پیشبینی آزادی امام خمینی(ره) در سـال 1343
دکتر سهراب مقدمی شهیدانی
اقدامات آیتالله مصباح
در برگزاری جشن آزادی امام در سال 43
دوران دشوارِ زندان و حصرِ خانگیِ امام(ره) سرانجام با فشار مردم، علما و روحانیون و انواع و اقسام اعتصابات و اعتراضات به پایان رسید و ایشان در تاریخ شنبه 15 فروردین 1343 (ساعت10 شب) بدون اطلاع قبلی، آزاد و به قم
بازگشت.
به دنبال ملاقاتهای پیاپی با حضرت امام(ره)، اعضای هیئت مدرسین و گروه سری 11 نفره1 تصمیم به برگزاری جشن باشکوهی در مدرسه فیضیه گرفتند که این مراسمهای باشکوه در تاریخ 20 و 21 فروردین 43 برگزار شد تا عموم مردم برای خیرمقدم و تبریک، به محضر امام(ره) برسند.2
آیت الله مصباح یزدی در برگزاری این مجالس، نقش مهم و محوری داشت. ایشان در یادکرد آن روزها چنین میگوید:
«خیلی طول نکشید که ایشان آزاد شدند. شبی بود که چند نفری نشسته بودیم و اعلامیهای را برای ایام حج مینوشتیم.3
اعلامیه عربی بود که در ایام حج منتشر شد4 و بالای آن هم نوشته شده بود: «أجیبوا داعی الله».
اعلامیه بزرگی هم بود.5 ما به عنوان جمعی از طلاب قم اعلامیه را صادر میکردیم؛ البته امضای آن اعلامیه درست یادم نیست که به عنوان مدرسین قم بود یا طلاب.
اوایل شب بود که خبر آوردند امام(ره) به قم تشریف آوردهاند. بسیار هیجانزده شدیم.
بعضی از دوستان گفتند همین حالا برویم زیارت امام(ره) نمیتوانید تصورش را بکنید که زیارت امام(ره) در آن وقت چه معنایی داشت.
به هر حال هیجان خاصی به وجود آمد. در عین حال خودمان را کنترل کردیم و گفتیم اعلامیه را تمام کنیم چون آقا حتماً خسته هستند و لابد الان شلوغ هم هست و اگر برویم فقط ارضای احساس خودمان است و بهتر است که امشب مزاحم نشویم. به هر حال نشستیم و اعلامیه را نوشتیم و فردا صبح رفتیم. جمعیت زیادی آمده بود و امام(ره) در همین منزلی که الان به نام ایشان هست، در درگاهی که رو به حیاط باز میشد، نشسته بودند و مردم میآمدند که ایشان
را ببینند.
من وقتی رفتم دست ایشان را ببوسم، نگاهشان به من که افتاد، لبخند بسیار جذابی که هنوز شیرینی آن را فراموش نمیکنم و لبخند بسیار ملیحی بود، بر لبانشان نشست و فرمودند: «حدس شما
صائب بود.»6
درآن لحظه از شدّت هیجان ذهنم متمرکز نبود که کدام حدس را میفرمایند. بعد که رفتم و کمی آرام گرفتم، یادم آمد که منظورشان نامهای بود که به ایشان نوشته بودم.
آن نامه در هجومی که مجدداً به بیت ایشان کردند، به دست ساواک افتاد و به خاطر آن به ضمیمه اساسنامهای که به خط بنده و مربوط به یک هیئت 11 نفری بود و از بیت یکی از دوستان به دست ساواک افتاده بود و اسباب تعقیب ما توسط
ساواک شد.»7
پانوشتها:
1- در برخی منابع متأخر نیز تصریح شده که محور برگزاری جشن آزادی امام در فیضیه برخی اعضای جمعیت مخفی 11 نفره بودهاند. ر.ک: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج1، ص 161.
2- ر.ک: نهضت امام خمینی، ج1، ص 831 و 834-844.
3- آیت الله مصباح در جای دیگری میگوید که در منزل آقایهاشمی رفسنجانی در حال تهیه این اعلامیه بودند. ر.ک: ذوالشهادتین امام، ص99. همچنین: زندگینامه حضرت آیت الله مصباح یزدی، ص200.
