نگاهی به انیمیشن سینمایی «پینوکیو گیلرمو دل تورو»
وقتی پینوکیو لیبرال میشود!
فاطمه قاسمآبادی
دنیای انیمیشن سالهاست که وارد فازهای متنوعی شده است. این دنیای دستساز، دیگر ابدا، تنها متعلق به کودکان نیست و انیمیشنهای بزرگسالانه زیادی تا بهحال ساخته شدهاند که مضامین مختلفی را دستمایه داستانهای خود کردهاند.
بعضی از این انیمیشنها هم سعی کردهاند، نسخههای قدیمی انیمیشنهای کلاسیک را دوباره بازسازی کنند و هر سازنده، با توجه به نظرات و تفکرات خودش و سرمایهگذاران پروژهها، داستان نسخه بازسازی شده را پیش میبرد.
انیمیشن «پینوکیو گیلرمو دل تورو» ساخته «گیلرمو دل تورو»، کارگردان مکزیکی، محصول سال 2022 شبکه نتفلیکس است.
داستانِ کلاسیک با رویکردی مدرن
داستان پینوکیو دل تورو، با نسخه کلاسیک نویسنده ایتالیاییاش، «کارلو کلودی» تفاوتهای بسیاری دارد.
داستان این نسخه، از جایی شروع میشود که «پدر ژپتو» پسری به نام «کارلو» داشت و بسیار به او وابسته بود ولی او را در جنگ جهانی اول، از دست میدهد. پس از مرگ کارلو، ژپتو که بسیار افسرده و غمگین بود، دیگر حاضر به کار برای کلیسا نشد و یک شب که سیاه مست میکند، با تبر به جان درخت کاجی که پسرش کاشته بود میافتد و تصمیم میگیرد با ساخت پسری چوبی، کارلو را دوباره از دنیای مرگ برگرداند... پس از ساخت عروسکی بیقواره از چوب، شیطانی با عنوان «روحِ چوب» به این عروسک چوبی، جان میدهد و آرزوی ژپتو برآورده میشود!
در واقع دل تورو کاملا با جهتگیری و تفکرات خودش، این داستان را بازسازی کرده است و از همان ابتدای کار، محتوای اخلاقی ماجرا را دستکاری کرده و این قسمتهای مهم را از داستان بیرون کشیده است. از طرف دیگر داستان این انیمیشن در دل جنگ جهانی اول اتفاق میافتد و همین هم پینوکیو را وارد دنیای جنگِ بزرگسالان میکند. در این داستان، پینوکیو چندین بار کشته و دوباره زنده میشود و در نهایت، شیاطین به او زندگی ابدی می بخشند....
شیاطین جان میبخشند!
در پینوکیوی دل تورو، چیزی به عنوان قدرت خدا و نماینده خدا که پیامبران هستند، وجود ندارد و بر خلاف نسخه اصلی، همه چیز با کمک شیاطین جلو میرود....
در دنیای پینوکیوی جدید، خداوند و نمایندهاش که حضرت مسیحِ به صلیب کشیده شده است، هیچ قدرتی ندارند و در عوض، شیاطین و الهههای مخوف هستند که جان میدهند و جان میگیرند....
واقعیت این است که داستان پینوکیوی اصلی، با توجه به تفکرات مذهبی نویسنده اصلیاش که سالها در مدرسه علوم دینی درس خوانده بود، برگرفته از داستانهای پیامبران است و مخصوصا قسمت زندانی شدن پدرژپتو در دل نهنگ، کاملا با الهام از داستان زندگی حضرت یونس(ع) جلو میرود و نجات هم با پیدایش عشق و امید و دوباره بههم رسیدن پینوکیو و پدر ژپتو اتفاق میافتد ولی در نسخه جدید، درون مایه اصلی که داستان را جلو میبرد و باعث نجات میشود پلیدی و بدی است!
در نهایت هم دل تورو در انتهای داستان، با رجوعی سرسری به فیلم مشهور سابقش «هزارتوی پن»
و اضافه کردن چاشنی فداکاری برای به دست آوردن زندگی ابدی، توسط شیاطین به پینوکیو زندگی ابدی میبخشد... البته این زندگی ابدی منهای انسانیت به او عطا میشود که مهمترین قسمت داستان پینوکیوی اصلی بود!
انسان بودن دیگر مزیت نیست!
