kayhan.ir

کد خبر: ۲۸۰۳۹۴
تاریخ انتشار : ۱۱ دی ۱۴۰۲ - ۲۰:۲۰
دکتر «کبری خزعلی» در گفت و گو با کیهان:

زنان همچون انبیاء مدیریت فکری، فرهنگی و تربیت انسان‌ها را برعهده دارند

 
گفت وگو: مهدی برازنده
انقلاب اسلامی نگاه تازه‌ای به مسئله زنان ایجاد کرده است، نگاهی که به زنان نه به چشم ابزار می‌نگرد و نه معقتد به خانه‌نشینی آنهاست. این نگاه ماحصل چه نکاتی است و تحلیل شما در این رابطه چیست؟
ضمن تبریک میلاد تک‌گوهر آسمان ولایت، صدیقه طاهره، زهرای اطهر(س)، این نگاه برخاسته از نگاه فرهنگ مکتبی و دینی ماست که البته در همه ادیان دیده می‌شود اما جلوه اکمل آن در اسلام است. اگرچه جایگاه حضرت حوا، حضرت مریم(س)، آسیه، مادر و خواهر حضرت موسی(ص) همه نشان می‌دهند نقش‌های بسیار اساسی و تحول‌آفرینی در همه تمدن‌ها و در مواقع ویژه به زن سپرده شده است. در نظام اسلامی نیز زهرای اطهر(س) در دفاع فاطمی از امام زمانش چنان درخشید که اولین آمر به معروف و شهیده راه ولایت شد و خودشان و فرزندانشان ازجمله حضرت زینب(س) پای انقلاب و اسلام ایستادند و الگوی زندگی حضرت فاطمه (س) و زینب کبری (س) دو دست‌پرورده نظام اسلامی در سیره نبوی و علوی، جایگاه زن را به ما نشان می‌دهند. از این بالاتر، متن قرآن نیز وقتی می‌خواهد بالاترین الگوها را برای همه انسان‌ها، چه زن و چه مرد معرفی کند، دو نفر زن را معرفی می‌کند. در بحث ولایت که در 250 آیه بیان شده است نیز، وقتی می‌خواهد به عالی‌ترین هدف خلقت اشاره کند، خاندانی را با محوریت یک زن معرفی می‌کند که به واسطه و به‌خاطر آنها همه آسمان و زمین و خلقت خلق شده‌اند و می‌فرماید «هُم فاطمه و اَبوها و بَعلها و بَنوها»، چرا نمی‌فرماید پیامبر و فرزندانش یا امام علی(ع) و فرزندانش؟ قرآن مستقیماً به یک زن اشاره می‌کند و محبت به او را محور و بهانه خلقت قرار می‌دهد. علاوه‌بر این در مسئله مباهله نیز برای رفع اختلاف بین موحدین که در بیان محق بودن یکی از دو دین الهی بود و می‌خواستند به صلح و آرامش برسند، از محور خانواده استفاده می‌شود و در آن، خانواده حضرت فاطمه(س) حضور دارند.
پس نگاه خانواده‌محور، نگاه اصولی و مبنایی در نظام اسلامی است که می‌تواند جهان را متحول کند، همان‌طور که همه ادیان و انبیا برای اثبات این نگاه و توجه به آن، برای تغییر در جوامع و تربیت انسان‌ها استفاده کرده‌اند.
در آغاز خلقت انسان نیز، وقتی فرشتگان اعتراض کردند که چرا آدم را که خونریزی می‌کند، آفرید، خداوند پاسخ داد «انی اعلم ما لا تعلمون» و تجلی عملی این جمله را در خلقت انبیا و ارسال رسل ادامه داد، تا اوج این حرکت کمال‌بخش به غروب عاشورا رسید و یک خانواده با همه هستی‌اش در عرصه اطاعت از فرمان الهی و نشان دادن حب الهی، نقش‌آفرینی کردند و آیه «آنی اعلم ما لا تعلمون» و علم الهی به حقیقت هستی انسان کامل، تجلی یافت؛ اوج این تجلی نیز در آن لحظه‌ای است که ایشان می‌فرمایند «إلهى رِضاً بِقَضائک تَسلیمًا لأمرک» و سپس آخرین توجه امام حسین(ع) به خیام و حفظ حریم خانواده است، آنجا که فرمودند اگر دین ندارید، لااقل آزاده باشید و چرا به زنان و کودکان بی‌پناه حمله می‌کنید.
