بررسی ماهیت فرهنگی پیروزی انقلاب اسلامی (بخش نخست)
انقلاب اسلامی ذاتا یک انقلاب فرهنگی است
گروه گزارش
حجتالاسلام رئیسی، رئیسجمهور در همایش منطق بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور (23 مهر 1401) پیشتر گفته بود: «پیام انقلاب اسلامی همواره یک پیام فرهنگی است؛ انقلاب اسلامی ذاتاً انقلابی فرهنگی است.»
انقلاب اسلامی ایران نهتنها در ابعاد سیاسی منشأ دگرگونیهایی در ایران شد، بلکه در دیگر حوزهها نیز دگرگونیهای عمیقی ایجاد کرد. یکی از این سرفصلها، فرهنگ بود. انقلاب اسلامی دستاوردهایی در عرصه فرهنگ برای مردم ایران به ارمغان داشت که این دستاوردهای فرهنگی در دو عرصه داخلی و خارجی قابلمشاهده است.
نخستین گام در این مسیر، در حوزه آموزش صورت گرفت، در گامهای بعد افزایش تنوع و حجم انتشارات در موضوعات مختلف، توسعه و افزایش شبکههای تلویزیونی و رادیویی جمهوری اسلامی در داخل و خارج از کشور، توجه به فرهنگ دینی کشور، تحقق شعارهای انقلاب اسلامی در بیرون از مرزهای کشور، احیای ارزشها و سنتهای اسلامی و... از جمله مهمترین دستاوردهای انقلاب اسلامی است.
انقلاب فرهنگی از منظر تاریخی
یکی از مهمترین اقدامات فرهنگی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در حوزه آموزش صورت گرفت. اولین اقدام مؤثر در این زمینه پیام نوروزی امام در فروردین 59 بود که در آن بر ضرورت ایجاد «انقلاب اساسی در دانشگاههای سراسر کشور»، «تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب» و «تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی» در جهت استقلال فرهنگی تأکید کردند.
حضرت امام(ره) در 23 خرداد 59 دستور تشکیل ستاد انقلابفرهنگی را صادر کردند. ازاینرو ستاد انقلابفرهنگی با تأکید بر تغییر ارزشها و تصفیه و پاکسازی محیط علمی و دانشگاهی با دعوت از صاحبنظران حوزههای مختلف برنامههای جدیدی را در دستور کار قرارداد و اهداف اولیه خود را تعیین خطمشی فرهنگی جامعه؛ تهیه و تدوین نظام آموزشی کشور، ادغام و انحلال بعضی از مؤسسات آموزش عالی موجود و تأسیس دانشگاههای جدید، بررسی و تعیین محتوای کتب و برنامه درسی دانشگاهها، بررسی کادر علمی و گزینش اساتید و... برشمرد.
ابراهیم رئوفی کارشناس ارشد تاریخ انقلاب اسلامی ضمن بیان مطالب بالا برایمان توضیح میدهد: «ستاد انقلابفرهنگی با یک دفتر هماهنگی و سه بخش آموزش پیشدانشگاهی، آموزش عالی و جهاد دانشگاهی ساختار خود را تشکیل داد. بخش آموزش عالی شامل قسمتهای مختلفی نظیر برنامهریزی آموزشی، ترجمه، تألیف و تصحیح کتب دانشگاهی، تزکیه، مدیریت و سازماندهی دانشگاهها و بافت آموزشی دانشگاهها میشد.»
وی در ادامه میگوید: «پس از دو سال و نیم تلاش ستاد انقلابفرهنگی دانشگاهها بازگشایی شد و فضای جدید محیط دانشجویی و علمی کشور را فراگرفت؛ اما اهمیت حفظ و حراست از استقلال فرهنگی کشور و تسری انقلابفرهنگی در بدنه جامعه و همه سازوکارهای آموزشی و برنامهریزی راهبردی در این زمینه موجب شد تا ستاد انقلابفرهنگی جای خود را به نهاد بالاتری با نام شورایعالی انقلابفرهنگی دهد. بدین ترتیب امام خمینی با صدور پیامی در 19 آذر 63 و با تأکید بر فراگیرشدن انقلابفرهنگی در همه شئون کشور، شورایعالی انقلابفرهنگی، تشکیل شد.»
