نشاندن اروپای بدهکار بر صندلی طلبکار دستور کار همیشگی پادوهای غرب
سرویس سیاسی-
روزنامه اعتماد روز گذشته گفت وگویی با علی ماجدی سفیر دولت روحانی در آلمان منتشر کرده که وی در بخشهایی از این گفت وگو بدون کمترین اشارهای به بیعملی و بد عهدی اروپاییها به عنوان یکی از طرفهای برجام در عمل به تعهدات خود در این توافق، در اظهاراتی منفعلانه و حقارتآمیز، ایران را مقصر به نتیجه نرسیدن مذاکرات احیای برجام دانست و مدعی شد: «اروپاييها هرگز برجام را يك توافق نامناسب تشخيص نميدهند، مگر اينكه به اين نتيجه برسند كه ايران عملا به دنبال به دست آوردن برجام نيست. اگر اروپاييها به اين جمعبندي برسند كه اگرچه آمریکا بود كه بدعهدي كرد و از برجام خارج شد، اما ايران چندين بار پاي ميز مذاكره آمده است ولي نميخواهد كه به برجام برگردد، آنوقت نتيجه ميگيرند كه تهران در حال وقت تلف كردن است. به تازگي گهگاه چنين اظهارنظرهايي را از طرفهاي اروپايي ميشنويم. اگر اروپاييها به قطعيت برسند كه اين طرف ايراني است كه برجام را نميخواهد و فقط صوري در مذاكرات مشاركت ميكند، آن وقت ممكن است كه تصميم بگيرند برجام را كنار بگذارند.»
گفتنی است چنین ادعاهایی در حالی است که طرف اروپايي در برجام متعهد شده بود که ضمن خريد نفت از ايران و پرداخت پول آن، تبادلات بانکي را نيز برقرار کرده و همچنين کالاهاي تحريمي را با ايران مبادله کند. اعضاي اروپايي برجام 11 تعهد در توافق هستهاي داشتند که به هيچ عنوان به اين تعهدات عمل نکردند. در سوي مقابل، دولت روحاني بهصورت پيشدستانه و فوري تمامي تعهدات برجامي خود را اجرا کرد.
پس از امضا و اجراي برجام، آژانس انرژي اتمي در 15 گزارش، اجراي کامل تعهدات توسط ايران را تاييد کرد. پس طبيعتاً در شرايط فعلي ايران بهدليل اجراي کامل تعهدات بايد در جايگاه طلبکار باشد و اروپا نيز بهدليل بيعملي در اجراي تعهدات بايد در جايگاه بدهکار قرار گرفته و از طرف ايران مورد بازخواست قرار گيرد، اما طیف مدعی اصلاحات با خودتحقیری اروپا را در جای طلبکار نشانده است.
این جریان غربگرا نشان داده که نه تنها از عدم داشتن عقل سیاسی در رنج است بلکه گرفتار نوعی خودزنی سیاسی است و بهجای محکوم کردن غربیها به عنوان طرف بدهکار برجام که حتی حاضر به جبران عهدشکنی چند سال گذشته خود در توافق هستهای نیست، جمهوری اسلامی ایران را که با وجود عدم لغو تحریمها در توافق باقی مانده است و صرفا بخشی از تعهدات برجامی را متوقف کرده است، به عنوان مقصر جا زده و به تهدیدات آنها علیه کشورمان اعتبار و ضریب میدهند.
نکته قابل تامل اینکه سفیر مصاحبه شونده همان کسی که در جریان بازداشت و اسارت اسدالله اسدی دیپلمات مظلوم کشورمان در اروپا در اظهارنظری نسنجیده و مغایر با منافع ملی، ادعاهای واهی برخی کشورهای اروپایی مبنی بر دست داشتن ایران در اقدامات تروریستی در اروپا را تایید کرده بود و متهم به دیپلماتفروشی است!
تطهیر شبکه آشوب و اغتشاش با اسم رمز «فیلترینگ»
روزنامه هم میهن در مطلبی با عنوان «فیلترینگ، علیه زندگی عادی» نوشت:« سهماه از آغاز موج جدید فیلترینگ و محدودیت شبکههای اجتماعی در ایران میگذرد. این مدت، از تعدادی محدود از مسئولان تا صاحبان کسبوکارها و فعالان حوزه آیتی بارها گفتهاند این محدودیتها، کسبوکارهای زیادی را از بین خواهد برد، افراد زیادی را بیکار خواهد کرد و آنها را مجبور میکند از آنچه تابهحال براساس تخصصشان میکردهاند، دست بکشند و به کارهای دیگری برای بهدست آوردن لقمه نانی، رو بیاورند.
حالا بیش از سهماه از موج گسترده فیلترینگ میگذرد و تعداد محدودی پژوهش و نظرسنجی درباره تاثیر آن بر تقاضای کار ساکنان ایران انجام شده است. بیشتر این نظرسنجیها درباره تاثیری است که محدودیتها بر کسبوکارهای اینترنتی مثل صفحههای اینستاگرامی داشته است؛ این میان اما بررسی کمی درباره آنچه بر دیگر متقاضیان کار به تفکیک جنسیت و سن گذشته، انجام شده است.»
این رسانه زنجیرهای طوری وانمود کرده است که گویا اینترنت در ایران کاملا مسدود بوده و به هیچ عنوان امکان استفاده از فضای مجازی وجود ندارد. برخلاف این ادعا، اینترنت در ایران مسدود نیست و فیلترینگ نیز شامل حال سه سکوی خارجی یعنی اینستاگرام، تلگرام و واتسآپ است. علت نیز آن است که شرکت متا (مالک اینستاگرام و واتس آپ) به دلیل تخلفات، فیلتر شده و علاوهبر آن، شرکت متا قوانین و شروط ایران را برای ادامه فعالیت نپذیرفته است.
در ماههای گذشته سکوهای اینستاگرام و تلگرام علناً به آموزش اغتشاشگران در ایران اقدام کرده و اقداماتی از جمله ساخت کوکتل مولوتف و نارنجک دستی را آموزش میدهند. این سکو همچنین مردم را به آشوب و التهاب تشویق کرده و نسبت به مدافعان امنیت و حافظان نظم در کشور نفرتپراکنی میکنند.
اتفاقاً سکوهایی از جمله اینستاگرام و تلگرام با نحوه فعالیت خود در ایران و ترویج خشونت، دوقطبیسازی و ناامنی و فراهم کردن بستر جنایت، کسب و کار مردم ایران را مختل کردهاند. یک نمونه از این رفتار، حضور اراذل و اوباش در بازارها و تهدید کسبه و بازاریان به اعتصاب زورکی و اجباری بود.