شیوههای جنگ نرم دشمن در کارزار آشوبهای خیابانی
مأموریت خبـری ضدانقلاب ترویج خشـونت و اغتشاش!
ایرج نظافتی
در روزهای اخیر و به بهانه فوت خانم مهسا امینی، رسانههای معاند و استکبار تمامقد وارد کارزار ترویج خشونت و دعوت به اغتشاش در کشورمان شدند و با فراموش کردن رسالت خبری یک رسانه مدعی آزادی بیان! هر آنچه از وقاحت خود را در پنهان داشتند به صورت کاملا عیان به نمایش گذاشتند.
اگر سیری در روند پوشش خبری رسانههای دشمنان کشورمان از جمله بیبی سی، ایران اینترنشنال، من و تو، رادیو فردا، صدای آمریکا و... داشته باشیم خواهیم دید که در چند هفته اخیر، آتشبیار معرکه آشوبها در کشورمان بودهاند و اغلب این رسانهها از لندن هدایت و با پول سعودیها مدیریت میشوند.
به عنوان مثال، رسانه پیراستعمار بیبیسی که درگیر مراسم مرگ ملکه انگلیس بود و حتی کامنتهای خود را بر روی کاربران بسته بود به ناگاه خبرهای مرگ ملکه را به حاشیه برد و میداندار و خط دهنده به اغتشاشات ایران شد.
بررسی عملکرد شبکههای تلویزیونی فارسیزبان معاند در نحوه پوشش اغتشاشات اخیر، حکایت از این دارد که این به اصطلاح رسانهها به بهانه درگذشت خانم مهسا امینی، با سناریویی مشخص در نقش خط دهنده و هدایتگر این آشوبها عمل میکنند.
در گزارش پیش رو به بررسی و تحلیل خبرهای منتشر شده این رسانهها خواهیم پرداخت.
۱۰ روز ۱۱۰۰ پست در آموزش و ترویج خشونت!
رسالت خبری یک رسانه ایجاب میکند که در اطلاعرسانی برای مخاطبان خود شفاف و صادق باشد، و ترویج خشونت و دعوت مردم به اغتشاش و آشوب، کار یک رسانه حرفهای که برای مخاطبان خود ارزش و اعتبار قائل است، نیست.
دکتر اکبر نصراللهی رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه میگوید: «ایران اینترنشنال در ۱۰ روز ۱۱۰۰ پست برای آموزش و ترویج خشونت منتشر کرد.»
دکتر نصراللهی تصریح میکند:«صفحه اینستاگرام ایران اینترنشنال در ۱۰ روز، ۱۱۰۰ پست با هشتگ مهسا امینی و با رویکرد آموزش، ترویج و بزرگنمایی خشونت و ترغیب به قانونشکنی منتشر کرده و تقریباً هیچ خبر دیگری منتشر نکرده است.»
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه در ادامه همین بحث میگوید:«فقط صفحه اینستاگرام ایران اینترنشنال از زمان دستگیری مرحومه مهسا امینی در 23 شهریور تا ساعت 20 و 20 دقیقه دوشنبه چهارم مهر، هر 15 دقیقه یک پست، هر روز 100 پست و در مجموع در 10 روز، یک هزار و 100 پست با هشتگ خانم مهسا امینی و با رویکرد آموزش، ترویج و بزرگنمایی خشونت و ترغیب به قانونشکنی منتشر کرده و تقریباً هیچ خبر دیگری غیر از این موضوع را منتشر نکرده است!»
نویسنده کتاب مدیریت پوشش اخبار بحران در رسانههای حرفهای میگوید: «رسانههای فارسیزبان بهویژه شبکه تلویزیونی سعودی ایران اینترنشنال، به طور کامل به اتاق جنگ روانی و عملیات شناختی دشمنان تبدیل شده است و به نظر میرسد این رسانهها قبل از اینکه این اتفاق تلخ رخ بدهد، با سناریوی از پیش تهیه شده آماده اقدام همهجانبهای مغرضانه و دوگانه علیه ایران بودند.»
این استاد دانشگاه بیان میکند:«آنچه از سوی این رسانه در حال رُخ دادن است، عملیات رسانهای همهجانبه و با تمام امکانات علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و پلیس کشورمان است، به همین دلیل در اولین خبری که ایران اینترنشنال در 14 سپتامبر از این موضوع منتشر کرد قبل از اعلام گزارشهای بیمارستان و پزشکی قانونی، حکم خود را منتشر کرده است!»
