چرایی گسترش «ادبیات هنجارشکنانه» در دانشگاهها
برای همه کسانی که در سالهای گذشته عرصه سیاسی ایران را رصد کردهاند، اتفاقات این روزها از یک جهت عجیب است و آن هم «خشونت کلامی» و «فحشهای رکیک» کسانی است که به اسم دانشجو، در برخی دانشگاههای مختلف دست به آشوب زدهاند.
برای فهم این مسئله حتما دلایل مختلفی وجود دارد که باید به همه آنها توجه کرد، از جمله گسترش موسیقیهای زیرزمینی و فضای بیبند و بار شبکههای اجتماعی در سالهای اخیر؛ اما به نظر میرسد برای تحلیل درستتر این امر در دانشگاهها باید دلیل مهم دیگری را هم جستوجو کرد.
یکی از این دلایل «گسترش بیضابطه دانشگاههای مختلف» در چند دهه اخیر بوده. در سالهای اول انقلاب به علت کم بودن دانشگاهها ورود به دانشگاه بسیار سختتر از امروز بود و به همین خاطر عمده کسانی که وارد دانشگاهها میشدند باید مسیر سختی را میگذراندند اما به تدریج با تاسیس انواع دانشگاهها، این روند برعکس شد و ورود به دانشگاه به جایی رسید که اگر امروز در سال 1401 شما برای بسیاری از رشتهها فقط در کنکور فقط شرکت کنید و برگه امتحان خود را «سفید» تحویل دهید، در یکی از دانشگاههای کشور پذیرفته میشوید!
پس با این روند بسیاری از کسانی که وارد دانشگاهها میشوند نه تنها نخبگی خاصی ندارند بلکه بدون هیچ رقابت خاصی و صرفا به خاطر زیاد بودن صندلیهای مراکز آموزش عالی توانستهاند وارد دانشگاه شوند. در چنین شرایطی، شنیدن حرفهای اراذل در برخی دانشگاهها نیز مسئله عجیبی نیست زیرا اساساً مسیر «ورود نخبگان» به دانشگاه به مسیر ورود «هرکس» به دانشگاه تبدیل شده است.
البته ممکن است برخی بگویند پس چرا در برخی از دانشگاههای اصلی و درجه یک کشور مثل شریف و خواجه نصیر و بهشتی نیز همان فضای لمپنیسم دیده میشود؟ مگر غیر از این است که کسانی که وارد این دانشگاهها میشوند در کنکور جزو رتبههای برتر بودهاند و دلیل قبولی شان در دانشگاه صرفا به خاطر زیاد بودن صندلی دانشگاهها نبوده است؟
پاسخ روشن است؛ در چند دهه گذشته «صنعت کنکور» باعث گسترش و ترویج انواع و اقسام کلاسهای خصوصی با هزینههای بسیار گزاف و لاکچری شده که عمده مشتریان آن نیز «طبقات مرفه» هستند. کسانی که صرفاً به خاطر داشتن پول زیاد، میتوانند از این امکانات استفاده کنند و به پشتوانه همین کلاسها و موسسات مختلف، به نوعی دوپینگ کرده و در کنکور نیز از بسیاری دیگر از اقشار جامعه جلو بزنند.
لذا طبیعی است که در میان این قشر نیز بخش قابل توجهی از دانشجویان نه صرفاً به خاطر فرهیختگی و نخبگیشان بلکه به پشتوانه پول و سرمایه پدران شان وارد دانشگاهها میشوند و به همین خاطر باز هم بسیاری از آنها قبل از نخبگی یا استعداد خود، به خاطر رانت موسسات آموزشی و کلاسهای خصوصی در کنکور از دیگران سبقت میگیرند و به همین خاطر وقتی وارد دانشگاه میشوند در بزنگاهها، نشان میدهند که فاقد حداقل آداب اجتماعی و شعور زیستن در یک محیط نخبگانی هستند.
به نقل از رجانیوز؛ در واقع وقتی از چند دهه قبل تعداد دانشگاهها به صورت افراط گونه افزایش یافت تا جایی که «هرکسی» بدون حداقل رقابت بتواند وارد دانشگاه شود و از طرف دیگر صنعت مافیایی کنکور به گسترش موسسات خصوصی با هزینههای بسیار گزاف دامن زد تا جایی که مشتری آنها تنها بخش مرفه جامعه باشند، «توازن در ورودی دانشگاهها» به هم ریخت، اتفاقی که در شرایط فعلی خود را به خوبی نشان میدهد که برخی از ورودیهای دانشگاهها همانند برخی الواط و اوباش در خیابان هر آنچه میخواهند میگویند و هر آنچه میخواهند انجام میدهند.