تصویب قطعنامه کشورهای اسلامی در سازمان ملل درباره ممنوعیت اهانت به قرآن
سرویس خارجی-
شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامه پیشنهادیِ کشورهای اسلامی اهانت به قرآن را محکوم کرد و خواستار بررسی این موضوع و گزارشدهیِ کمیسر عالی حقوق بشر شد.
اوایل همین ماه بود که یک سوئدیِ عراقیالاصل به نام «سلوان مومیکا» (۳۷ ساله) در استکهلم، در نخستین روز تعطیلات عید قربان، یک نسخه از قرآن مجید، آخرین کتاب آسمانی، را پاره کرد و آن را در برابر مسجد مرکزی این شهر به آتش کشید؛ وی تحت حمایت مقامات سوئدی و برابر چشمان حدود ۲۰۰ مسلمان دست به این اقدام خشن در استکهلم زد. این اقدام انجام شد تا بار دیگر «آزادیِ بیان» به مسلخِ «نفرتپراکنی» و «توهین» قربانی شود. این اقدام مسلمانان در سراسر جهان را به خروش درآورد و از ایران و عراق تا برخی از کشورهای اروپایی مسلمانان اعتراضاتی را برپا کردند. اما واکنشها این بار یکدستتر و هماهنگتر بود، از مراجع دینی تا مسئولین سیاسی کشورهای اسلامی وارد شدند و فشار را بر سوئد و سازمان ملل زیاد کردن، تا جایی که کمابیش سوئد عقبنشینی کرد و پاپ علیه این اقدام موضعگیری کرد و دبیرکل سازمان ملل مجبور به محکوم کردن این رفتار غیرعقلانی شد.
حالا هم خبر میرسد که، به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، شورای حقوق بشر در ژنو در پایان جلسه فوری خود برای بررسی موضوع اهانت به قرآن کریم، پیشنویس قطعنامه پیشنهادی سازمان همکاری اسلامی را به تصویب رساند. این قطعنامه ضمن محکوم کردن شدید اهانت به ادیان، از جمله اقدامات اخیر در اهانت به قرآن کریم در برخی کشورهای اروپایی، خواستار بررسی این موضوع توسط کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشدهی به این شورا شده است. در این قطعنامه همچنین از دفتر کمیساریای عالی حقوق بشر و سایر سازوکارهای شورای حقوق بشر خواسته شده است با در نظر گرفتن خلأهای قانونی در جرمانگاری اهانت به ادیان، توصیههای لازم را به کشورها برای رفع این خلأهای قانونی ارائه کنند. علاوهبر آن، در این قطعنامه خواسته شده است در نشستهای ماه مارس و ژوئن ۲۰۲۴ (اسفند 1402- خرداد ۱۴۰۳) شورای حقوق بشر جلساتی برای بررسی این موضوع، برگزار شود. آمریکا، انگلیس و نیز بلژیک به نمایندگی از اتحادیه اروپا با تصویب این قطعنامه مخالفت کردند، اما شورای حقوق بشر با رأیی قاطع آن را تصویب کرد.
گفتنی است، شاید هیچ اصل حقوق بشری چون اصل آزادی بیان، مفهومی سیال نداشته باشد. گاهی کوچکترین انتقادات به رژیم آپارتاید اسرائیل مصداق یهودیستیزی و نژادپرستی قرار میگیرد از ذیل عنوان آزادی بیان خارج و محکوم میشود و گاهی نیز نفرتپراکنیِ خشونتآمیز نسبت به مقدساتِ پیروان یک دین (به ویژه اسلام) مصداق آزادی بیان قرار میگیرد! شاید خوانندگان این سطور در جریان باشند که چند سال پیش یک مجری مشهور فرانسوی در یکی از برنامههای خود میگفت من دوست دارم که به مسیح(ع) یا پیامبر اسلام(ص) توهین کنم- العیاذ بالله- و به هیچ کس هم مربوط نیست و کسی حق این را ندارد معترض به من شود! همین مجری در برنامه دیگری، کمدینی را که با زبان عبری شوخی کرده بود هدف حملات خود قرار داد و او را یک یهودستیز نژادپرست خواند! البته بحث سر یک مجری مشهور نیست، این مجری در واقع فکر حاکم در جریان اصلی رسانههای غربی و سیاستگذاران غربی را نمایندگی میکند. از این رو، به نظر میرسد آزادی بیان در واقع با منافع و گرایشهای سیاسی بازتعریف و اجرا میشود. در واقع آزادی بیان اصلی حقوقی نیست، بلکه مفهومی سیاسی است.
این اولین حادثه یا فاجعه از این دست در سوئد نبود؛ جایی که بیش از ۶۰۰ هزار مسلمان در آن زندگی میکنند. در ۲۱ ژانویه همین سال میلادی (۱ بهمن ۱۴۰۱)، «راسموس پالودان»، رهبر حزب دانمارکیِ راست افراطی یک نسخه از قرآن را در نزدیکی سفارت ترکیه در استکهلم، تحت حفاظت پلیس سوزاند. اما گویا این بار واکنشها از دفعه پیش سنگینتر و یکدستتر بوده است. باری، امروزه «آزادی بیان» بهانهای شده که سیاستمداران و گروههای نژادپرست در کشورهای اروپایی از آن استفاده میکنند تا بتوانند به مهاجران و مسلمانان حمله کنند و هر چه میخواهند بکنند و بگویند و روشن است که این فقط یک بازی سیاسی است. باید توجه داشت که دولت کنونی سوئد کمابیش بر حمایتهای حزب راست افراطی تکیه دارد؛ در حالی که تا چندی پیش، فعالیت این حزبِ پوپولیستی به دلیل ارتباط با «نئونازیها» از نظر سیاسی ممنوع بود؛ اما چه میشود که حالا به دومین حزب بزرگ سوئد و بخشی از جریان راستگرای حاکم تبدیل شده است! باری؛ تحولات داخلی آنها هر چه که باشد در صورت عدم ضعف درونیِ مسلمانان و هماهنگی آنان، میتوان راستگراترین دولتهای غربی را نیز تاحدودی مجبور کرد که دست از این اقدامات خشن و غیرعقلانی بردارند.