اخبار ویژه
رقابت حداقل 165 نامزد اصلاحطلبان در انتخابات
روزنامههای اصلاحطلب مواضع متناقضی را درباره نداشتن نامزد در انتخابات به نمایش گذاشتند. بخش عمدهای از این نشریات ظرف چند ماه گذشته بر بازی جریان رادیکالی پیوستند که ادعا میکردند میدان رقابت به آنها داده نشده و بنابراین نمیتوانند رقابت کنند و فهرست ارائه کنند. جالب این که ژست مذکور ماهها قبل از شروع ثبتنام نامزدها اتخاذ شد و بنابر برخی اخبار موثق به برخی احزاب فشار آورده شد که از نامنویسی در انتخابات خودداری کنند تا بعداً بتوان نداشتن نامزد را ثابت کرد. این فشار از سوی برخی اصلاح طلبان قائل به شرکت در انتخابات افشا شد و مورد اعتراض قرار گرفت.
بخشی از این فضاسازی به از دست رفتن پایگاه رأی در اثر رفتارهای رادیکالی و ضد منافع ملی آنها و همچنین سوء عملکرد دولت سابق برمیگشت.
با وجود فشار برای تحریم ضمنی و پیشاپیش انتخابات، برخی احزاب اصلاحطلب از این فضاسازی سنگین عبور کرده و شماری از نامزدها را به شکل چراغ خاموش برای ثبتنام گسیل داشتند.برخی گمانهزنیها حاکی از این است که ثبتنام چراغ خاموش؛ با هدف غافلگیر کردن رقبای سیاسی در طیف مقابل از یک سو، و پرهیز از پاسخگویی درباره کارنامه ناموفق خود صورت گرفته و ضمناً نمیتوانستند تقابل با تحریمیها را آشکار کنند.
این خط حتی تا چند روز اخیر هم ادامه داشت چنان که روزنامه هممیهن، پریروز تصویر تمام قد صفحه خود را به جاده یخ زده کوهستانی با تیتر «راه یخزده» اختصاص داد و در کنار همین تیتر، تیتر دیگری با موضوع انتخابات را جاسازی کرد؛ «فضایی که سرد ماند».
اما همین روزنامه به فاصله یک روز، دیروز تمام صفحه خود را به تیتر «103 نامزد میانهرو در سراسر کشور اختصاص داد» و این در حالی است که چند روز قبل هم تیتر زده بود «میانهروها با یک لیست آمدند؛ جناح راست با 3 لیست در تهران». هممیهن میگوید: علی مطهری، مسعود پزشکیان و محمدباقر نوبخت، شاخصترین کاندیداهای مخالف جریان حاکم هستند.
روزنامه اعتماد هم در حالی که برخی مواضع جریان تندرو و تحریمی را ظرف چند ماه اخیر پوشش گسترده داده بود، دیروز ذیل عنوان «علیه تندروی» اذعان کرد: 165 نامزد + لیست صدای ملت در تهران در 132 حوزه انتخابیه به عنوان میانهرو و معتدل در انتخابات حضور دارند؛ لیست نامزدها با گرایشهای توسعهگرایانه.
اعتماد یک صفحه کامل خود را به انتشار اسامی این 165 نفر اختصاص داد. روزنامه شرق هم در اقدام مشابهی، نصف صفحه اول خود را به انتشار اسامی 165 نامزد مذکور ذیل عنوان نوشت «علیه تندروی» اختصاص داد.
در این میان روزنامه سازندگی ارکان حزب کارگزاران در تیتر و گزارش کامل صفحه اول خود با عنوان «میانهروها علیه وضع موجود» نوشت: پزشکیان، مطهری و نوبخت سه چهره مطرح میانهرو در انتخابات مجلس هستند. این روزنامه همچنین یادداشتی با عنوان «رأی اعتراضی» منتشر کرده است.
روزنامه آرمان هم در نیمتای بالای صفحه اول خود، در حالی فهرست یکی از ائتلافهای همسو با اصلاحطلبان را منتشر کرد که پیش از این مدعی فقدان نامزد در انتخابات بود.
اذعان اصلاحطلبان به داشتن حداقل 165 نامزد رسمی در انتخابات در حالی است که گفته میشود شمار نامزدهای منسوب به این طیف، بیش از رقم مذکور است.
آیتی: جبهه اصلاحات آقا بالاسر اصلاحطلبان نیست
یک فعال اصلاحطلب گفت: وقتی آن 110نفر از اصلاحطلبان بحث روزنهگشایی را مطرح کردند مشخص شد که احتمالا در جبهه اصلاحات شاهد انشعابی خواهیم بود.
