پایان «آتـش و بـاد» ادامه مبارزه علیه استعمارگران
رسول شمالی ورزنده
پخش مجموعه تلویزیونی«آتش و باد»که از اواخر اسفند سال گذشته و در آستانه سال نو از شبکه سه سیما آغاز شده بود سرانجام در ایستگاه ۵۸ به پایان خود رسید؛ مجموعهای که علیرغم برخی از کم و کاستیها توانست مخاطبان خود را پای تلویزیون بنشاند و قصه پرغصهای از مبارزات مردم غیور ایل بختیاری و منطقه فارس و جنوب کشورمان را به تصویر بکشد. این مجموعه که در ابتدا با نام«جشن سربرون» قرار بود در قاب تلویزیون برای بینندههای شبکه سه تلویزیون به نمایش درآید در ادامه تولید به«آتش و باد» تغییر نام داد تا فضای بهتری را در راستای یک مبارزه تمام عیار علیه استعمار پیر انگلیس ترسیم کند. مجتبی راعی کارگردان با تجربه سینما و تلویزیون کشورمان که کارهای خوب و مطرحی را از وی تاکنون در سینما و تلویزیون دیده ایم در مسیر تولید مجموعه تاریخی«آتش و باد» ماهها تحقیق و پژوهش انجام داده و برای اینکه این اثر تاریخی کاملا وقایع آن دوران را در مقابل چشم بیننده امروز به نمایش بگذارد با بسیاری از مورخان و کارشناسان تاریخ و همچنین بزرگان منطقه فارس گفتوگو و صحبت کرده است، مطالعه تاریخ استعماری در ایران، بررسی پروندههای موجود در برخی از سازمانها و نهادهای بینالمللی و ارگانهای دولتی و خصوصی کشور و دیدار نزدیک از محل جغرافیایی این اتفاق عظیم از دیگر تلاشهای عوامل ساخت این مجموعه بوده که با توجه به همه این موارد و رعایت بیان واقعی و درست داستان، «آتش و باد»تبدیل به مجموعهای شد که با جذابیتهای بصری و دیالوگهای صریح و انقلابی اش در دل مردم جای گرفت.
اگرچه قصه این مجموعه همان طور که در قسمتهای ابتدایی آن شاهد بودیم حول محور جشن پایان کار یک قالی نفیس و درگیری دو طایفه بهادر و سرخو دور میزند و اهالی ایل بهخاطر پایان کار قالیبافی و جدا کردن قالی از دار قالی و به اصطلاح بریدن سر قالی از دار جشن میگیرند و بهنام جشن سربرون در آن منطقه معروف است و اینگونه داستان مجموعه «آتش و باد»در این مسیر دور میزند اما در ادامه بیننده با اتفاقاتی گوناگون روبهرو میشود و قصه ماجرای عشق دختر و پسر دو طایفه میرود که فضای قصه را احساسی و لطیف جلوه دهد و بقیه ماجرا... اما در پس همه این ماجرا هدف مهمتری پیگیری شد و جشن سربرون و ماجرای عشقی، بهانهای بوده و از لابهلای نمایش جذاب این مرحله، سری هم به تاریخ حضور انگلیسیها در منطقه جنوب و استان فارس میزند. در حقیقت فیلمنامه سعی دارد که به اصل ماجرا وارد شود و چهره پلید استعمار و استعمار گران را نشان دهد. استعمار پیر انگلیس که بهخاطر چپاول اموال ایران و بهویژه سرقت بهترین سرمایه ملت ایران یعنی نفت در منطقه حضور داشته و حاکمیت خود را بر همه منابع و سرمایههای کشور تحمیل کرده، به حاکمان نالایق فرمان میدهد و متاسفانه حاکمان نالایق منطقه با تن به ذلت دادن اجازه میدهند که استعمار انگلیس بر همه سرنوشت و زندگی مردم مداخله کنند و بدترین ظلمها و اهانتها را برمردم روا دارند. اما در این مسیر مرد آزادهای چون بهادر که حسین محجوب نقش آن را ایفا کرده است در کش و قوس ماجراهای ریز و درشتی که برای طایفه او رخ میدهد متوجه دسیسهها و فتنههای حاکمان خودفروخته منطقه فارس و شیراز میشود و زیر بار این استعمارگری و ظلم نمیرود و سعی میکند که با آگاهیبخشی به مردم، نسبت به خیانتهای حاکمان و والیان آن منطقه به یک روشنگری انقلابی در بین مردم و همچنین برخی از رجال سیاسی و اجتماعی که دلسوز مردم هستند دست بزند. او در این راه هم با مشقتها و سختیهایی روبهرو میشود و سرانجام هم در مبارزه با استعمار پیر انگلیس در نبردی نابرابر فدایی میشود. اما قصه با توجه به جذابیت نبرد و مبارزه علیه استعمار دستخوش حوادثی است که پیشبینی آن برای بیننده قدری سخت است. پسر بهادر که حالا به یک مرد جوان و انقلابی