اخبار ویژه
نگران تورم هستند یا عصبانی از ۳ رقمی نشدن تورم؟!
روزنامه اعتماد، تیتر اول خود را به عنوان «ناکامی درمهار تورم و رشد» اختصاص داد.
این روزنامه به قلم عباس عبدی نوشت: «در ابتدای سال گذشته شعار «رشد اقتصادی و مهار تورم» اعلام شد. اکنون پس از گذشت یک سال کیفیت و کمیت تحقق این شعار پیش روی ماست. اگر این شعار محقق نشده باشد، بالطبع اهداف و شعارهای بعدی نیز روی زمین خواهد ماند و اگر شعار مزبور بهطور نسبی یا خوب محقق شده باشد این مسئله موجب امید مردم به آینده خواهد شد. در غیر این صورت ناامیدی تشدید خواهد شد و برای حل مسئله نیز ابتدا باید علل عدم موفقیت را شناخت. این علل یا در سطح برنامهریزی است یا در نادیده گرفتن الزامات و مقدمات تحقق شعار است یا به علت ناکارآمدی نیروهای مجری است و البته ترکیب هر سه مورد محتملتر است.
اگر بخواهم ابتدا داوری نهائی را درباره میزان موفقیت این شعار بگویم، شکست است، هرچند شکست قابل تحملی است. در ۵ سال گذشته سطح عمومی قیمتها بیش از ۵ برابر افزایش یافته است. چنین تورم مستمری که سالانه نزدیک به ۴۰ درصد
و بالاتر است هیچگاه مسبوق به سابقه نبوده و بهطور کلی زندگی مردم را فلج کرده است. روشن است که نه تنها تورم در این دولت نصف و تک رقمی نشده که بیشتر هم شده است. گرچه در سال ۱۴۰۲، تورم قدری کمتر از سال ۱۴۰۱ است، ولی از آنجا که آن سال تورم خیلی بالا بود، این کاهش همچنان با تعهدات دولت و انتظارات مردم فاصله بسیار زیادی دارد. البته تورم در دو ماه پایانی سال حول و حوش
۲ درصد در ماه بود که قدری کاهشی شد. ولی در هر صورت وضعیت تورم در سال ۱۴۰۲ هنوز بالاتر از تورم سال ۱۳۹۹ یعنی بدترین سال دولت آقای روحانی
است.
در زمینه رشد تولید، آقای رئیسی با افتخار اعلام کرد که ۶ درصد رشد اقتصادی داشتهایم. گرچه هنوز آمار رشد اقتصادی زمستان و کل سال ۱۴۰۲ منتشر نشده است و باید منتظر نتایج نهائی بود، ولی تا همین جا و براساس آمار رسمی میتوان گفت که رشد اقتصادی در وضعیت بسیار بدی است. کافی است به اجزای آن رجوع کنیم... رشد اصلی مربوط به تولید و استخراج نفت و گاز است. رشدی که اولا ناپایدار است، ثانیا ناشی از شل شدن تحریمهاست و هر آن میتواند تحت تاثیر تحریم و آمدن ترامپ یا افزایش یا کاهش قیمت نفت دچار فراز و فرود شود و یک متغیر برونزا محسوب میشود. فراتر از آنچه در نقد جزئیات رشد تولید اقتصادی گفته شد، میتوان نسبت به ماهیت این رشد نیز تشکیک کرد. چگونه؟ فرض کنیم که همه آنچه در آمار رسمی آمده واقعی باشد و رشدی ۵ درصد داشته باشیم، در این صورت باید همه مردم و دولت از مواهب آن بهرهمند شوند. به عبارت دیگر در سال ۱۴۰۳، وضع مردم نسبت به سال ۱۴۰۲، بهطور میانگین ۵ درصد بهتر شود، پس چرا در جریان افزایش حقوق و دستمزدها نه تنها چنین رشدی را نمیبینیم، بلکه به قیمت ثابت یک عقبگرد جدی را شاهدیم؟».
اعتماد در پایان مینویسد: «شعار سال ۱۴۰۲ این ویژگی مثبت را داشت که کاملا قابل سنجش بود. اگر طرفداران وضع موجود تحلیل حاضر را قبول نداشته و رد میکنند بالطبع آماده شنیدن آن هستم و اگر نمیتوانند رد کنند در این صورت باید پیش از ورود به سال جدید و کوشش بیثمر برای تحقق آن ابتدا شکست سال ۱۴۰۲ را ارزیابی و آسیبشناسی كنند، بدون این کار باید اطمینان داشت که در سال ۱۴۰۳ نه از وعده نصف و تک رقمی شدن تورم خبری است و نه جهش اقتصادی و مشارکت مردمی را شاهد خواهیم بود و شعار امسال نیز سرنوشت بدتری از شعار ۱۴۰۲ خواهد داشت. بدون اصلاحات سیاستی رسمی، هیچ هدف ارزشمندی بهصورت پایدار و در اندازه متعارف قابل تحقق نیست».
