حتی قاره سبز هم بدون «منابع انرژی مستقل» در خطر است
آغاز شمارش معکوس اروپا برای خواب زمستانی!
مسعود بهرامیزاده
کمکم شهروندان اروپایی به سختترین زمستان زندگی خود نزدیک میشوند در حالیکه مجبورند به دلیل طمع دولتمردان خود با طناب پوسیده آمریکا به ته چاه رفته و یک خواب زمستانی عمیق و سرد را با قطع شدن جریان اصلی انرژی و گاز خود از سوی روسها تجربه کنند.
زمانی که روسیه جنگ علیه اوکراین را آن هم برای پیشدستی به تعرض محتمل آمریکا و ناتو آغاز کرد،کمتر کسی فکر میکرد که پوتین در حالی که نبض انرژی اروپا را در درست دارد با نگاه به آینده، نقشهای عجیب برای زمستان پیش رو شهروندان و دولتمردان کشورهای اروپایی میکشد که شاید در طول زندگی خود بسیار کمتر با چنین چالشی ناخواسته و به این شدت تاثیرگذار یعنی «کمبود شدید انرژی در کنار افزایش تصاعدی قیمت انرژی آن هم در اوج سرما » مواجه شوند.
مسئلهای که هنوز به فصل سرد نرسید، قبضهای نجومی برق و گاز را روی دست شهروندان اروپایی گذاشته و هشدارهای پیدرپی دولتها برای صرفهجویی در برق و گاز تاثیرات روانی بر بسیاری از مردم گذاشته تا جایی که به تدریج در بسیاری از کشورهای اروپایی مردم را به خیابان کشانده است برای اعتراض به دولتمردان طمعکار غرب که بارها نشان دادهاند منفعت و رفاه مردمشان در اولویت آخر تصمیمگیریهایشان است.
این بار اما بنابر هشدارهای کارشناسان مردم در «اتحادیه اروپای واحد!» به دلیل طمع و هوس بازیهای دولتمردان خود در همراهی با سیاستهای جنگطلبانه آمریکا، دچار مصیبتی شدهاند که شاید در خواب هم نمیدیدند! آن هم کابوس گرم کردن خود و زن و فرزندانشان با هیزم و برگشتن به قرون وسطی در ثروتمندترین قاره جهان.
اما در این میان که مردم بسیاری از کشورهای اروپایی از هم اکنون به دنبال جمعآوری هیزم و لباس گرم برای زمستانی سخت هستند برخی کشورهای دیگر دغدغه کمتری دارند آن هم به دلیل وابستگی کمتر به انرژیهای فسیلی وارداتی!
فرانسه با تامین برق 70 درصدی از «انرژی هستهای»
کمتر سختی خواهد کشید!
اما نکته حائز اهمیت در این میان آن است که در بحبوحه عجز و لابه اکثر کشورهای اروپایی مثل انگلیس، گرجستان و... برای گدایی انرژی از کشورهای همسایه برای زمستان سخت، فرانسه که 70 درصد برق خود را از نیروگاههای هستهای خودش تامین میکند شاید دغدغه کمتری نسبت به همسایگانش دارد نسبت به رسیدن فصل سخت سرما.
فرانسه که خود در مذاکرات هستهای ایران نماد پلیس بد بود و با روشهای مختلف در کنار سایر دولتهای غربی و آمریکا سعی در تضییع حقوق هستهای ایران داشت، اکنون و با بحران کنونی بیش از بیش به اهمیت انرژی هستهای در کنار سوختهای فسیلی رسیده است به طوری که بنابر اعتراف یکی از مسئولان بلندپایه فرانسوی آنها اکنون پشیمان هستند که چرا در سال گذشته یکی از نیروگاههای هستهای فرانسه از مدار تولید انرژی خارج شده است.
در همین ارتباط، رئیسنهاد CRE در فرانسه که مدیریت حوزه انرژی این کشور را در اختیار دارد، گفت: بعید است تصمیمی که در سال 2020 برای تعطیلی یک نیروگاه هستهای به نام «فِسِنهیم» گرفته و اجرا شد در بحران کنونی اتخاذ میشد.
به گزارش فارس، امانوئل وارگون افزود: ما فکر میکردیم که میتوانیم به صورت تدریجی برق نیروگاههای هستهای را با منابع انرژی تجدیدپذیر جایگزین کنیم، اما حالا فهمیدهایم که به انرژی بیشتری نیاز داریم و به هر دوی این منابع احتیاج است.
فرانسه بیش از هر کشور دیگری در اروپا به انرژی هستهای نیاز دارد و 70 درصد برق مورد نیاز خود را از این طریق تامین میکند. البته نیمی از 56 رآکتور هستهای این کشور هم اکنون برای انجام تعمیرات تعطیل هستند.
