ماهیت لشکریان خدا در دنیــا
علی جواهردهی
براساس آموزههای قرآن، همه هستی ملک «طِلق» خدا است؛ چرا که ملک و ملکوت هر چیزی به عنوان آفریده تحت ولایت ربوبی خدا قرار دارد. بر این اساس، حتی ابلیس جنی شیطانی، خواه و ناخواه کاری را انجام میدهد که مشیت حکیمانه الهی به آن تعلق گرفته است، چه رسد درباره فرشتگان که هیچ ارادهای جز تحقق اراده الهی ندارند. بنابراین، وقتی از جنود الهی یا «جندالله» سخن به میان میآید، همه آفریدهها را در بر میگیرد که در چارچوب مشیت الهی به عنوان اسباب و وسایل تحقق اهداف حکیمانه خدا به کار گرفته میشود.
بر این اساس اگر دشمنی در برابر مؤمنان و اهداف الهی آنان قرار میگیرد تنها کاری را میتواند انجام دهد که در چارچوب مشیت حکیمانه الهی مقدر شده تا از سویی در چارچوب سنتهای الهی از جمله سنتهای ابتلاء، گروهی امتحان شوند یا در چارچوب سنت کیفر و مجازات دنیوی گروهی دیگر مجازات گردند. از این رو همان گونه که ابلیس جنی شیطانی را قدرتی نیست تا بر مشیت و اراده الهی غلبه کند و سلطهای بر مؤمنان داشته باشد، بر دیگر دشمنان نیز هیچگونه توان و قوت و قدرتی نیست تا اهداف پلید خویش را آن طور که خواست و اراده آنان است، تحقق بخشند، بلکه تنها در چارچوب سنتها و مشیتها و ارادههای الهی عمل میکنند و اهدافی را تحقق میبخشند که مشیت الهی و مقدرات حکیمانه او بدان تعلق گرفته است. همه آفریدههای الهی به عنوان علل و اسباب خداوندی در خدمت اهداف حکیمانه قرار دارند و به عنوان «جندالله» عمل میکنند. بنابراین، شگفتانگیز نخواهد بود که دشمنان مستکبر و ظالم، خود در خدمت اهداف الهی پیامبران و مؤمنان قرار میگیرند و به عنوان لشکریان خدا خواسته و ناخواسته کاری را انجام میدهند که اهداف الهی بدان تعلق میگیرد تا جایی که خدا بصراحت در آیه 40 سوره حج بر این نکته تاکید دارد که خدا با خود مردم اهداف خویش را تحقق میبخشد و با به جان هم انداختن برخی از آنان علیه برخی دیگر، نه تنها دین و مقدسات دینی را حفظ و صیانت میکند تا «اسم الله» در دلها بماند، بلکه اینگونه یاران خویش را نصرت و پیروزی میبخشد؛ چرا که خدا «قوی عزیز» است و هیچ کسی را نرسد تا بر او سلطهای یابد.
حقایق قرآنی درباره جنود الهی
جنود الهی همان لشکر و سپاه خداوند است که در خدمت اهداف والا هستند. بنابراین، همه هستی از این ظرفیت برخوردار است تا در جایگاه اسباب و علل در عالم وجود تحت فرمان الهی همان کاری را انجام دهد که اهداف حکیمانه الهی بدان تحقق مییابد.(نگاه کنید: المیزان، ج 18، ص 262)
بیگمان درک و فهم این حقیقت که همه هستی «جنودالله» است، میتواند به ما کمک کند تا وقایع و پدیدهها بهویژه پدیدههای اجتماعی در میان انسانها را براساس حقایقی تحلیل و تبیین و توصیف کنیم کهگریزی از آن نیست؛ این نگرش به پدیدهها و رخدادهای اجتماعی درمیان انسانها، به ما کمک میکند تا توصیههای مناسب بلکه حقیقی داشته باشیم که میتواند ما را در رساندن به اهداف الهی کمک کند؛ زیرا نگرش قرآنی به پدیدهها و رخدادها، ناظر به واقعیتهای موجود است که میتواند باطل و ناحق باشد، ولی در عین حال کمک میکند تا حقایق را به عنوان یک واقعیت مد نظر قرار دهیم و برای آن به عنوان «جندالله» تلاش کنیم و خود به عنوان اسباب و علل الهی در خدمت اهداف حکیمانه باشیم و نه تنها خود خرسند و راضی باشیم، بلکه اینگونه رضوان الهی را نیز به عنوان «حزبالله» به دست آوریم.
