شبه ها و پاسخ ها
گسترش روزافزون ابزارهای اطلاعرسانی و به میدان آمدن شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، علاوهبر فواید و مزایای فراوان که به همراه داشته، مضرات بسیاری را نیز به ارمغان آورده است که در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی و دینی خود را نشان داده و موجب بروز ناهنجاریهای گوناگون شده است.
یکی از استفادههای سوء از این فضا و تکنولوژی، اقدام بدخواهان و معاندان در ترویج انواع شبهات کلامی و دینی و اعتقادی به هدف سست کردن اصول و پایههای عقیدتی مردم مسلمان بهویژه جوانان است. آنان شبانهروز در این هدف نامقدس و شوم خود مجدانه در حال تلاشند و مدام شبهههای باطل خود را در فضای مجازی گسترش میدهند. همین امر میطلبد که محافل علمی حوزوی و دانشگاهی به طور جدی به مقابله با آن بپردازند و با تهیه پاسخهای استدلالی و منطقی به این قبیل شبهات، بدخواهان را در اهداف خود ناکام گذارند.
روزنامه کیهان نیز به سهم خود در صدد است در این ستون به برخی از شبهات مربوط به حوزه معارف دینی و عقیدتی پاسخ دهد. در این راه از همکاری مرکز پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه و دیگر عزیزان سپاسگزاریم.
***
عدالت
در تقسیم رزق و روزی
اگر خدا عادل است، چرا به بعضی بسیار و به برخی کم روزی میدهد؟
عدالت در مشهورترین معنای کلامی خود عطا کردن حق هر صاحب حقی به اوست.(1) بر این اساس گفته میشود صدق واژه عدالت فرع وجود «حق» است، یعنی اگر چیزی مستحق قرار گرفتن در مکان و جایگاهی باشد، لازم است در همان جایگاه قرار بگیرد و گرنه اگر حقی در میان نباشد، عنوان عدالت و ظلم معنا ندارد.
فرض کنید تصمیم گرفتید به چند نیازمند کمک کنید و به یک فقیر دوهزار تومان و به دیگری هزار تومان دادید؛ آیا فقیر دومی میتواند اعتراض کند که چرا به او دوهزار تومان دادی و به من هزار تومان؟ مسلّماً خیر، زیرا او و فرد اوّل هیچ حقی به گردنتان نداشتند و شما از روی میل درونی و به اختیار خود خواستید کمکی به آنها بکنید، حال به هر دلیل در کمک تفاوتی قائل شدید، این امر هیچ ربطی به عدالت و یا ظلم ندارد. نه تنها در حق فرد دوم بلکه در حق کسی هم که به او هیچ ندادید، ظلمی نکردهاید، چون حقی در میان نبود.
رابطه ما و همه موجودات با خداوند از همین قبیل است. هیچ حقی بر خدا نداریم تا حق درخواست آن را داشته باشیم و در شیوۀ اعطای نعمتها به خداوند گله کرده، از او ناراضی باشیم و عدالت او را زیر سؤال ببریم.
البته شیوۀ توزیع نعمتها در بین بندگان هرچند با عدالت ارتباطی ندارد، اما با حکمت خداوند در ارتباط است، همانطور که کمک شما به فقیر از همین قبیل است؛ در واقع اگر دلیل معقولی برای تفاوتی بین دو فقیر داشتید، رفتار شما حکیمانه خواهد بود. اگر بیهیچ دلیلی تفاوتی را مرتکب شدید، کار نیک شما دچار صفت منفی بیتدبیری و بیحکمتی خواهد بود. میشود گفت در نحوۀ انجام کار نیکتان حکیمانه برخورد نکردید.
دربارۀ خداوند هرچند عدالت و ظلم در مورد اعطای نعمتها به بندگان بیمعناست، اما تفاوتها که به شکلهای گوناگون وجود دارد، تنها در صورتی قابل قبول و منطقی و همخوان با حکمت الهی هستند که دلیل قانعکنندهای داشته باشند وگرنه میتوان گفت خداوند در نعمت دادن به بندگان حکیمانه برخورد نکرده و نوعی تبعیض بیدلیل را در عالم محقق کرده؛ اما در حالت کلی ابتدا باید دید اختلافات ناشی از چیست و اختلاف بین مردم از نظر نعمتهای ظاهری به چه تناسب و معیاری است؟
روشن است یقیناً بین فردی که مثلا با هوش بالا یا سلامت جسمی یا در خانوادهای مرفه و یا بافرهنگ به دنیا میآید، با فردی که با هوشی ضعیف یا در حال بیماری و نقص جسمی و در خانوادهای فقیر و دردمند و یا دور از فرهنگ و جایگاه اجتماعی متولد میشود، تفاوتهای فراوانی وجود دارد و خود فرد در بسیاری از این امور دخالتی ندارد، اما این نتایج اموری بیعلت و خارج از اختیار انسانها نبوده و در بسیاری از این امور دیگران مانند خانواده و گذشتگان دخالت داشتند؛ پس ابتدا باید دید خاستگاه تفاوتها چیست و رابطه آن با عدالت خداوند چگونه است؟
با تامل و دقت در اختلافات و تفاوتها میتوان دریافت اصولاً این موارد جهات مختلفی دارد:
1. بعضی از تفاوتها معلول ستم و تجاوز افراد نسبت به حقوق دیگران است.