همچنین، پیامبر(ص) نیز در توصیف اوضاع اجتماع، زن را محور قرار می‌دهند و می‌فرمایند: «جز انسان‌های خیلی کریم لیاقت ندارند زن را کرامت کنند و جز انسان‌های خیلی پَست، کسی جرأت ندارد به زن اهانت کند.» اگر در جامعه‌ای به زن اهانت شد و یا وسیله تولید سرمایه و لذت شد، آن جامعه یک جامعه پَست و لئیم است و هر جامعه‌ای که به زن نگاه کریمانه، ارزش‌مدار، در مظهر عفاف و در محور تربیتی داشت، آن جامعه، یک جامعه متعالی است.
اسلام که آمد، از همان صدر اسلام، بزرگ‌ترین محور تحولات اجتماعی را خانواده اهل‌بیت قرار داد؛ در زمان عاشورا نیز نقش خانواده به اوج خود می‌رسد؛ باید دانست در روز عاشورا همه مردان و زنان، کودکان و نوجوانان و حتی بچه شیرخواره هم نقش و حضور مهمی داشتند که پس از آن واقعه نیز با وجود حضور حضرت زین‌العابدین(ع) باز هم حضرت زینب(س) در محوریت ادامه قیام و حرکت کاروان قرار گرفتند.
شاهدیم درحالی که امیرالمؤمنین و 12 یار خالص ایشان در جهاد تبیین فعال بودند، اما نقش زهرای اطهر، محور اصلی است آن‌هم با تحولی که پیامبر(ص) در جامعه‌ای که دختر را زنده به گور می‌کردند، ایجاد کردند، آن جامعه متحول شده و آماده نقش‌آفرینی ریحانه‌النبی شد و ایشان در عمل نقش اثرگذار زن را به همگان تبیین نمودند.
در نهایت اگر یک زن جایگاه والای خود را که خداوند در سرشت او نهادینه کرده است، بشناسد و نقش مهمِ تربیتی خود را که مشابه انبیا و خداوند است بداند، آیا به اینجا می‌رسد که خود را حقیر ببیند و با تغییراتی در ظاهر و بدن خود مثلاً با عمل جراحی، سعی کند مطلوبِ انسانی دیگر و الگویی که ساخت انسان‌هایی سودجو و شهوت‌پرست است، بشود؟ این نشان می‌دهد که به برخی جوامع این هویت را نشان نداده‌اند، درحالی که اسلام و انقلاب اسلامی این نگاه به زن را نشان داد؛ انقلاب اسلامی برای تحقق نگاه متعالی به زن، سیاست‌های خوبی تصویب کرده است و مثلاً 236 حکم برای 36 دستگاه در کشور و در راستای تکریم زن و تنظیم عملکرد جامعه مصوب شده است که اگر خوب اجرا شود، مشکلی نمی‌ماند؛ همچنین حدود 148حکم در تعیین حقوق و مسئولیت‌های زنان تصویب شده که یا در مقابل 16 ماده بین‌المللی دفاع از زنان است یا در عرصه علم و تحقیق، تشکیل تحکیم و تعالی خانواده و... و هم اکنون راهکار و برنامه و قوانین متعددی برای این احکام تهیه شده است. بنابراین، ایجاد تحولات بزرگ و جهادی که ابتدای آن توسط مردان و با جنگ سخت بود، تداوم آن با جنگ نرم و جهاد تبیین است. امروز بیشترین بار جهاد تبیین برعهده زن است، چون زن محور عاطفه و عفاف است، گرچه مرد نیز تبیین می‌کند، اما نقش زنان همان‌طور که در صدر اسلام دیدیم، موثرتر است.