زیرسؤال رفتن اصول ابتدایی خبر
در رسانههای معاند
یکی از مسائلی که در رسانههای ضد انقلاب و معاند مشهود است عدم رعایت صداقت و صحت خبری است.
دروغپردازی، شایعه افکنی و سیاهنمایی سه حربهای بود که رسانههای تحت امر استکبار و معاند در جریان آشوبهای اخیر به کار گرفتند.
نویسنده کتاب راهنمای پوشش خبری با اشاره به ادعای رسانههای غربی مبنی بر بیطرفی میگوید:«اگرچه هیچ رسانهای در دنیا بیطرف نیست، اما انتظار است رسانههای غربی با رعایت اصول ابتدایی القای بیطرفی، اینگونه با نادیده گرفتن وقایع مهم دنیا و تمرکز همه امکانات خود برای دروغپراکنی و تحریض مردم به قانونشکنی و تهییج سلبریتیها به همراهی در امور ایران، بر سر اعتبار باقیمانده خود قمار نکنند.»
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه میافزاید: «خبر دستگیری و درگذشت مهسا امینی مهم، درخور تأمل و بررسی و دارای ارزشهای خبری برای پوشش خبری گسترده است اما اینکه رسانههای غربی تمام فعالیتهای خبری و غیرخبری خودشان را تعطیل کنند و فقط به این موضوع بپردازند، غیرطبیعی و ناشی از عصبانیت، امید کاذب به آینده ایران و شناخت غلط و ناکافی از مردم ایران است.»
نصراللهی در رد ادعای بیطرفی و حق مردم به دانستن در رسانهای غربی، به چگونگی پوشش خبری درگذشت ملکه انگلیس اشاره میکند و میگوید:«بیبیسی در پوشش خبری مرگ ملکه 96 ساله انگلیس از ترس اظهارنظر مردم، حتی کامنتهای کاربران را بست و از طرف دیگر در چند روز اول هیچ خبری غیر اخبار تشریفات خاکسپاری وی را انتشار نداده است.»
از کوچکنمایی به انکار رسیدند!
نویسنده کتاب راهنمای پوشش خبری با اشاره به نحوه پوشش اخبار اجتماعات مردمی در محکومیت آشوبگران میگوید:«من در آن چند ساعتی که اجتماع بزرگ مردمی امت رسولالله(ص) برگزار شد، ندیدم که این رسانهها حتی برای دقایقی و لحظاتی این مراسم را نشان بدهند. راهبردهای مختلف در پوشش رسانهای وجود دارد. قبلاً این رسانهها که ادعای حرفهای بودن دارند، کوچکنمایی میکردند، اما اکنون انکار میکنند. به نظر میرسد اینها دچار سرخوردگی شدند و چون میخواستند با سرعت به نتیجه برسند، اما به سرعت با محکومیت مردمی مواجه شدند.»
در آشوبها و اغتشاشات اخیر کانالها و رسانههای معاند نظیر«بیبیسی فارسی»، «من و تو»، «صدای آمریکا» و شبکههای رادیویی و تلویزیونی فارسیزبان معاند در بازتاب خبری اغتشاشات، یک سلسله واکنش از قبل تعیین شده مرتبط با یکدیگر را با زمانبندی مشخص ارائه دادند و تلاش کردند با این القائات، تأثیر اجتماعی آنی و گستردهای را در میان مردم ایجاد نمایند و طوری القاء کنند که گویی همه چیز در حال دگرگونی و تحول است و اگر مردم و نخبگان و چهرههای شاخص به آن نپیوندند، از اراده اکثریت باز خواهند ماند و خسارت بیشتری خواهند دید!
محمد قادری كارشناس مسائل رسانه هم میگوید:«رسانههای معاند خارج از كشور از ضعف عملكرد رسانههای داخلی در مورد تحولات اخیر در كشور سوءاستفاده كرده و تلاش كردند كه اطلاعات تحریف شدهای را به مخاطبان و افكار عمومی القا كنند.»
محمد قادری، در ارتباط با نقش رسانههای معاند خارجی از جمله شبكههای فارسیزبان در گسترش اغتشاشات در كشور میگوید:«اغتشاشات اخیر در كشور را میتوان در چندین لایه مورد بررسی قرار داد، لایه اول عوامل میدانی اغتشاشگران بودند، لایه دوم حمایت سیاستمداران و مقامات برخی از كشورهای غربی از اغتشاشگران بود و لایه سوم كه محرك و اثرگذار بود پیاده نظام رسانهای نظام سلطه بود.»
