اخبار ویژه
غرولُند روزنامه زنجیرهای به خاطر افزایش صادرات و درآمد نفت
افزایش درآمد نفتی دولت، روزنامه زنجیرهای اعتماد را ناراحت کرد. این روزنامه در عین حال مدعی شده این افزایش درآمد به خاطر «جریان عادیسازی روابط با غرب» است!
اعتماد در گزارش خود مینویسد: معاون اقتصادي بانك مركزي عنوان كرده كه «نرخ تورم ميانگين 59.3 درصدي در شهريور ماه سال گذشته، به 46.2 درصد در اسفند ماه رسيده» و بر اساس همين آمار ميتوان گفت كه «آمار ارايهشده توسط رييسجمهور مبني بر كاهش 13 درصدي تورم در دولت سيزدهم مستند به آمار بانك مركزي بوده است.» معاون اقتصادي بانك مركزي همچنين با اشاره به نقش رشد پايه پولي در افزايش نرخ تورم طي سالهاي گذشته گفته كه: «خوشبختانه روند رشد پايه پولي كه در تيرماه ۱۴۰۰ به ۴۲.۶ درصد رسيده بود با ۱۱.۲ واحد درصد كاهش به ۳۱.۴ درصد در اسفندماه ۱۴۰۰ رسيده است.»
این روزنامه میافزاید: ادعاي دوم معاون اقتصادي بانك مركزي «كاهش ميزان استقراض از بانك مركزي و فشار دولت بر پايه پولي» است. ايشان عنوان كرده كه «رشد پايه پولي كه در تيرماه ۱۴۰۰ به ۴۲.۶ درصد رسيده بود با ۱۱.۲ واحد درصد كاهش به ۳۱.۴ درصد در اسفندماه ۱۴۰۰ رسيده است.» اين اظهارات را ميتوان نوعي «بازي با آمار» دستهبندي كرد. چرا كه بر اساس همان گزارشهاي بانك مركزي، رشد ماهانه پايه پولي در ماههاي پس از روي كار آمدن دولت جديد، تغيير محسوسي نسبت به ماههاي قبل از آن نداشته است.
وزير اقتصاد در گزارش نوروزي خود عنوان كرده بود كه بدهيهاي دولت به بانك مركزي «تسويه» شده و اين موضوع را يك «دستاورد» نام داده بود. سوال اين است كه اين پول از كجا آمد؟ بدون ارايه مستندات متغيرهاي پولي و بانكي در ماههاي پاياني سال 1400 چگونه ميتوان به چنين گزارشهايي اتكا كرد و آن را «دستاورد» ناميد؟
اعتماد در پایان مینویسد: به نظر ميرسد كه پاسخ اين سوال را بتوان در سيگنال جديدي كه بانك مركزي ارايه كرده، ديد. گفته شده كه تخصيص ارز در بانك مركزي طي فروردين امسال بالغ بر 11 ميليارد دلار بوده است. اين رقم در فروردين پارسال 2.3 ميليارد دلار بوده است. چگونه تخصيص ارز چنين افزايشي را نشان ميدهد؟ پاسخ بسيار روشن است. قيمت نفت بالا رفته و صادرات نفت ايران نيز به حالت نيمه رسمي ادامه دارد. بنابراين منابع ارزي بهشدت رشد كرده است.
دولتها در 40 سال گذشته متغيري به نام پول نفت را براي هزينهكرد و پوشش دادن ضعفهاي پولي و مالي خود در اختيار داشتند. با خروج يكجانبه آمريكا از برجام، اين متغير تاثيرگذار از اقتصاد ايران خارج شد و اثر ويرانكنندهاي بر شاخصهاي اقتصادي گذاشت. حال كه جريان عاديسازي روابط با غرب به واسطه قدرت گرفتن جناح اصولگرا و يكدستي حاكميت خود را با معافيتهاي نفتي نشان ميدهد؛ چرا مسئولان دولت جديد، استفاده از پول نفت براي پوشش كسريهاي عديده بودجهاي را به «دستاورد» خود نسبت ميدهند؟».