اسلام و انقلاب اسلامی چه تاثیری بر نگاه به زن ایجاد کرده است؟
با توجه به تحجر و عقب نگه‌داشتن زن از یک طرف و تقلید محض از مدرنیته در طرف مقابل، دو رویکرد متضاد نسبت به زن وجود داشت؛ برخی در دوران پیش از انقلاب، زن را شیء و کالایی در اختیار مرد، همسر، پسر و در خدمت خانواده می‌دیدند و در مقابل، دنیای به اصطلاح پیشرفته غرب نیز زن را شخصی می‌دید که رشد، آزادی و پیشرفت او با هدف توسعه و تولید ثروت و لذت برای مردان جامعه بود، حال ممکن است آن زن دارای شخصیت علمی باشد اما در نگاه آن جامعه، همان زن کسی است که براساس جلوه ظاهری قضاوت می‌شود و باید در چهره، رفتار و سلوکش تغییراتی بدهد که مطلوب دیگران باشد. هنوز هم در غرب مردان در مجامع رسمی، چهره خود را تغییر نمی‌دهند و به اندازه زنان به ظاهر خود توجه نمی‌کنند، چون هنوز هم به زنان به چشم ابزار نگاه می‌کنند و متاسفانه خود زنان نیز در غرب این وضعیت را پذیرفته‌اند و برای حضور اجتماعی، جلوه‌های بصری و جنسی را از لوازم آداب رشد اجتماعی محسوب می‌کنند. 
نگاه اسلام این‌گونه نیست و معتقد است، زن صاحب یک شخصیت والاست و جایگاه انبیاءالهی را دارد و حتی تجلی‌بخش صفات رحمانیت و خلاقیت و عطوفت خداوندی است در تربیت انسان‌ها؛ بنابراین مردان و جامعه باید در خدمت او باشند تا بتواند وظیفه خطیرش را انجام دهد و بر این اساس، تلاش معاش و داشتن اشتغال بر او واجب نیست، در حالی‌که اگر مرد کار نکند و و اگر نخواهد هزینه‌های افراد تحت تکفل را پرداخت کند مجازات می‌شود، اما یک زن آزاد است و وظیفه‌ای ندارد و اگر هم کاری می‌کند، از روی محبت و لطف است.
برخی این گزاره که از نظر اسلام زنان وظیفه‌ای برای کار کردن ندارند را منفی می‌دانند، نظر شما چیست؟
این به معنی رفع اجبار و حفظ استقلال و آزادی زن در انتخاب است. البته اگر بعد از ایفای نقش اصلی و مسئولیت منحصر به فردش که انسان‌پروری است، وقت مازادی دارد، با مهارت و علم و هنرش می‌تواند خدمات اجتماعی مورد نظر را انتخاب کند؛ چنانچه پیامبر(ص) به امر الهی فدک را به زهرای اطهر(س) اهداء فرمودند و حضرت فاطمه(س) در رابطه با فدک، مباشر و کارگزار روی زمین می‌گذاشتند و کار می‌کردند. 
با این حال، شأن زن این نیست که صرفا با کار و پست و مقام ارزش پیدا کند، بلکه مدیریت فکری، فرهنگی و تربیت انسان‌ها که شغل انبیاء است، برعهده اوست. هدف از خلقت این است که انسان به اوج کمال برسد و تربیت این انسان بر عهده زن است، بنابراین جایگاه والای زن در این موضوع روشن می‌شود. زن می‌تواند به اهم و مهم امور بپردازد و وارد خدماتی شود که براساس آزادی، احساس مسئولیت و لطف اوست؛ براین اساس، جامعه موظف است زمینه تعلیم و تربیت و مهارت زنان را فراهم کند تا در جامعه بتوانند فعال باشند و همه نیاز جامعه خودشان را برآورده کنند. برای برآورده شدن نیاز بانوان توسط خانم‌ها، لازم است زنان امکانات علمی، مهارتی و تخصصی داشته باشند، ولی حتماً این حق انتخاب و فرصت را داشته باشند که خانواده را اولویت بدانند؛ برای این کار جامعه باید هزینه کند و دو سه برابر نیروی انسانی زن را به‌کار بگیرد که به اندازه کافی معلم،‌پرستار، پزشک و محقق و... داشته باشیم تا یک خانم مجبور نباشد تمام وقت خود را صرف اشتغال کند و از فرزندپروری و مسائل تربیتی خانواده عقب بماند.
