یا شرایط آمریکا در برجام را میپذیرید یا آچمز میشوید!
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین سیاسی طیف غربگرا یا همان مدعیان اصلاحات نوشت: «اكنون كه برجام به اين وضع افتاده، مذاكرهكننده اصلي خواهان احياي آن است. نه ميتوانند گامي پيش بروند و نه گامي پس بردارند. با تاخير در برجام نيز اجازه دادند كه اعتراضات ضربه سنگيني را به اعتبارشان در سطح داخل و خارج بزند.اكنون درباره برجام چند راه پيش رو داريد. اول از همه اعلام كنيد كه آخرين پيشنويس پذيرفتني است. حتي اگر اين راه نيز به نتيجه نرسد. همچنين چارهاي نيست جز اينكه گزارشهاي كارشناسي آژانس را بپذيريد. اين يك راه. راه دوم آمادگي براي انجام توافقي فراگيرتر و بزرگتر است. ظاهرا اين راه را هم در دستور قرار نميدهيد. راه سوم بيرون رفتن از برجام، بدون اينكه دنبال ساخت بمب باشيد، البته آقاي باقري ساخت بمب را اتهام ميداند. به ظاهر اين حالت رفتار معقولانهاي است و معلوم نيست كه چرا ساخت بمب را نفي ميكنند؟ راه چهارم همپيمان شدن با روسيه و كسب چتر هستهاي است كه نه اطميناني است و نه منفعتي دارد. اين همان وضعيتي است كه در شطرنج به معناي آچمز توصيف ميشود.»
گفتنی است روحانی به کمک همین طیف سیاسی و با شعار مذاکره با آمریکا و رفع تحریم و رونق آنچنانی اقتصادی رای مردم را گرفت، 8 سال تمام ظرفیتهای یک کشور 85 میلیونی را معطل مذاکره و توافق با آمریکا کرد، تمام شروط آمریکاییها در مذاکرات را پذیرفت و به صورت یکطرفه و حتی بسیار زودتر از زمان مقرر شد در برجام آنها را اجرایی کرد و صنعت هستهای کشور را به حال تعلیق درآورد، قلب راکتور هستهای را بتن کرد و هزاران سانتریفیوژ که حاصل زحمات شبانهروزی دانشمندان و متخصصان کشورمان بود را نابود کرد، نتیجه چه شد؟ دولت آمریکا با خباثت هر چه تمامتر زیر میز مذاکره زد، بدون اینکه حتی به یک مورد از تعهدات خود در این توافق عمل کند و بدون کمترین هزینهای از توافق خارج شد و دستاورد دولت روحانی طی 8 سال مذاکره، پذیرش شروط آمریکاییها و توافق برجام علاوه بر نابود کردن معیشت مردم، افزایش چند صددرصدی قیمت مسکن، دلار، خودرو، کالاهای اساسی، کاهش چند ده درصدی ارزش پول ملی و بازگشت همه تحریمها به علاوه
800 تحریم جدید دیگر بود.
اینکه چرا جریان غربگرا همچنان بر تکرار این مسیر پر خسارت اصرار میورزد از آنجا مشخص میشود که چندی پیش در گزارش برخی رسانهها افشا شد که یادداشتنویس ضدایرانی رویترز به نام «جان آیریش» جاسوس موساد بوده و یک افسر موساد در تماس به او گفته است: «باید فضای رسانهها به گونهای باشد که نخبگان در ایران را به این تحلیل برساند که بدون برجام، اقتصاد ایران شکست خواهد خورد.»!
آدرس غلط مدعیان اصلاحات برای بزک دوباره برجام
روزنامه شرق در مطلبی نوشت: «جز ایران شاید هیچ کشور دیگری در جهان نباشد که با تغییر اراده مدیریت سیاسی معطوف به خیر همگانی، تحولی اساسی در مؤلفههای اقتصادی و معیشت و کسبوکار مردمش ایجاد شود. هیچ کشوری را درحالحاضر شاید جز ایران نتوان یافت که با تحول در نگاه سیاستگذارانش به امر توسعه، بتواند بهسرعت به صف کشورهای نوظهور و سپس توسعهیافته بپیوندد.»
در این مطلب آمده است: «در چرایی بعد سیاسی ماجرای رشد و توسعهنایافتگی نیز کافی است نه به گذشتههای دور بلکه به همین چند سال قبل نگاهی بیندازیم. به سالهای 92 تا 96. سالهای پس از امضاشدن برجام و سیل حضور مسئولان و هیئتهای اقتصادی و سیاسی از کشورهای مختلف. سفر اولینبار رؤسای جمهور کره جنوبی و آفریقای جنوبی و سوئیس و نخستوزیر سوئد و... به کشورمان و اینکه از ایران بهعنوان چین دیگر یاد میشد. برجامی که طبق اخبار این روزها نفسهای آخرش را میکشد و بعضی مرگ آن را انتظار میکشند تا خیالشان کلا راحت شود! برجامی که بهحق میتوانست و هنوز شاید بتواند نهفقط کشور را از خطرات یک رویارویی احتمالی نظامی برهاند»
شرق نوشت: « توسعه و پیشرفت ایران بهسرعت دستیافتنی است، اگر در نگاه مدیریت سیاسی، جهان طور دیگری معنا شود و درخت حکمرانی با صلح و آشتی و بر بستر خواست و اراده مردم نشانیده شود»
مدعیان اصلاحات به جای پاسخگویی درخصوص وضعیت کنونی کشور که ماحصل عملکرد آنها و رئیسجمهور موردحمایتشان در 8 سال دولتهای یازدهم و دوازدهم است، در پی مقصرنمایی نظام و ناکارآمد نشان دادن دولت سیزدهم هستند. آنها همچنان بر رویه غلط خود پافشاری میکنند و تقصیرها را گردن دیگری میاندازند و به بزک برجام میاندیشند. هراس افکنی با طرح این ادعا که برجام میتواند «کشور را از خطرات یک رویارویی احتمالی نظامی برهاند» چیزی جز یاوه و سیاست انفعال و سازش در برابر دشمن نیست.