صالح قاسمی، پژوهشگر تحولات جمعیت در گفتوگو با کیهان:
با روند فعلی رشد جمعیت ایران در 30 سال آینده به کشوری فوق سالمند تبدیل خواهد شد
مهدی برازنده
مسئله جمعیت در همه کشورها جزو ارکان قدرت به حساب میآید. داشتن نیروی انسانی کارآمد، پویایی، شادابی و تحرک اجتماعی بیشتر، تولید اقتصادی و نتیجتاً رفاه بیشتر اجتماعی تنها بخش کوچک اما مهمی از مزایای جمعیت جوان در نظامهای مختلف هستند. با این وجود، تغییر سبک زندگی و یکسری سیاستهای جمعیتی و اقتصادی و سیاسی طی سالهای گذشته باعث شده است که کشورمان در معرض خطر پیری جمعیت و هشدارهای جمعیتی از سوی پژوهشگران اجتماعی قرار گیرد؛ وضعیت به گونهای است که کارشناسان حوزه جمعیت متفقالقول معتقدند اگر روند افزایش موالید و رشد جمعیت کشورمان به همین شکل جلو برود، طی 30 سال آینده با یک ابربحران جمعیتی در کشور مواجه خواهیم شد. در واقع به نظر میرسد اگر به لزوم فرزندآوری در سالهای پیش رو توجه نشود و خانوادهها به اقناع نرسند که افزایش جمعیت مایه رفاه بیشتر جامعه در سالهای آینده خواهد شد، باید از اکنون به فکر ساخت خانههای سالمندی گسترده و همچنین تخصیص بیمههای کلان برای این عزیزان باشیم. به همین مناسبت و برای تحلیل و واکاوی بیشتر مسئله جمعیت در کشورمان، با «صالح قاسمی»، پژوهشگر تحولات جمعیت ایران و جهان به گفتوگو نشستیم و نظرات وی را در حوزه جمعیت و میزان اثربخشی قوانین برای رشد جمعیت جویا شدیم.
ثبت رکوردهای بیسابقه و حداقلی در رشد جمعیت کشور
صالح قاسمی درباره آخرین وضعیت تحولات جمعیتی در کشورمان به «کیهان» گفت: زنگ خطر هشدارهای جمعیتی در کشورمان بیش از یک دهه است که به صدا درآمده و این یعنی همه شاخصهای جمعیتشناختی کشور رکوردهای جدید، بیسابقه و حداقلی خودشان را ثبت کردهاند. اکنون وقتی چهار یا پنج شاخص اصلی جمعیت را مرور کنیم، متوجه میشویم که ایران امروز از نظر شاخصهای جمعیتی در شرایط بسیار نگرانکنندهای به سر میبرد. باید گفت با این روند، کشورمان طی سه دهه آینده به یکی از کشورهای بسیار مسئلهدار و به تعبیری سرشار از چالشها در حوزه جمعیت تبدیل خواهد شد.
قاسمی ادامه داد: جمعیت فعلی کشور 85 میلیون نفر است و نرخ رشد جمعیت به حدود 0.7 درصد رسیده است که کمترین نرخ رشد جمعیت در طول تاریخ ایران است و با روند کنونی، حوالی سال 1415 نرخ رشد جمعیت ما به صفر درصد خواهد رسید و پس از سال 1420 با نرخ رشد منفی روبهرو خواهیم شد؛ به عبارتی شاهد کاهش جمعیت کل خواهیم بود. همچنین با روند کنونی و منفی شدن نرخ رشد جمعیت، جمعیت کشور رو به کاهش خواهد گذاشت و به این ترتیب ایران عدد یکصد میلیون نفر را در جمعیت کل تجربه نخواهد کرد.
از دست دادن 0.5 میلیون تولد طی 6 سال اخیر
وی در ادامه با تشریح وضعیت شاخص باروری در مسئله جمعیتشناختی کشور گفت: اکنون نرخ باروری در کشور که عبارت است از میانگین تعداد فرزندانی که یک خانم به دنیا میآورد، به حدود 1.6 درصد رسیده است و استانهایی مثل گیلان، مازندران، البرز و تهران و... نیز حدود 1.3 فرزند به ازای هر خانم را دارند که این آمار و ارقام نیز پایینترین نرخ باروری است که ایران ثبت کرده و متاسفانه باید گفت این رکوردها در طول تاریخ ایران و حتی تاریخ کشورهای اسلامی نیز بیسابقه است.
او با اشاره به شاخص سوم تحولات جمعیتشناختی یعنی تعداد تولدها، بیان داشت: تعداد تولدها در کشور حاکی از آن است که ما طی 6 سال گذشته شاهد کاهش بیش از 470 هزار تولد بودیم که اوج این کاهشها در سال 1398 با 170 هزار تولد بوده و در واقع ما در مدت 6 ساله حدود 0.5 میلیون تولد را از دست دادیم که این هم به نوبه خود نوعی رکورد نگرانکننده تلقی میشود.