درخصوص زنان موفق و الگوهای سرآمد جامعه زنان به نظر می‌رسد نتوانسته‌ایم تاکنون این الگوها را به خوبی معرفی کنیم؛ نظر شما چیست و این تبیین و معرفی باید چگونه باشد؟
مشکل اصلی به پروپاگاندای تبلیغات غرب بر می‌گردد که متاسفانه توان ما نسبت به فضای مهاجم و غول‌های تبلیغاتی که در دست دنیاست، ضعیف است؛ آن‌ها وقتی لازم است، یک مشکل کوچک و فردی را تبدیل به یک مشکل جهانی می‌کنند و برای آن بیش از 50 میلیون توئیت منتشر می‌کنند و اگر نخواهند، قتل عام و نسل‌کشی زنان و کودکان غزه را نادیده می‌گیرند و در نهایت با اظهار تاسف، تماشاگر وتوهای ظالمانه مدعیان دموکراسی و حقوق بشر می‌شوند. امکانات و بلندگو امروز در دست دشمن است؛ ما در این زمینه از نظر امکانات کمبود داریم. اگرچه جوانان غیور ما فعالند و امروز سیاست‌های ما برای شناساندن الگوی واقعی، کامل و متعالی زنان کافی است، اما در اجرا و پیاده‌سازی آن‌ها و نظارت بر اجرا، تبیین و دعوت دنیا به این الگوها مشکل داریم.
در ابتدای مصاحبه، فرمودید که قوانین زیادی درباره مسائل بانوان تدوین شده است، اما در اجرا ضعیف بودیم. این نکته را چطور ارزیابی می‌کنید؟
این نکته مهمی است، اینکه چرا ما پس از 40 سال که گام اول انقلاب را با موفقیت‌های عالی پشت سر گذاشتیم، هنوز یک‌سری ضعف‌هایی هم داریم. طبیعتاً این ضعف‌ها باید بررسی شوند، به عنوان نمونه و بر این اساس، سندی به نام «سند تحول» را رهبر انقلاب سال 1400 به عنوان وظیفه‌ای جدید برای شورای عالی انقلاب فرهنگی معین کردند و شورای عالی نیز به تدوین سند، بر اساس رهنمودهای رهبری اهتمام ورزید تا بتواند این تغییرات و آرایش جدید جبهه فرهنگی را بررسی و ببیند مشکل از کجاست. 
باید در نظر داشت ما سه قوه را در کنار شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم که باید این موارد را تبدیل به برنامه و عمل کنند و برای آن طرح و لایحه به طرف مجلس و دولت ببرند که تبدیل به قانون شود. برای این قانون، دولت باید بودجه تعیین کند تا در برنامه‌ای پنج‌ساله این قوانین عملیاتی شود. اگرچه دستگاه‌های نظارتی در هر سه قوه نیز در این رابطه وجود دارند. 
شورای عالی انقلاب فرهنگی یک وظیفه‌اش سیاست‌گذاری، زمینه‌سازی برای اجرائی کردن و نظارت بر نحوه تحقق این سیاست‌ها در دستگاه‌های مختلف است تا بفهمد مثلا مصوبات مربوط به حجاب، خانواده، کودک و... به کجا رسیدند.
