چین در نبرد نظامی آینده پیروز میشود؟
سرویس خارجی-
موضوع بررسی توان نظامی چین و سرنوشت رقابت نظامی این کشور با آمریکا همواره محل پرسش بوده و اکنون با تشدید تنش واشنگتن و پکن بر سر تایوان، باردیگر توجه به توانایی نظامی چین محل بحث و بررسی واقع شده است.
طی چند هفته گذشته که موضوع سفر «نانسی پلوسی»، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان به عنوان منطقه مورد مناقشه چین پیش آمد و سرانجام نیز به سفر تنشآمیز پلوسی به این جزیره منجر شد، برای بسیاری میزان قدرت نظامی ارتش و نیروهای مسلح چین جای سوال واقع شد و این موضوع جای بررسی دارد که واقعا قدرت نظامی چین براساس آمار و ارقام رسمی و تایید شده به چه میزان است؟
گزارشها حکایت از آن دارد که جمهوری خلق چین به طور فزایندهای مصمم شده است که نیروهای مسلح این کشور باید فعالیت و نقش بیشتری در پیشبرد اهداف سیاست خارجی خود داشته باشد. از همین رو نیز در سال 2020، بازنگری در استراتژی دفاع ملی چین دنبال شد و بر اساس آن ارتش چین موظف شد که از «منافع توسعه خارج از کشور» دفاع کند. این بازنگری همچنین منجر به تمایل بیشتر جمهوری خلق چین برای استفاده از نیروهای نظامی در پیشبرد اهداف خود شده است.
«دیوید براون»، کارشناس نظامی بیبیسی درباره قدرت نظامی چین معتقد است که چین در حال تقویت نیروهای مسلح خود با سرعتی بالاست که اخیراً با پرتاب یک ناو هواپیمابر جدید انجام شده است.
بسیاری از ناظران غربی دیگر نیز بر این باورند که یک تغییر عمیق در توازن جهانی قدرت نظامی در حال انجام است. «شی جین پینگ»، رئیس جمهور چین به نیروهای مسلح کشورش دستور داده است تا سال 2035 مدرن شوند. به گفته او، آنها باید تا سال 2049 به یک قدرت نظامی در کلاس جهانی تبدیل شوند که قادر به مبارزه کردن و پیروزی در جنگها باشد. به عنوان نمونه «فوجیان»، یک ناو هواپیمابر نوع 003، در ماه ژوئن 2022 در شانگهای به آب انداخته شد و پیشرفته ترین ناو جنگی است که تاکنون در چین ساخته شده است. این کشتی سومین ناو هواپیمابر چین است و بر خلاف دو ناو دیگر، توسط مهندسان چینی طراحی شده است. متخصصان نظامی
می گویند که سیستم پرتاب هواپیمای الکترومغناطیسی فوجیان یک پیشرفت قابل توجه برای نیروی دریایی چین است که به هواپیماها اجازه میدهد سریعتر مستقر شوند و کشتی را قادر میسازد هواپیماهای سنگین تر را حمل کند.
مشخص نیست که آزمایش و تجهیز کامل ناو بزرگ فوجیان چقدر طول میکشد و چه زمانی وارد میدان میشود، اما این ناو به ناوگان دریایی چین خواهد پیوست که از چند سال پیش در حال رقابت شانه به شانه
با نیروی دریایی آمریکاست.
در حال حاضر، آمریکا با 11 ناو هواپیمابر مجهز به سه زیردریایی، رزمناوها و ناوشکنهای هستهای یا کشتیهای جنگی بزرگتر، یک پیشتازی قابل توجه در مقایسه با قابلیتهای دریایی چین دارد، اما مشخص نیست این پیشتازی آمریکا در سالهای آینده هم حفظ شود، چون چین به سرعت در تلاش برای گسترش نیروی دریایی خود است.
براساس گزارش پنتاگون، نیروی دریایی آمریکا پیشبینی کرده است که بین سالهای 2020 تا 2040، تعداد کل کشتیهای نیروی دریایی چین نزدیک به 40 درصد افزایش مییابد. سرهنگ سابق ارتش آزادیبخش خلق، «ژو بو»، از دانشگاه تسینگ هوا در پکن در ارتباط با قدرت نظامی چین به بی بی سی میگوید که به اعتقاد او گسترش نیروی دریایی چین در مقابله با تهدیدات دریایی که با آن مواجه است «بسیار مهم است».
