کاسبان تحریم مشغول کارند
پروژه فتنه در سال 88 خیلی زود نشان داد که فتنهگران از سر دلسوزی به جان امنیت مردم نیفتادهاند بلکه مردم را پُلی برای رسیدن به قدرت قرار داده و در این مسیر حاضرند هر ضربهای به جان و مال و ناموس مردم وارد آورند تا به اهداف شوم خود برسند. این جریان که تقاطع تعدادی از خرده جریانهای اپوزیسیون علیه جمهوری اسلامی است در سالهای 96 و 98 هم نشان داد برای رسیدن به اهدافشان به طرز وحشیانهای مردم را هم قربانی خواستههایشان میکنند، تا جایی که وقیحانه و مستقیم دشمنان مردم را به تحریم بیشتر تشویق کردند.
دشمنان مردم ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی در سال 1357 بارها در صدد سرنگونی جمهوری اسلامی که با رای قاطع بیش از 98 درصد مردم تثبیت شد برآمدهاند اما هر بار به نحوی شکست خوردهاند.
بعد از فتنه سال 88 نیز وقتی در صحنه انتخابات نتوانستند به اهداف از پیش تعیین شده خود برسند رو به تشدید تحریمهای ظالمانه علیه مردم آوردند. امّا چه کسانی گرای تشدید تحریمها را به غربیها دادند و حتی برای آنها زمینهسازی کردند؟
سیگنال جدید به تحریمکنندگان
تجربههای قبلی در سالهای 78 و ۸۸ و 96 و ۹۸ نشان داد که در یک برنامه کلی، عوامل اغتشاش داخلی، زمینه را برای تحریمهای همهجانبه خارجی فراهم میکنند و در واقع ابزار تحریم را به دست کشورهای غربی میدهند. هرچند کمتر نهاد و مجموعهای باقی مانده که تاکنون تحریم نشده باشد، با اینوجود جریان تحریمکننده غربی دستبهکار شده و تحریمهای اقتصادی بیشتری علیه مردم ایران وضع کرده است.
در تحریمهای قبلی، حتی امکان دسترسی مردم به بسیاری از امکانات پزشکی و داروها نیز مسدود شد و در حقیقت غربیها از مردم ایران انتقام گرفتند، به همین علت غربیها با همکاری اغتشاشگران داخلی و تحریمکنندگان خارجی، به دنبال تشدید فشار به مردم ایران هستند تا به اشکال مختلف در سطح جامعه بروز یابد و موجب نارضایتی گردد؛ هرچند مردم نشان دادهاند راههایی برای مقابله با این تحریمها خواهند یافت؛ اما این چیزی از عداوت تحریمکنندگان خارجی و همکاران داخلی آنان نمیکاهد.
چه کسی ضررهای مردم را میپردازد؟
دشمنان ملت ایران طی سالهای اخیر با سوءاستفاده از مشکلات مردم، به حاشیه راندن مطالبات مسالمتآمیز اقشار مختلف و ایجاد اغتشاش، زمینهسازی لازم برای تحریمها و فشارهای بینالمللی هرچه بیشتر علیه ملت ایران را فراهم کردهاند. اما چه کسی باید ضررهایی که در بستر اغتشاشات به مردم وارد میشود را جبران نماید؟
بسیاری از مردم معتقدند؛ باید حداقل بخشی از خسارتهای وارد شده از جیب خود اغتشاشگران و افرادی که با سوءاستفاده از جایگاه خود به تحریک مردم پرداخته و زمینه آشوب اغتشاشگران را فراهم کردهاند تأمین شود که این خواسته نیاز به ورود جدی قوه قضائیه و پیگیری جدی و عادلانه پروندههای آنان دارد.
رجانیوز با بررسی فتنههای گذشته و ارتباط آنها با تشدید تحریمها علیه مردم در این باره مینویسد؛ در سال ۷۶ با روی کارآمدن سید محمد خاتمی که به دنبال روابط مطلوب با دول غربی بود و چکیده این توصیف را میتوان در نظریه گفتوگوی تمدنهای او مشاهده کرد، دولت آمریکا و در راس آن بیل کلینتون، ابتدا در پاسخ به رویکارآمدن خاتمی، تحریمها علیه ایران را بهطور نسبی کاهش داد.
این تصمیم اما دوامی نداشته و صرفاً با هدف سنجش و ارزیابی طرف ایرانی انجام پذیرفت. چراکه پس از مدتی کوتاه در ۱۸ تیر۱۳۷۸ غائله کوی دانشگاه اتفاق افتاد که به گواه گزارشها و اسناد منتشرشده، یک سر هدایت آن به سرویسهای اطلاعاتی اسرائیلی و آمریکایی متصل بوده و توسط آنها راهبری میشد.