با روند فعلی رشد جمعیت تا 30 سال آتی
به کشوری فوق سالمند تبدیل خواهیم شد
قاسمی در مورد شاخص نرخ سالمندی در جمعیت کشور نیز گفت: امروز 11 درصد جمعیت کشور بالای 60 سال و بالاتر از آن هستند و در سال 1430 که آینده نزدیک به شمار میرود، این رقم به بیش از 30 درصد سالخوردگی افزایش پیدا خواهد کرد و ما در بازه 30 ساله به یک کشور فوق سالمند تبدیل خواهیم شد، این درحالی است که بسیاری از کشورها این روند سالخوردگی را طی 110 یا 120 سال طی میکنند. این مسئله قطعاً تبعات موثری در مسئله اقتصاد و ساختارهای اقتصادی و به تبع آن در حوزههای اجتماعی، خانوادگی، سیاسی و فرهنگی خواهد داشت.
وی در پاسخ به این مسئله که با وضعیت کنونی رشد جمعیت در کشور، آیا امروز ایران کشوری جوان خوانده میشود یا خیر، گفت: کشور ما با میانگین سنی بالای 35 سال یک کشور میانسال است و امروز ایران یک کشور جوان نیست، لذا تعبیر جوانی جمعیت یا حفظ جوانی جمعیت نیز یک تعبیر غلط است.
دولت تدبیر و امید
8 سال در مقابل سیاستهای جمعیتی مقاومت کرد
این کارشناس حوزه جمعیت در ادامه در مورد تدوین قوانینی مثل قانون جوانی جمعیت و درصد عملیاتی شدن آنها اظهارداشت: باید توجه داشت که در 30 اردیبهشتماه سال 1393 سیاستهای کلی جمعیت در 14 ماده ابلاغ شده است، اما دولت تدبیر و امید هشت سال تمام در مقابل این سیاستها مقاومت کرد و این سیاستها را اجرایی نکرد و به نوعی ابتر گذاشت؛ با این حال در سال 1400 صاحب قانون شدیم و آن را که اسناد بالادستی است، تبدیل به قانون کردیم و امسال این قانون لازم الاجرا شد. باید در نظر داشت که قانون قطعاً ضروری است اما قانون و امتیازهای اقتصادی در آن برای تغییر مسائل جمعیتشناختی کافی نیست. چیزی که مکمل امتیازات اقتصادی و قانونگذاری است، مسئله تغییر نگرش و فرهنگ است که در حوزه فرهنگسازی باید تلاش شود و ما باید برای این قانون پیوست فرهنگی و رسانهای برای تغییر نگرشهای اجتماعی و اصلاح فرهنگ عمومی در حوزه فرزندآوری داشته باشیم.
قاسمی با اشاره به لزوم اقناع خانوادهها برای حرکت در راستای افزایش جمعیت گفت: اکنون باید از طرح مسئله جمعیت به شکل ملی و کلان عبور کرده و در مرحله اقناع خانوادهها قرار بگیریم و برای این منظور باید در لایه فردی و خانوادگی طرح داشته باشیم. در واقع باید ابعادی از مسئله جمعیت که مسائل خانواده و فرد به آن گره میخورد را طرح کنیم که خانواده احساس کند این مسئله، مسئله خود و آینده فرزندانش است، در این صورت خانواده به آن فکر خواهد کرد و الگوی فرزندآوری اش را اصلاح میکند، اما اگر ما مسئله را صرفاً ملی و حاکمیتی مطرح کنیم، خانواده کمتر احساس و عِرقی نسبت به آن نخواهد داشت.
جمعیت، یک ابرمسئله است
وی در پایان در بیان اهمیت توجه به مسئله رشد جمعیت اظهارداشت: اگر نگاهی به تجارب جهانی بیندازیم، کشورهایی که سیاستهای جمعیتی موفقی داشتند، توانستهاند سیاستهای پویایی داشته باشند و آینده روشنی رقم بزنند. همچنین اگر کشورهایی را ببینیم که سیاستهای جمعیتی ناموفق و شکست خورده داشتهاند، متوجه میشویم که چگونه به مشکلات اقتصادی بسیار شدید و بحرانهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی بسیار جدی برخورد کردهاند، این نکات باعث میشود یک عزم ملی و همگانی در کشور شکل بگیرد و تا زمانی که عزم ملی و همگانی نباشد، دستاوردی در حوزه جمعیت نداریم. اکنون باید متوجه باشیم که جمعیت یکی از ابرمسئلههاست، نه یکی از مسئلهها در کنار مسائل روزمره دیگر کشور، جمعیت یک روح و اتمسفر بر کل جامعه است. همچنین باید دانست که یکی از راههای فهم اهمیت مسئله جمعیت، این است که دشمنان کشورمان آن را درک کردهاند و بسیار به این موضوع میپردازند و از روشهای مختلف برای زمینگیرکردن و ناکارآمد کردن سیاستهای جمعیتی استفاده میکنند و از هیچ کاری دریغ نمیکنند که سیاستهای جمعیتی در کشور به نتیجه نرسد.