تأملی درخصوص توصیهها و دستورات اخیر رهبر انقلاب پیرامون انتخابات-بخش پایانی
مشارکت حداکثری نماد مردمسالاری
رضا الماسی
حضور پُرشور مردم در انتخابات، نشاندهنده وحدت ملّی است. هرچه مردم با شور و انگیزه بیشتری در انتخابات شرکت کنند، یکپارچگی مردم بیشتر به نمایش گذاشته میشود. آثار این حضور و مشارکت حداکثری در حوزههای گوناگون (به خصوص آنجایی که کشور با مشکل روبهروست) موجب اقتدار و حل سریعتر مشکلات خواهد شد.
رهبر انقلاب در این باره میفرمایند: «انگیزه ملّت ایران و وحدت ملّی، قدرت ملّی به وجود میآورد؛ قدرت ملّی موجب امنیّت کشور میشود؛ وقتی کشور امنیّت پیدا کرد، آنوقت علم در آن کشور پیشرفت میکند، اقتصاد در آن کشور به شکوفایی میرسد، مشکلات گوناگون فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در کشور قابل حل میشود؛ مشارکت یک چنین معجزهای میکند. انتخابات در کشور تحوّل ایجاد میکند. بعضیها اسم تحوّل را میآورند، اظهار طرفداری از تحوّل میکنند، امّا عملاً آن چیزی که مقدّمه حتمی تحوّل است، مورد بیاعتنائیشان قرار میگیرد؛ یعنی انتخابات. با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد. صاحبان دیدگاههای گوناگون سیاسی و اقتصادی و فرهنگی میخواهند تحوّل ایجاد کنند به نفع دیدگاه سیاسی یا فرهنگی یا اقتصادی خودشان؛ خیلی خب، راهش چیست؟ راهش این است که با انتخابات - حالا چه انتخابات مجلس، چه انتخابات مجلس خبرگان، چه انتخابات ریاست جمهوری، چه انتخابات شوراها - کسانی را که با آن فکر سیاسی آنها و جهتگیری سیاسی یا اقتصادی یا فرهنگی آنها همراهند، سر کار بیاورند؛ این میشود تحوّل. بنابراین، پایه تحوّل انتخابات است.»
ریاکاری غرب در مواجهه با مفهوم انتخابات
مردم حق دارند در تعیین سرنوشت کشور از طریق انتخابات و در چارچوب ارزشهای اسلامی مشارکت داشته باشند. اما از ابتدای انقلاب، غربیها علی رغم همه شعارهایی که درباره دموکراسی و حق رأی مردم میدادند همواره سعی در ایجاد اختلال در انتخاباتهای کشورمان داشتهاند.
دکتر محمدجواد لاریجانی، استاد دانشگاه در گفتوگویی در این باره میگوید: «غربیها میخواستند بشر را از نمونههای دیگر تمدن محروم کنند. یکی از حقوقی که از بشر سلب میشود حق انتخاب تمدنی غیر از تمدن سکولار لیبرال است. میگویند فقط ما را میتوانید انتخاب کنید. نه این جوری نیست، یک روش دیگری هم وجود دارد. و این روش بسیار هم روش موفقی است. خب آنها میگفتند این روش تازه اگر موفق باشد یک حکومت عقب افتاده توسریخور ضعیف ایجاد میکند.»
او ادامه میدهد: «حالا من نمیگویم که سیستم انتخابات ما نقص ندارد، همه جای دنیا سیستم انتخاباتش نواقصی دارد. اما چیزی که مهم است رأی مردم را نمایش میدهد. انتخاب مردم را نمایش میدهد. ببینید مثلاً از دل دولت آقای روحانی، آقای رئیسی درآمد. خب اگر بنا بود مهندسی بشود خب آقای روحانی که با دولت فعلی تناسب سیاسی ندارد. یا از دل حکومت احمدینژاد، آقای روحانی درآمد. هیچ کسی نمیتواند بگوید که اینها با همدیگر اتحاد کردند. یا از دل دولت آقای خاتمی، آقای احمدینژاد درآمد. پس معلوم است رأی مردم کارگر است.»
این استاد دانشگاه اظهار میدارد: «با همه اشکالاتی که میگیرند جمهوری اسلامی پاسدار رأی مردم است. این مهمترین محور دموکراسی است. افراد با نردبان رأی بالا میروند، با نردبان رأی پایین میآیند. این آزمون بزرگ دموکراسی است. تمام ارکان قدرت در کشور ما هم بر اساس رأی مردم است. حالا مستقیم یا غیرمستقیم. رهبری توسط مجلس خبرگان رهبری انتخاب میشود که آنها هم مستقیم از طرف مردماند. یعنی یک انتخاب مردمی بسیار صریح. نمایندههای مجلس که مستقیم از رأی مردم هستند. رئیسجمهور مستقیم است. شوراها و امثال اینها. بنابراین ما یک مکانیزم رأی با مشارکت معقول خیلی خوب داریم. البته من طرفدار مشارکت وسیع هستم، منتها یک خرده آراء بالا پایینتر بشود این دموکراسی را بالا پایین نمیکند. هم چنان که در سایر کشورها نمیکند. در کشورهای غربی مردم اگر انگیزه اقتصادی نداشته باشند در انتخابات شرکت نمیکنند.»
