مصرفهای ناروا در سبک زندگی اسلامی(2) (پرسش و پاسخ)
پرسش:
از منظر آموزههای وحیانی چه نوع مصرفهایی در سبک زندگی یک مسلمان ناروا و ضدارزش به حساب میآید؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سول به مباحثی همچون: مصادیق مصرفهای ناروا و اسراف و تبذیر پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطالب را پی میگیریم.
بنابراین، استفاده نابجا از وسایل شخصی نیز از مصادیق اسراف است. استفاده ناصحیح از لباس بیرونی، اسراف کیفی قلمداد میشود و دور ریختن باقیمانده آب مصرفی، اسراف کمی به حساب میآید.
همچنین در روایت دیگری از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «ان من السرف ان تاکل کل ما اشتهیت». یکی از نمونهها و مصادیق اسراف این است که هرچه دلت بخواهد بخوری.» (کنزالعمال، ج 3، ص 444، ح 7366)
این سخن اشاره دارد به اینکه ممکن است کسی بیش از اندازه لازم غذا نخورد، ولی در انتخاب نوع غذا اسرافکار باشد. یعنی به جای انتخاب غذای مفیدتر، غذای لذیذتر را انتخاب کند. به سخن دیگر آنچه باید بخورد نمیخورد، بلکه آنچه را که میخواهد میخورد.
4- مفهوم نسبی بودن اسراف
نسبی بودن مفهوم اسراف بدین معنا است که ممکن است بهرهگیری مقداری یا نوعی از یک کالا، برای یک نفر اسراف و تجاوز از حد اعتدال محسوب شود، ولی برای دیگری، اسراف نباشد، چنانكه در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: آیا گمان میکنی خداوند انسان را در مالی که به وی عطا فرموده، امین شمرده که اسبی به بهای ده هزار درهم بخرد؟ حال آنکه اسبی به قیمت بیست درهم برای او کفایت میکند.» (بحارالانوار،
ج 75، ص 305، ح 6)
5- اسراف در کارهای خیر
برخی از روایات دلالت دارند که در کارهای خیر و نیک، اسراف نکوهیده نیست مانند آنچه از پیامبر(ص) نقل شده که میفرماید: «لاخیر فیالسرف، و لا سرف فی الخیر» در اسراف هیچ خیری نیست، و در (کارهای خیر) هم اسراف نیست (همان، ج 77، ص 165، ح 2) و در روایتی دیگر از امام علی(ع) آمده است: «الاسراف مذموم فی کل شیئ الا فی افعال الخیر» اسراف در هر چیزی ناپسند است، مگر در کارهای خیر. (غررالحکم، ح 1938) اما بیتردید مقصود از این روایات، این نیست که انسان حق دارد همه اموال خود را به بهانه نیکی کردن به دیگران ببخشد، و خود و خانواده خویش را به فقر و فلاکت بیندازد. قرآن کریم انفاق انسانهای شایسته را چنین توصیف میکند: «والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما» کسانی که هرگاه انفاق میکنند، نه اسراف مینمایند و نه سختگیری بلکه میان این دو حد اعتدال را رعایت میکنند (فرقان- 67) همچنین هنگامی که پیامبر اکرم(ص) همه اموالی را که نزد او بود، انفاق کرد، به گونهای که دیگر نزد او چیزی نماند تا بتواند پاسخگوی نیاز دیگران باشد، خداوند متعال ایشان را از این کار نهی فرمود (الکافی، ج 4، ص 55، ح 7)
بنابراین مقصود از روایاتی که تاکید دارند بر اینکه در کارهای نیک اسراف نیست، دفع تو هم نکوهیده بودن گشاده دستی در کارهای خیر است و تاکید بر این نکته که نه تنها در کارهای خیر، گشادهدستی نکوهیده نیست بلکه نیکو و پسندیده است. این معنا در روایتی که وصایای پیامبر(ص) را به امام علی(ع) گزارش کرده نیز به روشنی دیده میشود: اما الصدقه فجهدک حتی تقول: قد اسرفت و لم تسرف» صدقه آن است که تا توان داری ببخشی، چنان که بگویی: اسراف کردم ولی اسراف نکرده باشی (الکافی، ج 8، ص 79، ح 33). این بدان معنا است که مومن باید در انفاق در راه خدا، آنقدر گشاده باشد که خیال کند، اسراف کرده است، ولی در واقع کار او اسراف نیست بلکه گشاده دستی است. مانند این حدیث که امام صادق(ع) میفرماید: در آنچه بدن را سالم نگه میدارد، اسراف نیست... بلکه اسراف در چیزهایی است که مال را تلف میکند و به بدن زیان میرساند (میزان الحکمه، ج 5، ص 287، ح 8683) آری در همه این موارد، مقصود یک چیز است و آن دفع توهم صدق اسراف، بر مصارفی است که گشادهدستی در آنها تنها نکوهیده نیست، بلکه نیکو و پسندیده است.
ادامه دارد