آن چیزی که سیاست‌گذاری و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و همین‌طور مصوبات کلان شورای عالی انقلاب فرهنگی بود، در عمل در دولت‌ها به تناسب سلیقه‌های خود که آن سلیقه با رای مردم انتخاب شده بود، دچار اقبال و ادبار شد و برخی هم مورد کم توجهی قرار گرفت؛ گاهی اوقات دولت‌ها باعث شدند به جای توجه به سبک زندگی ایرانی اسلامی و سیاست‌های نظام و رهاوردهای انقلاب، توجه به آژانس‌های بین‌المللی و سیاست‌های آنان باشد، این دولت‌ها مثلا در دوره اصلاحات به صورت ناشیانه از خارجی‌ها دعوت می‌کردند و دوره‌های آموزشی می‌گذاشتند و همه کارگزاران دولت‌ها، مربیان، اساتید دانشگاه، دانشجویان و به ویژه زنان کارگزار دولت در استان‌ها، الگوی سبک زندگی غربی را آموزش می‌دیدند؛ این روند در دولت‌های اول بسیار علنی اما در دولت قبل پوشیده‌تر انجام شد، بدین صورت که در تیتر و بالای هر برنامه، «سیاست‌های ابلاغی رهبر انقلاب و شورای عالی انقلاب فرهنگی» نوشته می‌شد و قید می‌شد «برای پیاده کردن سبک زندگی اسلامی ایرانی در خانواده» اما برای این منظور، به فنلاند و سوئد می‌رفتند که آموزش بگیرند، که در نهایت محتوای آن چیز دیگری بود! مثلاً علت رفتن به فنلاند برای کسب تجربه این بود که در آنجا زنان آمار اشتغال بالایی دارند تا بتوانند از عهده مخارج زندگی خود و فرزندانشان بدون حمایت همسر برآیند، اما نمی‌دیدند که در واقعیت زنان در این کشورهای غربی بدترین سطح رفاه و کمترین آرامش و آسایش در زندگی را دارند.
بنابراین به ثمر نرسیدن کامل سیاست‌های مربوط به مسائل زنان، به دلیل اجرانشدن و تغییر محتوای اسناد توسط دولت‌های مختلف است. این دولت‌ها حتی عنوان می‌کردند که چرا به زور می‌خواهید مردم را به بهشت ببرید؟ این حرف‌ها را مردم می‌شنیدند. نتیجه این سیاست‌ها این است که زن برای تامین معاش خانواده مجبور به کار کردن و صرف تمام انرژی در بیرون از منزل شده و در نتیجه از تربیت و هدایت خانواده عقب می‌ماند.
بعضی از مصوبات شورای عالی انقلاب درباره زنان و خانواده که در سند مهندسی فرهنگی هم آمده است، چقدر در دولت‌های گذشته اجرا شده است؟
برای پاسخ دقیق، به بخشی از سیاست‌های کلی خانواده ابلاغی رهبر انقلاب اشاره می‌شود که در این سیاست‌ها بعد از اصول و مبانی و برنامه‌ها، اقداماتی را پیشنهاد می‌کند، مثلا در مورد ازدواج می‌گوید «اولین کاری که باید صورت بگیرد تسهیل ازدواج آگاهانه، ساده، پایدار و بهنگام است که مبتنی بر ارزش‌ها و آموزه‌های سنتی ایرانی اسلامی باشد»، سؤال این است که اکنون چقدر ازدواج آسان است؟ ارزش‌های اسلامی ایرانی در آنها لحاظ می‌شود یا ارزش‌های اقتصادی حاکم است؟ الگوها و نیروهای مرجع چه نقشی دارند؟
نکته دوم در این سند، «تحکیم خانواده از طریق تقویت کارکردهای خانواده، نهادینه‌سازی نقش‌های حیاتی و تکالیف و حقوق اعضای خانواده، همچون زن و شوهر و خواهر و برادر است» که نقش‌های مشخصی دارند.
نکته دیگر در این سند، «طراحی و پیاده‌سازی الگوی خانواده و سبک زندگی ایرانی اسلامی براساس آگاهی، علم و نگاه به مبانی، ارزش‌ها و آموزه‌های اسلامی ایرانی است»؛ یعنی در مشاوره‌ها نیز باید مسائل اخلاقی، اسلامی و حقوقی لحاظ شود. که برای تحقق آن در قانون جوانی جمعیت ایجاد مشاوره مبتنی بر رویکرد اسلامی ایرانی تصویب شد و اخیراً در مذاکره با مسئولین محترم آموزش عالی در حال اجرائی‌سازی است.
علاوه‌ بر این، در این سند «ارتقای نقش همسری و مادری متناسب با حضور اجتماعی زنان و هماهنگ با‌شان و منزلت زن» مطرح شده است که وقتی زن می‌خواهد حضور اجتماعی داشته باشد، باید حواسش به نقش خانواده باشد تا نقش مادری و همسری و کرامتش در این حضور اجتماعی لطمه نخورد.