مهدی آیتی، عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم، درباره احتمال انشعاب در جبهه اصلاحات به «نامهنیوز» گفت: «به نظر میرسد بیانیه 110نفر از اصلاحطلبان باعث انشعاب برخی از احزاب اصلاحطلبان از جبهه اصلاحات ایران شد و کار را به اینجا کشاند. به نظر میرسید که جبهه اصلاحات میخواست لیستی ندهد و بگوید که رأی میدهیم اما به دلیل نداشتن نامزد لیست نمیدهیم و اصلاحطلبان میانهرو مانند کارگزاران، ندای ایرانیان و اعتماد ملی هم لیستهای خود را بدهند یا با هم به یک لیست برسند و لیستهای دیگری هم وجود داشته باشد مانند همین لیست صدای ملت علی مطهری اما با بیانیه 110نفر از اصلاحطلبان وضعیت تغییر کرد.
او ادامه داد: آقای جواد امام هم که مدام بیانیه میدهد و به نوعی خود را نماینده جبهه اصلاحات میداند. من در تلگرام به او پیام دادم و گفتم آقای امام! جبهه اصلاحات که یک حزب پروانهدار نیست که مدام میگویی جبهه اصلاحات فلان تصمیم را گرفته است و هر حزبی اگر کاری کند منتسب به جبهه اصلاحات نیست. گفتم جبهه اصلاحات یک جریان مردمی است که لیدرش آقای خاتمی است و از سال76 تاکنون هم ادامه دارد. او در جواب گفت جبهه اصلاحات سازمانی متشکل از 31حزب و گفتم اگر پروانه قانونی دارد آن پروانه را نشان بده. واقعیت این است که جبهه اصلاحات متشکل از همه مردمی است که طرفدار این جبهه هستند و نباید محدود به یک تشکیلات انتخاباتی کرد.
آیتی افزود: وقتی آن 110نفر از اصلاحطلبان بحث روزنهگشایی را مطرح کردند مشخص شد که احتمالا در جبهه اصلاحات شاهد انشعابی خواهیم بود. البته خود من از مدتها پیش میگفتم که گسستهایی میان دو طیف میانهرو و رادیکال اصلاحات وجود دارد که بعد از آن بیانیه این گسستها بیشتر آشکار و در نهایت منجر به انشعاب چند حزب از تشکیلات جبهه اصلاحات ایران شد.
این فعال سیاسی همچنین بیان کرد: به نظر من باید بزرگان دو جریان میانهروی اصلاحطلب و اصولگرا دور هم مینشستند و ائتلافی با یکدیگر میکردند و مثلا نامش را هم عنوانی میگذاشتند که بیانگر وجه میانهرو بودنشان باشد. اگر چنین ائتلافی شکل میگرفت به نفع مملکت بود. اما به هر حال اکنون در میان اصلاحطلبان انشعابی رخ داده است اما این وضعیت را باید در زمره التهابات دوره انتخابات دانست.
آیتی گفت: وقتی تحلیل میکنیم باید اصولگرایان و اصلاحطلبان را با هم مقایسه کنیم تا تصور نشود که انشعاب فقط در میان اصلاحطلبان است. در میان اصولگرایان هم میانهرو و هم رادیکال وجود دارد. الان اصولگرایان هم نتوانستند با یکدیگر به وحدت برسند اما همه اینها چه در بین اصلاحطلبان و چه در بین اصولگرایان بعد از انتخابات باز هم طیفهای مختلفشان یکدیگر را پیدا میکنند زیرا به هم نیاز دارند.
هیل: ایران و متحدانش در منطقه بسیار قدرتمند شدهاند
نشریه آمریکایی میگوید ایران بر خلاف آمریکا که درگیر اهداف کوتاه مدت است، رویکرد صبورانهای را با راهبرد اهداف بلندمدت دنبال میکند.