این کارشناس ارشد تاریخ انقلاب اسلامی در پایان صحبتهایش میافزاید: «در بخشی از این پیام امام خمینی(ره) آمده است: «خروج از فرهنگ بدآموز غربی و نفوذ و جایگزینشدن فرهنگ آموزنده اسلامی، ملی و انقلابفرهنگی در تمام زمینهها در سطح كشور آنچنان محتاج تلاش و كوشش است كه برای تحقق آن سالیان دراز باید زحمت كشید و بانفوذ عمیق ریشهدار غرب مبارزه كرد. اینك با تشكر از زحمات ستاد انقلابفرهنگی برای هر چه بارورتر شدن انقلاب در سطح كشور، تقویت این نهاد را لازم دیدم». تشکیل شورای انقلابفرهنگی یکی از گامهای مهم و اساسی در زدودن فرهنگی غربی در کشور بود که توانست به مهمترین اهداف خود دست یابد.»
استقلال و خودباوری فرهنگی
بالاترین عنصرى که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسى دارد، فرهنگ آن جامعه است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تعمیم استقلال فکری به افراد جامعه، باعث ایجاد جریان خودباوری و حضور آحاد مردم در روند توسعه دانش و فناوری شد. بهگونهای که پیشرفتهای علمی، فنی و... بعد از انقلاب با تمام قرون گذشته متفاوت است و این مرهون شکلگیریاندیشه استقلال فرهنگی در مردم بوده است. انقلاب اسلامی بهمنظور سالمسازی جامعه از آلودگیهای فرهنگی، اقدامات بسیاری همچون برچیدن مراکز شرابفروشی، مراکز فساد و قمار و... انجام شد و احیای فرهنگ اسلامی مورد توجه قرار داد و در تحوّل محتوا و نشر کتب و مجلات و محتوای صداوسیما و گسترش فرهنگ اصیل عاشورا اقدامات ارزشمندی صورت داد.
حسام محرابیان یک فعال فرهنگی میگوید: «مردم پیش از انقلاب میپنداشتند از نظر فرهنگی، حقیرند و فرهنگ غربی برتری دارد؛ پس باید پیرو آن فرهنگ باشند؛ ازاینرو، استقلال فرهنگی، همواره از شاخصهای اصلی حرکت انقلاب اسلامی بوده است.
بىشک بالاترین و والاترین عنصرى که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسى دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل مىدهد و با انحراف فرهنگ، هرچند جامعه در بُعدهاى اقتصادى، سیاسى، صنعتى و نظامى قدرتمند و قوى باشد، پوچ و پوک و میانتهى است.»
وی در ادامه میافزاید: «متأسفانه اسلام زدایی از یکطرف و ترویج فرهنگ غربی از طرف دیگر، از اولویتهای کاری تمام دستگاههای فرهنگی رژیم گذشته بود. رادیو و تلویزیون، تئاتر، سینما، مطبوعات و کتابها، همگی مأموریت داشتند تا فرهنگ و سبک زندگی غربی را جایگزین فرهنگ و سبک زندگی اسلامیکنند. خاندان پهلوی پیشتاز ترویج فرهنگ مبتذل غربی بودند؛ ازاینرو، امام با تلخی، از آن وضعیت اسفبار یاد میکند: از جمله نقشهها که معالأسف تأثیر بزرگی در کشور عزیز ما گذاشت، بیگانه کردن کشورهای استعمارزده از خویش و غربزده کردن آنان است.»
این فعال فرهنگی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «پیروزی انقلاب اسلامی به خودباختگی فرهنگی پایان داد و ملت ایران را به این بلوغ فکری رساند که باید بر فرهنگ خودی و اسلامی تکیه کند؛ ازاینرو، امام(ره)فرمود: «ما باید تمام همتمان را صرف کنیم که خودمان را از این وابستگی فکری بیرون بیاوریم.»