با چنین نگرش قرآنی به حوادث و رخدادهای اجتماعی در میان بشر میتوان به حقایقی دست یافت که قرآن بر آن تاکید کرده است. برخی از این حقایق که در ساختار «جندالله» میتوان شناسایی و معرفی کرد، عبارتند از:
1. امتحان: انسانها به اشکال گوناگون در زندگی کوتاه خویش در دنیا گرفتار «ابتلاء» و «امتحان» هستند. بیشتر این ابتلائات با شرور و کمتر با خیرات است.(انبیاء، آیه 35) در آموزههای قرآن بارها به فلسفه و هدف از سنت ابتلاء و امتحان اشاره شده که از مهمترین آنها جداسازی حق و باطل، شناسایی مدعی از مؤمن، شناسایی صابر از غیر صابر، جداسازی مؤمن از منافق، جداسازی طیب از خبیث و مانند آنها است.(انفال، آیات 36 و 37؛ بقره، آیات 155 تا 157 و 143؛ سباء، آیه 21؛ آل عمران، آیه 140 و 166 و 167؛ مائده، آیه 94)
2. بیشماری جنود الهی: لشکریان و کارگزاران الهی را شمار نیست تا کسی به عدد آن آگاهی یابد(مدثر، آیه 31)؛ زیرا چنانکه گفته شد جنود الهی هر چیزی است که به عنوان اسباب و علل در خدمت اهداف حکیمانه و مشیت و مقدرات الهی هستند. این اسباب میتواند هر مخلوقی باشد که خدا برای اهداف خاص یا عامی ایجاد کرده و در مقام ربوبیت آن را به کار میگیرد. پس هر چیزی میتواند در خدمت اهداف حکیمانه قرار گیرد. پس لشکریان و کارگزاران الهی را عدد و شماری نیست؛ زیرا مخلوقات هستی که خدا آفریده را شماری نیست تا جایی که اگر دریاها جوهر و درختان قلم شوند، شمار عدد مخلوقات به دست نمیآید و به شماره در نمیآید.(لقمان، آیه 27)
البته این بدان معنا نیست که خدا شمار مخلوقات و جنود خود را نداند، بلکه به همه آنها آگاهی کامل دارد.(مدثر، آیه 31) و این عدم آگاهی نسبت به مخلوقات و جنود الهی نه برای خدا بلکه برای انسان است.(همان)
3. جنود آسمانی و زمینی: همه هستی جنود الهی است؛ بنابراین، شامل همه مخلوقات الهی میشود که در عوالم هستی به سر میبرند. بیگمان در این ساختار هر مخلوق آسمانی یا زمینی میتواند به عنوان جنود الهی در خدمت اهداف حکیمانه و مشیت و مقدرات الهی باشد. از همین رو خدا گاه از همین انسانها به عنوان جنود خویش استفاده میکند تا اهدافش تحقق یابد و گاه از فرشتگان آسمانی یا هر مخلوق دیگری که در آسمان است برای تحقق اهداف خویش بهره میگیرد.(حج، آیه 40؛ یس، آیه 28؛ فتح، آیات 4 و 7)
4. جنود آشکار و نهان الهی: لشکریان خدا میتواند آشکار یا نهان و نامرئی باشد؛ چنانکه در برخی از جنگها از جمله جنگ احزاب این جنود نامرئی الهی در خدمت مؤمنان در آمدند و موجب پیروزی آنان شدند.