دعوت همگانی برای مشارکت حداکثری
یکی از محورهای دیگری که رهبر انقلاب در بیانات اخیرشان پیرامون انتخاب بر آن تاکید ورزیدند، دعوت همگانی به شرکت در انتخابات بود.
«همه کسانی که مخاطبانی دارند، وظیفه دارند مردم را به انتخابات دعوت کنند. علمای اَعلام، اساتید دانشگاه، اساتید حوزه، صداوسیما، مطبوعاتیها، جوانها، افراد در داخل خانواده، اینها همه میتوانند منادی انتخابات باشند و مخاطبان خودشان را به انتخابات دعوت کنند؛ آنوقت انتخابات، انتخابات پُرشوری خواهد شد. اگر مشارکت ضعیف باشد، مجلس ضعیف خواهد شد و مجلس ضعیف توانایی کامل برای رفع مشکلات نخواهد داشت. اگر میخواهیم مشکلات برطرف بشود، باید مشارکت را بالا ببریم؛ این وظیفه همه است. هر که میخواهد مشکلات کشور برطرف بشود، راهش این است.» (رهبر انقلاب – 2 دی 1402)
محمدرضا پورامینی، فعال دانشجویی درباره اهمیت این موضوع به گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «همانطور که میدانیم بر اساس مبانی فکری ما، مشارکت در سرنوشت اجتماعی علاوه بر اینکه حق هریک از آحاد جامعه محسوب میشود، یک وظیفه و تکلیف است. به این معنا که ما نه تنها در مقابل سرنوشت جامعه و کشورمان مسئولیم بلکه وظیفه داریم به اندازهای که نفوذ کلام داریم و دارای حوزه اثر هستیم، افراد را به شرکت در انتخابات تشویق کنیم و شبهاتشان را برطرف نماییم.»
او توضیح میدهد: «به هرحال هرکسی حداقل در محیط پیرامونی خود دارای یک حوزه اثر است. بنابراین نباید از همین مقدار تلاش هم مضایقه کرد. مثلا ما در فضای دانشجویی، چه در تشکلها، چه در فضای کلاسها و دوستانی که داریم میتوانیم روی اطرافیان اثر داشته باشیم.»
پورامینی معتقد است: «اقشار دیگر هم به همین شکل باید نسبت به این موضوع احساس وظیفه کرده و برای مردم اهمیت حضور گسترده در انتخابات را تبیین نمایند تا برکات این حضور به همه آحاد جامعه برسد.»
اهمیت رقابت در انتخابات
رقابت یعنی چه؟ این سؤالی است که معمولاً زمانی که صحبت از انتخابات پرشور به میان میآید درباره آن صحبتهای زیادی میشود. به بیان رهبر انقلاب؛ رقابت یعنی جناحهای سیاسی برای شرکت در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ گرایشهای گوناگون سیاسی و اقتصادی، در انتخابات با هم مسابقه بگذارند؛ میدان باز باشد برای مسابقه جناحهای سیاسی و نگاههای سیاسی و نظرات سیاسی، همچنین اقتصادی، همچنین فرهنگی؛ این معنای رقابت است.
محمدکاظم انبارلویی، فعال رسانهای در این باره مینویسد: «فارغ از اینکه چه کسانی در انتخابات آینده به مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی راه مییابند، نفس انتخابات؛ جلوی دیکتاتوری، هرج و مرج و ناامنی را میگیرد. بازگشت دیکتاتوری، هرج و مرج و ناامنی خاستگاه اصلی استبداد جهانی و استکبار و اراده دولت خبیث آمریکا و صهیونیسم جنایتکار علیه ملت ایران است.»
انبارلویی معتقد است: «خط تبلیغاتی که آنها علیه مردمسالاری دینی در ایران دنبال میکنند چند سرفصل دارد؛
1- ترویج این دروغ که انتخابات تأثیری در اداره کشور و بهبود زندگی مردم ندارد!
2- اداره کشور بدون خواست مردم انجام میشود!
3- سیاست در ایران پیچیده است از آن سر در نمیآوریم لذا شرکت در انتخابات بیهوده است.
4- بین ارزشهایی که مردم به آن اعتقاد دارند با ارزشهای حاکمیت فاصله وجود دارد.
5- گرانی، فساد و کمبودها را باید آنقدر بزرگ کرد تا مردم احساس بدبختی و احساس فقر کنند. احساس فقر است که مردم را به جنبش برای براندازی وا میدارد.باید به مردم گفت؛ جز سیاهی چیز دیگری وجود ندارد!»
