مولفههاي کليدي در نظام تصمیمگیری و اجرا از منظر رهبر انقلاب
این سه مولفه کلیدی وظیفه تمامی مسئولین کشور است
نظامهاي سياسي در جوامع بر مبناي اصولهاي کلي نوشته و نانوشته زيست میکنند. همين اصول کلي در نظام تصمیمگیری و اجرا، تعيينکننده میباشد. به عبارتي، اجزاء نظام (سيستمهاي سياسي حق تخطي از آن را ندارند. گروهي از انديشمندان در مقام نظر براي دولتها به نمايندگي از نظامهاي سياسي کشورها، اصول و چراغ راهنمايي را در نظر گرفتند. براي مثال، گروهي از نظريه پردازان روابط بين الملل معروف به واقعگرا منافع ملي را چراغ راهنماي کشورها در زمينه سياست خارجي میدانند. مقام معظم رهبري به عنوان تعيين کننده راهبردها و سياستهاي کلان نظام جمهوري اسلامي مولفههايي را براي تصمیمگیری و اجراي همه مسئولان در نظر گرفتند که در ادامه با عنايت به بيانات ايشان به بررسي اين مولفهها خواهيم پرداخت.
مولفههاي کليدي در نظام تصمیمگیری و اجرا
رهبر معظم انقلاب با اشاره به سه مولفه کلان «آرمانها و اهداف نظام جمهوري اسلامي»، «راهبردهاي عمومي و کلي» و «واقعيات» وظيفه همه مسئولين و دولت جمهوري اسلامي ايران را درنظر گرفتن آنها در نظام تصمیمگیری و اجرا میدانند.
«آنچه ما تصوّر میکنیم كه وظيفهي ما است، وظيفهي مجموعهي مسئولان كشور است، وظيفهي دولت جمهوري اسلامي است، اين است كه اين سه مؤلّفهي بزرگ را براي همهي تصميمگيريها و همهي اقدامها در نظر داشته باشد: مؤلّفهي اوّل عبارت است از آرمانها و اهداف نظام جمهوري اسلامي...مؤلّفهي دوّم عبارت است از راههايي كه ما را به اين اهداف ميرساند؛ راهبردهاي عمومي و كلّي.... [و سوّم] واقعيات، واقعيات را هم بايد ديد.» (بيانات معظمله در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري ۱4/۶/1392)
الف) آرمانها و اهداف نظام جمهوري اسلامي ايران
رهبر معظم انقلاب مولفه آرمانها و اهداف نظام جمهوري اسلامي ايران را تعريف میکنند و آن را ايجاد «تمدن اسلامي» میدانند. «مؤلّفهي اوّل عبارت است از آرمانها و اهداف نظام جمهوري اسلامي... که ... میشود در جملهي کوتاهِ «ايجاد تمدّن اسلامي» خلاصه کرد» (بيانات معظمله در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري ۱4/۶/1392)
« شاخصهي اصلي و عمومي اين تمدن، بهرهمندي انسانها از همهي ظرفيتهاي مادي و معنوياي است كه خداوند براي تأمين سعادت و تعالي آنان، در عالم طبيعت و در وجود خود آنان تعبيه كرده است. آرايش ظاهري اين تمدن را در حكومت مردمي، در قوانين برگرفته از قرآن، در اجتهاد و پاسخگوئي به نيازهاي نوبهنوي بشر، در پرهيز از تحجر و ارتجاع و نيز بدعت و التقاط، در ايجاد رفاه و ثروت عمومي، در استقرار عدالت، در خلاص شدن از اقتصاد مبتني بر ويژهخواري و ربا و تكاثر، در گسترش اخلاق انساني، در دفاع از مظلومان عالم، و در تلاش و كار و ابتكار، ميتوان و بايد مشاهده كرد.» (بيانات معظمله در اجلاس جهاني علما و بيداري اسلامي 9/۲/1392)
1- خودشکوفايي
برآوردن نيازهاي مادي و معنوي (اخلاقي) بشر مساله ايست که انديشمندان مختلف راجع به آن در تمدن غرب و شرق راجع به آن بحث کردند. تمدن غربي مسوليت خود را صرفا رفع نيازهاي مادي بشر میبينند و کار ويژه خود را صرفا مادي میبينند. اما رهبر معظم انقلاب خودشکوفايي را يکي از وظايف تمدن اسلامي میداند. به عبارتي شاخصه مميزه تمدن اسلامي در بهرهمندي انسانها از همه ظرفيتهاي مادي و معنوي شان است. «شاخصهي اصلي و عمومي اين تمدن، بهرهمندي انسانها از همهي ظرفيتهاي مادي و معنوياي است كه خداوند براي تأمين سعادت و تعالي آنان، در عالم طبيعت و در وجود خود آنان تعبيه كرده است.» (بيانات معظمله در اجلاس جهاني علما و بيداري اسلامي 9/۲/1392)
2- حكومت مردمي
يکي از نقاط تاريک قرون وسطي سيطره کشيشان مسيحي بر تمام زندگي بشر غربي با ابزار دين تحريف شده مسيحيت بودهاند. در مقابل اين تندروي گروهي به ضديت با نقش اجتماعي دين برخاستند و لذا خواهان جدايي دين از سياست شدهاند.