5. تحقیق حکمت الهی: جنود الهی در خدمت اهداف حکیمانه الهی به کار گرفته میشوند؛ زیرا خدا هیچ چیز را عبث و لهو و لعب نیافریده و برای هر چیزی هدف یا اهدافی مشخص و خاص دارد که در سایه پروردگاری الهی و هدایت باطنی و تکوینی یا تشریعی تحقق مییابد. بنابراین، جنود الهی چون در چارچوب حکمتهای الهی هستند و خدای حکیم آنان را به کار میگیرد و کارگزاران او میشوند، همواره اهداف حکیمانه الهی را تحقق میبخشند. پس اگر پیروزی یا شکست یا هر امر دیگری در هستی تحقق یابد، همگی در چارچوب حکمتها و اهداف حکیمانه الهی است.(فتح، آیات 4 و 7)
6. تحقیق عزت الهی: خدا در مقام «عزت» همه هستی را به عنوان جنود و لشکریان خویش به کار میگیرد؛ بنابراین، هیچ آفریدهای از دایره اسم «عزیز» خارج نمیشود و هیچ کسی نمیتواند رفتاری را داشته باشد که خارج از عزت الهی باشد. باید توجه داشت که عزت به معنای عدم نفوذ و غلبه و سلطه نسبت به کسی یا چیزی است؛ به سنگ خارا که غیر قابل نفوذ یا سلطه از بالا باشد، عزیز گفته میشود. پس عزیز غیرقابل نفوذ و سلطه است و این صفت خدا برای مؤمنان نیز است؛ زیرا آنان در سایه عزت الهی عزیز میشوند. به هر حال از نظر قرآن، جنود الهی که همه هستی است، در سایه اسم عزیز قرار دارند و همگی در خدمت اهداف حکیمانه الهی عمل و رفتار میکنند.(فتح، آیه 7)
7.حکمت علمی: حکمت الهی، حکمت علمی است که ریشه در اسم «علیم» دارد. بنابراین، خدای علیم حکیم است که جنود الهی را در راستای اهداف حکیمانه خویش به کار میگیرد و همگی را به عنوان اسباب و وسایل و کارگزار به خدمت خویش در میآورد تا اهداف متعالی و حکیمانهاش تحقق یابد.(فتح، آیه 4) البته باید یادآور شد که جنود الهی همگی در کلیات و جزئیات تحت نظارت و علم و آگاهی کامل الهی هستند و هیچگونه حرکت و خطایی را انجام نمیدهند که اهداف الهی مختل یا ناقص یا معیوب شود.(همان)
8. مخلوقات جندالله: همان گونه که پیامبران و مؤمنان(صافات، آیات 171 تا 173) و فرشتگان(مدثر، آیه 31) از مصادیق جنود الهی است، همچنین هر پدیدهای چون باد(احزاب، آیه 9)، صیحه و فریاد آسمانی(یس، آیات 28 و 29) و باران و خاک و سنگ و زلزله و مانند آنها نیز جزو جنود الهی است.
9. نقش جنود الهی: مهمترین و اصلیترین اهداف جنود الهی شامل: امداد مؤمنان و پیامبران(احزاب، آیه 9)، تهدید دشمنان(فتح، آیات 6 و 7)، کیفر و مجازات دنیوی کافران و دشمنان(احزاب، آیه 9؛ توبه، آیات 25 و 26) است. بیگمان این اهداف الهی که برای جنود خویش در نظر گرفته تامینکننده هر آن چیزی است که جامعه انسانی و جنی برای دستیابی به سعادت و کمالات دنیوی و اخروی بدان نیاز دارد؛ زیرا با امدادهای الهی که از طریق جنود الهی نسبت به مؤمنان انسی و جنی انجام میشود، آنان به آرامش و اطمینان میرسند تا جایی که دیگر هیچ حزن و اندوهی نسبت به گذشته و از دست رفتهها و هیچ خوف و نگرانی نسبت به آینده ندارند.(فتح، آیه 4)
همچنین امدادهای الهی که به شکل آشکار و نهان و نامرئی از طریق فرشتگان یا باد و باران و مانند آنها انجام میشود، موجب میشود تا ایمان مؤمنان افزایش یافته و دلهای آنان به نور ایمان تقویت و تثبیت شود(همان) و با نصرت الهی و تحت ولایت خدایی بتوانند به پیروزی دست یابند و دشمنان را شکست دهند و ظالمان و کافران و مستکبران را به طور کامل یا موقت از خود دور سازند و آنان را در غلبه بر اسلام و مسلمانان و مؤمنان ناکام گذارند.(توبه، آیات 25 و 26 و 40)
همچنین از نظر قرآن، وقتی کافران و منافقان برخلاف محاسبات عادی در مییابند که اموری دیگری وجود دارد که آنان هرگز آن را در محاسبات خویش نیاوردهاند، هراسان و ترسان میشوند و جرات خویش را از دست میدهند و نادانسته و ناخواسته در مسیری گام برمیدارند که غلبه مؤمنان و شکست آنان رقم میخورد(همان)؛ امدادهای غیبی و آشکار الهی در نصرت و ولایت به مؤمنان موجب میشود تا دشمنان در همین دنیا نیز کیفر و مجازات شوند و افزون بر عذاب اخروی در همین دنیا به دست مؤمنان عذاب گردند.(همان؛ احزاب، آیه 9) البته شکی نیست که با امدادهای غیبی و جنود الهی است که ارزشهای الهی اسلام از جمله مسجد و صومعه و کلیسا و کنیسه و دیگر مراکز عبادی دینی حفظ میشود و یاد خدا در دلهای مؤمنان زنده میماند و دشمنان اسلام و مسلمین و نمادهای الهی آن از جمله کعبه حفظ و صیانت میشود.(حج، آیه 40؛ فیل، آیات 1 تا 5)