نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
هجمه به حسن یزدانی به خاطر عدم همراهی با اوباش داعشی
سرویس سیاسی-
روزنامه اصلاحطلب شرق در مطلبی به غایت سخیف و بهمنظور ترور شخصیت قهرمان کشتی ایران نوشت: «اگرچه هنوز چنین قراردادی نهایی نشده [!!] (تا زمان نگارش این مطلب) ولی اگر چنین شود و همهچیز امروز و فردا نهایی شود، آنوقت حسن یزدانی بهترین قرارداد مالی را منعقد کرده است.»
چنانکه خواندید خود این گزارش نوشته است که قرارداد ادعایی آنها بسته نشده و این یعنی این روزنامه عملاً روی چیزی که رخ نداده مانور داده تا حسن یزدانی را مورد هجوم قرار دهد. در ادامه این گزارش آمده: «واقعیت امر این است که حسن یزدانی نیازی به گرفتن 12 دقیقه کشتی برای دریافت 800 میلیون تومان ندارد. او در ایران بیهمتاست و بعید است اجازه دهد کشتیهایش حتی از سه دقیقه هم تجاوز کند. با نگاهی به کشتیهایی که حسن یزدانی در بازیهای جهانی بلگراد گرفت و به فینال رسید، مشخص است که او بهطور میانگین به دو دقیقه زمان برای برتری مقابل حریف نیاز دارد.»
این متن افزوده: «آنجا مسابقات جهانی بود و سطح کشتیگیران، حداقل یکی، دوتای آنها از سطح دیگر کشتیگیرانی که قرار است در ایران روبهروی حسن یزدانی قرار بگیرند، بالاتر است. تصور اینکه کشتیگیری در ایران بتواند بیش از دو دقیقه مقابل حسن یزدانی دوام بیاورد، دشوار است. پس حسن یزدانی در بدترین حالت ممکن برای رسیدن به برتری در دو مسابقهای که قرار است برای باشگاه موردنظرش به میدان برود، به چهار دقیقه زمان نیاز دارد؛ چهار دقیقه 800 میلیون تومان یعنی هر دقیقه 200 میلیون تومان! بهراستی آیا در مقام مقایسه، هنوز هم قرارداد بازیکنان فوتبال که باید در طول فصل بدون درنظرگرفتن بازیهای حذفی و آسیایی تقریباً 30 مسابقه 90 دقیقهای به میدان بروند، زیاد است؟»
حسن یزدانی قهرمان پرآوازه کشتی ایران با جریانی که به دنبال اغتشاش و آشوب بود همراهی نکرد و گزارش شرق علیه او در حقیقت عملیات ترور شخصیت حسن یزدانی برای عدم همراهی است. اگر سلبریتی دسته چندمی با جریان دروغ همراهی کند از او بت میسازند اما اگر قهرمانی نخواهد با جریان دروغ همراه شود تحت هجوم رسانهای قرار خواهد گرفت.
بحران امروز نتیجه بیکفایتی و ناکارآمدی مدیریت 8 ساله شماست
روزنامه اعتماد روز گذشته در مطلبی به قلم سخنگوی دولت نوشت: «شرایط روانی کنونی جامعه ناشی از وقایع و رخدادهای اخیر، سبب آسیبپذیری فزونتر شده بهگونهای که با هر اتفاق، حرکت و خبری، موجی جدید ایجاد میشود. اگر در گذشته، نیاز به بررسیهای عمیق برای نگرشسنجی از جامعه وجود داشت؛ این روزها با یک نگاه سطحی نیز، «آسیبپذیریها» کاملاً مشهود است. به چهار دلیل (تورم طولانی و فقر، ناامیدی از اقتصاد بهتر؛ همراه با تحریمهای ظالمانه؛ دگرگونیهای وسیع ارزشها و انسداد سیاسی و اجتماعی زنان؛ بهعلاوه سیاستهای نادرست در عرصههای سیاسی و فرهنگی جامعه) ذهنیتهای جامعه امروز آنچنان در معرض آسیب قرار گرفته که با هر مسئلهای، کنش اعتراضی شکل میگیرد..»
گفتنی است نگارنده این سطور سخنگوی دولتی بوده که نتیجه 8 سال تسلط آن بر قدرت و همه امور اجرایی کشور چیزی جز مشکلات اقتصادی و تورمهای کمرشکن و افزایش نارضایتیها، بروز و ظهور مشکلات و گرههای کوری مانند «حقوقهای نجومی»، «ارز ۴۲۰۰ تومانی»، «اختلاس صندوق ذخیره ارزی فرهنگیان و بانک سرمایه»، «برخورد گازانبری با منتقدان»، «فساد در خودروسازی»، «عدم شفافیت»، «کاهش ارزش پول ملی»، «افزایش شاخص فلاکت»، «بدهیهای هنگفت دولتی»، «افزایش چندصددرصدی حجم نقدینگی»، «واردات بیرویه و رکود در صادرات» و «تعطیلی کارخانهها و کارگاههای تولیدی» و... نبوده است. حالا کسانی که باید پاسخگوی عملکرد فاجعهبار خود و عامل اصلی بحرانهای امروز در جامعه باشند، وقیحانه در جایگاه مدعی نشسته و همچنان برای نظام و کشور نسخههای صدمن یک غاز میپیچند.
