سومین جلسه دادگاه ضاربان بسیجی شهید «روحالله عجمیان» برگزار شد
به گزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، شهید سید روحالله عجمیان، متولد ۲۰ بهمن سال ۱۳۷۳ از بسیجیان حوزه ۴۱۷ کمالشهر کرج بود که روز پنجشنبه ۱۲ آبان ماه در جریان اغتشاشات و ناامنیهای آزاد راه کرج – قزوین در محدوده بهشت سکینه (س) کرج با ضربات چاقو برخی اغتشاشگران به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
در ابتدای جلسه سوم دادگاه نماینده دادستان گفت: متهم رضا آریا فرزند یحیی به اتهام افساد فیالارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، حمله به ماموران انتظامی و بسیج، و اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور بازداشت شده است.
سپس متهم رضا آریا با حضور در جایگاه گفت: شب قبل حادثه من شب کار بودم، ساعت ۱۲ روز بعد به همراه دوستانم آمدیم تا به سمت خانه برویم، ترافیک بود، خواستیم از ترافیک خارج شویم، ورودی کمالشهر به شدت شلوغ بود و یک خودروی سواری ساینا توجه من را به خود جلب کرد.داشتم به صحنه نگاه میکردم که یک نفر از پشت دستم را گرفت و گفت یک کاری کن، من هم دوتا لگد به بدن شهید به قسمت بازو و کتفش وارد کردم و آمدم کنار.
متهم رضا آریا گفت: من توبه کردم، از خدا میخواهم گناهانم را ببخشد،از شما میخواهم من را ببخشید. از درگاه خداوند استغفار و توبه کردم. من با قصد و نیت قبلی به بدن شهید ضربه نزدم.
بدن شهید را روی آسفالت خیابان کشیدم
که وسط اتوبان نباشد!
در ادامه جلسه دادگاه، قاضی آصفالحسینی از متهم محمد امین اخلاقی خواست تا در جایگاه حاضر شود.
براساس کیفرخواست صادره، متهم محمدامین اخلاقی فرزند عبداله به افساد فیالارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی متهم است
متهم محمد امین اخلاقی در دفاعیات خود گفت: اتهامات وارده نسبت به خود را قبول ندارم. من فقط در روز ۱۲ آبان شعار دادم. روز وقوع حادثه تصمیم گرفتم که از خانه خارج شوم. روز ۱۲ آبان به همراه دو نفر از دوستانم از خانه خارج شدیم و به بهشت سکینه (س) رفتیم. ترافیک سنگینی در اتوبان پشت بهشت سکینه (س) شکل گرفته بود. کنار اتوبان ایستاده بودم، به دوستانم زنگ زدم که جواب من را ندادند. افراد حاضر در صحنه شعار دادند.در حال رفتن به سمت پایین اتوبان بودم که دیدم داد میزنند بسیجی، بسیجی؛ دیدم که شهید داشت میدوید که به لابلای ماشینها رفت و یک نفر به وی لگدی زد و سرعت شهید کم شد و به زمین افتاد که در ادامه دیدم چند نفر وی را کتک میزنند.
قاضی آصف الحسینی پرسید: شما هم به بدن شهید لگد زدی؟
متهم محمد امین اخلاقی گفت: من لگدی نزدم.
قاضی آصف الحسینی گفت: چرا شلوار شهید را گرفتی و وی را روی زمین کشیدی؟
متهم محمد امین اخلاقی گفت: بدنش خونی بود، ترسیدم جلوتر من را بگیرند و بپرسند خون چه کسی است.
قاضی گفت: شما از دیوار وسط اتوبان به این سمت اتوبان پریدی و بدن نیمه عریان شهید را بر زمین کشیدی، علت این کارهایت چیست؟
متهم محمد امین اخلاقی گفت: من از روی دلسوزی برای اینکه بدن شهید وسط اتوبان نباشد و یک زمانی ماشین از روی آن عبور نکند، اقدام به کشیدن بدن وی کردم.
در ادامه جلسه متهم بهزاد علی کناری فرزند عبدالرضا با دستور قاضی جلسه برای دفاع از خود در جایگاه حضور یافت.
نماینده دادستان ضمن قرائت کیفرخواست متهم بهزاد علی کناری گفت: متهم بهزاد علی کناری فرزند عبدالرضا به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی، بازداشت شد.
متهم بهزاد علی کناری گفت: من در کردان و در شرکتی که مربوط به لولای درب است کار میکنم.
هنگام صحبت کردن متهم بهزاد علی کناری در دادگاه، تصویری از وی منتشر شد که در دست راستش سنگ بود و با دست چپ خود مشغول صحبت کردن با تلفن همراه بود.