آقای هاشمی رفسنجانی در رابطه با آن شب میگوید: «به منظور بررسیِ مسائل مبارزه و تشکیلات، مرتب جلساتی در منزل اعضا تشکیل میشد.
یکی از شبها که جلسه در منزل ما تشکیل شده بود، درست موقع شام تلفن زنگ زد.
آقای مروارید بود و گفت: «من در منزل آقای اسلامی هستم، امام آمدند به قم و الان در منزل خودشان هستند!» این خبر برای ما کاملاً غیرمنتظره بود.
گوینده خبر مورد اطمینان بود. منزل آقای اسلامی -پدر زن آقای مروارید- روبهروی منزل امام بود. در عین حال، برای ما باورِ صحت خبر سخت بود.
ولی ایشان با تاکید گفتند: خودم دیدم، الان من منزلِ آقای اسلامی هستم. »ر.ک: دوران مبارزه، ج1، ص196.
4- حج آن سال تقریباً مصادف بود با اواخر فروردین و اوائل اردیبهشت.
5- حجتالاسلام و المسلمین سید حمید روحانی پیرامون اعلامیه «أجیبوا داعی الله» به جزئیاتی اشاره کرده و این اعلامیه را مربوط به حج در سال 44 میداند:
«با فرا رسیدن ماه ذیحجه 1384(اردیبهشت 44) و موسم حج، اعلامیهای به زبان عربی از طرف حوزه علمیه قم تنظیم و چاپ گردید و به وسیله زائران مجاهد خانه خدا به مکه برده شد و در مراسم حج در حجم وسیعی میان ملت عرب پخش شد. در این اعلامیه که با عنوان «أجیبوا داعی الله»
(فریادگر خدایی را پاسخ دهید) آغاز میشد، پس از طرح اوضاع خفقان بار ایران، کشتار دستهجمعی علماء و روحانیان در مدرسه فیضیه، قتلعام 15 خرداد، انباشته بودن زندانهای ایران از علما، دانشمندان و سایر طبقات، دخالت بیحد صهیونیسم در تمام شئون اقتصادی، نظامی و سیاسی ایران و مبارزات پیگیر مسلمانان ایران علیه رژیم دستنشانده آمریکا و همپیمان اسرائیل و... از عموم ملت اسلام خواسته شده بود که ملت مسلمان ایران را در این نهضت یاری بخشند و از هر راه ممکن رژیم شاه را برای پایان دادن به تبعید غیرقانونی امام تحت فشار قرار دهند. عکسی نیز از امام، میان زائران خانه خدا در مکه پخش شد. ر.ک: «نهضت امام خمینی»،
ج1، ص1197.
نظر به اینکه احتمال صدور دو اعلامیه با همین عنوان و مشخصات در دو سال متفاوت، کمی بعید به نظر میرسد، تعیین تاریخ دقیق، عوامل و پیامدهای این اعلامیه تاریخی، جای تحقیق بیشتر دارد.
6- حجتالاسلام و المسلمین نواب در اینباره میگوید: «جناب استاد مصباح در آن زمان حدود 28 سالشان بوده است.
اینکه نظر یک جوان 28 ساله در آن اوج مبارزات و در آن شرایط بسیار حساس مورد توجه رهبر مبارزات قرار میگیرد، و نظر او نظر صائب قلمداد میشود، نشان میدهد که آقای مصباح از همان وقت آقای مصباح بوده؛ یعنی از همان آغاز جوانی، خداوند به او چنین عنایتی داشته است که از چنان فهم و درک و هوش بالایی برخوردار باشد.»ر.ک: زندگینامه حضرت آیت الله مصباح یزدی،
ص200.
قابل ذکر است که آیتالله مصباح در آن هنگام حدود 30 سال داشتهاند و لذا تاریخ مندرج در خاطره پیشگفته، دقیق نیست.
7- «از التقاط بریدیم نه از نهضت»، ماهنامه یادآور، شماره 1، خرداد 1387. ص25.
همچنین: زندگینامه حضرت آیت الله مصباح یزدی، ص200.