وی تصریح میکند:«این رسانهها در این فرآیند برای القای اهداف و اطلاعات خود به مردم از تكنیكهای خاصی نیز استفاده میكردند. آنها حتی در برخی از برنامههای خود به راحتی و علنی روشهای جنگهای شهری را به مخاطبانشان آموزش میدادند.»
وی همچنین یكی دیگر از سیاستهای آنها در این زمینه را پیگیری سیاست كشته سازی و القای خبرهای دروغ به مخاطبان با استفاده از تكنیكهای خبری عنوان میكند و میگوید:«آنها عملاً و علنا نسبت به ملت ایران رویكردی خصمانه در پیش گرفته بودند. »
این كارشناس مسائل رسانه با تاكید بر اینكه ما باید در داخل كشور از تكنیكهای جدید رسانهای در برابر اقدامات و رویكرد آنها استفاده كنیم،می گوید:«در چنین شرایطی، افكار عمومی به دنبال كسب خبر و اطلاعات است و اگر رسانههای داخلی نتوانند به صورت صحیح و مناسب این اطلاعات را در اختیار مخاطبان قرار بدهند مخاطبان و افكار عمومی معطل نمیمانند و برای دریافت اطلاعات به سمت رسانههای دیگر سوق پیدا میكنند.»
وی تصریح میکند:«رسانههای معاند نیز از این خلأ استفاده میكنند و اطلاعات تحریف شده خود را با توجه به اهدافشان به مخاطبان و افكار عمومی در داخل كشور القا میكنند.»
سلبریتیها در کنار رسانههای معاند!
در اغتشاشات اخیر، برخی از سلبریتیها و چهرههای فوتبالی و سینمایی به عنوان بازوی قوی رسانههای معاند ظاهر شدند و از آب گلآلود ماهی گرفتند. مطالبات مردمی هم حکایت از این دارد که خسارت اغتشاشات را باید سلبریتیهایی پرداخت کنند که در تهییج مردم نقش داشتند.
نویسنده کتاب مدیریت پوشش اخبار بحران در رسانههای حرفهای میگوید:«متأسفانه بسیاری از سلبریتیها که از امکانات کشور از جمله صدا و سیما و سینمای کشور به شهرت رسیدند، اطلاعاتی از جنگ پیچیده و چند لایه شناختی دشمن ندارند، به همین دلیل در مارپیچ سکوت رسانههای غربی گیر کردهاند و نظرات غلط این رسانهها را تأیید و وایرال میکنند؛ دستگاه قضا باید بیطرفانه و عادلانه به عملکرد اینها رسیدگی کند و اگر ثابت شد پستها و فعالیتهای رسانهای آنها خسارتها به اموال مردم را موجب شده است، با آنان برخورد قانونی و از اموالشان به مردم خسارت داده شود.»
دکتر نصراللهی در عین حال تأکید میکند:«همه باید به فرآیندهای قانونی تمکین و تا زمانی که بررسیهای دستگاههای مسئول تکمیل و اعلام نشده است نباید قضاوت کنند.
این استاد دانشگاه تصریح میکند: «حادثه تلخ مهسا امینی، موضوع شهر و قومیت خاصی نیست و احساسات همه مردم بهویژه پلیس را جریحهدار کرده است بنابراین باید با خطاها و اشتباهات هر بخش حقیقی و حقوقی در هر سطح برخورد شود اما نباید اشکال احتمالی در بخشی از پلیس با هر فرض بدترین احتمال به کل پلیس و از کل پلیس به کل نظام تعمیم داده شود.»
رئیس دانشکده علوم اجتماعی، ارتباطات و رسانه با تأکید بر اهمیت اقتدار و اعتبار پلیس میگوید:«خدشهدار شدن اعتبار و اقتدار پلیس، امنیت عمومی مردم را به مخاطره خواهد انداخت.»
وی با قدردانی از خویشتنداری پلیس میگوید: «پلیس میتوانست این خشونتها و اغتشاشات را زودتر جمع کند، اما خویشتنداری کرد اما حتما باید در کنار بررسی دقیق و بیطرفانه علت درگذشت مهسا امینی و جلوگیری از تکرار اشتباهات اشکالات احتمالی، دلایل جا ماندن رسانههای رسمی از رسانههای رقیب و بیتدبیری روابط عمومیها و سخنگویان بهویژه در بخشهای نظامی و انتظامی در اطلاعرسانی و روایت اول، همچنین نقش سلبریتیها در ترغیب شورش و تخریب اموال مردم بررسی شود.»