به گفته این کارشناس رسانه؛ روزانه دهها گزارش، فیلم، خبر و مستند در ارتش رسانهای غرب علیه ملت ایران حاوی این پنج سرفصل بارگذاری میشود و هدف اصلی این سرفصلهای عملیاتی جنگ روانی در بستر جنگشناختی این است که کشور را به سالهای دیکتاتوری قبل از انقلاب ببرند! در سایه این دیکتاتوری، ناامنی و هرج و مرج پدید آورند به گونهای که اصلا مردم فراموش کنند نعمت انقلاب چه دستاوردهای سترگی برای آنها داشته است.»
مداخله غربیها در استقلال کشورها
حضرت امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران اوایل انقلاب میفرمود: «تا غربزدهها اصلاح نشوند شما به استقلال نمیرسید. اینها نمیگذارند ما روی پای خود بایستیم» (امام خمینی(ره) 7 آبان 58)
انبارلویی در ادامه میافزاید: «ما گرفتار جریانی هستیم که پس از فرار شاه، آن ملعون این جماعت غربگرا را بهعنوان وارثان خط خود در ایران به جای گذاشت. این جریان یک جریان فکری است. مختصات این جریان فکری در پارادایم هژمونی آمریکا در ایران و منطقه و جهان تعریف میشود. این جریان که در اوایل انقلاب و همآغوشی جریان نفاق و جریان لیبرالیسم ظهور کرد، هدف خود را هدم جمهوری اسلامی و بازگشت به دیکتاتوری قبل از انقلاب با بازتعریفی جدید اعلام کرد. ملت ایران با دادن 17 هزار شهید ترور در برابر آنها ایستاد و آنها را روانه زبالهدان تاریخ کرد. آمریکا پس از آن ناامید نشد از پسماندههای این جریان شروع به بازتولید فتنه کرد و با سازماندهی جدید با گفتمان نو، لایههایی تحت عنوان «اصلاحات» تبهکاری و فریب و فسادهای گذشته در براندازی نظام را نوسازی کرد.»
این کارشناس و فعال رسانهای تصریح میکند: «ما امروز در برابر جریانی قرار داریم که ادعای اصلاح دارد اما مسیر دیکتاتوری و ناامنی و هرج و مرج را طی میکند. ما امروز در برابر جریانی قرار داریم که ذلت و تسلیم در برابر مظالم آمریکا و اسرائیل غاصب را تبلیغ میکنند و عملاً به نمایندگی از نتانیاهو به عنوان یک سرباز در داخل علیه ملت عمل میکنند. ما امروز گرفتار جریانی هستیم که با ادعای اصلاحات، دینگریزی و ولنگاری فرهنگی و خودباختگی در برابر غرب و کدخداپرستی را ترویج میکند و کمر به هدم جمهوریت و اسلامیت نظام بستهاند. ما امروز گرفتار جریانی هستیم که نفرت و خشونت علیه طبقات و فقرات ملت را ترویج میکنند و رودرروی جریان انقلابی کشور ایستادهاند. ما امروز گرفتار جریانی در داخل هستیم که مشوق آمریکا و صهیونیسم بر اعمال تحریمها و تهدیدها هستند و ذرهای به منافع ملی و مصالح ملی فکر نمیکنند.»
او ادامه میدهد: «آنها منافع غرب و آمریکا را در ایران نمایندگی میکنند و در فتنههای 78 و 88 و 98 و 1401 رودرروی ملت ایران و ارزشهای اسلامی و ملی ایستادند. آنها در انتخابات آینده در مشارکت مردم و رقابت واقعی جناحهای کشور اخلال میکنند و دنبال ناامنی هستند تا به سلامت انتخابات آسیب رسانند. هر گامی که برای مشارکت مردم و رقابت احزاب و اشخاص از هماکنون برای انتخابات برداشته میشود آمریکا و غرب را برای ضربهزدن به مردمسالاری دینی در ایران ناامیدتر میکند.»
انبارلویی در پایان تاکید میکند: «هر رأی که به صندوقها ریخته میشود به مثابه شلیک یک تیر به سوی خیمه دشمن است که درصدد ناامنی و برپایی دیکتاتوری و هرج و مرج در کشور است. هر دستی که بر سینه نامحرمان و منافقان زده میشود در حقیقت متضمن آزادی و استقلال، رفاه و بهبود زندگی در ایران است. سیاستورزی عقلانی و هوشمندانه حکم میکند جریانها و احزاب و شخصیتهای سیاسی و ملی در برابر این جریان وابسته بایستند و از مواضعی که نشان دهد برخی از آنها با این جماعت مخرج مشترک فکری دارند پرهیز نمایند. هیچ وظیفهای امروز بالاتر از حفظ جمهوری اسلامی و نهادهای برخاسته از رأی ملت در یک انتخابات آزاد با مشارکت قوی و با رقابت واقعی نیست.»