او میگوید: «مهمترین مشکلی که ما با آن روبهرو هستیم، آن چیزی است که ما آن را اقدامات تحریک آمیز آمریکا در آبهای چین میدانیم.»
نکته جالب آن که چین از سوی برخی کارشناسان غربی به دلیل «فقدان شفافیت» در مورد میزان هزینههای دفاعی و نظامی این کشور و «گزارش متناقض ارقام» مورد انتقاد قرار گرفته است و این موضوع باعث ابهام غربیها درباره هزینههای نظامی و دفاعی چین شده است. پکن دادههای هزینههای رسمی را منتشر میکند، اما برآوردهای غربی حاکی از آن است که حمایت مالی چین از نیروهای مسلح خود بسیار بیشتر از آمار رسمی اعلام شده است.
باور عمومی بر این است که چین در حال حاضر بیش از هر کشوری به جز ایالات متحده، برای نیروهای مسلح خود هزینه میکند. بر اساس گزارش مرکز مطالعات استراتژیک و بینالمللی در واشنگتن، رشد بودجه نظامی چین حداقل برای یک دهه از رشد اقتصادی کلی آن پیشی گرفته است.
توان هستهای
در ماه نوامبر 2021، وزارت دفاع آمریکا پیشبینی کرد که چین قرار است تا پایان دهه جاری ذخایر هستهای خود را چهار برابر کند. به گفته این سازمان، چین احتمالاً قصد دارد تا سال 2030 حداقل 1000 کلاهک هسته ای داشته باشد.
رسانههای دولتی چین این ادعا را «گمانهزنی مغرضانه» خواندند و افزودند که نیروهای هستهای در حداقل سطح نگه داشته شده اند. با این حال، کارشناسان موسسه تحقیقات صلح بینالمللی استکهلم که ارزیابیهای سالانه ذخایر جهانی را منتشر میکنند، میگویند چین در سالهای اخیر تعداد کلاهکهای خود را افزایش داده است.
البته چین هنوز فاصله زیادی با ذخیره 5550 کلاهک جنگی آمریکا دارد، اما ساخت کلاهکهای هسته ای از سوی چین یکی از بزرگترین تهدیدها برای برتری نظامی غرب تلقی می شود. به گفته ویرل نوونز، از موسسه رویال یونایتد در لندن، «سلاحهای هستهای چین مهمترین موضوع نگرانی غرب در برابر چین است».
همچنین به نظر میرسد که در طول یک دهه آینده، جمهوری خلق چین قصد دارد که نوسازی، تنوع بخشیدن و گسترش توان هستهای خود را دنبال کند. براساس گزارش پنتاگون، جمهوری خلق چین در حال سرمایهگذاری و گسترش تعداد پایگاههای زمینی، دریایی و هوایی و سکوهای تحویل و ارسال موشکهای هستهای و ایجاد زیرساختهای لازم برای پشتیبانی از این امر است.
از سوی دیگر، جداسازی پلوتونیوم با ساخت راکتورهای تولیدکننده سریع و تأسیسات بازفرآوری، سرعت گسترش هستهای جمهوری خلق چین را ممکن میکند و این امکان را برای جمهوری خلق چین فراهم خواهد کرد تا به 700 کلاهک هستهای قابل تحویل تا سال 2027 دست یابد. چین احتمالاً قصد دارد حداقل یک هزار کلاهک تا سال 2030 و فراتر از سرعت و اندازه پیشبینی شده وزارت دفاع در سال 2020 داشته باشد. منابع غربی همچنین احتمال داده اند که پکن قبلاً یک «سهگانه هستهای» نوپا ایجاد کرده است که شامل توسعه یک موشک بالستیک هوا پرتاب با قابلیت هستهای (ALBM) و بهبود قابلیت های هستهای زمینی و دریایی خود است. تحولات جدید در سال 2020 نیز نشان میدهد که جمهوری خلق چین قصد افزایش این میزان کلاهک را دارد.
آینده مافوق صوت
از سوی دیگر، یک فاکتور دیگر در برتری نظامی چین در برابر غرب، موشکهای مافوق صوت است که با سرعتی بیش از پنج برابر سرعت صوت حرکت می کند. آنها به سرعت موشکهای بالستیک قاره پیما نیستند، اما شناسایی آنها در هنگام پرواز به قدری دشوار است که ممکن است برخی از پدافند هوایی را بیاثر کند.