همچنین، برای رسیدن به رفاه و آرامش و آسایش خانواده «چهار شرط برای حضور اجتماعی زنان» تعیین شده است؛ اول سلامت و نشاط خود زن است، دوم کرامت زن است تا نگاه ابزاری به او نشود، سوم توجه به حفظ‌شان و سلامت خانواده و تربیت فرزندان و چهارم رعایت عفاف و حجاب در جامعه است. همچنین «تقویت نقش پدری مردان به عنوان راهبر خانواده» باید حفظ شود و براساس آن، زن نباید احساس کند با هر بیگاری که ممکن است، شغلی به دست آورد تا بتواند به خانواده کمک کند.
همه موارد بالا و موارد دیگر، سیاست‌های ابلاغی رهبر انقلاب به عنوان سیاست‌های خانواده است که در همین راستا، سیاست‌های مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز با برنامه عملیاتی تدوین شده و آماده اجراست، اما دولت‌ها براساس سلیقه‌های خود، برخی را عملیاتی نکردند و یا حتی در تقابل با آن، سیاست‌های وارداتی دیگری را جایگزین کردند.
نقش رسانه و آموزش و پرورش را همزمان با نگاه کلانی که دولت‌ها در رابطه با مسائل زنان و خانواده دنبال و اعمال می‌کنند، چگونه می‌بینید؟
حقیقتاً اکنون به جای آنکه خانواده، پدر و مادر، تعلیم و تربیت، دین، دولت و حکومت بتواند برای خانواده و تربیت نسل آینده در جامعه کار کند، رسانه کار می‌کند. بچه‌ها در «جهان مجازی» بزرگ می‌شوند و نه در خانواده، آموزش و پرورش و صرفا براساس برنامه دولت و حکومت؛ بچه‌ها به دست رسانه و مشاهیر یا سلبریتی‌هایی که برای بچه‌ها الگو شده‌اند بزرگ می‌شوند. تعلیم و تربیت این بچه‌ها عملاً در پادگان دشمن است، البته دشمن نتوانسته است آنگونه که می‌خواست از این فرصت استفاده کند و نسل مؤمن و صالح ما هیجانات زودگذر را پشت سر گذاشته و به زودی با تلاش خانواده و مسئولین به ثبات و اصالت خود بر می‌گردد.
رهبر انقلاب در این رابطه و در مورد سند 2030 هشدار دادند و فرمودند «اینجا جمهوری اسلامی ایران است و ایران برای خود چارچوب‌های مشخصی دارد، کسی حق ندارد تعلیم و تربیت ما را به دست بگیرد». 
یکی از اَهم مشکلات را در رابطه با تربیت کودک و نوجوان، در دوران کرونا شاهد بودیم که سه سال مدارس کشور را با پروتکل‌هایی برخلاف بسیاری از کشورها مانند آمریکا و انگلیس و بسیاری از کشورهای دیگر تعطیل کردیم و بچه‌ها از نظر تربیتی، از خانواده، مدرسه و دانشگاه بریدند. در واقع سه سال آموزش آنها در دست دیگران بود. البته در دولت کنونی این موضوع مدیریت شده است و دوسالی است که می‌توانیم 7 یا 8 ساعت با بچه‌ها صحبت کنیم.
