پایان «شهباز» آغاز یک نبرد سایبری
رسول شمالی ورزنده
«شهباز» سریال هیجان انگیز شبهای زمستان شبکههای یک و پنج سیما، بلاخره با همه انتظارها برای مخاطبان با به هلاکت رسیدن«ارغوان» به ایستگاه پایانی خود رسید. این مجموعه از ابتدای خود روایتگر قصه دختری بهنام «نجوا» بود که «مهدخت مولایی» در کاراکتر آن نقشآفرینی کرده است و در واقع «شهباز» توانست از عوامل جنگ سایبری و نوع نفوذ آنها در سیستمهای دستگاهها و سازمانهای مهم دولتی که با هدف خرابکاری انجام میگرفت رونمایی کند، بهنظر میرسد که این سریال اولین مجموعه در ژانر خرابکاری سایبری با حال و هوای فضای مجازی در سازمانها و مراکز مهم کشورمان بود که تولید و از شبکههای یک و پنج رسانه ملی پخش شده است، به هرحال در دنیای امروز یکی از توطئههای دشمنان انقلاب اسلامی روی آوردن آنها به نبرد سایبری و هک کردن سیستمهای فنی، مهندسی و اجرایی سازمانها و نهادهای جمهوری اسلامی است به همین منظور«حمیدرضا» لوافی کارگردان این مجموعه با مطالعه و تحقیق فراوان روی موضوعات جنگ سایبری و نفوذ نرم دشمن در برخی از دستگاههای دولتی و خرابکاری دشمن برای رسیدن به اهداف پلیدش، فیلمنامه خوبی را برای به تصویر کشیدن چهره عاملان نفوذ و سردسته آنها که از خارج از ایران دستور میگیرند به رشته تحریر درآورد و در واقع با کمک «مینا خدیوی» که نویسندگی مجموعه «شهباز» را برعهده داشت این مجموعه در خط تولید قرار گرفت و به پخش رسید.
هرچند که در قسمتهای نهایی مجموعه «شهباز» حلقه اولیه این جنگ سایبری یعنی گروه «ارغوان» دستگیر میشوند و در پایان هم خود«ارغوان» که قصد حمله و کشتن یکی از عوامل ارتباطی اش با نام«سیمین» را دارد توسط پلیس سایبری در فرودگاه کشته میشود اما بهنظر میرسد که قصه مجموعه «شهباز» در این ۳۰ قسمت برای مخاطب به پایان نرسیده است و ماجرای نبرد سایبری هنوز در آغاز راه است و با توجه به اعترافات «سیمین» که گفته عامل اصلی و سرگروه این نبرد سایبری، و در واقع فرمانده این ماجرای نفوذ شخصی بهنام «کارن» که در خارج از کشور است محسوب میشود و او گرداننده اصلی این چرخه خرابکاری در ایران است که از چشم پلیس سایبری خود را مخفی نگه داشته است و بهطور خاص هم باید به آن پرداخته شود. لذا مجموعه «شهباز» در ادامه میبایست روایتگر قصههای جذابتر دیگری از سرپلهای نفوذ در خارج از کشور باشد و عوامل تولید این مجموعه برای ادامه تولید این سریال در فصل دوم میبایست بیش از این مخاطبان را در انتطار نگذارند.
یکی از ویژگیهای منحصربهفرد این سریال استفاده از لوکیشنهای متفاوت در ایران و خارج از کشور بود که به هرحال به نوعی توانست ارتباط خوبی را بین مخاطب و سریال بهوجود بیاورد. بهگونهای که ما بهدرستی شاهد فضاهای مرتبط با قصه هستیم و در واقع بیننده تلویزیونی در مسیر تماشای سریال دچار سردرگمی نیست و ارتباط تصویری، هماهنگ با قصه پیش میرود و نوع آرایش سکانسها و قسمتها بهخوبی چینش شده است. اما در مسیر تولید این نوع سریالها یکی از نکات مهمی که معمولا در نگاه اول مخاطب را به خود جلب میکند اقتدار پلیس سایبری و نیروهای امنیتی ایران اسلامی است که ما در طول پخش این مجموعه به نوعی شاهد تیزهوشی و توانایی پلیس سایبری کشور در به دام انداختن گروههای هکری و در واقع گروهک «ارغوان» بودیم، کارگردان این مجموعه همچنین تلاش کرد که به نوعی توانایی پرسنل پلیس سایبری و نقش بسزا و توانمندیهای آنها را به شکلی قابل باور برای مخاطب به تصویر بکشد. جذابیت دیگری که میتوان به آن پرداخت، نقش تاثیرگذار و احساسی، عاطفی دختری بهنام «نجوا» بود اگرچه در ابتدای پخش این مجموعه، داستان (نجوا و علیرضا) که هم دانشگاهی و هردو نخبه علم فضای مجازی هستند در یک فضای عاشقانه سیر میکند و تا پایان این مجموعه به نوعی در اذهان مخاطب مینشیند.اما این مورد شاید بهانهای برای کارگردان بوده تا بتواند برجذابیت قصه بیفزاید چرا که در سکانسهای پایانی مجموعه «شهباز» ماجرای قصه عاشقانه این دونفر (نجوا و علیرضا) علی رغم موافقتهای خانواده و همکاران پلیس سایبری که صورت میگیرد به سرانجام نمیرسد و« نجوا» ترجیح میدهد که زندگی متفاوت تری را بدون «علیرضا» تجربه کند. به این ترتیب،سکانس پایانی در حقیقت همه ذهنیتهای بیننده را نسبت به ماجرای این دونفر تغییر میدهد و به نوعی میتوان گفت که مخاطبان در لحظه پایانی کاملا غافلگیر میشوند. در نهایت در پس این ماجرا شاهد موفقیتی هستیم که شیرینی آن فراتر از یک داستان رمانتیک است.