مشکلات مالی و انواع دردها و رنجها در بسیاری از خانوادهها ناشی از ظلمی است که در گذشته بر آنها یا پدران آنها شده است. اگر ظلمها نبود، وضع کنونی خانواده و خاندان حتی جامعه متفاوت بود. خداوند نخواسته ظلم باشد یا خانوادهای گرفتار فقر و به همین دلیل راهکار برطرف شدن آنها را هم با ارسال پیامبران ارائه داده، اما چون راهکارها به طور کامل به نتیجه نرسیده، چنین اموری هم وجود دارد.
2. خداوند، عالم هستی را بر اساس نظام علت و معلول (اسباب و مسببات) استوار کرده است. هیچ پدیدهای بدون علت به وجود نمیآید. هر آنچه در عالم هستی محقق میشود، ناشی از علت و سبب خاصی است. آتش، علت سوزاندن است. پیدایش درخت میوه، معلول قرار گرفتن نهال درون خاک با شرائط و کیفیت خاص و آب و هوای مناسب و غیره است. لازمه نظام علت و معلولی حاکم بر جهان هستی، تحقق پدیدهها به دنبال علت آنهاست.
همانطور که آتش علت سوزاندن است و برای انسان منافعی مانند روشن کردن کورههای ذوب آهن و یا پختن غذا دارد، اگر آتش به خانه یا بدن آدمی برسد، علت و سبب سوزاندن و صدمه دیدن میشود و...؛ کیفیت زندگی بسیاری از افراد هم در خیلی از موارد پیرو و نتیجه رفتارها و تصمیمگیریهای گذشته خود آنها یا نسلهای گذشتهشان است همانند بیماری و نقص جسمی برخی افراد که معلول مشکلات و نارساییها و کاستیهای والدین و مانند آن است.
3. قسمتی دیگر از تفاوتها، طبیعی و لازمه آفرینش آدمی است، یعنی هرقدر اصول عدالت در جامعه انسانی رعایت شود، باز همه انسانها از نظر استعداد و هوش و انواع ذوق و سلیقهها یکسان نخواهند بود. مسلّماً بهرهمندی از نعمتهایی مانند مال و ثروت هم رابطه مستقیمی با استعداد و توان کار اقتصادی و مانند آن دارد که این امور در همه افراد یکسان نیست؛ این همان حقیقتی است که از آن به تقدیر روزی خداوند نام برده میشود. به هر حال ماهیت تفاوتها هرچه که باشد خداوند به واسطه همین امور، بشر را آزمایش میکند؛ اما با توجه به آنچه ذکر شد به طور کلی نمیتوان گفت خدا لزوماً میخواهد کسی را به بیماری و فقر امتحان کند، بلکه این خود اوست که با کیفیت زندگی خود فقر و بیماری را برای خویش به ارمغان میآورد و همین زمینه امتحان شدن او به این امور میشود؛ پس لزوماً اینگونه نیست که خداوند نوع و شکل امتحان فرد را برای او مقدر کند بلکه علل و عوامل گوناگون در زندگی وی نوع آزمون او را رقم میزنند. اما در هر حال علت تحقق شکل آزمون الهی هرچه باشد، به دلیل عدالت مطلق خداوند اختلاف وضعیتها و تفاوتهایی که در سختی و آسانی امتحان برای افراد مختلف وجود دارد، بهگونۀ عادلانهای محاسبه میشود. در واقع همه تفاوتها به شکلی دقیق و عادلانه در شیوۀ تکالیف انسانها و حسابرسی اعمالشان در قیامت رعایت میشود.
مطمئناً آنان که در دنیا از نعمات بیشتری برخوردار بودند، بیشتر مورد سؤال و بازخواست هستند و باید بیشتر پاسخگو باشند. کسانی که آزمونهای سخت فقر و بیماری و... را گذراندهاند، وضع بسیار بهتر و آسانتری را پیش رو خواهند داشت و خدا را به خاطر تقدیرشان شکر خواهند کرد که در برابر سختی کوتاه دنیا سعادت ابدی را نصیب آنها کرده است. یعنی با وجود این تفاوت شکل آزمونها، عدالت در تکالیف و مسئولیتها و آزمایشها و حسابرسی اعمال افراد لحاظ میشود. سختیها و مشکلات و تاثیرات آن در ایمان و عمل افراد چیزی نیست که از نگاه خداوند مخفی بماند و مورد توجه قرار نگیرد و توقعی که خدا از فردی در حال ابتلا به آزمونی سخت دارد، از توقع در برابر فردی برخوردار و مرفه بسیار متفاوت خواهد بود و در نگاه دقیق، سختی و دشواری و حسرت حقیقی برای کسانی است که در دنیا به نعمت آزموده شدهاند، نه به فقر و سختی و بیماری؛ زیرا در روایات متعددی آمده: «در روز قیامت کسانى که در دنیا با صحّت و عافیت به سر بردند، دوست دارند گوشت بدن آنها را با قیچی در دنیا چیده بودند براى ثوابهایی که مىبینند به اهل بلا مىدهند.»(2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. خرازى، محسن، بدایهًْ المعارف الإلهیهًْ فی شرح عقائد الإمامیهًْ، ج 1 ص 97
2. دیلمى، حسن، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج 1، ص 42.