به گفته «زنو لئونی»، از کینگز کالج لندن، چینیها میدانند که از نظر نظامی با غرب فاصله دارند، بنابراین به شدت تلاش میکنند تا طی چند سال آینده به پیشرفتهای بزرگی دست یابند تا قدرتهای غربی را کنار بزنند.
توسعه موشکهای مافوق صوت یکی از راههایی است که چین در تلاش برای کنار زدن غرب است.
چین اگرچه آزمایش موشک های مافوق صوت را رد کرده است، اما کارشناسان غربی بر این باورند که دو پرتاب موشک در تابستان گذشته نشان می دهد که ارتش این کشور در راه دستیابی به این موشکها است.
دقیقاً مشخص نیست که چین در حال توسعه چه سیستمهایی از موشکهای مافوق صوت است، اما به طور کلی دو نوع اصلی از نوع موشکها وجود دارد:
یک نوع موشکهای مافوق صوتی است که در جو زمین باقی میمانند و نوع دیگر سیستمهای مافوق صوتی است که با بمباران مداری قبل از شتاب گرفتن به سمت هدف در مدار پایین پرواز میکنند و این امکان وجود دارد که چین موفق شود با ترکیب این دو سیستم، یک موشک مافوق صوت را از یک فضاپیما شلیک کند.
دکتر لئونی میگوید که اگرچه موشکهای مافوق صوت به تنهایی تغییردهنده بازی و رقابت نظامی نیستند، اما برخی از اهداف را در برابر حمله بسیار آسیبپذیر میکنند. او میگوید: «موشکهای مافوق صوت؛ دفاع از ناوهای هواپیمابر را بسیار دشوارتر میکنند.»
با این حال، او همچنین پیشنهاد میکند که تهدید موشکهای مافوق صوت چین ممکن است توسط برخی از مقامات غربی که بهدنبال هزینه تراشی هزینههای فضایی باشند، اغراقآمیز توصیف شود.
هوش مصنوعی و حملات سایبری
چین در حوزه فناوریهای جنگ هوشمند و سایبری نیز به نتایج پیشرفتهای دست یافته است. به گفته وزارت دفاع آمریکا، چین اکنون کاملا بهدنبال توسعه جنگ هوشمندانه یا روشهای نظامی آینده مبتنی بر فناوریهای مخرب توانایی دشمن براساس هوش مصنوعی است. در همین ارتباط نیز آکادمی علوم نظامی چین مأموریت یافته است تا اطمینان حاصل کند که این امر از طریق ادغام غیرنظامی- نظامی اتفاق میافتد. به عبارت دیگر پیوستن شرکتهای فناوری بخش خصوصی چین به صنایع دفاعی این کشور یکی از اهداف مقامات چین برای توسعه فناوری هوش مصنوعی در توسعه نظامی است.
گزارشها نیز حاکی از آن است که چین ممکن است در حال حاضر از هوش مصنوعی در سیستمهای
هدایت موشکی، رباتهای نظامی و همچنین هواپیماهای بدون سرنشین و کشتیهای نظامی بدون سرنشین استفاده کند.
طبق ارزیابی کارشناسان، چین قبلاً عملیات سایبری گستردهای را در خارج از کشور انجام داده است. در ماه جولای نیز، انگلیس، آمریکا و اتحادیه اروپا چین را به انجام یک حمله سایبری بزرگ علیه سرورهای Microsoft Exchange متهم کردند.
در حال حاضر نیز اعتقاد بر این است که حمله سایبری اخیر چین علیه شرکتهای غربی، حداقل 30 هزار سازمان را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار داده است و هدف آن فعال کردن جاسوسی در مقیاس بزرگ از جمله کسب اطلاعات شخصی و مالکیت معنوی شرکتهای غربی و آمریکایی بوده است.
آینده نامشخص
با این حال هنوز نمیتوان به طور کامل به این نتیجه رسید که چین در حال تغییر مواضع استراتژیک خود از وضعیت تدافعی به وضعیت تهاجمی است. دکتر لئونی میگوید در حال حاضر، رویکرد چینیها همچنان «پیروزی بدون مبارزه» است، اگرچه او میافزاید که چین میتواند این استراتژی را در آینده تغییر دهد.
