدید ایران، ما را به لرزه درمی‌آورد
 
روزنامه صهیونیستی ‌هاآرتص در جمع‌بندی تحرکات نظامی رژیم صهیونیستی تأکید کرد: اسرائیل، شکست کاملی خورده است.
روزنامه ‌هاآرتص نوشت: اهداف جنگ در غزه محقق نخواهد شد، گروگان‌ها با فشار نظامی بازگردانده نخواهند شد، امنیت برقرار نخواهد شد و طرد بین‌المللی اسرائیل پایان نخواهد یافت. ما باخته‌ایم. حقیقت را باید گفت... بامزه نیست که اعتراف کنیم باخته‌ایم، پس به خودمان دروغ می‌گوییم. بعد از شش ماه، می‌شد ما جایی متفاوت از امروز باشیم، اما در دست بدترین رهبری تاریخ اسرائیل - نامزد شایسته برای بدترین رهبر هر جا و هر زمان- گروگان مانده‌ایم. منطقاً باید هر اقدام نظامی‌، یک خروجی دیپلماتیک داشته باشد و به یک واقعیت دیپلماتیک بهتر منجر شود. اسرائیل خروجی دیپلماتیک ندارد. اسرائیل برای رهبری، یک رذل را دارد، که ظرفیت رهبری یا تصمیم‌گیری ندارد، کسی که حس درست قضاوت را به خاطر یک سیگار مفت از کف می‌دهد.
از جنبه‌ نظری، ما باید در وضع بهتری باشیم. ضربه‌ بروز جنگ می‌توانست نقطه‌ شروعی برای یک کارزار سریع، قدرتمند، تهاجمی و کاملاً موجه برای ریشه‌کن کردن سریع حماس باشد. بعد می‌شد با ائتلافی از کشورهای دارای پول برای بازسازی، با حمایت جهانی و عربی، همراه با تشکیلات خودگردان فلسطین، جایگزین شود. اما این آن کسی است که ما انتخاب 
کرده‌ایم.
نمی‌توانیم بگوییم، اما باخته‌ایم. مردم دلشان می‌خواهد که خوش‌بین باشند که در روندی هستیم که در نهایت موفق‌ خواهیم بود. این که گروگان‌ها بازگردانده می‌شوند، حماس تسلیم می‌شود و یحیی سنوار کشته می‌شود. این همان ذهنیتی است که منجر به این تصور می‌شود که رژیم ایران به زودی خواهد ترکید و تصورات دیگری که بیشتر به فیلم‌های ‌‌هالیوود مربوط می‌شود. این‌ها حقیقت نیستند و ماجرا به چیز ناراحت‌کننده‌ای مربوط می‌شود. به هر حال، گفتن حقیقت ناراحت‌کننده است.
نتیجه‌گیری من [حییم لوینسون] به عنوان یک روزنامه‌نگار از ۷ اکتبر این است که آنچه «ناراحت‌کننده» است خطرناک‌ترین چیز برای ما و آینده‌ ما در این‌جا است، که اعتیاد به احساس خوب کردن خودش همان چیزی است که خطرناک است. ما نیاز داریم که حقیقت را بگوییم، حتی زمانی که ناراحت‌کننده است ما باید در مقابل دستگاه‌های تبلیغاتی نتانیاهو بایستیم، حتی اگر سگ‌های مهاجم دارند خشتک ما را بو می‌کشند. اگر در ۱ اکتبر، یکی گفته بود که رئیس اطلاعات نظامی بی‌کفایت است، یا گفته بود که شین بت در حال چرت زدن است، او را دیوانه، شکست‌خورده و غیر قابل درک تلقی می‌کردند. نشانه‌های زیادی در کار بود که نشان می‌داد ارتش در وضعیت بدی است، اما ما آن‌ها را نمی‌دیدیم، زیرا معتقد بودیم همه چیز روبه‌راه است.
گفتنش ناخوشایند است، اما شاید نتوانیم دیگر در امنیت به مرزهای شمالی و آنچه قبلاً بوده بازگردیم. حزب‌الله معادله را به نفع خودش تغییر داده است. ما مدام از یک ضرب‌الاجل خیالی می‌گوییم - آوریل، می، سپتامبر- و این که حزب‌الله را بمباران خواهیم کرد. ضرب‌الاجل مدام عقب می‌رود. فریب ادامه دارد. حالا به نظر می‌رسد به احتمال زیاد تا سال‌ها، هرکسی که در امتداد مرز رانندگی کند، هدف قرار می‌گیرد. و این در هر جبهه‌ای صادق است. هیچ یک از گروگان‌ها، چه زنده و چه مرده، بازنمی‌گردند.