اما از آغاز دين اسلام هرگز نقش مردم را در زندگي اجتماعي نفي نکرده است که نمونه بارز آن بيعت النساء است. از طرفي هم اسلام مردم را تابع شارع مقدس میداند لذا مردم در مقابل شرع براي ايجاد شرعي جديد حقانيت و مشروعيتي ندارند.
« يكي ديگر از خطوط اصلي خط امام، نقش مردم است؛ هم در انتخابات كه امام در اين كار واقعاً يك حركت عظيمي انجام داد، هم در غير انتخابات، در مسائل گوناگون اجتماعي.» (خطبههاي نماز جمعهي تهران در حرم امام خميني (ره) ۱4/۳/1389)
3- حاکميت اسلام و قرآن
اين امکان وجود دارد که به صورت اسمي جامعهي مسلمين داراي حکومت اسلامي باشد اما در آن قوانين برگرفته از قرآن (اسلام) نباشد. «آنچه ديده میشود در دنياى اسلام اين است که به نام اسلام، دشمنان اسلام در پوشش اسلام با اسلام مقابله میکنند؛ همان تعبيرى که امام بزرگوار ما (رضوان الله تعالى عليه) فرمود: اسلام آمريکايى، در مقابل اسلام ناب محمّدى. اسلام آمريکايى، اسلامى است که با طاغوت میسازد، با صهيونيسم میسازد، در خدمت هدفهاى آمريکا قرار ميگيرد، ظاهر آن هم اسلام است، اسم آن هم اسلام است، شايد بعضى از مراسم اسلامى را هم انجام ميدهند؛ اگرچه آنطورى که انسان ميشنود» (بيانات معظمله در محفل انس با قرآن 8/۴/1393)
4- اجتهاد و پاسخگوئي به نيازهاي نوبهنوي بشر
پويايي وقايع زندگي اجتماعي ذات نظام اجتماعي است و از آن گريزي نيست. لازمه بقاي هر نظام اجتماعي در نظرگرفتن ذات آن است. اجتهاد سازوکاري اسلامي براي در نظرگرفتن سرشت و ذات نظام اجتماعي است. «نگاه اجتهادي و عالمانه به عرصههاي گوناگون، از علوم انساني تا نظام تعليم و تربيت رسمي، و از اقتصاد و بانکداري تا توليد فني و فناوري، و از رسانههاي مدرن تا هنر و سينما، و تا روابط بينالملل و غيره و غيره، همه از لوازم اين تمدنسازي است. (بيانات معظمله در اجلاس جهاني علما و بيداري اسلامي9/۲/1392)
5- پرهيز از تحجر و ارتجاع و نيز بدعت و التقاط
پايبندي به اصول کليدي لازمه بقاي هر ايدئولوژي است. در غير اين صورت هيچ ايدئولوژي، مکتب و نظام اعتقادي - معرفتي پايدار نمي ماند و قلب به چيز ديگري میشود. براي مثال، اگر نابرابري نژادي را نظام آپارتايد برداريم ايدئولوژي نظام آپارتايد منقلب خواهد شد. همچنين است اگر از اسلام اصول کليدي چون توحيد را بردارند.. البته معناي اصول فراختر از معناي واژه اصول در رسالههاست. در اينجا منظور تمامي ارزشهاي کليدي اسلام است.
