اسرائیل از حزبالله سیلی خورده شما چرا دردتان آمده؟!(خبر ویژه)
روزنامه زنجیرهای اعتماد ادعا کرد دلیل توافق حزبالله با اسرائیل، وجود رسانههای آزاد در لبنان است.
این روزنامه مینویسد: هنگامی که خبر موافقت حزبالله لبنان با موضوعات مورد اختلافات میان اسرائیل و لبنان منتشر شد، برخی تعجب کردند چگونه ممکن است که آنان با سوابق شناخته شده ضد اسرائیلی و ارتباط با ایران به چنین توافقی تن دهند؟ زیرا این توافق گرچه معادل به رسمیت شناختن صریح و مستقیم اسرائیل نیست، ولی میتوان گفت که بهصورت «دوفاکتو» طرف مقابل را به رسمیت شناختهاند و البته همین برای اسرائیل کافی است. به عبارت دیگر اگر نه رسما ولی بهطور عملی یکدیگر را به رسمیت شناختهاند. این وضع را چگونه میتوان تحلیل کرد؟ بهویژه آنکه حزبالله لبنان روابط بسیار نزدیکی با ایران دارد و با اطمینان میتوان گفت که بدون تایید ضمنی یا صریح ایران چنین نمیکند. به نظر بنده پاسخ اصلی را باید در رسانه آزاد جستوجو کرد.
رسانه آزاد است که هر قدرت یا هر فرد یا نهادی را پاسخگو و شفاف کرده و در نهایت انعطافپذیر میکند و اگر رسانه آزاد باشد، ممکن نیست که رهبران سیاسی و احزاب لبنانی مطابق میل اقلیت محدودی عمل کنند و واقعیتها را نادیده بگیرند. این رسانه آزاد است که آنان را به چالش میکشد.
اعتماد میافزاید: بند ناف لبنان را با بحران تمامنشدنی بریدهاند، پس چرا به رغم تنوع مذهبی و سیاسی شدید، همچنان نوعی از وحدت را در این کشور شاهدیم؟ قطعا این مسئله تکعاملی نیست، بهویژه وضعیت جغرافیایی آن مهم است، ولی این برای وحدت کافی نیست. ویژگی مهم و منحصربهفرد لبنان آزادی مطبوعات و رسانه آن است و این ویژگی نیز همزاد با همان بحران همیشه بوده و هست و اکنون نیز کماکان میتوان گفت که آزادترین نظام رسانهای را در کل منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا دارد.
این ویژگی رسانهای دو اثر مهم دارد؛ اول، فراهم کردن گفتوگو در عرصه عمومی میان همه نیروهای سیاسی موجود است. آنان در حالی که یکدیگر را میکشتند، همزمان و در عمل با یکدیگر گفتوگو میکردند. سنت گفتوگوی حضوری و رسانهای در آنجا قوی است. این سنت به تنهایی موجب کاهش کدورتها میشود.
این سنت اثر مهم دیگری هم دارد. در جامعهای که آزادی رسانه هست، چیز چندانی برای تاریخ باقی نمیماند که هر روز کسی بخواهد آن را نبش قبر کند و گروههای اجتماعی را به جان هم بیندازد. تقریبا همه آنچه در این تاریخ پرتلاطم میگذرد شفاف است، حتی اگر در طول زمان هم برخی اطلاعات جدید به دست آید، آنچنان نیست که تصویر قبلی را مخدوش کند.
بنابراین در نظامی که رسانه آزاد دارد، تاریخ، صندوق مهر و موم شدهای نیست که هر از گاهی کسی بخواهد آن را باز کند و سندی و خبری از آن درز دهد. تاریخ به گذشته مربوط است و نظام رسانهای آزاد، مردم را مشغول سیاستورزی برای حال و آینده میکند.
با این ملاحظات به گمانم روشن است که چرا حزبالله و سیدحسن نصرالله مجبورند یا به تعبیری مسیری را برای سیاست انتخاب میکنند که خیر و صلاح مردم و طرفداران آنان را تامین میکند. آنان هر روز و هر ساعت در رسانهها و در مجلس لبنان و در دولت لبنان در حال تعامل و تفاهم و گفتوگو با احزاب و گروههای دیگر و حتی با خودشان هستند. هر لحظه زیر ذرهبین خبرنگاران و رسانهها و نهادهای مدنی هستند. از اینرو اختلافات عمیق خود را در ذیل چارچوبی وحدتبخش حل میکنند».
نویسنده متن (عباس عبدی متهم پرونده فروش اطلاعات به بیگانگان) از چند جهت تجاهل و مغالطه کرده است. نخست اینکه هیچگونه توافقی میان حزبالله و رژیم صهیونیستی منعقد نشده است. توافق میان دولت لبنان با سازمان ملل، بر سر تعیین بخشی از مرز دریایی با کشور فلسطین اشغالی صورت گرفته است. در طرف مقابل هم رژیم صهیونیستی بهصورت غیرمستقیم بهعنوان اشغالگر سرزمین فلسطین با سازمان ملل مستقیم طرف بوده است. هیچگونه جلسه مشترک یا مستقیمی میان دو طرف به دلیل تاکید دولت لبنان بر غیرقانونی بودن دشمن صهیونیستی برگزار نشده است. نمایندگان رسمی دولت لبنان حتی حاضر به حضور در یک مکان مشترک و گفتوگوی غیررسمی و غیرمستقیم با دشمن اشغالگر سرزمین فلسطین نشده و جلسه امضای توافق نیز اینگونه برگزار شد که پس از امضای قرارداد توافق با سازمان ملل و خروج نمایندگان دشمن صهیونیست از جلسه و خروج «آنها به وسیله کشتی از آبهای بینالمللی و ورودشان به ساحل فلسطین، نمایندگان لبنان وارد محل استقرار نماینده سازمان ملل شده و قرارداد را به امضا رساندند. اسرائیل برای اولین بار در طول تاریخ اشغالگریاش این چنین تحقیر شد.
ثانیا رسانهها در هر کشور مهم هستند اما رسانهها نبودند که جنوب لبنان را از اشغال رژیم صهیونیستی در آوردند و صهیونیستها را برای اولین بار در طول تاریخ اشغالگریاش وادار به عقبنشینی خفتبار کردند و ضربه دوم را در جنگ سی و سه روزه سال 2006 زدند، بلکه مقاومت حزبالله بود که صهیونیستها را تحقیر کرد و این در حالی است که غربگراهای وطنفروش لبنانی- همانند وطنفروشان غربگرای ایرانی- در طول چهار دهه مقاومت و جانفشانی پرزحمت حزبالله، مشغول خیانت و لاسزدن با صهیونیستها بودند و اگر نسخه آنها پیش میرفت، لبنان اکنون همانند فلسطین زیر پوتین اشغالگران صهیونیست بود.
دولت لبنان وقتی توانست صهیونیستها را از میدان گازی عقب براند، حزبالله قدرتنمایی نظامی و تهدید جدی به نظامی حزب کرد. به همین دلیل هم نتانیاهو گفت توافق با لبنان، توافق تسلیم محض در برابر حزبالله است.