هیچ وزیری از این کابینه احساس امنیت را به ما باز نخواهد گرداند. هر تهدیدی از ایران، ما را به لرزه در خواهد آورد. جایگاه بین‌المللی ما زیر مشت و لگد افتاده. ضعف رهبری ما در خارج آشکار شده. سال‌ها توانسته بودیم خارجی‌ها را فریب بدهیم که فکر کنند کشوری قوی و ارتشی قدرتمند هستیم. نمی‌شود در مورد ارتش حرف بدی زد. فقط وقتی کار به ۷ اکتبر می‌رسد، به طور خاص اجازه دارید در مورد یک ننگ صحبت کنید. قبلش، ما شیر بودیم. قطعاً خیلی از سربازان جنگ واقعاً شیر هستند. خانه و زندگی را ول کرده‌اند و رفته‌اند. جنگیده‌اند. شکست ما به این معنا نیست که آن‌ها سربازان خوبی نیستند، تلاشی نکرده‌اند. به این معنا است که ترکیب توانایی‌های نظامی و رفتار سیاستمداران نتیجه‌ نامطلوبی داشته است.
ماشین‌هایی هستند که دروغ و فریب به هم می‌بافند. ما با رهبر این اردوگاه سیاسی، با پینوکیوی انسانی، آشنا هستیم. ماه‌ها است که از «پیروزی کامل» و «یک قدمی پیروزی» صحبت می‌کند. اگر اوحَد بوزاغلو، سلبریتی تلویزیونی، به من بگوید من تنها عشق واقعیش هستم راحت‌تر باور می‌کنم تا یک کلمه از حرف‌های نتانیاهو را.
ارتش سخنگوها عربده می‌کشد. رفح جدیدترین بلوفی است که برای فریب ما به هم می‌بافند. هر چه بلندگوها بلندتر فریاد بزنند، آشکارتر می‌شود که ما داریم شکست می‌خوریم. دروغ گفتن هنر آن‌ها است. امنیت کم‌تر از قبل ۷ اکتبر است. جای کتکی که خورده‌ایم تا سال‌ها درد خواهد کرد. طرد بین‌المللی هم جبران نخواهد شد. و البته، مردگان برنخواهند گشت. بسیاری از گروگان‌ها هم همین‌طور.
 
 
اظهارات تحقیر‌آمیز مشاور موساد درباره سرسپردگی دولت باکو به اسرائیل
 
مشاور ارشد نتانیاهو و مشاور امنیت ملی موساد، با ادبیاتی تحقیر‌آمیز، از عمق نفوذ آمریکا و رژیم صهیونیستی در جمهوری مسلمان‌نشین آذربایجان خبر داد.
یوزی آراد در گفت‌و‌گو با رویترز گفته است: باید بگویم که برقراری روابط دیپلماتیک عمیق آن هم با یک کشور مسلمان چندان ساده نیست. نه‌تنها مردم آذربایجان اکثراً مسلمان هستند بلکه این کشور همسایه ایران است. اما جنبه خوب ماجرا این است که مقامات ارشد دولتی آذربایجان به ویژه حیدر و الهام علی‌اف هیچ دلسوزی و تعصبی نسبت به اسلام ندارند و از همان ابتدا ۱۹۹۲ از روابط دوجانبه با اسرائیل قدردانی می‌کردند من در یک مأموریت ویژه شش‌ماهه در سفارت اسرائیل در باکو بودم. دختر الهام علی‌اف، لیلا که من شخصاً می‌شناسم دوست‌پسر یهودی داشت، امین آگالاروف که بعداً با او ازدواج کرد، به مادر دوست‌پسرش گفته شد که بهتر است پسرش علناً اعلام کند که یهودی است. او روابط بسیار خوبی با جرد کوشنر داشته است. صادقانه بگویم اگر خاخام‌های ما اجازه می‌دادند لیلا به یهودیت روی آورد، او این کار را با افتخار انجام می‌داد. اما برگردیم به سؤال شما، من فکر می‌کنم ما دقیقاً همان جایی هستیم که می‌خواهیم باشیم و به اکثر اهداف خود رسیده‌ایم و بقیه به زودی محقق می‌شوند.