رهبر معظم انقلاب میفرماید: «امروز استقلال فرهنگی در این کشور، روزبهروز در حال پیشرفت است و خودباوری فرهنگی بیشتر میشود.»
نوام چامسکی میگوید: «تا زمانی که ایران، مستقل باقی بماند و در برابر سلطه آمریکا سر تسلیم فرود نیاورد، دشمنیها و مخالفتهای آمریکا ادامه خواهد داشت. جمهوری اسلامی ایران از نظر آمریکا، غیرقابلپذیرش است؛ چون از استقلال خود چشمپوشی نمیکند.»
مارتین ایندایک از موضع ضعف و عجز حقیقی و گستاخی تصنعی میگوید: «مجازات و تنبیه انقلاب اسلامی، درس عبرتی برای کشورهایی خواهد بود که در مسیر استقلال و رهایی از سلطه آمریکا گام برمیدارند.»
به همین جهت، استقلال فرهنگی ایران، غرب را نگران کرده بود.
مهمترین دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی
نفی مظاهر فرهنگی غرب و مقابله با تهاجم فرهنگی از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است. در دوران پهلوی، بر پایه محوریت نگرش غربی، از یکسو، ارزشهای اسلامی نفی و از سوی دیگر، معیارها و ارزشهای غربی در عرصه فرهنگی حکمفرما شد؛ بهطوریکه هنر، ادبیات، سینما، تئاتر، رادیو و تلویزیون، مطبوعات، کتاب، سیستم آموزش کشور، مدارس، دبیرستانها و دانشگاهها، همه تحت سیطرۀ فرهنگ غرب درآمد؛ اما با وقوع انقلاب اسلامی، از یک سو، مظاهر فرهنگی غرب از جامعه نفی شد و از سوی دیگر، با تعمیم خودباوری فرهنگی و گسترش شعائر دینی، زمینه برای تقویت پایههای ایمانی مردم فراهم شد.
زینب موحدی بسیجی و فعال حوزه زنان میگوید: «ارتقای جایگاه زن در اجتماع و خانواده، یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است. هویت زن اسلامی در دوران پهلوی، به دلیل سیطره خودباختگی فرهنگی و رواج ارزشهای غربی، تهدید شد؛ بهگونهای که بهجای سوقدادن زنان بهسوی فعالیتهای اجتماعی سودمند، فرهنگ برهنگی و بیعفتی در میان آنان گسترش یافت، اما پس از انقلاب اسلامی این سیاست که در تعارض با فرهنگ اصیل اسلامی بود، کنار گذاشته شد و زن ایرانی در جایگاه واقعی خود قرار گرفت؛ بهطوری که زن در کنار وظیفه همسری و مادری خود، در فعالیتهای اجتماعی نیز، با رعایت حجاب اسلامی، شرکت میکند.»
ایجاد روحیه خودباوری و «ما میتوانیم» یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی است. در دوران پهلوی، به دلیل بزرگنمایی جهان غرب در نظر مردم ایران، نوعی خودباختگی و ضعف در جامعه حکمفرما بود و نوعی فرهنگ وابستگی به غرب در اذهان عمومی ایجاد شد، اما به برکت انقلاب اسلامی، روح خودباوری و خوداتکایی در بین افراد جامعه دمیده شد.
گسترش فرهنگ مردمسالاری دینی در جهان، یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی است. انقلاب اسلامی با ایجاد نظام جمهوری اسلامی ضمن نفی اسلام متحجر و قشرگرا، بر تفکر جدایی دین از سیاست نیز خط بطلان کشید. درواقع، نظام نوینی ایجاد کرد که مشروعیت آن بر پایۀ حاکمیت الهی و ارزشهای اسلامی و مقبولیت آن بر اساس ارادۀ مردمی است.