مهندسی ترس و تکرار حرف دشمن از سوی مدعیان اصلاحات
روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان «خطر جنگ هستهای» نوشت: «انگار با یک نوع دوگانگی در برنامهریزی در سیاست خارجی روبهرو هستیم. در جنگ اوکراین این مسئله مشهود است و به نظر میرسد نظامیان دارند کار خودشان را انجام میدهند و سیاسیون هم دارند حرفهای خودشان را میزنند. درحالیکه در تمام کشورها حداقل سیاسیون و نظامیها یک تصمیم میگیرند که اگر قرار است کار نظامی هم بشود، سیاسیون چگونه آن کار نظامی را توجیه بکند. ما ازیکطرف میگوییم در جنگ اوکراین بیطرف هستیم و آماده میانجیگری هستیم و از طرفی بنا به برخی اخبار روسها از پهپادهای ایرانی در این جنگ استفاده میکنند. در حقیقت اهداف نظامیها با اهداف سیاسیون لزوماً یکی نیست. این در حالی است که حاکمیت یکدست شده اما اهداف سیاسیون با نظامیها لزوماً یکی نیست. طبق قانون اساسی ما شورای عالی امنیت ملی باید چنین کاری بکند.»
مدعیان اصلاحات در حالی سعی در القای وجود اختلاف در حوزه دیپلماسی کشور و همچنین باورسازی گزاره «ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه برای جنگ علیه اوکراین» را دارند که بارها این مسئله از سوی مقامات وزارت خارجه کشورمان تکذیب شده است. ضدانقلاب و کشورهای آمریکایی برای لفاظی و هجمه علیه ایران درصدد آن است که از سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال تحولات روسیه (تأکید بر بیطرفی و آمادگی برای میانجیگری و حلوفصل اختلافات) اعتبارزدایی کنند. امیر عبداللهیان جمعه بار دیگر اعلام کرد که «هیچگونه تسلیحاتی به روسیه برای استفاده در جنگ ارسال نکرده و نخواهیم کرد»
کجفهمی مدعیان اصلاحات از آشوبهای اخیر
«مخالفان نظام تبدیل به اکثریت شدهاند!»
روزنامه ابتکار هم در مطلبی نوشت: «پیرامون تأثیرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی حوادث اخیر، بعدها بهشرط حیات خواهم نوشت. اما فیالحال و عجالتاً چه باید کرد؟ پیشترها گفته بودم جامعه ایران دارای دو قطب موافقان و منتقدان حکومت است که هر دو در اقلیت هستند و یک اکثریت خاکستری که در مقاطع مختلف تصمیمات مختلف میگیرد. اکنون این اکثریت به منتقدان حکومت پیوستهاند و طرفداران حکومت را در اقلیت قرار داده است. اگر با انکار این واقعیت میتوانستیم ورق را برگردانیم همان را میکردیم اما اگر قرار باشد گذار از وضع موجود راهحلی داشته باشد، از پذیرش این واقعیت میگذرد. پیشتر بارها هشدار داده بودیم با این دستفرمان دوقطبی اقلیتِ انقلابی و اکثریت ضدانقلابی تشکیل میشود. گفته بودیم که اصرار به حکومت بر و برای اقلیت، اپوزیسیونی حداکثری تولید میکند. البته که دشمنان ایران هم منتظر چنین روزی بودند تا از آن ماهی مراد خود را بگیرند اما فرصتطلبی دشمنان نباید صورت مسئله را برای ما عوض کند. این اکثریتِ مخالفِ حکومت محصول نحوه عملکرد خود حکومت است. حال با این وضعیت پرسش مهم این است که حکومت پس از این حوادث چگونه عمل خواهد کرد؟»
اصلاحطلبان رادیکال درصدد آن هستند تا در راستای حمایت از اغتشاشگران، اقلیت اراذل اجارهای و کف خیابانی را به عنوان اکثریت «مردم ایران» معرفی کنند. این در حالی است که اتفاقاً ملت ایران به دلیل پیوند عمیق خود با نظام و حاکمیت، همواره صف خود را از اشرار و اغتشاشات خیابانی جدا کردهاند. نگاهی به اجتماعهای اخیر بیعت در اعتراض به آشوب و اغتشاش نمونه کوچکی از رابطه ناگسستنی ملت و نظام اسلامی است.
رسانههای زنجیرهای و سانسور بیانیه پزشکی قانونی درباره فوت مهسا امینی
روزنامههای زنجیرهای روز گذشته خبر «بیانیه سازمان پزشکی قانونی درباره علت فوت مهسا امینی» را سانسور کردند. بر همین اساس روزنامههای شرق، اعتماد، ابتکار، هممیهن، سازندگی، شهروند، در خبرهای اصلی صفحه اول خود هیچ اشارهای به خبر مربوط نکردند.
گفتنی است در بخشی از این بیانیه آمده است: «با استناد به مدارک پزشکی بیمارستانی، بررسی سی.تی.اسکن مغز و ریه، نتایج معاینه ظاهری جسد و کالبدگشایی، آزمایشات آسیبشناسی، فوت نامبرده ناشی از اصابت ضربه به سر و اعضا و عناصر حیاتی بدن نبوده است.»
طیف رادیکال مدعیان اصلاحات در حالی خبر مزبور را سانسور کردند که تا پیش از ورود به فاز رادیکالی و اغتشاش، مسئله اصلی خود را شفافیت پیرامون علیت درگذشت مهسا امینی مطرح میکردند.