نگاهی به سریال «قفسه عجایب گیرمو دل تورو»
دنیای سرمایهداری و غلبه شیاطین بر انسانها
فاطمه قاسمآبادی
ژانر وحشت از قدیم در سینما و تلویزیون، مخاطبین خاص خودش را داشته است.
البته در بازههای زمانی خاص و با توجه به سلیقه مخاطبین، راههای ترساندن شان از جانب سازندگان، متفاوت بوده است. با این توضیح میتوان گفت، دهه هفتاد میلادی برایهالیوود، دهه اوج گرفتن ژانر وحشت و استقبال مخاطبین از فیلمهای موفق و پرفروشی مانند جن گیر، سری طالع نحس، سری آروارهها، سریهالووین و... بوده است. البته نمیتوان تاثیر موسیقی راک و گروههای موسیقی شیطانپرستی را در این دهه خاص، روی علاقه و کنجکاوی مخاطبین، نسبت به این ژانر نادیده گرفت....
بعد از این اوج، مدت زمان زیادی فیلمهای ژانر وحشت، به سمت موضوعات تکراری و گاه بیمایه میرود که تنها سعی سازندگان خلاصه میشود به ترساندن از طریق خون و خونریزیهای بیرویه و بیرحمیهای اغراقآمیز که با چاشنی جیغ و فریاد آمیخته شده بودند و آن ترس زیرپوستی و عمیق که حاصل از وحشت انسان در رویارویی با ناشناختههای دنیا و درون خودش بود، تقریبا به فراموشی سپرده شد.... ولی بعد از مدتها رکود، با شروع قرن جدید و در دهه اولش، دوباره ژانر وحشت به سمت جذب مخاطبین خود میرود و در طی این دو دهه، سریهای پر فروش قابل توجهی مانند حلقه، کینه، اره، احضار و... تولید میشوند. البته بیشتر این فیلمها قسمت اولشان درون مایههای فلسفی و قدرتمندی برای ترسهای زیر پوستی داشت ولی به خاطر ولع سازندگان شان برای فروش بیشتر، در قسمتهای بعدی، این ساختهها به سطحهای بسیار پایین نزول کردند و دیگر حرفی برای گفتن نداشتند جز تکرار همان حرفهای قدیمی منتها بدون آن تاثیر اولیه.
سریال «قفسه عجایب گیرمو دل تورو» یک سریال هشت قسمتی در ژانر وحشت است با نویسندگی «گیرمو دل تورو» محصول سال 2022 شبکه اینترنتی نت فلیکس.
مجموعه مجزا
سریال «قفسه عجایب گیرمو دل تورو»، همان طور که از اسمش پیداست قرار است مخاطبین را به دنیای وحشت به سبک کارگردان معروف «گیرمو دل تورو» ببرد که در این سریال تنها وظیفه نویسندگی این هشت قسمت را بر عهده داشته است.
در هر قسمت دل تورو یک داستان مجزا را تعریف میکند و به طور کلی میتوان گفت، بیشترین ترس مربوط به گرفتاریهای انسان و امیال وجودی اش مانند طمع، غرق شدن در فاضلاب دنیای سرمایهداری، رویارویی با مرگ و سلطه شیاطین بر زندگی پس از مرگ و... میشود.
مردههای متحرک دنیای سرمایهداری
در سریال «قفسه عجایب»، از همان اپیزود اول، مخاطبین وارد زندگی شخصیتهایی میشوند که برایشان کاملا قابل لمس هستند، سربازان آمریکایی رها شده توسط جامعه و دولت بعد از جنگها، تفکرات نژادپرستانه و آسیبهایش، قماربازانی که به امید نجات از قرضها بیشتر در مرداب همان قرض، فرو میروند و کارگران بخت برگشتهای که حتی با مرگشان هم بیمه کاسبی میکند تا اگر بتواند غرامتی ندهد!
تمام این کلکسیون بروز، کنار هم جمع شدهاند تا مخاطبین بتوانند با فضای هر داستان ارتباط بهتری بر قرار کنند. در واقع میتوان گفت در سریال «قفسه عجایب»، ترس بر مبنای روح خسته و پر از پریشانی انسان در دنیای امروز است و هیولاها در حقیقت از درون همین انسانهای خسته، دلزده از زندگی و دور شده از انسانیت، بیرون میآیند و بر زندگیشان مسلط میشوند.
شری که همیشه پیروز است
در سریال «قفسه عجایب»، نویسنده سعی کرده تا با کمک گرفتن از المانهای ترسناکِ کارهای قبلی خود، هر قسمت را برای بینندگان دلهره آور کند، به خاطر همین هم در این هشت قسمت، مخاطبین هیولاهایی شبیه به فیلمهای «ستون فقرات شیطان» و «هزار توی پن» و «شکل آب» (از ساختههای قدیمی نویسنده) را میبینند که به انسانها حمله ور میشوند با این تفاوت که در این سریال و بیشتر قسمتهایش، یک فرق اساسی با ساختههای قبلی دل تورو وجود دارد و آن غلبه کامل شیاطین بر انسانهاست. در قفسه عجایب، انسانها درون زندگی سرشار از ناامیدی و پلیدی گم شدهاند و مرگ برابر با گرفتاری در دست شیاطین به عنوان صاحبان بعدی انسانهاست.