گسترش فرهنگ استقلالخواهی و استکبارستیزی، یکی دیگر از دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی ایران است. مردم ایران با الهام از آموزهای اسلامی همچون: «وَلَقَد بَعَثنا فی کلِّ أُمَّهًْ رَسولًا أَنِ اعبُدُوا اللَّهَ وَاجتَنِبُوا الطّاغوتَ» (نحل: 36)، شعار نه شرقی و نه غربی سردادند و خواستار آزادی ایران از نفوذ و دخالت طاغوتها و قدرتهای خارجی شدند. (عیوضی و هراتی، 1390: 161-165). درمجموع، درباره دستاوردهای فرهنگی انقلاب اسلامی میتوان گفت که با وقوع انقلاب در ایران، تغییر و تحول اساسی در ساختار فرهنگی ایران در سه سطح: هدف، برنامه و عملکرد به وجود آمد. در سطح هدف، انقلاب اسلامی اسلامگرایی را جایگزین اسلام زدایی رژیم پهلوی کرد. در سطح برنامه نیز انقلاب اسلامی، باستانگرایی، فرقهگرایی و غربگرایی را که از مهمترین برنامههای فرهنگی رژیم پهلوی به شمار میرفت به استقلال فرهنگی، تبادل فرهنگی و توسعۀ فرهنگی تبدیل کرد. در سطح عملکرد نیز انقلاب اسلامی، گسترش ارزشهای اسلامی ملی و هویتبخشی را جایگزین ابتذال و هویتزدایی رژیم پهلوی کرد (نصری، 1389: 218)
دستاوردهای حوزه نشر
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
طبق آمار وزارت ارشاد اسلامی در سالهای پیش از همهگیری کرونا، در دهه نخست پس از پیروزی انقلاب، ایران از انتشار ۲۹۴ کتاب در سال ۱۳۵۷ به انتشار ۴۴۹۸ عنوان کتاب در سال ۶۶ میرسد که رشد تقریبی بیست برابری را نشان میدهد.
در دهه دوم، اما از انتشار ۳۷۰۱ کتاب در سال ۶۸ به انتشار ۱۵۴۱۴ کتاب در سال ۷۶ منتهی میشود که رشدی نزدیک به پنج برابر را نشان میدهد و این یعنی کاهش شیب انتشار کتاب در دهه دوم انقلاب نسبت به دهه اول. در دهه سوم اما از انتشار ۱۷۳۲۴ کتاب در سال ۱۳۷۷ به انتشار ۵۶۸۱۷ عنوان کتاب در سال ۱۳۸۶ میرسیم که رشد تقریباً سه برابری را نشان میدهد و این بار نیز نوید کاهش شیب تولید تعداد کتاب نسبت به دهه قبل را میدهد.
در دهه چهارم انقلاب اسلامی نیز آمار نشر تعداد عناوین از ۵۷۱۵۵ در سال ۸۷ به ۹۹۱۱۴ در سال ۹۶ میرسد که رشدی کمتر از دوبرابر را نشان میدهد.
بهعبارتدیگر با وجود افزایش تعداد عناوین منتشر شده طی سالهای اخیر در کشور، شیب انتشار عناوین در این دههها نسبت به دهه قبل کاهشی بوده است که نشان از بیمیلی و ناتوان ماندن مؤلفان و ناشران کشور در انتشار کتاب است. در بخشی دیگر از آمار ارائه شده نشان داده میشود که تعداد مؤلفان مرد از شاخص ۲۸۸ نفر در سال ۱۳۵۷ به رقم ۶۰۰۳۳ نفر در سال ۱۳۹۶ رشد داشته است؛ اما این میزان در مقاطعی در دولت چهارم و هفتم و نهم و دهم شیب کاهشی سالیانه را نیز تجربه کرده است و البته بیشترین جهش را نیز باید در این بخش در فاصله سالهای ۹۵ تا ۹۶ دید که بیش از ۷ هزار نفر به آمار مؤلفان مرد افزوده شده است.
در بخش مؤلفان زن نیز این آمار تعداد یازده مؤلف زن را در سال ۵۷ ثبت کرده و در سال ۱۳۹۶ تعداد ۲۸۲۳۹ نفر را ارائه میدهد. در این زمینه نیز در مقاطعی در دولت هشتم تعداد مؤلفان زن با شیب کاهشی همراه بودهاند و در دولت دهم و یازدهم در خلال سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶ بیشترین رشد را دارا بوده است.