ورزش ما از مدیریت ضربه میخورد
حمید ترابپور خبرنگار اعزامی به بازیهای آسیایی هانگژو
کاروان ورزشی ایران در بازیهای آسیایی کار خود را ادامه داد و با آنکه مدالهای کسبشده تا اینجای کار با دورههای قبل قابل مقایسه نیست اما در برخی رشتهها ظهور چند چهره و مدالهای آنان به ما یادآوری کرد که اگر نگاه درستی به آن رشتهها داشته باشیم در آینده میتوان به مدالآوریها و افتخاراتشان دلخوش بود.
پیش از این درباره شکل میزبانی چینیها اشاره کرده و از امکانات شگفتانگیزشان برای برگزاری نوزدهمین دوره مسابقات آسیایی نوشته بودیم اما اخباری که از حاشیه میزبانی لیگ قهرمانان آسیا و اتفاقی که در نشست خبری سیدمهدی رحمتی سرمربی نساجی به هانگژو رسید بار دیگر ما را مجاب کرد که موضوع مهم امکانات را مطرح کنیم.
اینجا در هانگژو با ورزشگاههای کوچک و بزرگ روبهرو هستیم اما این تنها نمایی کلی از شهر است و هفته گذشته وقتی برای تهیه گزارش از تمرینات تیم ملی وزنهبرداری به کمپ تمرینی اطراف شهر سری زدیم متوجه شدیم که بخش مهمی از امکانات زیرپوستی چینیها در حوزه ورزش در انظار عمومی قرار ندارند. زمینهای تمرینی والیبال ساحلی در مجاورت سالنهای تمرینی رشتههای مختلف قرار داشت. بهطور مثال در سالنی که برای تمرینات وزنهبرداران تعبیه شده بود ستهای وزنه را مشاهده کردیم که به گواه یکی از نزدیکان به فدراسیون وزنهبرداری کشورمان این وزنههای تمرینی حتی در بهترین سالن ایران که به تمرینات ملیپوشان اختصاص دارد دیده نمیشود.
درباره فضای هواداری و تماشاگری در چین نیز پیشتر اشاراتی را داشتیم اما یک نکته مهم به توجه آنها به تمام رشتههای ورزشی مرتبط میشود. آنها به همان اندازهای که روز دوشنبه گذشته در استادیوم شانگ چنگ براس رقیب ما یعنی هنگکنگ انرژی میگذاشتند فردای آن روز در سالن اختصاصی ورزشهای آبی که در مرکز شهر هانگژو قرار داشت برای نمایندگانشان در شیرجه ۱ متر وقت و انرژی گذاشتند تا مشخص شود نگاه تکبعدی و حمایت از یک یا دو رشته برای آنها موضوعیتی ندارد.
روز چهارشنبه نیز راهی سالن دیگری که مسابقات بدمينتون در آن برگزار میشد شدیم و آنجا نیز موج تشویقی تماشاگران چینی را مشاهده کردیم. حال این فضا را با کشور خودمان که توجهات تنها به فوتبال و یکی دو رشته دیگر مثل کشتی و والیبال معطوف شده مقایسه کنید.
همین توجهات است که میتواند سنگ بنای پیشرفت رشتههای مختلف شود.
البته در این بین نقش شبکههای تلویزیونی چین که بیش از ۵ کانال را به پوشش باکیفیت این پیکارها اختصاص دادهاند و سهولت حملونقل عمومی را نباید نادیده گرفت؛ به شکلی که همه وررشگاههای هانگژو در داخل شهر و در مجاورت ایستگاههای مترو قرار گرفتهاند.
از ورزشکار چه میخواهیم؟
اعزام ورزشکاران چند رشته ورزشی به این مسابقات محل بحث و ابهام است؛ رشتههایی که میدانیم هنوز تا رسیدن به سطح دوم آسیا نیز کار دارند. البته درباره اعزام آنها به بازیهای آسیایی هانگژو شنیدهها بسیار است و برخی فشارهای بیرونی از سوی غیرورزشیها را علت اصلی این اتفاق میدانند و رؤسای فدراسیونهایشان نیز مدعی بودند که تنها با هدف تجربهاندوزی ورزشکار اعزام کردهاند. این در حالی است که بازیهایی با اهمیت مسابقات آسیایی جای تجربهاندوزی نیست. یکی از این رشتهها بدمينتون بود که دختر نماینده ایران یعنی یگانه کرمانی مقابل چشم رئیس فدراسیون بدمینتون ایران در همان دور اول برابر رقیبی از مالدیو شکست خورد و حذف شد و در انتهای مسابقه نیز از شرایط امکاناتی خود و اینکه طی یک سال گذشته فقط یکبار حضور در مسابقهای بینالمللی را تجریه کرده گلایه داشت.
سطح مسابقات بدمينتون به قدری بالا بود که کرمانی اگر هم به دور بعدی صعود میکرد، آنجا باید با رقیبی با رنک یک جهان روبهرو میشد و...
نماینده مردان ایران یعنی حیاتی هم حذف شد.
مقدسی شیرجهروی کشورمان نیز در مسابقات شب اول و در بخش دایو ۱ متر نمایش عجیبی داشت و حتی یکبار قبل از اجرای حرکت از روی دایو به داخل استخر پرتاب شد.
ذکر این موضوعات نه برای زیرسؤال بردن تلاش جوانان ایرانی بلکه برای تلنگر زدن به مسئولان ورزش مطرح میشود؛ مسئولانی که در رأس برخی فدراسیونها نشستهاند و دورنمای درستی برای خود ندارند و باری به هر جهت کارهایشان پیش میبرند و...
نگاه نادرست آنها سبب میشود که بازیهای آسیایی برای رشتههایشان بهجای محل موفقیت و مدالآوری به میدان تجربه بدل شود.
فوتبال اسیر تفکرات غلط
در جریان حذف تیم فوتبال امید از بازیهایی آسیایی بار دیگر ثابت شد که نگاه مدیران به این رشته درست و اصولی نیست و با این وضعیت تا سالهای سال نباید انتظار موفقیت آنها را داشت. تیم امید با هدایت رضا عنایتی هرگز آن تیمی نبود که بتواند مدعی درجه یک قهرمانی باشد. حضور برخی افراد در اطراف این تیم نیز بیشتر برای بیکار نبودن آنها بود. خود عنایتی نیز در این مسابقات نقش یک عنصر موثر را ایفا نمیکرد. آنچه از او و اطرافیانش در این بازیها دیدیم بیشتر داد و فریادهای کنار زمین بود. عدم پاسخگویی به خبرنگاران از سوی رئیس فدراسیون و سرمربی تیم در کنار چهرههای درهم برخی نفرات تیم امید که از روز اول مسابقات اینگونه بودند و نمونه آن ارسلان مطهری بود و... همگی از اوضاع آشفته تیم و عدم مدیریت درست اطرافیان حکایت داشت.
حضور فردی که سرپرستی این تیم برعهده داشت و چند نفر دیگر محل ابهام بود.
سرنوشت چنین تیمی جز شکست نیست.
مسابقات برای ما ادامه دارد و با تمام کاستیها امیدواریم طی روزهای آینده با مدالهای ارزشمند حداقل در جدول مسابقات جهشی قابلتوجه داشته باشیم.