kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۱۸۷۹
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۷

موانع پالایش افکار و عقاید(2)(پرسش و پاسخ)

 

پرسش:
از منظر آموزه‌های وحیانی، چرا انسان علی‌رغم افکار و عقاید نادرست خود، نمی‌تواند آنها را بازشناسی و پالایش کند و افکار و عقاید صحیح را سرلوحه اعمال و رفتار خود قرار دهد؟
پاسخ:
در بخش نخست پاسخ به این سوال به مباحثی همچون: بیماری خود دانابینی، پیروی از ظن و گمان، تمایلات نفسانی پرداختیم. اینک در ادامه دنباله مطلب را پی می‌گیریم.
3- تعصب جاهلانه
یکی دیگر از موانع دستیابی به آرای درست و مطابق با واقع، تعصب کور و جاهلانه است، تعصب عبارت است از اوج‌گیری پیروی فرد از تمایلات نفسانی، تا آنجا که به یاری و هواداری فرد یا گروه یا اندیشه و سنتی با هدفی غیر از رعایت حریم حق بینجامد. جانبداری از خویشان و قوم و قبیله، هواداری از حزب و گروه و سازمان، حمایت از فرهنگ و آداب و رسوم خاص، طرفداری از دین و مذهب، هواخواهی نژاد و زبان و یا مانند آن، اگر بر پایه میل نفس و نه براساس حق و عدالت بنا شود، تعصب خواهد بود.
طبق تعبیر امام علی(ع) ابلیس(شیطان) پیشوای متعصبان و اسوه آنان است، آنجا که در توصیف او می‌فرماید: «امام‌المتعصبین و سلف المستکبرین، الذی وضع اساس العصبیه» پیشوای متعصبان پیشینه مستکبران، آن کس که پایه و اساس تعصب را بنیان نهاد. (نهج‌البلاغه- خطبه 192) پس نخستین متعصب در جهان ابلیس است، ‌و تعصب او از سنخ تعصب نژادی است، زیرا هنگامی که خداوند به وی فرمان داد که بر آدم سجده کند، سر باز زد و استکبار ورزید، چرا که نژاد خود را بر نژاد آدم برتری داد و گفت:‌ که من از آتش آفریدی و آدم را از خاک! تعصب بیشترین زیان را برای بشر و جوامع انسانی دارد و یکی از رذایل اخلاقی و بیماری روحی روانی خطرناکی است که مانع دستیابی انسان به حقیقت می‌گردد. سفارش اسلام برای پالایش افکار و عقاید، دوری از تعصب و توجه به سخن گوینده و دقت در اندیشه صاحب عقیده است، با چشم‌پوشی از شخصیت گوینده، هر که باشد،‌و با صرف نظر از رای حزب و گروه و جمعیت، خواه با او در مرام و آیین برابر باشد یا نه، خواه مسلمان باشد یا غیرمسلمان، خواه دوست باشد و یا دشمن. چه زیبا و عقل‌پذیر است این سخن خدای متعال که فرمود: به آن بندگان من که به سخن (اقوال مختلف) گوش فرا می‌دهند، و بهترین آن را پیروی می‌کنند،‌ بشارت بده. اینان کسانی هستند که خدایشان آنها را هدایت نموده و اینان همان خردمندان هستند (زمر- آیات 17 و 18) بنابراین معیار سخن، حقیقت است نه گوینده، و اسلام نیز چیزی جز تسلیم در برابر حقیقت نیست. پیامبراکرم(ص) فرمود: هر کس تعصب ورزد، یا به سودش تعصب روا داشته شود، طوق ایمان (اسلام) را از گردن خود خارج کرده است (الکافی، ج 2، ص 308، ح 2)
4- تقلید جاهلانه
تقلید در افکار، عقاید و باورها به معنای پذیرش رای یک یا چند نفر، بدون درخواست برهان است، و این رذیله اخلاقی و بیماری روحی از نتایج تعصب و از موانعی است که از دستیابی به آراء و عقاید علمی صحیح و مطابق با واقع باز می‌دارد. تقلید زنجیری است که اندیشه انسان را به بند می‌کشد، و تا آن زمان که این بند وجود دارد، پالایش عقیده و اصلاح آن امری محال است. تقلید به آدمی اجازه نمی‌دهد در درستی یا نادرستی، مطابقت یا عدم مطابقت با واقع، و واقعی یا خیالی بودن دانش و نیز معرفت یا توهم معرفت بودن تفکر کند. تقلید از اندیشیدن در رفتار و افکار و باورهای دیگران و بررسی و نقد آزادانه آنها، باز می‌دارد. تقلید، آدمی را به زور در افکار و باورهای مقلد زندانی می‌کند. تقلید اندیشه را به جای معطوف کردن به سخن، به گوینده معطوف می‌کند. سفارش اسلام برای پالایش و اصلاح تفکر و عقیده، پاره کردن زنجیرهای تقلید جاهلانه است. شگفت‌انگیز اینکه کمتر کسی است که در بند این زنجیر نباشد، و شگفت‌انگیزتر اینکه پژوهشگرانی هستند که خود در بند زنجیر تقلیدند، و تصور می‌کنند که اندیشه آزاد دارند!