تبدیل شدن به یک قدرت دریایی کاملاً مدرن نقطه اوج اهداف چین است و این موضوع را بسیاری از کارشناسان نیز تایید میکنند. در عین حال، سرهنگ ژو در پکن، ترس غرب از چین را بیاساس میداند و میگوید: «چین برخلاف ایالات متحده هیچ قصدی برای اداره جهان ندارد. حتی اگر چین روزی بسیار قویتر شود، سیاستهای فعلی خود را حفظ خواهد کرد.»
چین از سال 1979، زمانی که با ویتنام وارد جنگ شد، جنگی نکرده است، بنابراین بسیاری از قابلیتهای نظامی آن کاملاً آزمایش نشده است. بسیاری هم در غرب و هم در چین امیدوارند که سیاستهای نظامی این کشور به شکل فعلی باقی بماند، اما یک موضوع مهم آن است که آیا تحرکات آمریکا در دریای چین جنوبی و تایوان اجازه خواهد داد که سیاست های چین به صورت تدافعی باقی بماند. به عبارت دیگر، مهمترین علت تغییر احتمالی سیاستهای نظامی چین را می توان اقدامات تحریکآمیز غربیها و بویژه آمریکا در منطقه آسیای شرقی و بویژه دریای چین جنوبی و همچنین جزیره تایوان دانست. در این صورت شاید این آمریکا است که در نهایت سیاست تدافعی فعلی پکن را به یک موضعگیری تهاجمی تبدیل خواهد کرد.
کدام طرف در جنگ تایوان پیروز می شود؟
آخرین باری که بحران تایوان رخ داد، ارتش چین دارای فناوری کمتر توسعه یافتهتری در مقایسه با نیروهای آمریکایی بود، اما الان وضعیت بسیار فرق کرده است. کارشناسان میگویند، در صورت رویارویی آمریکا با چین بر سر تایوان، واشنگتن دیگر نمیتواند تسلط نظامی خود را در اختیار بگیرد.
آخرین باری که تنشها بین پکن و واشنگتن بر سر تایوان افزایش یافت، نیروی دریایی آمریکا کشتیهای جنگی خود را به تنگه تایوان فرستاد و چین هیچ کاری نمیتوانست انجام دهد، اما آن روزها به پایان رسیدند و دوران جدیدی آغاز شده است.
ارتش چین از اواسط دهه 1990، زمانی که به دلیل سفر رئیس تایوان به آمریکا دچار تنش شد، دستخوش تحول شده و تلاش کرده تا دیگر اجازه چنین جسارتی به تایوان ندهد.«میشل فلورنوی»، معاون سابق وزارت دفاع آمریکا در دولت اوباما به انبیسی نیوز میگوید: «اکنون وضعیت بسیار متفاوت است و ما شاهد یک محیط بسیار مناقشه برانگیزتر هستیم که ممکن است برای نیروهای آمریکایی بسیار کشندهتر باشد.»
شی جین پینگ، رئیس جمهور چین نیز بر خلاف اسلاف خود، اکنون قدرت نظامی جدی از جمله موشکهای بالستیک، نیروی دریایی عظیم و نیروی هوایی توانمندتر را در اختیار دارد. مقامات و کارشناسان میگویند که قدرت نظامی جدید چین، محاسبات استراتژیک آمریکا و تایوان را تغییر می دهد و خطرات احتمالی درگیری یا اشتباه محاسباتی را افزایش میدهد.
در جریان بحران 1995-1996 بر سر تایوان، چین تمرینهای نظامی را با آتش واقعی برگزار کرد، هشدارهای جدی به تایپه صادر کرد و موشکهایی را به سمت آبهای نزدیک تایوان پرتاب کرد. اما در طرف دیگر نیز ارتش آمریکا با بزرگ ترین نمایش و مانور نظامی از زمان جنگ ویتنام به چین پاسخ داد و مجموعهای از کشتیهای جنگی شامل دو گروه ناو هواپیمابر را به منطقه فرستاد. در آن زمان، ناو یواساس نیمیتز و سایر کشتیهای جنگی آمریکا از طریق آبراه باریکی که چین و تایوان را از هم جدا میکند، حرکت کردند و برتری نظامی آمریکا را به پکن نشان دادند. در آن زمان البته توان ارتش آزادیبخش خلق چین (PLA) قابل مقایسه با توان نظامی آمریکا نبود. در دهه 1990 ارتش چین، نیرویی با تکنولوژی ضعیف بود که نیروی دریاییاش نمیتوانست خیلی از خط ساحلی چین فاصله بگیرد.