وی در پاسخ این سؤال که ما از آذربایجان چه می‌خواستیم؟، اظهار کرد: در طول ۲۴ سال گذشته بیش از ۵٠ فرمانده ارشد اسرائیلی تحت نظارت ناتو و با همکاری نزدیک با ترکیه توانسته‌اند ساختار نظامی و امنیتی آذربایجان را بازسازی و سازماندهی کنند. فروش تسلیحات نظامی، ساخت کارخانه‌های تولید پهپادهای پیشرفته، برگزاری بیش ۱۴۶ دوره آموزشی برای فرماندهان ارشد نظامی آذربایجان و برگزاری ده‌ها رزمایش مخفیانه مشترک سالانه در دریای خزر، جنوب آذربایجان و در امتداد مرزهای این کشور با ارمنستان و ایران گوشه‌ای از زمینه‌های اصلی همکاری تل‌آویو و باکو است. آیا می‌توانید کشوری را نام ببرید که ما با آن چنین روابطی داشته‌ایم؟
یوزی آراد افزود: استقرار افسران موساد در کنار ماموران سیا و اف‌بی‌آی در یک طبقه از ساختمان سازمان امنیت آذربایجان در هیچ کشور دیگری بی‌سابقه است. به خاطر داشته باشید که هیچ‌یک از این مواردی که ذکر کردم دیگر راز نیست. البته مواردی وجود دارد که نمی‌توانیم در مورد آنها بحث کنیم (خبرنگار: می‌شود بیشتر توضیح بدهید؟) خب، بگذارید همه فرض کنند که فقط ۳٠٠٠٠ یهودی در آذربایجان زندگی می‌کنند.
مشاور نتانیاهو در پاسخ این پرسش که «پس چگونه است اسرائیل تا این حد همکاری گسترده‌ای با دولت آذربایجان دارد، اما جمعیت مسلمان که اکثریت هستند از آن عصبانی نیستند؟»، با وقاحت گفت: مردم آذربایجان مسلمان هستند اما از تحولات خاورمیانه بی‌خبرند. بنابراین به جز چند نفری که تحت تأثیر ایران قرار گرفته‌اند، اکثر مردم آذربایجان هویت مذهبی ندارند و مانند مسلمانان خاورمیانه روحیه تروریستی ندارند. اما در عین حال بیشتر فعالیت‌های ما در حوزه‌های نظامی و امنیتی است، بنابراین مردم عادی معمولاً نمی‌دانند چه خبر است. برخلاف این انگارسازی، مردم مسلمان جمهوری آذربایجان غیرت دینی بسیار بالایی دارند اما معمولاً اعتراضات ضد صهیونیستی سرکوب می‌شود.
آراد در ادامه درباره این سؤال خبرنگار که «ما چقدر در تصمیمات سیاسی داخلی آنها تأثیر داریم؟»، اظهار کرد: سفارتخانه‌های آمریکا، انگلیس و اسرائیل در باکو ائتلافی هستند که در ۲٠ سال گذشته اهداف مشابهی را دنبال می‌کنند. تسلط ائتلاف بر آذربایجان و تصمیمات سیاسی مقامات باکو، مشابه تسلط اسرائیل بر کرانه باختری است. با این تفاوت که به جای محمود عباس فردی متمدن به نام الهام علی‌اف مدیریت آذربایجان را برعهده دارد.
خبرنگار: از تجربه خودت بگو وقتی به باکو رفتید چطور بود؟ آیا خاطره‌ای دارید که بخواهید به اشتراک بگذارید؟
آراد: اولین سفر من به آذربایجان در سال ۱۹۹۴ انجام شد. من آن موقع در موساد بودم. و بعداً با یک هیئت امنیتی و نظامی به عنوان مشاور امنیت ملی نخست‌وزیر اسرائیل به آذربایجان سفر کردم تا مقدمات سفر شیمون پرز را فراهم کنم. سفر تاریخی شیمون پرز به باکو در نزدیکی تهران، یکی از بزرگ‌ترین رویدادهای تاریخی در سیاست خارجی اسرائیل بود. هیجان‌انگیزترین لحظه با رئیس‌جمهور آذربایجان، الهام علی‌اف در ژوئیه ۲٠٠۹ بود. ما در باکو، جایی که برخی از قدیمی‌ترین قبایل یهودی در آنجا زندگی می‌کردند، صحبت کردیم. از او پرسیدم که آیا می‌توانم دعای یهودی بخوانم؟ پرسید یعنی چه، من توضیح دادم و او پاسخ داد: البته. من خواندم، و آمین گفتند آمین. چه لحظه تاریخی است. هیچ کلمه‌ای برای توصیف این احساس ندارم.