یک اغتشاش و چندتحریم
پس از این غائله بود که در سال ۱۳۸۱ ابتدا سازمان ΙΕΕΕ تحریمهای علمی خود را علیه ایران وضع نموده و به نوعی سنگبنای راهکار نخنمای فعلی دشمنان علیه ایران، یعنی یک اغتشاش و چندتحریم، نهاده شد. هرچند که پس از مدت کوتاهی این سیاست تحریمی علیه ایران شکست خورده و رئیس این موسسه علمی آمريكایی برای شركت در سمپوزيوم بينالمللی مخابرات به ايران آمد، اما خود این اتفاق و تناسب زمانی آن با حوادث ۱۸ تیر ۷۸ موید تاکتیک همیشگی دشمنان علیه ایران است.
همچنین بلافاصله لایحه تحریمی منقضی شده ناظر به ایران در دولت کلینتون، طی بررسی در کنگره، تمدید شده و با منطق اعطای امتیاز مجانی به ایران با توجه به اتفاقاتی که در داخل کشور رخ داده بود، آن را توجیه کردند.
فتنهای که کشور را در گرداب تحریمها فرو برد
پس از گذشت این اتفاقات اما طرف غربی دسترویدست نگذاشته و با استفاده از تمام حربههایی که در آستین داشت، نهایت تلاش خود را برای ضربه زدن به این نظام مقدس و مردم زیر پرچم آن روا داشت و از هیچ ظلمی علیه آنان مضایقه نکرد.
ماجرا به سال ۸۸ و فتنه سبز رسید. مقطعی که برخی از سران اصلاحات و چپهای دهه 60 دروغ بزرگ تقلب در انتخابات را بهانه کرده و با همین داعیه واهی کشور را به مدت 8 ماه به آشوب کشاندند و انواع و اقسام اهانتها و جسارتها و خرابکاریها را در کشور به راهانداختند. آنچه که در این برهه اهمیت داشت فشارهای بینالمللی ناشی از فتنه 88 و جفاهایی است که علیه این مردم روا داشته شد.
در تیرماه سال ۸۹ آمریکا برای اولینبار تحریمهای ثانویه بانکی علیه سیستم مالی ایران را وضع کرد و تمام بانکهای دنیا را ملزم به رعایت آن نمود. همچنین در مهرماه سال ۸۹ دستور اجرایی ۱۳۵۵۳ را با عنوان نقض حقوق بشر و مشخصاً به علت فتنه سال ۸۸ صادر کرد و تعدادی از ایرانیان را در لیست تحریم گذاشت. در گامهای بعدی بانک مرکزی ایران و خرید نفت خام از ایران مورد هدف قرار گرفت.
به دنبال این حوادث بود كه قطعنامه ۱۹۲۹ با اجماع جهانی صادر شد و به همه كشورها مشروعیت لازم برای اعمال تحریمهای یكجانبه و چندجانبه علیه جمهوری اسلامی ایران را داد. در واقع آمریکا که سالها از طرق مختلف هزینه صرف کرده بود تا با فشار آوردن و ایجاد اجماع جهانی علیه ایران، کشور را به زانو درآورده و ملت را تسلیم کند، با سوءاستفاده از فتنه ۸۸ فرصت یافت تا به اقدامات یکجانبه خود مشروعیت و مقبولیت بخشد و تحریم چندجانبه خود با كشورهای اروپایی و همپیمانانش را به تحریمهای جهانی تبدیل نماید.
محمدحسین مهدوی، تحلیلگر مسائل اجتماعی در گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان اظهار میدارد: «اتفاقاتی که در روزهای اخیر شاهد آن بودیم اصلاً هیچ شباهتی به یک جنبش اجتماعی ندارد. چرا که هیچ جنبش اجتماعی که از رهبری و اهداف تعیین و اعلام شده برخوردار است به این سرعت رادیکال نمیشود و به سمت خشونت پیش نمیرود.»
او ادامه میدهد: «جنبشهای اجتماعی عموماً در آغاز کار خود از یک هویت مستقل برخوردار هستند. ممکن است با پیشروی یک جنبش اجتماعی به دلایل مختلف به جریانهایی وابستگی پیدا کند اما شروعش حتماً بدون وابستگی خارجی است.»
مهدوی توضیح میدهد: «آنچه که در اعتراضات اخیر ملاحظه میشود این است که آشوبهای سازماندهی شده از همان روز اول با حمایت رسانههای خارجی صورت گرفته و دارای یک هویت مستقل، رهبری مشخص و مطالبهای معین نیست.»