«متیو کرونیگ»، که به عنوان یک مقام اطلاعاتی و دفاعی در دولتهای بوش، اوباما و ترامپ خدمت کرده، درباره توان نظامی چین میگوید: «چینی ها در دهه 1990 متوجه شدند که آسیبپذیر هستند، چون آمریکا توانست در آن زمان ناوهای هواپیمابر را مستقیماً جلوی صورتشان حرکت دهند و چین هم هیچ کاری نتوانست انجام دهند. پس از بحران 1990 بر سر تایوان، چینیها که از نمایش فناوری پیشرفته ارتش آمریکا در جنگ اول خلیج فارس شگفت زده شده بودند، روش جنگی آمریکا را در پیش گرفتند و به مانند مقامات واشنگتن تلاشی هماهنگ برای سرمایهگذاری در ارتش خود و - بالاتر از همه - برای تقویت موقعیت خود در این زمینه آغاز کردند.»
«دیوید فینکلشتاین»، کارشناس امور امنیتی چین و هند و اقیانوسیه نیز میگوید: پکن از بحران 1995-1996 تایوان درسهایی گرفت و به این نتیجه رسید که به نظارت ماهوارهای و اطلاعات دیگر برای شناسایی دشمنان نیاز دارد و همچنین درک کرد که نیروی دریایی و هوایی قدرتمندی نیاز دارد که بتواند در غرب اقیانوس آرام حرکت کند و در همان جا روی آب عملیات هوایی انجام دهد. نیروی دریایی ارتش چین از سال 1995 و 1996 پیشرفت قابل توجهی کرد و تلاش داشته تا خود را در کلاس جهانی نشان دهد و به نظر میرسد که به هدفش نیز رسیده است.»
فینکلشتاین که افسر بازنشسته ارتش آمریکا نیز هست، همچنین می گوید: در سال های 95-96، نیروی هوایی ارتش هرگز توانایی پرواز روی آب را نداشت، اما اکنون ارتش چین در این زمینه پیشرو است.
«مارک میلی»، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا نیز ظهور چین به عنوان یک قدرت نظامی را به عنوان یک زلزله استراتژیک توصیف و موقعیت نظامی پیشرفته چین را تائید کرده است. میلی سال گذشته گفت: «به نظر من، ما شاهد یکی از بزرگ ترین تغییرات قدرت ژئواستراتژیک جهانی هستیم که جهان شاهد آن بوده است.»
«جیمز استاوریدیس»، دریاسالار چهار ستاره بازنشسته و فرمانده سابق ناتو نیز معتقد است که ارتش چین در حال حاضر در داخل و اطراف آبهای داخلی، به ویژه در مجاورت تایوان، بسیار قدرتمند است. او میگوید که نیروی دریایی چین اکنون تعداد کشتیهای بیشتری نسبت به ایالات متحده دارد.
همچنین «استاوریدیس»، تحلیلگر انبیسینیوز میگوید: اگرچه کشتیهای نیروی دریایی آمریکا بزرگتر و پیشرفتهتر در چین هستند، اما نمی توان کمیت و آموزش پیشرفته نیروهای دریایی و خدمه ناوهای پیشرفته چین را نادیده گرفت.
کارشناسان میگویند که چین در حال حاضر در حال ساخت کشتیها و هلیکوپترهای آبی خاکی است تا بتواند یک حمله احتمالی در مقیاس کامل به تایوان را انجام دهد، اما اینکه آیا ارتش چین تصمیم به انجام چنین کاری داشته باشد، محل بحث و تردید است. با این حال هیچ شک و تردیدی وجود ندارد برخلاف گذشته ارتش آمریکا دیگر به راحتی نمیتواند توان نظامی پیشرفته چین را نادیده بگیرد و واشنگتن نمی تواند به راحتی دست به هر کاری در دریای چین جنوبی بزند. مضاف بر آن که همواره خطر اشتباه محاسباتی آمریکا بر سر تایوان وجود دارد و چین بارها اعلام کرده که حاضر به عقبنشینی بر سر تایوان نیست.