درباره تحلیل روزنامه اعتماد چند نکته شایان یادآوری است. اولا بنابر اعلام وزیر اقتصاد، «تورم نقطه به نقطه از 55 درصد در فروردین سال گذشته به 32.3 در اسفند ماه رسیده و تورم سالانه از 45 به ۴۰،۷ درصد کاهش یافته است».
ثانیا نویسنده روزنامه اعتماد، پیش از این هم از این که آقای رئیسی گفته نگذاشتیم تورم سه رقمیشود، انتقاد کرده بود. روشن است که تورم ۴۴ درصدی موجود، با عنایت به مزمن بودن آن ظرف پنج سال گذشته، برای مردم آزاردهنده است و به حق توقع دارند که مهار شود. اقتضای رونق تولید و رشد اقتصادی نیز همین است. بنابراین در مقایسه با وضعیت مطلوب، حتما عملکرد دولت کافی نبوده است.
در عین حال، باید عنایت داشت که مسیر کاهش تورم، چشمگیر و مثبت بوده است. خرداد دو سال قبل بود که روزنامه اعتماد در تیتر اول خود، از قول برخی کارشناسان (اغلب حامیان انتخاباتی روحانی) «تورم سه رقمی» را پیشبینی کرد. آنها از میراث منفی روحانی که موتور آن همچنان روشن و در حال تخریب اقتصاد بود، خبر داشتند؛ از جمله: تورم ۶۰ درصدی، کسری بودجه ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی، معدل رشد اقتصادی ۶ دهم درصدی ظرف هشت سال، و بدهی انباشته ۱۵۰۰ هزار میلیارد تومانی. همچنین خبر داشتند که به اعتبار کاهش فروش نفت در حد چند صد هزار بشکه و خالی شدن خزانه ارزی در دولت روحانی، دولت رئیسی مجبور به توقف واگذاری ارز ۴۲۰۰ تومانی شده و همین، موجب تورم جدید خواهد شد. دولتمردان روحانی در نشست اول خود با آقای رئیسی در مرداد 1400 خبر داده بودند که دولت قادر به پرداخت حقوق سرِ ماه کارمندان خود نیست.
رابعا نویسنده اعتماد تجاهل میکند وگرنه دقیقا میداند که شخصا ادامه یا توقف سیاست ارزپاشی دولت روحانی را که موجب عادت اقتصادی ویرانگری شده بود، «دو پوست موز زیر پای دولت رئیسی» خوانده بود؛ و روزنامههای حامی دولت سابق مثل سازندگی و اعتماد، آن را «استخوان در گلوی دولت رئیسی» نامیده بودند! او عضو اتاق تیتر روزنامهای است که تیتر القایی و مخرب «تورم سه رقمی» را ابتدای سال 1401 زدند. آنها بر اساس تدارکات منفی دولت قبل، پیشبینی میکردند دولت نوپای رئیسی در میانه سال ۱۴۰۱ به زمین بخورد.
بر اساس همان میراث فاجعه بار بود که روزنامه اعتماد دو سال قبل، تورم سه رقمی (بالای ۱۰۰ درصد) را از قول حامیان روحانی پیشگویی!! کرد. به تعبیر نیما زم مدیر کانال آمدنیوز، حمایت انتخاباتی از روحانی، مبتنی بر «تحلیل [ضد] امنیتی» بود تا در اثر ناکارآمدی و کج کارکردی دولت، کشور به «نقطه جوش» برسد. در مقابل، دولت رئیسی با همه ضعفها و نواقصی که برای برخی اجزای آن میتوان شمرد، توانسته تا حدود زیادی، آن مین گذاری ترکیبی را خنثی کند و از جمله رشد اقتصادی نزدیک به صفر را به بالای ۴ درصد برساند. دولت برجام با همه دعاویاش به جایی رسیده بود که رئیس سازمان برنامه و بودجهاش میگفت نمیتوانیم حتی یک قطره نفت بفروشیم. اما دولت رئیسی توانسته با وجود دو برابر شدن برجام، صادرات نفت را به یک و نیم میلیون بشکه افزایش دهد.
