بزرگترین عامل بازدارنده ورزش (نکته ورزشی)
سرویس ورزشی-
با پایان یافتن نوزدهمین دوره بازیهای آسیایی، حالا شاید مهمترین میدان پیش روی ورزش ایران که برای دوستداران حساس است، مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا باشد که قرار است کمتر از سه ماه دیگر در کشور قطر برگزار شود؛ اما فراتر و مهمتر از این رقابتها و مسابقات و رویدادهای ورزشی-که در جای خود بسیار مهم هم هست و محک خوبی برای سنجش تواناییها و پی بردن به نقاط ضعف و قوت ورزش به شمار میرود- آنچه به گمان ما و بسیاری از کارشناسان اهمیت دارد، تلاش بیامان و جهادگونه برای زدودن فضای مسموم و پاکسازی ورزش از جریانات و عناصر مزاحم و بعضا مفسد و مداخلهجو و منفعتطلب و حاکم کردن شرایط سالم و محیط مناسب برای انجام کارهای اساسیتر و اجرای برنامههای دقیق و کارشناسی شده است چرا که تا این عناصر و تفکرات مخرب و سهمخواه وجود دارند، اجازه نمیدهند ورزش سامان بایسته را بگیرد و به کاروبار خود مشغول و به دنبال تحقق اهداف ملی و مردمی باشد.
در بازیهای آسیایی هانگژو، صرفنظر از اینکه چند مدال به کف آوردیم و در پایان در کدام رده جدول ایستادیم، بار دیگر ثابت شد که ورزش و ورزشکاران ما برای پیشرفت و بهتر شدن در اکثر رشتهها از توانایی بالقوه و ظرفیتهای پنهان برخوردار هستند که در صورت شکوفایی میتوانند مقام و رتبه ورزش ایران را در هر میدانی ارتقاء بخشند اما چرا این تواناییها آشکار نمیشود و بعضاً نشکفته و ناشناس میمانند، دلیلی ندارد به جز وجود شوم و مزاحم همین جریانات و عناصری که بالاتر در این مطلب و تقریبا همیشه درباره خطر و وجود زیانبار آنها هشدار و تذکر میدهیم.
علاقهمندان به ورزش حتماً حرفهای سرمربی مستعفی تیم ملی والیبال را خوانده و یا شنیدهاند، حرفهایی مفصل که بیش از هر چیز از وجود باندها و جریاناتی در ورزش و مثلاً والیبال حکایت میکند که با هر چیزی و برنامه و کسی که طبق خواسته آنها عمل نکند و باج ندهد، به لطائفالحیل و شیوههای ناپاک و ناجوانمردانه، مخالفت و آن و او را وادار به عقبنشینی و کنار رفتن و میدان را برای این اراذل خالی کردن، میکنند و جالب است که در بعضی از جاها مدیران ورزش هم از ترس با آنها همکاری میکنند!
تیم ملی فوتبال ایران در تورنمنت اردن قهرمان شد. در شبی محزون و غمبار ناشی از جنایات وحشیانه رژیم کثیف و قلابی و رسوای صهیونیستی که در ادامه سفاکیهای غیر انسانی خود، پیش چشم سازمانهای مدعی حقوق بشر! و کشورهای غربی مدعی دموکراسی و «اومانیسم»!! بیمارستانی را در غزه به موشک بسته و صدها نفر از مردم بیگناه (عمدتاً زنان و کودکان و بیماران بستری) را به خاک و خون کشیده بود، تیم ملی ایران با پیروزی کوبنده و امیدوارکننده 4-0 مقابل تیم قطر(که در دو سه دهه اخیر برای فوتبال خود حسابی هزینه میکند و ورزشگاههای مجهز میسازد و میزبان جام جهانی میشود و...) بار دیگر از ظرفیت و توانایی فوتبالی گفت که در داخل با انواع و اقسام مشکلات و موانع، از نداشتن زمینها و چمنهای مناسب و استاندارد گرفته تا سمپاشیها و دخالتها و باندبازیها و تحریفها و شیطنتها و باجخواهیهای رسانهای (در اشکال مختلف چاپی و صوتی و تصویری و مجازی و سایتی و...) روبهرو و دست بهگریبان است.
هفته گذشته باز خواندیم و شنیدیم که فدراسیون فوتبال دو بیانیه علیه بعضی از برنامههای ورزشی تلویزیون داد و در آن از رئیس صداوسیما خواست که رسانه ملی خاصه حالا و در آستانه شروع مسابقات جام ملتهای آسیا، یار و یاور و حامی تیم ملی باشد و بساط تخریب و تحقیر و تضعیف و تمسخر این تیم و فوتبال را جمع کند و در زمین حریفان بازی نکرده و کام بدخواهان این آب وخاک را شاد نکند و... اینها چندتا از تازهترین نمونههایی بود که ثابت میکند مسئولان و مدیران ورزش باید فراتر و جدیتر از توجه به نتیجه و مقام و مدال (که در جای خود مهم است) به فکر سلامت و بهداشت فضای ورزش باشند که در بعضی از جاها سخت آلوده است.
لذا مبارزه با عناصر و جریاناتی که مزاحم ورزش هستند و به شکل و شیوههای مختلف بر سر راه سامان یافتن و حرکت رو به جلوی آن مانع و مشکل ایجاد میکنند، واقعیتی است که مسئولان هرگز نباید کتمان کرده و با نادیده گرفتن آن، سعی داشته باشند برنامههای خود را اجرا و افکارشان را عملی کنند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، ورزش مستعد ما گرفتار دخالتها و اعمالنظرها و باندبازیها و تسویهحسابها و کینهتوزیها و سهم و باج خواهیها و دلالبازیهایی است که با سرنوشت ورزش و منافع ملی و مطالبات مردم و انتظارات دوستداران ورزش اصلاً کاری ندارد و اگر به بهانهها و عناوین مختلف (از مدیر مشاور و... گرفته تا کارشناس و رسانه) به درون ورزش نفوذ کرده، فقط و فقط به دنبال تامین منافع و اهداف غیر ورزشی خودش است.
یکی به دنبال «نام» است و دیگری به دنبال «نان» و آن یکی «پست» میخواهد. این یکی «باج» میخواهد و دیگری به دنبال اهداف تجاری از طریق ورزش است و... الخ. بنابراین چشم بستن بر این واقعیات که به گمان ما شاید بزرگترین عامل بازدارندهای باشد که اجازه نمیدهد ورزش در مسیر تحولی، بهطور مستمر حرکت رو به جلو داشته باشد، نه تنها دردی را دوا نمیکند بلکه موجب میشود که این جریانات مخرب و عناصر مزاحم و زیادهخواه، فربهتر و مدعیتر شوند. چنانکه اگر سالها پیش از این مسئولان وقت ورزش درباره رشد قارچگونه و اختاپوسی این جریانات غفلت نمیکردند یا آن را دست کم نمیگرفتند و مانع از نفوذ و دخالت و اعمال نظرهای آن میشدند، امروز حتماً فضای حاکم بر ورزش سالمتر و پاکتر بود و چند فرسخ جلوتر از اینجایی بودیم که الان قرار داریم.