درباره این تحلیل روزنامه اعتماد گفتنی است؛ دولت طی 8-9 ماه گذشته، ضمن توقف استقراض، به تسویه بدهیهای انباشته دولت سابق هم بپردازد. در این مسیر در کنار گسترش دیپلماسی اقتصادی و افزایش 40 درصدی صادرات غیرنفتی، دولت توانسته صادرات نفت را هم افزایش دهد و ضمناً مقاومت ایران در مذاکرات وین در کنار ضربات مقاومت یمن به تأسیسات نفتی و تجاری متجاوزان سعودی و جنگ اوکراین موجب شده، قیمت نفت افزایش پیدا کند. این در حالی است که قیمت نفت در دوره دولت سابق به واسطه بیعملی دولت و همراهی با دیکتههای غرب موجب آرامش بازار نفت و سقوط فاحش قیمت شد به نحوی که در سالهای اجرا برجام مجبور بودیم سه برابر امروز نفت بفروشیم تا همین درآمد را کسب کنیم. به عبارت دیگر برقراری موازنه تهدید در مقابل تهدید و تنش در مقابل تنش، منافع ایران را پیش از زمانی که دولت وقت رویکرد منفعلانه در مقابل زورگویی غرب داشت، تأمین کرده است. ماجرا در دولت سابق به این نحو بود که غرب تعهدات خود را زیرپا گذاشت، تا جایی که کسانی مثل آقای نوبخت گفتند حتی یک قطره نفت هم نمیتوانیم بفروشیم، اما با این وجود، دولت وقت واکنش قاطعی نشان نداد و به آرامش بازار- به زیان خود کمک کرد.
بنابراین غر زدن روزنامه زنجیرهای غربگرا در این باره پذیرفتنی نیست. اما بدتر از همه، تلاش این روزنامه برای تحریف علت واقعی افزایش صادرات نفتی و درآمد ایران است.
در حالی که کشورمان بدون برجام و FATF و صرفاً به همت دولت انقلابی توانسته صادرات زیر 300 هزار بشکهای نفت را به 1 تا 1/5 میلیون بشکه در روز برساند، این روزنامه مدعی شده علت این افزایش، عادیسازی روابط با غرب و معافیت نفتی(!؟) است. در حالی که مذاکرات وین در طول یک سال گذشته بارها به بنبست خورده و در همین دوره، نظام و دولت، بیش از گذشته بر رویکردهای انقلابی در آزمایشات موشکی و حمایت از مقاومت فلسطین و یمن اهتمام داشته و ضمناً تعهدات برجامی را متوقف کرده و بر حجم فعالیتهای غنیسازی افزوده است، نویسنده روزنامه زنجیرهای چگونه میتواند ادعا کند که اکنون در دوره عادیسازی روابط با غرب هستیم؟!
البته بیان درست این است که گفته شود دولت آمریکا در برابر اهتمام و جدیت دولت انقلابی، کم آورده و قادر به مهار دیپلماسی فعال جمهوری اسلامی ایران در تجارت با کشورهای مستقل نبوده است.
اجمالاً این که محافل غربگرا به تناسب پیروی از آمریکا و غرب، در گذشته مأموریت داشتهاند ایران را ناتوان از عبور از تحریمها و انجام صادرات نفتی و غیر نفتی -و بنابراین ناچار از مذاکره دوباره با آمریکا- نشان دهند؛ اما اکنون که در تحریمها شکاف جدی افتاده، سعی میکنند با تحریف واقعیت، دستاوردهای دولت را انکار و یا بیاهمیت نشان دهند.
اگر این خدمات، راهبردی نیست گدایی غرب، راهبرد است؟!
عضو فراکسیون اصلاحطلبان در مجلس دهم میگوید تیم اقتصادی دولت فاقد راهبرد مشخص است.
روزنامه شرق از قول جلال میرزایی نوشت: «چون اساسا در دولت رئیسی چیزی به نام «تیم اقتصادی» با تعبیر و خوانش کلاسیک، علمی و متعارف آن وجود ندارد، پس هرگونه تغییر و تحولی در بدنه مدیریتی و اجرائی دولت به دلیل کنارگذاشتن معاونان اقتصادی یا استيضاح وزرا به معنای فروپاشی تیم اقتصادی دولت سیزدهم نخواهد بود. باید پذیرفت تیم اقتصادی کلیدواژهای است که ناظر بر حضور طیفی از کارشناسان، اقتصاددانان، فعالان عرصه تولید و مشاوران مجرب در کنار وزرایی آگاه اسـت که در چارچوب یک برنامهریزی واحد و منسجم، هم برای کوتاه مدت، هم برای میان مدت و هم برای بلندمدت طرحهای اقتصادی و معیشتی برای مسائل کلان مانند چگونگی پیشبرد تجارت خارجی ایران، مهار تورم، کنترل بیکاری، مدیریت بازار ارز و... داشته باشند که نهایت به رشد و توسعه کشور و برون رفت جامعه از بحران فعلی کمک کند. در حالی که واقع امر گویای آن است که دولت سیزدهم در این فرصت هشت ماهه از خلأ و فقدان تیم اقتصادی به شدت رنج میبرد و مؤید آن هم رشد افسارگسیختهتر قیمتها به خصوص در حوزه کالاهای اساسی است که عملا افسار کار از دست دولت در رفته است. چیزی که از آن به عنوان تیم اقتصادی دولت سیزدهم یاد می شـود، افراد و وزرایی هستند که یا تجربه لازم در حوزه وزارتی به خصوص در عرصه اقتصادی، معیشتی، تولیدی و سیاستهای پولی، مالی و بانکی را ندارند یا بدون هیچ برنامه مدونی صرفا به اجرای شـرح وظایف وزارتخانهای مشغول هستند یا کسانی هستند که در عین داشتن مسئولیت، چیزی از دانش اقتصادی نمیدانند.»
