برجام اقتصاد کشور را آرام کرد!
سرویس سیاسی-
روزنامهای که نام جمهوری اسلامی را یدک میکشد، دیروز در مطلبی مدعی شد: «منظور این نیست که دولت جمهوری اسلامی در برابر فشارها و خواستههای نامعقول، تسلیم شود. برای حل مشکلات به ویژه از طریق مذاکره میتوانیم راههائی را پیدا کنیم که در عین حفاظت از منافع ملی، راه را بر زیادهخواهیها نیز ببندیم. این، کاری است که در دولت یازدهم صورت گرفت و دیدیم که با شکل گرفتن برجام، اولاً ایران از زیرفصل 7 منشور ملل خارج شد، ثانیاً قطعنامههای ضدایرانی شورای امنیت سازمان ملل لغو شدند و ثالثاً اقتصاد کشور آرام شد و نرخ تورم به تکرقمی تنزل پیدا کرد. پذیرش برجام، تصمیم عاقلانه کل نظام بود که اگر دیوانهای مثل ترامپ البته به کمک صهیونیستها و سران مرتجع عرب و همنوایان داخلی آنها با خارج ساختن آمریکا از آن، روند اجرائی آن را متوقف نمیکرد اکنون کشور با مشکلات گوناگون مواجه نبود. هرچند کاسبان تحریم که خود را عین نظام و منتقدان خود را خارج از نظام میپندارند، اکنون از اینکه میشنوند آمریکا و سه کشور اروپایی با روش ظالمانه و خصمانه خود درصدد بازگرداندن موضوع ایران به شورای امنیت هستند خوشحالند، ولی دولتمردان میتوانند با هوشمندی از فرصتاندک باقیمانده استفاده کنند و مانع این بازگشت نامیمون شوند.»
ادعای وضعیت خوب اقتصادی به وسیله برجام در حالی است که تورم در مقطع اجرای توافق هستهای به اذعان حامیان دولت، به قیمت رکود مطلق و به تعطیلی کشاندن هزاران مرکز تولیدی و بیکاری هزاران کارگر کاهش یافت. افزایش فروش موقت نفت در آن مقطع درآمد را افزایش داد و در محاسبات خام رشد اقتصادی به چشم آمد اما این رشد به تعبیر کارشناسان حامی دولت (مومنی، راغفر و...) «رشد بیکیفیت و بیخاصیت» بود که اقتصاد ما را معتادتر و بیرمقتر میکرد و اتفاقا تأثیر ویرانگر بر تولید داشت که در معرض واردات بیرویه قرار گرفته بود. آمریکا همزمان، سرمایهگذاران را تهدید به تحریم میکرد و بر خریداران نفت فشار میآورد تا در فواصل سه تا شش ماهه، خرید نفت ایران را کاهش دهند. علت مجال موقت فروش نفت، اثرگذاری بر انتخابات مجلس و ریاستجمهوری و نیز شرطیسازی و فریب ایران، در جهت احساس نیاز بیشتر به مذاکره بود. ادعا شد که پذیرش برجام، تصمیم عاقلانه کل نظام بود در حالیکه برجام، توافقی نامتوازن، فاقد تضمین معتبر و مکانیسم حقوقی معتبر برای شکایت بود و نمیتواند تصمیم نظام باشد. برجام دستپخت مدعیان اصلاحات ـ اعتدال بود که منافع آمریکا را تأمین و سفره مردم را خالی کرد.
در نوشته فوق از همنوایان داخلی با ترامپ سخن به میان آمده و مقصودش منتقدان برجام هستند اما واقعیت مطلب دیگری است و آن، اینکه مدعیان اصلاحات ـ اعتدال بودند که طبق خواسته ترامپ، مذاکره بر سر توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران را تکرار میکردند و در تقلای اجرای نقشه شوم ترامپ برای از بین بردن دیگر مؤلفههای اقتدار ایران بودند. این طیف به جای اعتراض به کارشکنی، زیاده خواهی و گستاخی دشمن و نقض پیاپی برجام در دولتهای اوباما و ترامپ و بایدن، جبهه خودی را تخطئه کردند. آنها ضمن وادادگی و انفعال در برابر غرب، کارشکنی و عهدشکنی دشمن را توجیه و آنها را به تحریم بیشتر تشویق کردند. مؤید دیگر همنوایی بلکه همکاری و سرسپردگی آنها به آمریکا و ترامپ، تضمینشان به این رژیم متقلب برای ماندن در برجام و اجرای تعهدات به طرز یکطرفه در صورت خروج آمریکا از برجام بود.