در گذشته و بهخصوص در داستانهای کلاسیک نویسندگان مذهبی اروپایی، «انسان بودن» یک ارزش والا به حساب میآمد و به نوعی اشرف مخلوقات بودن را تداعی میکرد.
این مسئله انسان بودن، به قدری مهم بود که قابل مقایسه با هیچ یک از مخلوقات خدا نبود و بسیار دست نیافتنی به تصویر کشیده میشد. برای مثال در داستان «پری دریایی کوچک» اثر «هانس کریستین آندرسون» از همان ابتدای داستان، پری دریایی وقتی میفهمد که او و هم نژادانشان نهایتا بعد از 300 سال به کف دریا تبدیل میشوند و بقیه موجودات هم همین روند را طی میکنند و دنیای دیگری در انتظارشان نیست، نسبت به انسانها احساس احترام کرد چراکه طبق گفته مادربزرگش، انسان شاید در این دنیا عمر کوتاهی داشته باشد ولی در نهایت اگر
نیکو رفتار باشد به بهشت میرود و در آنجا، جاودانه زندگی میکند و اصلا همین مسئله هم در نهایت باعث میشود که فکر انسان شدن و زندگی جاودانه در ذهن پری کوچک بیفتد و دیدن شاهزاده، تنها جرقهای بر دریای این اشتیاق دیرینه بود....
در داستان پینوکیو هم وضعیت به همین منوال بود و پینوکیو، بعد از تحمل مصایب بسیار، سرانجام شایسته آن شد که بچهای مثل بچههای دیگر بشود و به یک پسر بچه واقعی تبدیل شود تا برای پدرش کار کند و هروقت که فرشته نیاز داشته باشد، به او کمک او کند و در انتهای داستان هم یک روز وقتی که جسد چوبی خود را میبیند با بند و پیوندهای از هم درآمده که روی زمین ولو شده است، میگوید:
«وقتی آدمک بودم چه مضحک بودم!»
جالب است که در نسخه اقتباسی جدید، پینوکیو نه تنها در نهایت به انسان تبدیل نمیشود، که طبق نتیجهگیری داستان، انسان بودن اصلا مزیت خاصی نیست که شخصیتی مانند پینوکیو آرزو داشته باشد به آن برسد!
سیاستهای جدید و داستانهای جدید
داستان پینوکیوی دل تورو، با شخصیت پینوکیویی سادهلوح و احمق که در عین حال تفکرات لیبرالی دارد، پیش میرود.
در این نسخه جدید بر خلاف نسخه قدیمی، هر بار که پینوکیو به دغلکاران روی میآورد، نه به علت تن پروری و تنبلی که برعکس، به دلایل کاملا منطقی این کار را میکند! پینوکیوی جدید ترجیح میدهد به جای رفتن به مدرسهای که در آن کمونیستها مشغول مغزشویی بچهها هستند، با دوستان فریبکارش به منظور به دست آوردن استقلال مالی، سر کار برود!
از طرف دیگر خباثت سازنده زمانی به اوج خود میرسد که در نسخه جدید، برخلاف نسخه قدیمی که پینوکیو میفهمد دروغ کار زشتی است و با کنار گذاشتن فریبکاری، انسان میشود و نجات پیدا میکند، بر عکس با دروغ گویی و بزرگ شدن هر چه بیشتر بینی چوبیاش، از دل موجود دریایی وحشتناک، نجات پیدا میکند و بقیه همراهانش را هم با همین دروغ گویی نجات میدهد!!!
نگاه به دنیا، شغل، روابط انسانی و... در نسخه جدید دل تورو، کاملا مادی است و سبک زندگی لیبرال را تبلیغ میکند و در نهایت هم وقتی این پینوکیوی لیبرال، ازلی میشود و با همان سبک زندگی جدیدش عمر جاودانه پیدا میکند، بدون نیاز به انسان شدن،، پیام نهایی سازندهاش را به مخاطبینش میدهد....
این اولین همکاری بین دل تورو و نتفلیکس نیست، پیش از این، دل تورو در سریال «قفسه عجایب گیلرمو دل تورو»، گویی نشان داد که توافقات زیادی برای برنامه سازی بین نتفلیکس و خودش ترتیب داده است و قرار است با اسم دل تورو، این همکاری نوظهور ادامه پیدا کند و مضامین تاریک و غیر انسانی، در دنیایی با فرمانروایی شیاطین همچنان ساخته و توسط نتفلیکس، در سطح دنیا پخش شود!