از اين جهت رهبر معظم انقلاب در خطاب به انقلابيون جهان اسلام به اين نکته توجه میدهند که «سلفيگري اگر به معناي اصولگرائي در کتاب و سنت و وفاداري به ارزشهاي اصيل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احياء شريعت و نفي غربزدگي باشد، همگي سلفي باشيد؛ و اگر به معناي تعصب و تحجر و خشونت ميان اديان يا مذاهب اسلامي ترجمه شود، با نوگرائي و سماحت و عقلانيت - که ارکان تفکر و تمدن اسلامياند - سازگار نخواهد بود و خود باعث ترويج سکولاريزم و بيديني خواهد شد» (بيانات معظمله در خطبههاي نماز جمعه تهران + ترجمه خطبه عربي ۱4/۱۱/1390)
6- ايجاد رشد اقتصادي عدالت محور
ايجاد ثروت و رفاه عمومي از جمله شاخصههايي است که رهبر معظم انقلاب بدان به عنوان شاخصه تمدن اسلامي اشاره میکنند. ايشان همچنين به مساله عدالت در کنار مساله رشد اقتصادي توجه میدهند. «بايد تصميمگيريهاي بزرگي انجام بگيرد ... اگر چنانچه در اين تصميمگيريهاي بزرگ، عنصر عدالت مغفولٌعنه باقي بماند، آن وقت ضررها و ضايعاتش غير قابل محاسبه خواهد بود. لذا امروز بخصوص بايد توجه به عدالت زياد باشد؛ بخصوص رابطهي پيشرفت و عدالت مشخص شود.» (بيانات معظمله در دومين نشست انديشههاي راهبردي 27/۲/1390)
« ما وقتي ميگوييم منتظر امام زمان هستيم، بيشترين خصوصيتي که براي امام زمان ذکر ميکنيم، اين است که «يملأ الله به الارض قسطاً و عدلًا»؛ نميگوييم: «يملأ الله ديناً و صلاة و صوماً». بااينکه آن هم هست و قسط و عدل در چارچوب دين، بهترين و بيشترين تحقّق را پيدا ميکند، ليکن معلوم ميشود که اين عدل، يک مصرعِ بلند درخواستهاي انسان است و اگر اين روشي که الآن بعضيها غافلانه دنبال ميکنند و آن، الگو گرفتن از زندگي غربي است، رواج پيدا کند، روز به روز اين حالت بدتر خواهدشد. علاج اين است که ما خودمان را از دنبالهروي فرهنگ غربي در زمينهي مسائل اقتصاد کاملًا خلاص کنيم و نجات ببخشيم. اينطور نيست که اگر کشوري درآمد سرانهاش رقم بالايي است، معنايش اين است که اين درآمد سرانه به همه ميرسد.» (بيانات معظمله در جلسه پرسش و پاسخ مديران مسئول و سر دبيران نشريات دانشجويي 4/۱۲/1377)
7- اقتصاد اسلامي
نظام اقتصاد اسلامي با سه مفهوم رانت، ربا و فخرفروشي در مبارزه است .« شاخصهي اصلي و عمومي اين تمدن ... در خلاص شدن از اقتصاد مبتني بر ويژهخواري و ربا و تكاثر است.» (بيانات معظمله در اجلاس جهاني علما و بيداري اسلامي 9/۰۲/1392)
« اسلام يک روش خاص خود دارد. مسلکي در مسائل اقتصادي جامعهي اسلامي دارد و آن سلک را طي ميکند. اساس سياست کلّي اقتصادي کشور، عبارت است از رفاه عمومي و عدالت اجتماعي. البته ممکن است يک نفر با تلاش و استعدادِ بيشتر، بهرهي بيشتري براي خودش فراهم کند. اين مانعي ندارد. اما در جامعه فقر نبايد باشد. هدف برنامهريزان بايد اين باشد.» (بيانات معظمله در مراسم تنفيذ حکم رياستجمهوري 12/۵/1372)
8- گسترش اخلاق انساني
تمدن اسلامي مبتني بر جامعهاي است که در آن انسان به مقام عبوديت میرسد و از اين طريق خلق و رفتار اين جامعه هم الهي میشود. «جامعهاي که به عبوديت خدا میرسد، يعني به معرفت کامل خدا میرسد، تخلق به اخلاقالله پيدا ميکند؛ اين، آن نهايت کمال انساني است. بنابراين هدف نهائي، آن است» (بيانات معظمله در ديدار دانشجويان کرمانشاه 24/7/1390)
9- دفاع از مظلومان عالم