با شرایط پیش آمده برای فرانسویها و موضعگیریهای آنها برای انرژی هستهای ایران به قول معروف باید گفت:«رطب خورده، منع رطب کی کند».
لزوم اقتدار و استقلال در انرژی برای اقتدار در کشور
مطمئنا پوتین در هنگامی که قصد داشت ماشه آغاز جنگ را بچکاند دو عامل مهم را در خیال خود میگذراند و آن اطمینان داشتن از عدم ایجاد بحران داخلی در زمینه غذا و انرژی در اثر محدودیتها و تحریمهای قابل پیشبینی بعد از شروع جنگ بود چرا که روسیه پیش از این نیز به تنهایی خود منبعی عظیم برای گندم و غذا و مهمتر ازآن انرژی برای سایر کشورها بود و اعمال تحریم از سوی کشورهای دیگر برای روسیه در واقع دیواری بود که سایر کشورها به دور منابع اصلی خود به خصوص انرژی میکشیدند.
اما نکتهای که باید در میان جنگ روسیه و اوکراین برای ما باید بیشتر حائز اهمیت باشد و به نوعی روسیه و پوتین در حال تدریس آن به سایر کشورها هستند بسیار مهمتر از خود جنگ است و آن این است که اقتدار کشورها درکنار سایر عواملی همچون قدرت نظامی و اقتصادی و... در آیندهای نزدیک کاملا وابسته به «اقتدار در انرژی مستقل و گسترده در کشور»است.
لزوم رسیدن سریعتر به انرژی هستهای در بیان رهبر انقلاب
رهبر انقلاب نیز پیش از این بارها و بارها بر اهمیت گسترش انرژی هستهای و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی تاکید کردند.
به طور مثال ایشان در آبان 1394 بیانات در دیدار رؤسای دانشگاهها و پژوهشگاهها فرمودند:من گفتم که اگر این نفتی که ما داریم، ما نداشتیم [بلکه] آنها داشتند و به نفت احتیاج داشتیم، نفت را به ما بطریبطری میفروختند؛ ما حالا بشکهبشکه و تُن تُن میفروشیم، تُنی اینقدر تُنی اینقدر؛ اینها اگر ما احتیاج به این نفت داشتیم، همین نفت سیاه را به ما بطریبطری میفروختند؛ اینجوری است. آن روزی که ما به انرژی هستهای نیاز پیدا کنیم بهخاطر نبودن نفت یا یک [بُروز] مشکلی در نفت؛ فرض کنید مثلاً قیمت نفت آنقدر ارزان بشود -که الان میبینید دیگر؛ چطور راحت ارزان شد- که به تولیدش و به زحمت هزینه تولیدش نیرزد، خب آنجا انسان چه کار میکند؟ از نفت چشم میپوشد. خب در یک چنین مواقعی ما احتیاج داریم به انرژی هستهای. از کجا بیاوریم؟ چه کسی به ما بدهد؟ این ممکن است ده سال دیگر، پنج سال دیگر، پانزده سال دیگر پیش بیاید؛ این را باید از حالا به فکر بود.
انرژی هستهای شرط لازم برای اقتدار کشور
در آینده نزدیک
مطمئنا این درس عبرت و هشدار و به نوعی فرمول موفقیت است برای کشورهایی همچون ایران که با توجه به هجم دشمنیهای داخلی و خارجی که اقتدار آن را در منطقه و جهان مورد پسند خود نمیدانند،تا با تلاش مضاعف برای رسیدن سریعتر به تکمیل زنجیره انرژیای با منبعی ناتمام مانند« انرژی هستهای» در کشور،درکنارکاهش وابستگی به سوخت فسیلی و مخازن نفت و گاز، و کسب اقتدار در زمینه انرژی در کنار اقتدار نظامی،سیاسی و علمی قدم بردارد.
شرایط کنونی کشورهای اروپایی و وابستگی آنها به انرژی کشوری غیر همسو با آنان و افزایش اعتراضات مردمی در اروپا نسبت به شرایط انرژی و... تنها بخشی کوچک از آن شرایطی است که در صورت نرسیدن ایران مقتدر به انرژی هستهای در کنار کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی میتوان برای آینده کشور ترسیم کرد و خود ناگفته پیداست که همه اصرار و ممانعت تمام دنیا، این حجم از بازرسیها و کارشکنیها برای رسیدن ایران قدرتمند به انرژی هستهای چاهی است عمیق که دشمنان با هوشیاری کامل آن را برای ما حفر کردهاند.