کد خبر: ۲۴۶۹۹۵
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۰:۲۳
زنده بودن درس‌های مکتب امام حسین (ع) تا پایان تاریخ

عاشورا؛ نقطه اتصال مبدأ اسلام به حکومت مهدوی

 
 
 
رضا الماسی
 
عاشورای سال 61 هجری قمری به ایستگاه 1444 رسید و حرارت محبت مرد‌م نسبت به سید‌الشهد‌ا علیه السلام گرم‌تر و گرم‌تر شد‌ه است. چرا که رسول گرامی اسلام فرمود؛ «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ علیه السّلام حَرارَهًْ فى‌قُلُوبِ الْمُؤمنینَ لا تَبْرُدُ اَبَد‌اً.» 
(جامع احا‌د‌یث الشیعه، ج 12، ص 556) و این حرارت عشق مرد‌م به امامِ عاشورا، فکرها و د‌ل‌ها را آماد‌ه ظهور منجی عالم بشریت می‌کند. تا جایی که التزام عملی جامعه حسینی علیه‌السلام به معارف بلند عاشورا، جامعه و تمد‌ن مهد‌وی عجل‌الله تعالی فرجه را رقم خواهد زد.
طبیعتاً نائل آمدن به چنین هدف بلند و مقدسی مستلزم این است که همه ما در دو بعد فردی و اجتماعی به معارف عاشورا عمل کنیم و از عواملی که موجب شقاوت خود و جامعه خواهد شد پرهیز نماییم. امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا بارها با سپاهیان عمر سعد احتجاج کرد و آنها را موعظه نمود؛ ولی گوش شنوایی نبود که حضرت را اجابت کند. امام علیه‌السلام صراحتاً به سپاهیان عمر سعد که سخن حضرت را نمی‌شنیدند فرمود: شکم‌های شما از حرام پر شده و به قلب‌های شما مهر زده شده است. این مطلب نشان می‌دهد که مال حرام مانع شنیدن موعظه حضرت و تأثیرپذیری از آن شده بود.
فرجام حرام‌خواری
یکی از درس‌ها و عبرت‌های عاشورا، فرجام حرام‌خواری و تأثیر سوء آن در عاقبت انسان است.  حقیقتاً اگر انسان به این نکته بیندیشد، پی می‌برد که مال حرام چه اثر فاجعه‌آمیزی در زندگی او می‌گذارد که موعظه فرزند رسول خدا، امام معصوم و حجت الهی را برنمی‌تابد و به هیچ عنوان تاثیر نمی‌پذیرد! و اساساً پذیرش حق در کالبد حرام برای او سخت و ناشدنی می‌گردد! در حدیث قدسی وارد شده که خداوند به پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آله می‌فرماید: «یا احمد! عبادت 10 قسم است که 9 قسم آن در طلب حلال است. پس وقتی که خوراک و نوشیدنی تو پاک شد در پناه من خواهی بود.(سفینهًْ‌البحار/ج۲/ ص ۳۲۰) در روایت دیگری آمده است که؛ عبادت 70 جزء است و بهترین آن تحصیل روزی حلال است.(معانی‌الاخبار/ص ۳۶۷) در حدیثی از نبی‌اکرم(ص)نقل شده که؛ عبادت با مال حرام مانند ساختن بنا بر روی شن است.(عدهًْ‌الداعی/ ص۱۵۳)
شاید وجه اهمیت روزی حلال در عبادت این باشد که خیلی از امور عبادی به پاکی رزق بر می‌گردد؛ مثلاً اگر با مال حرام لباسی تهیه شود و با آن لباس نماز خوانده شود نماز باطل است. خوردن مال حرام، حال معنوی را از انسان می‌گیرد و انسان را نسبت به عبادت به سستی و چه بسا ترک عبادت می‌کشاند. پرداخت خمس و زکات باید از مال حلال باشد. اگر کسی کسب حرام داشته باشد و احیاناً بخواهد زکات و خمس بدهد طبیعتاً مقبول درگاه الهی نیست. این‌ها نمونه‌ای از مواردی است که اهمیت حلال بودن مال را می‌رساند که تا چه اندازه رابطه مستقیم با سایر عبادات دارد.