در رابطه با سؤال شما در موضوع فضای مجازی، باید گفت که برای رسانه و فضای مجازی با توجه به اهمیت آن، شورای عالی فضای مجازی تشکیل شده است که متاسفانه این شورا بسیار تحت سلطه دولت‌ها بوده و این دولت‌ها نخواستند که مسئله فضای مجازی را جدی بگیرند. این درحالی است که می‌بینیم برخی کشورها در برخورد با شبکه اجتماعی مثل تیک تاک (Tik Tok) که به نظرشان مفید نیست، مسئول آن شبکه اجتماعی را محاکمه می‌کنند. ما نیز اکنون اعلام کرده‌ایم که باید شبکه‌های اجتماعی مثل همه کشورها قوانین داخلی‌مان را بپذیرند و سپس آزادند که فعالیت کنند، اما آنها زیر بار نمی‌روند. البته دولت در مقابل بی‌قانونی برخی نرم‌افزارها ایستادگی و برنامه‌ریزی خوبی دارد ولی پدیده‌ای همچون استفاده از فیلترشکن، مانع اجرای تدابیر لازم در جهت قانونمندشدن فضای مجازی می‌شود. اکنون مسئله فیلترینگ برخی نرم‌افزارهای فضای مجازی، یکی از سؤالات بچه‌های ماست که باید به آن با این استدلال‌ها پاسخ داد. امید است دولت بتواند در آینده فضای مجازی پاک، پرسرعت، پرتوان، قانونمند، قدرتمند و مبتنی بر توان داخلی داشته باشد که مردم بتوانند از آن به خوبی استفاده کنند.
در مورد نقش آموزش و پرورش و نکته‌ای که درباره سند 2030 اشاره کردید، لطفاً کمی بیشتر توضیح دهید.
در مورد آموزش و پرورش ما مصوبه‌ای در سال 1390 داریم که موسوم به سند تحول بنیادین آموزش و پرورش است، اما بعد از سال 1390، گروهی از مدیریت میانی دولت سندتوسعه پایدار2030 یونسکو را بر سند ملی ترجیح دادند و طی جلساتی در درون مدیریت میانی وزارتخانه، سندی ارائه کردند که به سند توسعه پایدار 2030 نامگذاری شد؛ این سند از نظر محتوا، مبانی و روش‌ها با اسناد ملی بسیار متفاوت بود و رهبر انقلاب نیز با تمام موارد آن مخالفت کردند، چرا که این سند کاملا مخالف دین و براندازنده مبانی و مفاد دینی و انقلاب اسلامی و مخالف استقلال و آزادی کشور بود. هدف این سند آن بود که کلیه جوامع و جوانان را تا سال 2030 در ضدیت با ادیان و کاملا سکولار تربیت کند، حال آنکه ما دیدیم بخشی از جوانان در جامعه هیجان زده سال گذشته، یعنی سال 2022 به اهداف این سند نزدیک شدند.
باید دانست پس از آن که شورای عالی انقلاب فرهنگی این سند را بررسی و عدم اجرای آنرا در سال 96 تصویب کرد، برخی از شبکه نفوذ در مدیریت میانی جامعه اجرای آنرا مخفیانه ادامه دادند.
به‌طور کلی عملکرد دولت‌های مختلف در رابطه با پیگیری مسائل واقعی زنان را چطور می‌بینید؟
تا زمانی که ما در انتخاب‌های خود دقت نکنیم و افرادی را انتخاب کنیم که آن‌ها پیاده‌سازی اسناد بین‌المللی را بر اسناد ملی و فرهنگ غرب را بر فرهنگ اسلامی ایرانی ترجیح می‌دهند، باید آثار آنرا در آموزش و پرورش، فیلم‌ها، ولنگاری فرهنگی و سپس تهاجم و ناتوی فرهنگی شاهد باشیم؛ نتیجه و اوج این ولنگاری را در فتنه و اتفاقاتی که سال گذشته افتاد می‌بینیم که نتیجه یک دهه انحراف از معیارها و ارزش‌های دولت گذشته است. اثر تحولات فرهنگی، تدریجی ولی پایا و پویاست و هر دوره‌ای که تمام می‌شود اثر تربیتی خود را کم‌کم نشان می‌دهد و این نکته‌ای بسیار حائز اهمیت است. اگر نظامات جهانی و عقلا، مؤسساتی برای استاندارد تشکیل می‌دهند، مثلا برای محصولات غذایی استانداردهایی تعیین کرده‌اند، چرا برای «فکر» چنین استانداردی تهیه نکرده‌ایم؟
به نظر می‌رسد تلاش‌هایی در حوزه تولید سریال‌های نمایش خانگی و شبکه‌های اجتماعی برای مشغول کردن زنان و دختران به زیبایی‌های ظاهری، رفتارهای نامناسب مثل استعمال سیگار و امثالهم می‌شود، نظر شما در این مورد چیست؟
بنده در این رابطه جلساتی با «ساترا» و وزارت ارشاد داشتم و به این نتیجه رسیدم که مسئله مالی و ارتباطات و تعامل کار را خراب می‌کند، به عبارتی برخی با بودجه‌های کلان هرجا بخواهند نفوذ می‌کنند و از طرفی کسانی که نظارت می‌کنند، چندین مورد را اصلاح می‌کنند، اما برخی از این موارد، مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد و تعدادی اثر نیز پُراشکال و با اهمال به نمایش گذاشته می‌شود. باید نقش نظارت بر تولید فیلم‌ها جلوتر برود، یعنی همزمان و حتی قبل از فیلمنامه‌نویسی از نویسنده حمایت شود و در مسیر تولید نیز باید نظارت وجود داشته باشد؛ حال آنکه با وجود صرف هزینه‌های کلان برخی آثار ساخته شده، تاثیرات مخربی در جامعه به جامعه وارد می‌شود.