در قفسه عجایب دل تورو، هیچ خداوند قادر و معادی وجود ندارد و انسانها تازه بعد از مرگ از بدبختیهای دنیا، به دامن شیاطین و قدرت بیانتهایشان میافتند!
دو داستان از این مجموعه هشت قسمتی، با الهام از داستانهای «اچ پی لاوکرافت» (نویسنده کافری که نوشتههایش، با الهام از فرقههای شیطانپرست بوده) ساخته شده است و در دیگر قسمتها هم غلبه بدی بر انسانها و سقوط شان در دام ناامیدی و نکبت، کاملا دیده میشود و میتوان گفت به غیر از قسمت آخر، که داستانی قابل لمس و پایانی انسان وار و مفهومی دارد، بقیه قسمتها با حسی سرشار از ناامیدی و پوچی تمام میشود. با توجه به سبک هر هشت قسمت میشود نتیجه گرفت دلیل پایانبندی قسمت هشتم هم احتمالا این است که کارگردان قسمت آخر « جینفر کنت » (کارگردان فیلمهای بابادوک، نایتینگل ) است که نسبت به بقیه کارگردانان این مجموعه هشت قسمتی، معروفتر است و توانسته کمی از نظرش را به جناب کارگردان معروف، تحمیل کند و به خاطر همین مسئله هم قسمت هشتم عملا بیشتر شبیه فیلم خود کارگردانش بابادوک است تا یکی از ساختههای نویسنده اش.
ترس با چاشنی سیاست
در ساختههای دل تورو، معمولا اتفاقات دنیای واقعی مهم است و به خاطر همین هم سیاست به صورت کلی، بخشی جداییناپذیر از دنیای ساختههای این کارگردان است.
در سریال «قفسه عجایب»، همه داستانها در زمان گذشته اتفاق میافتد و این گذشته از بازه زمانی 30 سال گذشته گرفته تا یک قرن قبل، متغیر است به خاطر همین هم مخاطبین مجموعه متنوعی از سیاستمداران را در دورههای مختلف و با دلایل متفاوت، در این هشت قسمت میبیند که داستان اشارهای به آنها کرده است. در این هشت قسمت از هیتلر و راسپوتین و خاندان تزار روسیه گرفته، تا جرج ششم انگلستان و جرج بوش پدر و...حضور دارند و در نهایت هم که در قسمت هفتم، نویسنده کاملا با الهام از معمر قذافی (دیکتاتور سابق لیبی) داستانش را جلو میبرد با این تفاوت که در سکانس آخر ماجرا، که در دنیای واقعی، قذافی در آن کانال معروف میمیرد، در این داستان تازه به صورت هیولایی ترسناک از کانال در میآید و این میشود انتهای داستان هفتم قفسه عجایب!
کاسبی به سبک نت فلیکسی
با توجه به بودجه بیانتهای شبکه نت فلیکس و اعتبارش پیش اهالی سینما و تلویزیون هالیوود، تقریبا کارگردان یا نویسنده و بازیگری نیست که به پیشنهاد نت فلیکس، با آن پرداختهای قابل توجه و به موقعش، نه بگوید... «مارتین اسکورسیزی» کارگردان معروف، در یک برنامه تلویزیونی تعریف میکرد که از سال 2014 که قرار بود فیلم «مرد ایرلندی» را بسازد، تلاش زیادی کرد تا «جو پسی» که کار بازیگری را کنار گذاشته بود، برای ایفای نقش در فیلم قانع کند ولی موفق نشده بود تا زمانی که شبکه نت فلیکس تهیه کنندگی این فیلم را به عنوان یک ساخته اصلی برای پخش، بر عهده میگیرد و جو پسی، به محض فهمیدن این مطلب، قبول میکند با اسکورسیزی مجددا همکاری کند!
به خاطر تمام این دلایل و البته که بودجههای کلان نت فلیکسی، بعید نیست کارگردان معروف دل تورو، چرا حاضر شده در چنین پروژهای با نت فلیکس همکاری کند و بدون کارگردانی قسمتها، تنها نویسنده مجموعه باشد و سریال هم از نام او ساخته شود. در سریال «قفسه عجایب»، هر قسمت را یک کارگردان نام ناآشنا، کارگردانی میکند و این برای نت فلیکس چند جانبه محسوب میشود چرا که به وسیله دل تورو و نامش، مخاطبین را جذب میکند و با سپردن هر قسمت به یک کارگردان، کارگردانان مختلفی را برای کارهای آینده و ساختههای خودش به مخاطبین معرفی میکند.
منتقدین پسندیدند و مخاطبین پس زدند
نقدهای مثبت و منفی زیادی در مورد سریال «قفسه عجایب»، توسط منتقدین نوشته شده است. این سریال که تبلیغات قابل قبولی هم داشته است، تقریبا توانست بیشتر منتقدین را راضی کند و آن دسته هم که سریال را خیلی نپسندیدند دلیلش را عدم انسجام کلی قسمتها و قوی بودن بعضی از قسمتها نسبت به دیگری بیان کردهاند. مخاطبین عام اما خیلی از این سریال جدید نت فلیکس، استقبال نکردند و نمرات بسیار متوسطی را به قفسه عجایب دادند و گویی داستانهای سیاه و پر از نا امیدی و شیاطین دل تورو، نتوانست نظر شان را به این ساخته جدید جلب کند.