کاسب تحریم هم مدعیان اصلاحات ـ اعتدال هستند که گرای تحریمهای فلجکننده را به دولت اوباما دادند، سپس ادعا کردند برای برداشتن تحریمها باید بر سر منابع قدرت ملی مذاکره و آنها را واگذار کرد و ضمن هدر دادن فرصتهای رونق اقتصادی، سبب دو برابر شدن تحریمها شدند. با وجود عیان شدن واقعیات مربوط به برجام، این جماعت فریبکار در سایه عدم پیگرد امنیتی و قضایی، مشغول تحریفگری و خدمت به جبهه تحریم است. منافع همین طیف طبعا از تحریم بیشتر ایران تأمین میشود.
روزنامه لس آنجلس تایمز ۲۸ مهر ۸۸ از زبان «جانهانا» مقام وقت آمریکایی، به نوعی کاسبان تحریم را معرفی کرد؛ «مطمئناً پیامی که از گردهمایی فعالان اپوزیسیون ایران-که درمیان آنها افراد نزدیک به سران جنبش سبز حضور داشتند- شنیدم، این بود که تحریم باید اعمال شود و باید هرچه شدیدتر باشد؛ تحریم باید بهصورت شوک وارد شود که فلج کند و نه به صورت واکسن». بر همین اساس قطعنامه سنگین ۱۹۲۹ دقیقا در سالگرد فتنه ۸۸ و با هدف کمک به فتنهگران به ملت ایران تحمیل شد.
برجام اگر احیا نشد، «توافق موقت» کنیم!
روزنامه آرمان ملی در مطلبی با عنوان «توافق موقت در برجام؛راه ميانبر» نوشت:«... گذشت زمان به نفع هیچ یک از طرفین نیست و فقط شرایط را برای رسیدن طرفین به توافق سختتر میکند. در شرایط فعلی نه آمریکاییها آنطور که خود گفتهاند شرایط ایران را به خصوص خروج سپاه پاسداران از لیست تحریمها برای از سرگیری مذاکرات و رسیدن به توافق میپذیرند و نه ایران حاضر به پذیرش خواستههای آمریکاییها است. در نتیجه اگر شرایط اینگونه پیش برود نمیتوان امیدی به احیای برجام داشت اما برخی کارشناسان و صاحب نظران بر این عقیدهاند که با مقداری تعامل و تسهیل شرایط میتوان به رسیدن به توافق خوشبین بود. البته اگر طرفین در راستای رسیدن به یک فهم مشترک در راستای دستیابی به توافق مقداری در مواضع خود انعطاف نشان دهند توافق در دسترس خواهد بود.»
در ادامه این مطلب آمده است: «هر چه تنفس و تعلیق مذاکرات احیای برجام بیشتر طول میکشد، شرایط برای احیای توافق هستهای سختتر میشود آن هم در شرایطی که آمریکاییها دیگر توافق برجام را نه مثل آنچه در سال 2015 بود بلکه با خواستههای فرابرجامی در 2022 میخواهند. این در حالی است که در ماههای آینده انتخابات کنگره آمریکا نیز در پیش است و به قرائت بسیاری از کارشناسان از هم اکنون بسیار محتمل است که جمهوریخواهان مجالس آمریکا را از آن خود کنند. لذا اگر این اتفاق رخ دهد رسیدن به توافق اگر نگوییم غیر ممکن است اما بسیار سختتر ازگذشته خواهد شد. با این حال به نظر میرسدکه اگر طرفین به یک راهحل میانه برسند میتوان پیش از انتخابات آمریکا نیز شاهد احیای برجام بود. چنانکه سید حسین موسویان دیپلمات سابق کشورمان میگوید: «چنانکه آمریکا، حداقل تا انتخابات نوامبر کنگره، قادر به دادن تضمین اجرای پایدار برجام نباشد و قدرت تصمیمگیری درمورد حذف سپاه از لیست سازمانهای تروریستی را نداشته باشد، مصلحت این است که تهران و واشینگتن برای جلوگیری از مرگ دائمی برجام؛ یک توافق موقت داشته باشند تا مذاکرات احیای کامل برجام بعد از انتخابات کنگره آمریکا ادامه یابد.» در همین خصوص به نظر میرسد که گرچه بهترین سناریو احیا اجرای کامل برجام است اما درغیاب این سناریو، توافق موقت بهتر از فروپاشی برجام و بازگشت به شرایط پیش از برجام باشد.»
مدعیان اصلاحات بازهم به دنبال بزک برجام هستند و به پیشنهادی که خود غربیها سال گذشته مطرح کرده بودند- «توافق گام به گام یا توافق موقت» -روی آوردهاند. آنها میخواهند زلف همه مشکلات کشور را به برجام گره بزنند تا اقتصاد ایران شرطی شده و جمهوری اسلامی ایران در برابر خواستههای فرابرجامی غرب تسلیم شود.