مناسبات جمهوریّت و اسلامیّت در انتخاب ولیّ فقیه- ۴۳
نگاهی به حمایت چهره های قبل انقلاب از قیام امام خمینی(ره)
سید یاسر جبرائیلی
با آغاز قیام امام خمینی(قدّسسرّه) در سال 1341، درحالیکه تعداد قابلتوجّهی از شخصیّتهای شناختهشده حوزه نسبت به آینده و ماهیّت نهضت تردید داشته، از همراهی با قیام خودداری و حتّی در مواردی با آن مخالفت میکردند، آیتالله منتظری به امام(قدّسسرّه) پیوست، در همه صحنههای مبارزه حاضر شد و در این مسیر، تبعیدها، زندانها و شکنجههاى بسیارى را تحمّل کرد. آقای سیّدحمید روحانی از مبارزان علیه رژیم ستمشاهی که در آن دوره از طلّاب جوان حوزه بود، دراینباره میگوید: «در حوزه علمیّه قم هنگامی که امام نهضت را آغاز کرد و مخصوصاً در مقطعی که تبعید شد، بزرگترین خنجری که از پشت به ما، یعنی طلّابی که راه امام را دنبال میکردیم و مبارزه را ادامه میدادیم زده میشد، از جانب کسانی بود که در حوزه بهعنوان افاضل و اساتید از آنها نام برده میشد... در چنین شرایطی آقای منتظری در کنار مبارزان جوان میایستاد، فداکاری میکرد، زندان میرفت، و اینها ارزش داشت. ایشان واقعاً در آن روزها نقش مهمّی در پیشبرد مبارزه و نهضت داشت.»1
شاید بتوان اوّلین اقدام عملی آیتالله منتظری در جریان قیام امام خمینی(قدّسسرّه) را تحصّن در مسجد نجفآباد در اعتراض به بازداشت امام خمینی(قدّسسرّه) پس از پانزده خرداد 1342 دانست. ایشان سپس همراه با تعدادی از علمای اصفهان در حمایت از امام(قدّسسرّه) به تهران هجرت کرد و در همین ایّام بود که برای نخستینبار توسّط ساواک موقّتاً بازداشت شد.
29 بهمنماه 1343، آیتالله منتظری به همراه آیات خامنهای، مشکینی، آذری قمی، ابراهیم امینی، قدّوسی، هاشمی رفسنجانی، محمّد یزدی، مصباح یزدی و جمعی دیگر از مبارزان، طیّ نامهای به امیرعبّاس هویدا نخستوزیر وقت، به تبعید امام(قدّسسرّه) اعتراض کردند: «در کدام گوشه دنیا سابقه دارد که یک مرجع دینی و زعیم فداکار ملّی با داشتن مصونیّت و صلاحیّت قانونی که از کشور خود دفاع میکند و میگوید نباید بیگانگان با اتّکاء به مصونیّت مطلق بر مال و جان و ناموس مردم تسلّط داشته باشند، او را به اتّهام ناجوانمردانه «قیام علیه مصالح کشور و تمامیّت ارضی» تبعید و در مملکت دیگری زندانی و ممنوعالملاقات نمایند؟»2
آیتالله منتظری عید نوروز سال 1345 متعاقب دستگیری فرزندش حجّتالاسلام محمّد منتظری به دلیل پخش اعلامیّه در حرم حضرت معصومه(سلاماللهعلیها)، مجدّداً بازداشت و به مدّت هفت ماه زندانی شد. چند ماه پس از آزادی از زندان، برای ملاقات با امام(قدّسسرّه) و توسعه بخشیدن به جریان مبارزه، مخفیانه راهی عراق شد، امّا رژیم که از این سفر مطّلع شده بود، هنگام بازگشت، ایشان را دستگیر و به مدّت پنج ماه روانه زندان کرد. آزادی از زندان، همزمان شد با تدارک مراسم تاجگذاری شاه در آبانماه 1346 و ازآنجاییکه رژیم در چنین ایّامی، کنترل و مراقبت از علما و مبارزین را تشدید میکرد، تعدادی از علما را دستگیر و تعدادی دیگر را تبعید نمود. سهم آیتالله منتظری، تبعید به مسجد سلیمان بود. پس از سه ماه دوره تبعید در مسجد سلیمان، به آیتالله منتظری ابلاغ شد که اجازه ورود به قم را ندارد؛ امّا ایشان به قم عزیمت کرد و نهایتاً توسّط ساواک به نجفآباد منتقل شده و تحت مراقبت قرار گرفت. هنوز چند ماهى از انتقال به نجفآباد نگذشته بود که به دلیل ادامه فعّالیّتهاى مبارزاتى و روشنگریهاى ایشان، به ویژه در خطبههاى نماز جمعه که در نجفآباد پایهگذارى کرده بود، ساواک مجدّداً ایشان را دستگیر کرد تا به مدّت یکونیم سال دیگر، در زندان قصر حبس شود.
