روحیه «نقّادی و انتقادگری» در امور دینی
انسان بايد در هر چيزى كه از ديگران مىشنود نقّاد باشد، يعنى آن را بررسى و تجزيه و تحليل كند.
صرف اينكه يك حرفى در ميان مردم شهرت پيدا مىكند خصوصاً كه با يك بيان زيبا و قشنگ باشد، دليل بر اين نيست كه انسان حتماً بايد آن را بپذيرد و قبول كند.
بهويژه در امر دين و آنچه كه مربوط به دين است، انسان بايد نقّاد باشد.
اینکه پيامبر(ص) فرمود: آنچه را از من مىشنويد به قرآن عرضه بداريد، اگر موافق است بپذيريد و اگر مخالف است نه، نوعى نقّادى- و توصیه به داشتن روحیه نقادی و تحلیلگری- است.
حديثى است كه ائمه ما آن را از حضرت عيساى مسيح نقل كردهاند و تقريباً مضمونش اين است: شما كه علم را فرا مىگيريد، اساس كار اين است كه نقّاد باشيد؛ يعنى قدرت انتقاد در شما باشد، كوركورانه تسليم نشويد، خواه گوينده صالح باشد و خواه ناصالح. در بين حديث دارد: كونوا نُقّادَ الْكَلامِ
نیز فرمودهاند: در اين نسبت كه گفتهاند اصحاب کهف صراف طلا و نقره بودهاند، اشتباه شده است؛ «كانوا صَيارِفَةُ الْكَلامِ»؛ آنان صراف(نقاد) سخن بودند نه صراف طلا و نقره.
* مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى، ج22،
ص 539، ج21، ص 191-190 با تلخیص و ویرایش