سختی کسب حلال
امام صادق علیه‌السلام به غلام خود که مصادف نام داشت هزار دینار داد و برای تجارت به شهری فرستاد. مصادف اجناسی خرید و با عده‌ای از تجار راهی سفر شدند. نزدیک شهر که رسیدند به قافله‌ای برخورد کردند که از شهر خارج شده بودند و متوجه شدند اجناسی که به همراه دارند مورد احتیاج مردم آن‌جا است.
کاروانیان با یکدیگر هم‌قسم شدند و پیمان بستند که هر دینار را به یک دینار سود بدهند. پس از فروش پول خود را برداشته و به طرف مدینه رفتند. مصادف خدمت امام آمد و دو کیسه زر داشت، هر کدام هزار دینار. عرض کرد فدایت شوم این کیسه اصل سرمایه است و این کیسه سود آن است.
امام فرمود: این سود زیاد است؛ شما مگر در آن جنس چه کردید؟ جریان را شرح داد که چگونه قسم خوردند. حضرت فرمود: سبحان‌الله هم‌قسم می‌شوید که در مقابل هر دینار یک دینار سود بگیرید از مسلمانان. حضرت کیسه هزار دینار را برداشت و فرمود من احتیاج به چنین سودی ندارم. سپس فرمود: مصادف! پیکار با شمشیر ساده‌تر از به دست آوردن نان حلال است! (کافی/ ج۵/ ص۱۶۲)
بابک شکورزاده، پژوهشگر دینی در توضیح این حدیث می‌نویسد: «این حدیث گویای این است که تا چه اندازه انسان در معرض کسب حرام قرار دارد و به راحتی می‌تواند از مسیر حلال خارج شود. کم نیست معاملاتی که بعضاً آلوده به ربا و رشوه می‌شوند و مال حرام را نصیب عامل آن می‌کند.»
او ادامه می‌دهد: «نکته دیگری که می‌توان از این حدیث شریف برداشت کرد این است، اینکه درعرف جا افتاده با افزایش تقاضا، قیمت افزایش پیدا می‌کند، تفکر کاملا نادرستی است و در تعارض کامل با شرع مقدس است. اگر از نظر انسانی هم به آن نگاه کنیم عملاً نوعی بی‌انصافی و ظلم و سوءاستفاده از احتیاج مردم است.»
مجالس عزای امام حسین (ع) 
حکم حرم سیدالشهدا (ع) را دارد
از جمله مهم‌ترین توصیه‌هایی که از ناحیه معصومین علیهم‌السلام به ما شده این است که برای همرنگ شدن با آن‌ها با برگزاری مجالس ذکر و موعظه و آشنایی با معارف الهی خود را به سبک زندگی اسلامی نزدیک کنیم.
حجت‌الاسلام عبدالحسین بندانی نیشابوری درباره اهمیت برگزاری مجالس ذکر به خصوص در ایام و لیالی ماه محرم اظهار می‌دارد: «شیخ جعفر شوشتری در کتاب خصایص الحسینیه دلایل فراوانی درباره نفس کشیدن در مجلس امام حسین (ع) دارد که برای عزادار، عبادت می‌نویسند. مجالس امام حسین، حکم حرم سیدالشهدا را دارد.»
او می‌افزاید: «امام صادق(ع) فرمود دو سوم مجالسی که مردم در آخرالزمان شرکت می کنند، در روز قیامت موجب حسرت و وبال آنهاست. شما ببینید در مهمانی‌های شبانه چقدر حدیث گفته می شود. امام صادق فرمود همان‌گونه که شما در شب‌های تاریک، ستارگان را به هم نشان می‌دهید، فرشتگان نیز مجالس ذکر مصیبت شما را برای اهل‌بیت از بالا به هم نشان می‌دهند.»
