جوان و نوگرایی (پرسش و پاسخ)
پرسش:
چرا غالب جوانان از الگوها و نمادهای نو و تازه بیشتر استقبال میکنند و اعتقاد دارند همه چیز باید نو و تازه شود و چیزهای کهنه و قدیمی باید کنار گذاشته شود؟ آیا این نوگرایی جوانان به طور کلی مذموم و مطرود است یا اینکه باید آن را از ویژگیها و مقتضیات دوران جوانی دانست و با تعقل و اندیشهورزی با آن برخورد کرد؟
پاسخ:
تغییر و تحول در نظام هستی
آنچه بیش از هر چیز در نظام هستی جلوه میکند، وجود تغییر و تحول و نو شدن در عالم حقیقت است. گذر ایام و هفتهها شکلگیری ماهها و فصلها، سپری شدن زمستان و از راه رسیدن بهار، بازتابی از وجود برکت فراگیر و تحولات سریع در عالم طبیعت است. انسان هم که یکی از پدیدههای جهان هستی است، از این قاعده مستثنا نیست. او از بسیاری چیزها خسته میشود و به چیزهای تازه و نو رو میآورد.
مقتضیات جوانی
یکی از ویژگیهای فطری بشر، به ویژه نسل جوان، نوگرایی و تنوعطلبی است، جوانان از پوشیدن لباس نو و داشتن لوازم شخصی جدید و امکانات متناسب و مطابق با عصر و زمان خود لذت میبرند. با گسترش رسانههای ارتباط جمعی و لوازم الکترونیکی اعم از رادیو، تلویزیون، رایانه، اینترنت و... پیشرفتهای چشمگیری در ارتباطات بشری رخ داده است. این تحولات پر سرعت دوران معاصر، فرهنگ و هنجارهای موجود جوامع و کشورها را با چالشهای جدی مواجه ساخته است. جوان هنگامی که دوران کودکی و نوجوانی را پشت سر میگذارد، فکر میکند عادات و اعمال گذشته او ناشی از ناتوانی دوران کودکی و نوجوانیاش بوده است، و اکنون که به مرحله رشد جسمی و عقلی رسیده است باید آنها را پشت سر گذاشته، و مواضع جدیدی را اتخاذ کند، و راه تازهای را در پیش گیرد.
برخی از جوانان همواره از پیشینیان انتقاد میکنند، و اعتقاد دارند همه چیز باید نو و تازه شود، و چیزهای قدیمی و کهنه هر چه باشد، بایستی کنارگذاشته شود. آری جوان امروزی به دنبال ایدههای نو، رشتههای تحصیلی تازه، لوازم زندگی و شخصی جدید، مد و لباس جدید و حتی قیافه و چهره جدید است.
چگونگی مواجهه با روحیه نوگرایی جوانان
اگر نوخواهی، نوگرایی و تجددطلبی را از گرایشهای اصیل و فطری انسان بدانیم که در جوانی، ظهور و بروز بیشتری دارد، بایستی به حد و مرز و آثار و عواقب آن توجه داشته باشیم. در این راستا این پرسشهای کلیدی مطرح میشوند که باید به آنها پاسخهای معقول و منطقی داد: 1- تا چه میزان تحولات زندگی جدید با نام امروزی شدن یا نوخواهی قابل پذیرش است؟ 2- تا چه میزان دست شستن از میراث گذشتگان صحیح است؟ آیا هر چیزی که کهنه و قدیمی شد لزوما بد و قبیح و شر خواهد بود و باید از آن پرهیز کرد و چیزهای نو و تازه را جایگزین کرد؟ 3- آیا همه چیزهای جدید و نو و تازه لزوماً مطلوبند و چیزهای کهنه و قدیمی نامطلوبند؟ ملاکها و معیارهای ارزشگذاری برای هر یک کدام است؟ و پرسشهایی از این دست...
اقسام نوگرایی
در مواجهه با هر پدیدهای میتوان دو گونه برخورد کرد: 1- با تفکر و تعقل و سنجیدن جوانب آن، نکات مثبت و قابل استفاده را گرفت و نکات منفی را کنار گذاشت 2- بدون قید و شرط و چشم بسته و کورکورانه آن را پذیرفت و در زندگی روزانه خود آن را وارد کرد. بنابراین میتوان نوگرایی را به دو قسم تقسیم کرد: 1- نوگرایی همراه با تعقل و اندیشهورزی 2- نوگرایی چشم بسته و کورکورانه. جهان طبیعت با تغییر و نو شدن عجین است. پس انکار و یا جبههگیری در برابر آن کاری عبث میباشد. بدیهی است که هر نوع تغییر و تحولی، مطلوب و پسندیده نیست،و همان گونه که انسان از تبدیل شکوفه به میوه خوشحال میشود، از فاسد شدن میوه هم ناخرسند میگردد. بنابراین نمیتوان بر هر تغییر و تحول و تازه شدنی مهر تأیید زد. استاد شهید مرتضی مطهری(ره) مینویسد: زمان همان طوری که پیشروی و تکامل دارد، فساد و انحراف هم دارد. (پس) باید با پیشرفت زمان، پیشروی کرد، و با فساد و انحراف زمان هم باید مبارزه کرد. مصلح و مرتجع هر دو علیه زمان قیام میکنند، با این تفاوت که مصلح علیه انحراف زمان و مرتجع علیه پیشرفت زمان قیام میکند. (نظام حقوق زن در اسلام، ص 90)