تبدیل شده است و پرورش یافته یک مرد آزاده و شجاع است و از دوران کودکی و نوجوانی الفبای مبارزه با استعمارگران را از پدر آموخته است دراندیشه رویارویی با حاکمان خیانتکار منطقه و انتقام خون پدر از استعمارگران و حاکم و والی منطقه است. والی خیانتکار شیراز که مطیع امر انگلیسیهاست با دستور نظامیان انگلیسی بدترین ظلمها را بر مردم اعمال میکند و روزگار سیاهی را برای مردم شیراز رقم زده است. به هرحال پسر مبارز بهادر برای یک حرکت انقلابی و به کمک برخی از افراد دیگر که در کسوت پزشک، رجل سیاسی و کسبه خوش نام بازار هستند در مسیر مبارزه با استعمارگران و خائنین به وطن، بهخصوص حاکم شیراز قرار میگیرد. وی علیرغم اینکه خوب میداند که مبارزه علیه مستبدین داخلی و استعمارگران خارجی تاوان سنگینی را برای او خواهد داشت اما با اینحال به مبارزه برمیخیزد و همانگونه که در بخش پایانی مجموعه «آتش و باد» شاهد آن بودیم. حاکم بیکفایت و دست نشانده استعمار انگلیس در فارس و شیراز بهدست پسر بهادر کشته و به سزای اعمالش میرسد و همه ماجرا در واقع میتوان گفت که حالا آغاز شده است. اگرچه همه مخاطبان این مجموعه شاهد قسمت آخر آن هستند اما موفقیت پسر بهادر در به درک واصل کردن حاکم شیراز و خائن به ایران قصه را در بخش پایانی جذابتر میکند. پایانی که از شیرینی دلچسبی برخوردار است.
در مجموعه «آتش و باد» فضاهای خوبی دستهبندی و در کنار هم قرار گرفته بود اعم از دکورها، لباس، محل چادرهای طایفهها، نوع کوچ ایل، نحوه سوارکاری هنرپیشهها، بهکارگیری جملات و کلمهها در صحبتها و محاورهها، نحوه استفاده از ابزارهای سنتی منطقه، نوع لباس پوشیدن، رنگ تصاویر، نوع حرکت دوربین، استفاده از ظرفیتهای بصری برای القای بهتر تصاویر و قصه به بیننده، نمایش زیبای آداب، رسوم و سنتهای منطقه فارس و ایل بختیاری، ظرافتهای کوچ طایفه، ارتباط و دوستی و صمیمیت مردم طایفهها با همدیگر و... که میشود گفت همه این چینشهای خوب و بموقع توانست « آتش و باد» را مورد علاقه طیف وسیعی از مردم سازد.
به هرصورت«آتش و باد»فقط یک قصه معمولی و سرگرمکننده نبود بلکه قصه واقعی استعمار انگلیس در ایران بود و در واقع تصاویر گویای این مجموعه تلویزیونی، درس بزرگی برای عبرت گرفتن خائنین و مزدوران به این آب و خاک است که بایستی درک کنند که جوانان و مردم این مرزو بوم هرگز به استعمارگران و خائنین به وطن اجازه نخواهند داد که در این کشور مسلمان و انقلابی دست به فتنه و خیانت بزنند و با حرکت انقلابی خود دشمنان را در هر لباس و منصبی که باشند خوار و ذلیل خواهند کرد. مجموعه «آتش و باد»
تصویر مبارزه علیه چپاولگران و استعمارگرانی است که چشم طمع به آب و خاک و سرمایههای ایران قوی دارند. تولید و پخش اینگونه مجموعهها در این مقطع میتواند یک جهاد تبیین برای همه مردم ایران اسلامی و بهویژه قشر جوان و نوجوان کشور که دوران پرشکوه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس و حوادث گوناگون تاریخ معاصر ایران را درک نکردهاند باشد؛ به ویژه اگر به ماجرای خیانتهای حکام دست نشانده و چپاول اموال مردم توسط آنها و اربابانشان در دوران پهلوی هم توجه شود.
مجموعه «آتش و باد» همچنين نشان داد که در مقابل هر دشمنی و در هر شرایطی میشود مبارزه کرد و به پیروزی رسید. به هرحال اگرچه مجموعه تلویزیونی«آتش و باد» به پایان رسید اما مبارزه علیه استعمار گران، دشمنان انقلاب اسلامی و بهویژه استکبار جهانی، رژیم کودک کش صهیونیستی و مزدوران داخلی و وابسته به استکبار همچنان ادامه خواهد داشت و انقلاب اسلامی با صلابتتر از همیشه در مسیر مبارزه در حرکت است.این نوع کار و ساخت مجموعهای مانند «آتش و باد» ضمن زنده نگه داشتن غیرت ملی و فرهنگ مردمی و سنتهای اصیل اسلامی، بارقههای امید و باورهای دینی ما را بیشتر میکند تا همچنان انقلابی بمانیم و انقلابی مبارزه کنیم.