این استاد حوزه علمیه ادامه می‌دهد: «خدا رحمت کند آقای مرعشی را که در ماه محرم و صفر آب ولرم می‌خورد و می‌گفت از جدم خجالت می‌کشم. چنین سفارشی در جایی نوشته نشده ولی این مسائل از آداب عرفی است. لذا سفارش کرده‌اند که در این ماه غذای رنگین نخورید، در مزاح‌ها و رفت و آمدها دقت کنید و به جای شب نشینی‌ها در مجالس حسینی شرکت کنید و مبادا این مجالس را خلوت کنید؛ حتی اگر خسته بودید در جلسات حضور پیدا کنید.»
حجت‌الاسلام  بندانی تاکید می‌کند: «صبح و شب مثل آن راوی باشیم که خدمت امام صادق (ع) آمد و مسائلی از حج و دیه و مانند آن پرسید و امام (ع) پس از پاسخ به سوال‌های این شیعه از او پرسید که میانه تو با جدمان سیدالشهدا چگونه است و آن شخص گفت شما بهتر می‌دانید. همسرم که سفره را پهن می‌کند و نان یا آبی در آن می‌گذارد، تشنگی و گرسنگی جدتان و عمه‌های شما به یاد می آید و گاهی نمی‌توانم جلوی خودم را بگیرم و در مقابل همسر و فرزندانم گریه می‌کنم. گاهی که سرم را بر بالش می‌گذارم به خود می‌گویم از شب یازدهم به بعد اهل بیت سیدالشهدا در کجا خوابیدند. چشمان امام صادق (ع) در این زمان پر از اشک شد و برای او دعا کرد.»
باز شدن درهای الهی در اوج مشکلات
یکی دیگر از معارف عاشورا این است که اگر انسان هنگام مشکلات و بلاها، بنده خدا باشد، خدا نیز درهای الهی را به روی او باز می‌کند.
حجت‌الاسلام والمسلمین مسعود عالی در دومین شب از عزاداری ماه محرم در هیات آیین حسینی با اشاره به آیات ۲۲ تا ۲۸ سوره یوسف می‌گوید: «داستان زلیخا در قرآن آمده و درسی بزرگ است که اگر انسان در بلاها و مشکلات بندگی کند و خط قرمزهای الهی را زیرپا نگذارد، خدا نیز او را راهنمایی می‌کند و به همین دلیل درها را به روی حضرت یوسف باز کرد.» او می‌افزاید: «البته گاهی ممکن است باز شدن درهای الهی دیر و زود شود تا خدا ببیند بندگی انسان تا کجاست ولی باید یقین داشته باشید که این کمک الهی به مو می‌رسد ولی پاره نمی‌شود. چون خدا وعده داده تو با من باش تا به تو کمک کنم.»
این کارشناس مذهبی ادامه می‌دهد: «یکی از ویژگی‌های مومن این است که از فرصت‌های زندگی بیشترین استفاده را بکند و همچنین بتواند تهدیدهای زندگی را به فرصت تبدیل کند. بلا و نعمت از امور نسبی است. مثلاً باران ممکن است برای یک نفر نعمت باشد و برای دیگری بلا باشد. قرآن برای افراد مومن شفا و رحمت است و برای منکران آن بلاست. گاهی ما با عکس‌العمل‌های
خودمان بلا را به نعمت و نعمت را به بلا تبدیل می‌کنیم. مثلاً عکس‌العمل مناسب در مقابل نعمت ها این است که انسان، چه به صورت زبانی و چه عملی شاکر باشد که در آن صورت خدا آن نعمت را بیشتر می‌کند. از طرف دیگر اگر عکس‌العملی نامناسب یعنی ناشکری در مقابل نعمت‌ها نشان دهیم، خدا آن نعمت را به بلا و نقمت تبدیل می‌کند. بنابراین خدا می‌فرماید نه فقط نعمت را از شما می‌گیرم که برای شما گرفتاری هم ایجاد می‌شود.»