 
 
اسرائیل دست از پا خطا کند با هزاران موشک در هم کوبیده می‌شود
 
برخی رسانه‌های غربی و عبری از طی دو روز گذشته، احتمال اقدام نظامی اسرائیل علیه ایران را زمزمه و تأیید و تکذیب می‌کنند. البته باید عملیات روانی از خبر واقعی را باز شناخت. در عین حال، باید برخی نکات را برای دشمن روشن کرد.
اسرائیل، سگ زنجیری آمریکاست. آمریکایی‌ها تا همین جا هم خود را زیادی خرج تحرکات پر هزینه و کم فایده اسرائیل کرده‌اند. آمریکا طی شش ماهه گذشته، متحمل خسارت‌های راهبردی بی‌سابقه شده، که کمتر از سوء محاسبه در موضوع افغانستان و عراق نیست.
مقامات آمریکایی، در شش ماهه گذشته دست صهیونیست‌ها را برای ارتکاب هر نوع جنایت در غزه باز گذاشتند. اما در موضوع ایران- از ترس دادن هزینه‌های سنگین- سعی کردند برخی جاها حساب خود را از رفتار‌های اسرائیل جدا نشان بدهد و بگویند در جریان نبوده، یا موافق نبوده‌اند.
در موضوع اقدام متقابل ایران، آمریکا خود را سپر بلای اسرائیل نمود و تلاش زیادی کرد تا ایران، جنایت تروریستی اسرائیل در دمشق را تلافی نکند. بعدش هم، به اسرائیل برای مهار حمله موشکی و پهپادی ایران کمک کرد؛ هر چند که با همه این تقلا‌ها، حدود ۵۰ درصد موشک‌ها به هدف اصابت کرد.
حالا بحث بر سر این است که آمریکا در صورت ارتکاب خبط بزرگ‌تری از جانب اسرائیل، نمی‌تواند حساب خود را جدا کند؛ چنان که طی یکی دو روز گذشته در رسانه‌ها وانمود می‌کند. نمی‌شود هنگامی که ایران قرار است اسرائیل جنایتکار را مجازات کند، آمریکا این اقدام مشروع را موجب افزایش تنش و درگیری در منطقه بخواند و خواستار توقف آن شود؛ اما در صورت بازی دوباره اسرائیل با آتش، قلاده و زنجیر سگ زنجیری‌اش را نکشد. این رفتار حتماً هزینه دارد.
از نگاه طرف ایرانی، در صورت خبط جدید طرف صهیونیستی، معادله این شکلی خواهد بود:
- هر پایگاهی در هر جای منطقه که سکوی اقدام صهیونیست‌ها شود، هدف حمله متقابل قرار می‌گیرد.
- نیروهای ایرانی و متحدان آنها در منطقه دست به ماشه هستند و این مکانیسم ماشه، بلافاصله و به صورت خودکار - بی‌تعلل- عمل خواهد کرد.
- این بار به جای شلیک ۳۰۰ تا ۴۰۰ موشک و پهپاد متوسط و رده‌پایین، پهپاد و موشک‌های قدرتمند‌تر در مقیاس چهار پنج برابری شلیک خواهند شد.
- این بار قرار نیست فقط پایگاه‌های نظامی اسرائیل هدف قرار بگیرد، بلکه دایره به مراتب گسترده خواهد بود و اهداف نظامی و اقتصادی و زیرساختی در تل‌آویو و حیفا و دیمونا و... درهم کوبیده می‌شود.
- این بار متحدان ایران هم از چند جبهه، مراکز صهیونیستی را با شدتی بی‌سابقه مورد هدف می‌گیرند و موشک‌های ایران، فقط از دور شلیک نخواهند شد. این اصابت پهپاد‌ها و موشک‌ها چند ساعت طول نمی‌کشد.
- یکی دو ماهی است که جبهه مقاومت به مراکز و نیروهای آمریکا در برخی کشور‌های منطقه استراحت داده‌اند و متعرض‌شان نمی‌شوند. اما اگر سگ زنجیری آمریکا اجازه پاچه گیری پیدا کند، صاحب سگ هم دیگر در امان نخواهد بود.
- مظنّه تردد در تنگه هرمز و باب‌المندب و اقیانوس هند به ویژه برای کشتی‌های صهیونیستی و حامیان آنها تغییر خواهد کرد. در صورت هرگونه خبط جدید اسرائیل، واکنش جبهه مقاومت در منطقه از توقیف محض کشتی‌ها فراتر خواهد رفت. خسارت در مقابل خسارت و تلفات در مقابل تلفات.