در مواقع مختلف، شاهد استانداردهای دوگانه غرب در مسئله زنان در ایران و سایر نقاط جهان هستیم. به گونه‌ای که اگر یک خانم در ایران فوت کند، سیاه‌نمایی جهانی می‌کنند و اگر در کشوری دیگر مثلا یک زن بر اثر تیراندازی بمیرد، کسی کاری به این موضوع ندارد، همچنین هم اکنون در غزه هزاران زن و کودک به شهادت می‌رسند، اما صدایی از دولت‌های غربی در نمی‌آید. تحلیل شما از این وضعیت چیست؟
در حوزه‌های بین‌المللی، ادعای زیادی در مورد حقوق بشر می‌شود، اما در عمل بسته به اینکه چه انسانی، در چه منطقه، از چه نژاد، مذهب و رنگ پوستی است، مورد ظلم قرار می‌گیرد ولی برخی دیگر بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرد. به انسان‌هایی که به زعم آنها درجه یک هستند، اگر کوچک‌ترین آسیبی وارد شود با عالی‌ترین امکانات با آن برخورد می‌کند، مثلا اگر حادثه‌ای کوچک در کشور ما رخ داد، حتی برای یک پلنگ تولید شده در آزمایشگاه به نام پیروز یک فتنه بزرگ پیش می‌آورند، اما در یک‌سری کشورها مثل حوادث غزه، با وجود اعتراض ملت‌ها و کشورها باز هم کشوری مثل آمریکا از حق وتوی خود استفاده می‌کند که حتی با این شدت جنایت و نسل‌کُشی و تخریب بیمارستان‌ها، آتش و حمله جلوی آتش‌بس را می‌گیرد. 
به عنوان سخن پایانی، توصیه مادرانه شما به زنان، دختران و مادران ایرانی در برهه کنونی که در آن قرار گرفته ایم، چیست؟
در کنار مادران و خواهرانی که در این 40 سال همراه آن‌ها بودیم، نباید به نسل جوانی که پا به میدان گذاشته‌اند و مدیران، مسئولان و معلمان آینده هستند، با امید به این که این عزیزان تیزهوش و فعال‌اند، تهمت نسل Z، نسل غیرقابل کنترل و امثالهم زد، چرا که امکانات رشد برای این عزیزان محیاست؛ این عزیزان باید تصمیم بگیرند که هویت انسانی و اصالت‌های ایرانی خود را پیدا کنند، نپذیرند که دیگران برای آن‌ها الگوسازی کنند. 
واقعیت این است که اگر جهان‌بینی و نگرش مستقلی داشته باشیم، همچنین بدانیم که آینده‌ای روشن در جهانی پر از عدل، آرامش و امید پیش روی ماست و ما باید زمینه‌ساز ظهور باشیم و به مظلومان جهان بیاندیشیم، در این صورت است که انگیزه ما تغییر می‌کند، اهداف ما والا و انسانی می‌شود و دنیا را دعوت به صلح و سلم و اسلام می‌کنیم و دغدغه‌های ما به سمت موضوعات متعالی تغییر می‌کند.