حجت‌الاسلام عالی از شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان شخصیتی یاد می‌کند که از تهدیدها بهترین فرصت را ایجاد می‌کرد. او توضیح می‌دهد: «بزرگ‌ترین سگ‌های هار در دوره ما داعش بود که در واقع یک طرح کاملاً مطالعه شده در منطقه غرب آسیا بود و برای کل منطقه و به ویژه ایران یک تهدید به شمار می‌رفت. یعنی می‌خواستند با فروش اسلحه مردم منطقه را به جان هم بیندازند و کشورهای اسلامی را تجزیه یا ضعیف کنند تا قدرتی در مقابل استکبار وجود نداشته باشد و از طرف دیگر محور مقاومت یعنی ایران را از بین ببرند یا تضعیف کنند و اسلام را به عنوان یک دین خشن جلوه دهند. چون گرایش به اسلام افزایش یافته بود.» او ادامه می‌دهد: «به همین دلیل داعش بدترین جنایت‌ها را انجام می‌داد و فیلمبرداری‌های هالیوودی می‌کردند و تا حدی نیز موفق شدند که جلوی گرایش به اسلام را بگیرند. آنان می‌خواستند طی ۳۰ سال این منطقه به آشوب کشیده شود ولی حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم طی 6 سال این غائله را جمع کردند و این تهدید بزرگ با اهداف متعدد به یک فرصت تبدیل شد و به جای اینکه رژیم صهیونیستی به عنوان قدرت منطقه تبدیل شود، ایران قدرت منطقه شد.»
اوج بندگی امام حسین(ع) 
حجت‌الاسلام عالی با اشاره به حادثه کربلا اضافه می‌کند: «بزرگ‌ترین بلا در زمان سیدالشهدا پیش آمده بود که آن حضرت فرمود وقتی کسی مثل یزید حاکم شود، باید فاتحه اسلام را خواند. آن حضرت و یارانش کمترین کاری که خلاف بندگی باشد، انجام ندادند و شب عاشورا خدا را شکر می‌کردند.»
این کارشناس مذهبی اظهار می‌دارد: «اوج بندگی امام حسین(ع) در گودال قتلگاه بود که وقتی صورتش بر زمین و تیر بر سینه‌اش خورده بود، با خدا مناجات کرد و گفت: خدایا من کاری نکرده‌ام و آن حضرت ذره‌ای از خدا طلبکار نبود که بگوید خانواده‌اش را آورده است. امام حسین(ع) بنده‌ای بود که در بلا بندگی کرد و خدا فرمود من عالم را برای تو قرار می‌دهم. امام حسین خصوصیتی پیدا کرد که هیچ امامی این مقام را پیدا نکرد و خدا چیزهایی به امام حسین داد که به هیچ یک از انبیاء و اولیاء نداده است. خدا به جای شهادت، به امام حسین (ع) سه چیز داد. یکی اینکه امامان از نسل آن حضرت هستند. گویی دنباله کار امام حسین (ع) را پیش ببرند تا امام زمان(عج) همان حکومت و دولت مستقر اهل بیت را که می‌خواست برقرار کند، ایجاد نماید و بر اساس اعتقاد شیعه، سیدالشهدا (ع)
اولین کسی است که بعد از امام زمان رجعت کرده و حکومت خواهند کرد. دومین ویژگی، مستجاب شدن دعا زیر قبه امام حسین (ع) است؛ به‌گونه‌ای که ائمه نایب می‌گرفتند تا برای آنان زیر قبه سیدالشهدا دعا کنند و سومین ویژگی این است که خدا شفا را در تربت امام حسین (ع) قرار داد. خاک کربلا کیمیاست. خوردن خاک قبر پیامبر اکرم (ص) حرام است ولی خوردن تربت سیدالشهدا به نیت شفا، جایز است.»