نشریه هیل وابسته به کنگره نوشت: بمباران اخیر ایالات متحده علیه نیروهای نیابتی ایران در عراق و سوریه، به اندازه کافی مؤثر نبود. از آنجا که این حملات هیچ ایرانی، هیچ دارایی یا تاسیساتی در داخل ایران یا هیچ یک از شناورهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران در خلیجفارس را هدف قرار نداد، در نهایت بازدارندگی و اعتبار آمریکا را در خاورمیانه بازسازی نخواهد کرد. در ماههای پس از بمباران غزه توسط اسرائیل که در پاسخ به حمله ۷ اکتبر انجام شد، نیروهای آمریکایی به طور مداوم زیر آتش راکتها، توپخانهها و پهپادهای شلیک شده توسط گروههای تحت حمایت ایران قرار گرفتند. بیش از ۱۸۰ حمله از این دست حملات منجر به مجروح شدن دهها نظامی آمریکایی شده است. حوثیها هم، با شلیک موشکها و پهپادها به کشتیهای تجاری در حال تردد در دریای سرخ، هرج و مرج را در زنجیره تامین جهانی به راه انداخته و بازارهای بینالمللی را تکان دادهاند.
در ۷ فوریه، یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی در بغداد، یک فرمانده ارشد کتائب حزبالله، که کاخ سفید آن را مسئول حمله در اردن میداند، هدف قرار داد. همزمان، ایالات متحده و بریتانیا به حملات خود به مناطق مرتبط با حوثیهای یمن ادامه میدهند. این حملات ایالات متحده پاسخ تاکتیکی به یک حادثه خاص است، نه یک استراتژی جامع برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه. تمرکز بر گروههای نیابتی در عراق و سوریه، به قلب تاریک هرج و مرج و خشونت در چهار ماه گذشته نمیپردازد.
برای بیش از یک دهه، نیروهای نیابتی ایران در منطقه به شدت قوی شدهاند و زیر چتر حمایتی ایران فعالیت میکنند. ایران منبع عظیمی از پهپادهای ارزانقیمت اما مرگبار تولید شده توسط مرکز تحقیقات صنایع هوائی شاهد، یک شرکت ایرانی زیرمجموعه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دارد. همچنین تهران دارای حجم عظیمی از موشکها- بزرگترین زرادخانه از این نوع در خاورمیانه- است که میتواند به سرعت به جنگندههای عراق و سوریه ارسال کند. ایران در اواسط دهه ۱۹۸۰ و در بحبوحه جنگ با عراق، سرمایهگذاری روی پهپادها و موشکها را آغاز کرد تا زیان خود را در برابر آمریکا در توان نظامی متعارف جبران کند. اکنون این سرمایهگذاری در حال نتیجه دادن است. ایران در حال انجام بازی طولانی در منطقه است، در حالی که دولت بایدن یکی از کوتاهترین بازیها را انجام میدهد تا از تشدید تنش در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۲۴ جلوگیری کند.
ایران کشوری سرشار از منابع نفتی و دارای نفوذ ژئوپلیتیک قابلتوجهی است. ایران بهجای درگیر شدن در استراتژیهای کوتاهمدت، رویکرد صبورانهای را اتخاذ میکند و بر اهداف چند دهه دورتر تمرکز میکند. در حالی که ایالات متحده از تواناییهای نظامی برتری برخوردار است، ایران بر این باور است که عزم برتری دارد و بنابراین در نهایت در هر رویارویی با ایالات متحده پیروز خواهد شد. بازدارندگی با بهکارگیری زور محقق نمیشود بلکه باید اراده لازم را داشت. برای اینکه بازدارندگی کارساز باشد، دشمن باید باور داشته باشد که ایالات متحده اراده دارد تا به منافع او ضربه بزند.
پیش از حملات اخیر، جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی، تکرار کرد که ایالات متحده به دنبال اجتناب از جنگ با ایران است- پیامی روشن مبنی بر اینکه ایالات متحده هیچ علاقهای به تهدید رژیم تهران ندارد. این ذاتا با هرگونه تلاش برای بازدارندگی در تضاد است. حملات هوائی آمریکا در عراق و سوریه در ازای شلیک موشک به پایگاههای آمریکایی، معاملهای است که ایران مایل به پذیرش آن است. با هدف قرار دادن یک رهبر شبهنظامی در بغداد در پاسخ به حملات به سربازان آمریکایی، ایالات متحده اساسا در مقابل جان سه سرباز آمریکایی یک مجازات خفیف را در نظر گرفت. این الگوی واکنش، منجر به تشویق ایران و حامیانش میشود و این تصور را تقویت میکند که آنها میتوانند بدون مجازات عمل کنند. برای بازدارندگی مؤثر ایران و گروههای نیابتی آن، ایالات متحده باید یک استراتژی فعالتر و جامعتر اتخاذ کند که شامل هدف قرار دادن مستقیم داراییهای ایران، تحمیل هزینههای معنادار در مقابل حملات و نشان دادن تمایل به تشدید حملات در صورت لزوم میشود.