آیتالله منتظرى پس از سپرى کردن دوران محکومیّت، در اردیبهشت 1349 آزاد و راهى قم گردید؛ ولى رژیم که از حضور ایشان در میان طلّاب و فضلاى حوزه علمیّه قم هراسناک بود، دوباره وى را به زادگاه خود تبعید نمود. ایشان در نجفآباد به فعّالیّتهاى خود ادامه داده و در ضمن ایراد خطبههاى نماز جمعه و سخنرانىهاى خود جنایات رژیم را افشا مینمود. هجوم جمعیّت در روزهاى جمعه از شهرهاى دور و نزدیک به نجفآباد بهاندازهاى بود که این شهر تبدیل به یکی از پایگاههای اصلی انقلاب شده بود و ساواک اصفهان، نماز جمعه ایشان را یک پایگاه سیاسى براى مبارزه با رژیم میدانست.3
آیتالله خامنهای دراینباره میگویند: «انصافاً نجفآباد یکی از پیشروترینِ شهرستانها [در نهضت اسلامی] بود؛ کمتر جایی را ما سراغ داریم که مثل نجفآباد از نهضت امام(رضواناللهعلیه) استقبال کرده باشند؛ که البتّه عمدهاش به برکت مرحوم آقای منتظری بود. ایشان خب شاگرد امام و علاقهمند به امام و ارادتمند به امام و معتقد به مبارزه و به انقلاب بودند؛ لذا در نجفآباد _ همان زمان، پیش از انقلاب، من نجفآباد رفتم، اوضاع نجفآباد را دیدم _ با اینکه تبلیغات ضدّ مذهبی هم هست و از جاهای مختلف، مذاهب باطل و غیره فعّالند، لکن حقیقتاً یک مجموعه مردم یکپارچه مؤمن و معتقد به انقلاب و علاقهمند به انقلاب [بودند].»4
این بود که رژیم، حضور آیتالله منتظرى در زادگاه خود را نیز تحمّل نکرد و پس از گذشت سه سال دوره تبعید در این شهر، ایشان را به سه سال تبعید در طبس محکوم نمود. ایشان امّا در طبس نیز آرام ننشست و مبارزه در این منطقه را پی گرفت. طبق گفته مقامات امنیّتى شهر طبس، در طول اقامت ایشان علاوه بر مردم شهر، مردم شهرهاى دیگر ایران براى دیدار با او به طبس میرفتند، که همین جمعیّت موجب وحشت ساواک و انتقال ایشان از طبس پس از گذشت یک سال گردید.5
پانوشتها:
1- مجلّه یادآور، شماره اوّل، ۱۳۸۷
2- اسامیکامل امضاکنندگان این نامه به شرح زیر است:
موسی زنجانی، ابوالفضل النجفی الخونساری، علی قدیری اصفهانی، سیّدعلی خامنهای، محمّد محمّدی، حسینعلی منتظری، علی قدّوسی، اکبرهاشمی، ابراهیم امینی، احمد آذری قمی، محمّدعلی گرامی، محمّد علّامی، یحیی انصاری شیرازی، ابوالقاسم خزعلی، مهدی فیض، عبدالعظیم محصّلی، علی المشکینی، الاحقر عبدالرّحیم الربّانی الشیرازی، سیّدیوسف حسینی تبریزی، سیّدهادی خسروشاهی، سیّدابوالفضل میرمحمّدی، حسین حقّانی، الاحقر سیّدمهدی حسینی لاجوردی، صادق خلخالی، ابوالقاسم مسافری، عبّاس محفوظی، هاشم تقدیری، علی احمدی، محمّدحسین مسجدجامعی، علیاکبر مسعودی، محمّد موحّدی لنکرانی، اسماعیل صدر، احمد جنّتی، احمد امامی، میرآقا موسوی زنجانی، یدالله پورهاشمی، محمّد یزدی، نعمتالله صالحی نجفآبادی، مصطفی اعتمادی، سیّدموسی شبیری زنجانی، مهدی الحسینی الروحانی، محمّدحسین الحسینی اللنگرودی، محمّد حقّی، محمّدباقر حسنی، محمّدباقر احمد پایانی، عبدالله جوادی، محمّدرضا توسّلی، محمّدتقی صدّیقین، شیخ محمّد الهمدانی، محمّدتقی مصباح یزدی، حسین نوری، حسین شبزندهدار، علی دوانی، علیاکبر موسوی.
3- پایگاه اینترنتی آیتالله منتظری، زندگینامه
4- آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار دستاندرکاران کنگره ملّی شهدای نجفآباد، 10/4/1392
5- پایگاه اینترنتی آیتالله منتظری، زندگینامه