کشور از وضعیت اقتصادی مطلوب فاصله دارد و دولت باید به تعهد تک رقمی کردن تورم عمل کند. در عین حال دولت توانسته تورم را از ۶۰ درصد به کانال
۴۰ درصد کاهش دهد و این موفقیت با وجود برخی کارشکنیهای ترکیبی خارجی- داخلی
برای بیثبات سازی سیاسی و اقتصادی به دست آمده است.
یدیعوت آحارونوت: جنگ فرسایشی غزه باتلاقی برای اسرائیل شده است
یک روزنامه صهیونیستی میگوید ایران در حال آماده شدن برای فاز بعدی جنگ فرسایشی علیه اسرائیل در جبهههای مختلف منطقهای است.
روزنامه «یدیعوت آحارونوت» با اشاره به سفر اخیر رهبران حماس و جهاد اسلامی به تهران و حملات مقاومت عراق و یمن و حزبالله علیه مناطق صهیونیستنشین در فلسطین اشغالی نوشت: برخلاف اسرائیل که طرحی برای مرحله بعدی جنگ غزه ندارد، ایران خود را آماده فاز جدید برخورد نظامی در چند جبهه مختلف با اسرائیل میکند. ایران نفوذ خود را در صحنه فلسطین حفظ کرده و این برآورد را دارد که اسرائیل قادر به نابودی تواناییهای نظامی و سران حماس نیست و به تدریج مانند لبنان در «باتلاق غزه» فرو خواهد رفت.
در حالی که مذاکرات برای معامله گروگانها در بنبست است و اسرائیل نشانههایی از «باتلاقی» شدن جنگ خود در نوار غزه احساس میکند، به نظر میرسد که در ایران آمادهسازی برای دوره پس از جنگ در حال انجام است.
روزنامه «جروزالم پست» اسرائیل هم با اشاره به حملات اخیر نیروهای مقاومت عراق به بندر ایلات و بلندیهای جولان اشغالی نوشت: افزایش حملات پهپادی به اسرائیل توسط شبهنظامیان مورد حمایت ایران در منطقه نشان میدهد که قابلیتهای جنگ نیابتی ایران در حال افزایش است.
به نوشته جروزالم پست این تهدیدها پس از آن صورت میگیرد که به نظر میرسد ایران تلاش کرده است تا همزمان دایره ناآرامیها را به اردن و کرانه باختری نیز گسترش دهد. گزارشهای منتشر شده در رسانههای مورد حمایت ایران، اعتراضات اخیر ضد اسرائیلی در اردن را مورد توجه قرار داده و همچنین هشدار گروههایی در کرانه باختری را علیه تشکیلات خودگردان فلسطین برجسته کرده است. جروزالم پست با اشاره به سفر اسماعیل هنیه و زیاد نخاله رهبران حماس و جهاد اسلامی به تهران نوشت: سفر رهبران فلسطینی به تهران نشانهای از احتمال ورود جنگ غزه به فاز بعدی و جدید است. دیدارهای این دو رهبر فلسطینی از تهران در زمانی خاص انجام میشود. این آخرین هفته ماه رمضان است که
به نام «روز قدس» شناخته میشود. دیدار هنیه و نخاله از تهران همچنین در آستانه شش ماهگی عملیات طوفان الاقصی صورت میپذیرد و این دیدار احتمالا خبر از مرحله جدیدی از درگیریها را میدهد. در گذشته، این نوع ملاقاتها در دورههای تشدید تنش وجود داشته است. این گروهها همچنین جلسات بیشتری را برای هماهنگ کردن جبهههای متعدد علیه اسرائیل در چارچوب راهبرد « وحدت جبههها» علیه اسرائیل برگزار کردهاند.
فارین پالیسی: نمیدانیم کجا اما انتقام ایران، قدرتمند خواهد بود
نشریه تخصصی سیاست خارجی در آمریکا تاکید کرد: ایران بیتردید، واکنشی قدرتمندی به ترورر فرمانده نظامی خود توسط اسرائیل نشان خواهد داد.
فارین پالیسی با اشاره به شهادت سردار زاهدی و برخی همرزمانش در حمله روز دوشنبه اسرائیل به دمشق نوشت: این حمله افزایش شدید تنش در جنگ سایه کنونی بین اسرائیل و ایران را به دنبال خواهد داشت. حمله هوائی روز دوشنبه، آخرین نمونه از اقدامات اسرائیل برای هدف قرار دادن ژنرالهای ایرانی و رهبران حزبالله لبنان و حماس بهشمار میرود اما به دو دلیل عمده با حملات قبلی اسرائیل متفاوت است و از آغاز دور جدیدی از خشونتهای احتمالی در منطقه حکایت میکند که احتمالا مستقیما از سوی ایران و یا نیروهای نیابتی در منطقه صورت خواهد گرفت.