ناامید از براندازی
آشوبگران فتنه اخیر با مطالبهای مبهم و سطحی با دستاویز قراردادن فوت طبیعی یک انسان سعی دارند کشور را در گرداب آشوب ببرند. اعتراضاتی ساختگی که حتی عمق پیام و مطالبه گردانندگان آن نیز نامفهوم بوده و از همان روزهای اول میشد با شعارهای رادیکال و جهتگیری احساسی تجمعکنندگان آن، به هدف باطنیشان پی برد.
مهدوی در بخش دیگری از گفتوگو با گزارشگر روزنامه کیهان میگوید: «غربیها تاکنون بارها اعلام کردهاند که امیدی به براندازی جمهوری اسلامی ندارند و به تعبیر خودشان جمهوری اسلامی دیگر مهارشدنی نیست. لذا با تحریک گسلهای اجتماعی کشورمان سعی دارند با ایجاد آشوب به بهانههای مختلف در صحنه سیاسی امتیازاتی بگیرند.»
او میافزاید: «مطمئناً تلاش مذبوحانه دشمن در مقابله با جمهوری اسلامی با این نوع رفتارهای پروپاگاندایی نتیجه نخواهد داد و تنها زحمتی در مسیر پیشرفت کشورمان ایجاد خواهد کرد. اما از طرفی نمیتوان از خیانت برخی عناصر داخلی که با امکانات همین کشور و حمایت همین مردم به جایی رسیدهاند به سادگی گذشت. چراکه نتیجه اقدامات اغتشاشگران که با تشویق برخی چهرههای داخلی صورت گرفته، ایجاد فشارهای بینالمللی علیه کشورمان بوده تا جمهوری اسلامی از مواضع خود کوتاه بیاید و غربیها بتوانند از این طریق امتیازات بیشتری را در صحنههای مختلف اخذ کنند.»
اخیرا مجله اشپیگل آلمان گزارش داده است که؛ 6 کشور عضور اتحادیه اروپا شامل آلمان، فرانسه، دانمارک، اسپانیا، ایتالیا و جمهوری چک پیشنهاد تحریمهای تازهای را علیه جمهوری اسلامی ارائه کردهاند.
به گفته این مجله پیشنهاد مذکور به علت اعتراضات اخیر در ایران ارائه شده است. براساس این گزارش تحریمهای پیشنهادی مشمول ۱۶ فرد، سازمان و نهاد در ایران خواهد شد.
به گفته کارشناسان این راهبرد به دنبال شکستهای متمادی غرب و همدستانش در جدال رودررو و میدانی با ایران بوده که بالاجبار، بازی ناجوانمردانه آشوب در داخل به منظور تسریع در اعمال فشار بینالمللی را راهانداختهاند. اما آنچه واضح است این که، همه اینها با شکست مواجه شده و این حربهها به سنگ خورده است. ملت ایران نیز زیر بیرق این پرچم و با هدایت رهبری معظم انقلاب، پوزه همه دشمنان داخلی و خارجی را به خاک مالیده و استوارتر از گذشته به مسیر خود ادامه میدهد.
«این [کارها] نشاندهنده باطن دشمنان ما است. آن دشمنی که در اظهارات دیپلماسی میگوید ما قصد تهاجم به ایران را نداریم، ما قصد تغییر نظام جمهوری اسلامی را نداریم، ما با شما دشمنی نداریم و با ملّت ایران موافقیم، باطنش این [چیزی] است که مشاهده میکنید؛ باطنش توطئه است، باطنش ایجاد اغتشاش است، باطنش نابود کردن امنیّت کشور است، باطنش تحریک هیجان کسانی است که با یک هیجانی ممکن است تحریک بشوند و بیایند وسط خیابان؛ باطنش این است.
آنها فقط با جمهوری اسلامی مخالف نیستند، با ایران مخالفند؛ آمریکا با ایران قوی مخالف است، با ایران مستقل مخالف است. همه بحث آنها، همه دعوای آنها سر جمهوری اسلامی نیست؛ البتّه با جمهوری اسلامی بهشدّت و عمیقاً دشمنند، در این شکّی نیست، امّا بدون جمهوری اسلامی هم با ایرانی که قوی باشد مخالفند، با ایرانی که مستقل باشد مخالفند.
آنها ایران دوران پهلوی را دوست دارند: گاو شیرده و مطیع اوامر آنها که شاه مملکت برای یک تصمیم، ناچار بشود سفیر انگلیس یا سفیر آمریکا را بخواهد و از او کسب تکلیف بکند! این ننگ را ملّت ایران چگونه میتواند تحمّل بکند؟ آنها این را میخواهند؛ با ایران مخالفند.» (رهبر معظم انقلاب – 11 مهر 1401)