حضرت اميرالمونين امام علي (ع) که خود مجسمه عدالت و دفاع از مظلوم بودند سفارش فرمودند که ياور مظلوم باشيد و در برابر ستمگران بايستيد. از اين جهت، رهبر معظم انقلاب هم میفرمايند «پيام ما به دنياى اسلام، به دولتهاى اسلامى اين است که از توان خودتان، از توانايىهاى عمومى و ملى و دولتىِ خودتان استفاده کنيد، از مظلوم حمايت کنيد؛ بفهمانيد به دشمنان که دنياى اسلام در مقابل سبعيت و تجاوز آرام نمىنشيند» (بيانات معظمله در ديدار مسئولان نظام و سفراى کشورهاى اسلامى 7/۵/1393)
10- فرهنگ کار و نوآوري
يکي از نقاط تمايز کشورهاي پيشرفته با کشورهايي که عقب ماندهاند، فرهنگ کار است. کشوري مانند ژاپن بخش بيشتر توسعه خود را مديون فرهنگ کار آن جامعه است. «يک کشور اگر بخواهد عزت خود را، هويت خود را، منافع خود را، امنيت خود را به دست بياورد، احتياج دارد به ابتکار، به کار. با نشستن، با خوابيدن، با غفلت از اطراف، نميشود به اهداف عالي دست پيدا کرد. اينکه ميبينيد جامعهي اسلامي و کشورهاي اسلامي چند صد سال - دويست سال، سيصد سال - دچار عقبماندگي شدند، که امروز چوب آن عقبماندگي را همهي ما داريم ميخوريم، اين به خاطر غفلتها بود» (بيانات معظمله در ديدار فرماندهان نيروي هوايي ارتش ۱9/۱۱/1390)
ب) واقع نگري
يکي از دوگانه انگاريهايي که چالش فکري مهمي براي برخي از تحليل گران ايجاد کرده است، مفهوم واقعيت و آرمان است. رهبر معظم انقلاب لزوم در هم کناري آرمان و واقعيت را گوشزد میکنند. «نسبت آرمانها با واقعيتهائي كه وجود دارد، چيست؟ مثلاً فرض بفرمائيد تحريم. تحريم يك واقعيتي است. خب، يكي از آرمانهاي ما پيشرفت اقتصادي كشور است، از آن طرف هم واقعيتي وجود دارد به نام تحريم. يا در مسائل گوناگون سياسي؛ در انتخابات، در غيره، غيره. آنچه كه من ميتوانم عرض كنم، اين است كه ما آرمانگرائي را صددرصد تأييد میکنیم، ديدن واقعيتها را هم صددرصد تأييد میکنیم. آرمانگرائي بدون ملاحظهي واقعيتها، به خيالپردازي و توهّم خواهد انجاميد. وقتي شما دنبال يك مقصودي، يك آرماني حركت میکنید، واقعيتهاي اطراف خودتان را بايد بسنجيد و بر طبق آن واقعيتها برنامهريزي كنيد. بدون ديدن واقعيتهاي جامعه، تصور آرمانها خيلي تصور درست و صحيحي نخواهدبود، چه برسد به دستيابي به آرمانها» (بيانات معظمله در ديدار دانشجويان 6/۵/1392)
ج) راهبردهاي عمومي و کلان
يکي از شاخصههاي تمدن اسلامي و آرمان و اهداف نظام جمهوري اسلامي ايران دفاع از مظلوم است. رهبر معظم انقلاب دفاع از مظلوم را نه تنها يک هدف ميداند بلکه آن را راهبرد عمومي و کلان نظام جمهوري اسلامي هم ميدانند. راهبردهاي ديگر عبارتند از اسلاميت، تکيه به آراء مردم و مانند آن میباشد.
«اين راهبردها را بايستي شناخت، تكيهي بر اسلاميت، ملاحظهي ظالم نبودن و مظلوم نشدن در تعاملات گوناگون؛ اينكه فرمود: كُونا لِلظّالِمِ خَصماً و لِلمَظلُومِ عَوناً، اين يك وظيفه است، اين يك راهبرد كلّي است. راهبرد تكيهي به آراء مردم و آنچه كه مردمسالاري را تشكيل میدهد و راهبردهايي از اين قبيل؛ اينها سياستهاي كلان و اساسي و راهبردهاي اصلي نظام جمهوري اسلامي است براي رسيدن به آن آرمانها؛ كار عمومي، تلاش عمومي، ابتكار عمومي، وحدت ملّي، و از اين قبيل چيزهايي كه وجود دارد.» (بيانات معظمله در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري ۱4/۶/1392)
جمعبندي
در اين مقاله تلاش شد تا با استفاده از بيانات و پيامهاي مقام معظم رهبري مولفههاي کليدي و لازم نظام تصمیمگیری و اجرا يعني «آرمانها و اهداف نظام جمهوري اسلامي»، «راهبردهاي عمومي و کلي» و «واقعيات» را مورد بررسي قرار دهيم. همچنين تلاش شد تا ذيل هريک از مولفهها شاخصهاي هر يک استخراج شود. رهبر معظم انقلاب مسئولين اجرايي و تصميمگير نظام را ملزم به درنظر گرفتن اين سه مولفه میدانند.
حسن خدادی