دلیل نخست، فرد مورد هدف این حمله است. سردار محمدرضا زاهدی، فرماندهی نیروی قدس سپاه در لبنان و سوریه را برعهده داشت و پنج عضو دیگر سپاه قدس نیز در این حمله جان خود را از دست دادهاند.
چارلز لیستر، کارشناس انستیتو خاورمیانه در اینباره گفت: «زاهدی دارای قدرت بالایی بود. او فرد اصلی تصمیمگیر در هر اقدامی بود که سپاه پاسداران و نیروی قدس در سالهای اخیر در سوریه و لبنان انجام میدادند.» این اقدامات شامل ارسال پنهانی تسلیحات به حزبالله میشود که یکی از مسلحترین بازیگران غیردولتی در جهان بهشمار میرود.
دومین دلیل مکان حمله است. این حمله هوائی، ساختمان کنسولی مجاور سفارت ایران در دمشق را هدف قرار داد و موجب تخریب کامل ساختمان و آسیب دیدن مجتمع دیپلماتیک ایران شد. حمله به یک مکان دیپلماتیک، احتمالا یک اقدام تنشزای قابلتوجه بهشمار میرود.
دالیا داسا کایه، کارشناس مرکز روابط بینالملل بارکل در دانشگاه کالیفرنیا در اینباره گفت: «تاسیسات دیپلماتیک به عنوان مکانهای ملی و حاکمیتی حفاظتشده تلقی میشوند. حمله به یک مکان دیپلماتیک مانند حمله به خاک یک کشور است. این عاملی است که احتمالا میتواند بازی را تغییر دهد.»
لیستر میگوید: «تردیدی نیست که طرف ایرانی واکنش قدرتمندی به این حمله نشان خواهد داد...، اما اینکه این واکنش به چه شکلی خواهد بود، در حال حاضر مشخص نیست.» این برای منطقهای که پس از جنگ اسرائیل و حماس، گرفتار تنش و درگیریهای کوچک و بزرگ شده است، خبری تلخ محسوب میشود. دولت ایران بلافاصله پس از حمله اسرائیل، وعده اقدام تلافیجویانه داده، اما همانگونه که انتظار میرفت درباره جزئیات اقدام تلافیجویانه احتمالی سخن نگفته است.
بر اساس الگوی رفتارهای قبلی ایران، فهرست گزینههایی که میتواند تشکیلدهنده اقدامات متقابل ایران باشد، نظیر حمله مستقیم موشکی به اسرائیل یا اقدامات غیرمستقیمتر نظیر حمله به اماکن متعلق به سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل در عراق یا حملات بزرگتر و پرتکرارتر به اسرائیل توسط گروههای نیابتی در منطقه موجب نزدیکتر کردن ایران و اسرائیل به یک رویارویی نظامی مستقیم میشود.
چشمانداز نگرانکننده دیگر این است که ایران به گروههای شبهنظامی نیابتی خود در سوریه و عراق در مورد حمله به نظامیان و اهداف نظامی آمریکا در آن کشورها چراغ سبز نشان دهد. چنین حملاتی در اوایل ماه فوریه پس از یکسری حملات هوائی آمریکا به گروههای شبهنظامی متوقف شد. اما لیستر هشدار داد این حملات ممکن است مجددا از سر گرفته شود.
بدترین سناریوی احتمالی این است که اقدام تلافیجویانه ایران به یک جنگ تمامعیار بین اسرائیل و حزبالله بدل شود. تلاشها برای کاستن از تنشها بین اسرائیل و حزبالله در امتداد مرزهای جنوبی لبنان، از جمله توسط مقامهای دولت بایدن تاکنون ناکام مانده و مرز اسرائیل و لبنان به یک نقطه تنش بسیار حساس تبدیل شده است.
از زمانی که اسرائیل عملیات نظامی در غزه را آغاز کرده، اسرائیل و حزبالله مشغول تبادل آتش در چارچوب یک درگیری محدود مرزی بودهاند. حزبالله مهمترین بازیگر غیردولتی برای ایرانیهاست و نیروی بازدارنده نهائی تهران بهشمار میرود، بنابراین ریسک بینهایت بالایی برای افزایش تنش در آن منطقه وجود دارد.