قاضی از متهم پرسید: آن سنگها در دستان شما چه میکرد؟
متهم بهزاد ادامه داد: نمیدانم برای چه دلیلی این همه سنگ را در دستم جمع کردم.
قاضی آصف الحسینی گفت: در فضای مجازی مطالبی منتشر و کسی را برای حضور در اغتشاشات ترغیب کردید. جزئیات این مطالبی که در فضای مجازی منتشر کردید را بیان کنید.
متهم بهزاد علی کناری گفت: من فقط کتک خوردن افراد را در فضای مجازی منتشر کردم.
جو زده شدم و فقط شعار دادم
در ادامه جلسه دادگاه متهم جواد زرگران فرزند محمدرضا در جایگاه حاضر شد.
به گفته نماینده دادستان، جواد زرگران به افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی متهم است.
متهم جواد زرگران گفت: بخشی از اتهامات وارده نسبت به خود را قبول ندارم، من در محل حضور داشتم اما علیه شهید عجمیان اقدامی انجام ندادم. پدر من به تازگی فوت کرده است، وارد بهشت سکینه (س) که شدم ماموران یگان ویژه را دیدم. نیم ساعتی بر سر مزار پدرم نشستم زمانی که برگشتم دیدم عدهای از اتوبان جمع شدند و دست میزنند و بر زمین پا میکوبند و «حدیث، حدیث» میگویند. بعد از وقایع به داخل خودروی خودم رفتم، نیم ساعتی در ماشین خودم نشستم، به قصد خروج از بهشت سکینه (س) به سمت اتوبان رفتم و دیدم که عدهای تجمع کردند و اتوبان بسته است.
متهم ادامه داد: از ماشین پیاده شدم و خودم را به آن سمت اتوبان رساندم، با حضور در محل جو زده شده بودم و کمی شعار دادم. دیدم که شهید در حال دویدن است و یک نفر به وی زیر پا زد و همان لحظه به زمین خورد در آن زمان به سمت ماشینم آمدم و سوار شدم و به سمت خانه حرکت کردم و به کمال آباد رفتم.
قاضی آصف الحسینی گفت: شما به شهید ضربه چاقویی زدی؟
وی افزود: نه من ضربه چاقویی به بدن شهید نزدم. دیدم یک نفر به بدن شهید که روی کاپوت خودروی سواری ساینا بود، ضربات چاقو را وارد کرد.
قاضی آصف الحسینی گفت: در دستانت سنگ هم داشتی؟
متهم جواد زرگران گفت: در اتوبان یک جوان در کیفش سنگ داشت که زیپ کیفش را باز کرد و سنگها را بر زمین ریخت و به افراد حاضر در صحنه گفت بیایید سنگ، که من یکی از سنگها را برداشتم و در آخر هم آن را در کنار اتوبانانداختم.
به شهید عجمیان ضربه زدم که ببینم زنده است یا نه!
در ادامه این جلسه دادگاه، متهم حسین محمدی توسط ریاست جلسه دادگاه برای بیان دفاعیات خود به جایگاه فراخوانده شد.
نماینده دادستان گفت: متهم حسین محمدی فرزند مهدی به اتهام افساد فی الارض از طریق ارتکاب جرایم علیه امنیت کشور، اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرایم علیه امنیت ملی بازداشت شده است.
متهم حسین محمدی گفت: با برادر و پسرعمویم بابت حضور در بهشت سکینه (س) و فاتحه خوانی برای خانم نجفی حضور پیدا کردیم. زمانی که به بهشت سکینه (س) رفتیم درب ورودی آن بسته بود. یک خانم شعاری داد، یک کامیونی رد شد بوق زد و چند نفر شروع به دست زدن کردند. از محل فاصله گرفتیم، دیدیم که افرادی به ماموران سنگ میزدند. من هم چند عدد سنگ پرتاب کردم. یک لحظه باتومی که بر زمین بود را برداشتم و سپس آن را بر زمینانداختم. دیدم یک فردی بر روی زمین افتاده است، با پای خودم ضربهای به کف کفش شهید زدم که ببینم زنده است یا نه!
در این جلسه وکلای متهمان هم به دفاع از موکلان خود پرداختند.
در پایان قاضی آصف الحسینی با اعلام ختم این جلسه از دادگاه، گفت: هیئت قضایی بعد از ظهر شنبه(دیروز) تشکیل جلسه خواهد داد و در صورت ختم جلسات این دادگاه، نتیجه آن را اعلام خواهد کرد.در صورت صدور احکام متهمان، احکام صادره را به اطلاع عموم مردم خواهیم رساند.