اظهارات این نماینده سابق مجلس در حالی است که دولت فعلی در مقایسه با دولت ائتلافی اصلاحطلبان موفق شده برخی شاخصهای منفی اقتصادی را متوقف یا شتاب افزایش آنها را کند نماید. به عنوان مثال در حالی که روند درآمدهای نفتی و صادرات غیر نفتی در دولت سابق سیر نزولی شدید پیدا کرده بود، اکنون صادرات نفت 30 درصد و صادرات غیر نفتی
40 درصد افزایش پیدا کرده است. همچنین دولت توانسته روند شتابان استقراض و چاپ پول بیپشتوانه را که تأثیر مهمی در افزایش نقدینگی و تورم داشت، متوقف کند و حتی 90 هزار میلیارد تومان از بدهیهای دولت قبلی را تسویه نماید. این در حالی است که دولت مدعی تدبیر و امید در آخرین سال فعالیت خود، تمام بودجه ارزی اختصاص یافته برای سال 1400 را در همان 4 ماه اول هزینه کرد و ضمناً انفجار نقدینگی تورمساز را در کنار کسری
450 هزار میلیارد تومانی به یادگار گذاشت. این میراث خسارتبار، نتیجه عملکرد دولتی بود که راهبردی جز «برجام» نداشت و اصلاً قائل به تدابیر اقتصادی مستقل یا دیپلماسی اقتصادی مستقل نبود، اما بزرگترین راهبرد دولت جدید، عبور از برجامزدگی و انفعال ناشی از آن و تلاش برای احیای تدریجی تولید داخلی و صادرات بوده است. به همین دلیل هم مراکز اقتصادی بینالمللی، بهبود و شرایط رشد اقتصادی در سال جدید را برای ایران پیشبینی کردهاند. دولت ضمناً تدابیری را برای اصلاح نظام بانکی (و نقش ویرانگر و تورمساز فعالیتهای بانکی ناسالم)، هدفمندسازی یارانههای تولید و مصرف، احیای کارخانههای تعطیل و نیمه تعطیل، آغاز عملیات ساخت یک میلیون واحد مسکونی در سال، حمایت از کشاورزی و خرید تضمینی گندم، شفافسازی اطلاعات و آمار از جمله در زمینه تشکیلات بانکی و بدهکاران بزرگ، کوتاه کردن دست برخی رانتخواران و نجومیبگیران از شرکتهای بزرگ دولتی و... انجام داده که نشانه اهتمام برای تغییر ریل اقتصاد کشور است. هر چند که این تغییر ریلی برای برخی محافل ذینفع ناخوشایند است.
باید از نماینده سابق مجلس پرسید اگر این اقدامات راهبردی راهبرد نیست، پس راهبرد چیست؟ کاسه گدایی به دست گرفتن و التماس آمریکا و غرب را کردن و رکورد تورم 60 درصدی را به ارث گذاشتن؟!
در برجام از همان گاوی شاخ خوردید که ادعای دوشیدنش را داشتید!
نماینده سابق از طیف مدعیان اصلاحات میگوید: تاخیر در برجام و طراحی توسعه، تلاشهای گذشته را از بین میبرد.
غلامرضا انصاری نماینده اسبق مجلس و عضو شورای شهر چهارم تهران در گفتوگو با روزنامه آرمان اظهار داشت: رویکردی که دولت اتخاذ میکند باید مبتنی بر توسعه و حل مشکلات مردم باشد. تنها در چنین شرایطی است که میتوان نسبت به بهبود وضعیت اقتصادی مردم امیدوارتر بود. در جهان امروز اقتصاد حرف اول را میزند و کشورهای جهان در حال رقابت در زمینه رشد اقتصادی هستند. در نتیجه توسعه نه بهعنوان یک انتخاب بلکه ضرورت در سطح جهان مطرح است. این در حالی است که ما هنوز نتوانستهایم تکلیف خود را با پدیده توسعه روشن کنیم. این وضعیت تنها مختص به دولت نبوده، بلکه در دولتهای گذشته نیز وجود داشته است. ما باید بپذیریم که توسعه دارای اصول و قواعد مشترک اما مدلهای مختلف است و هر کشوری براساس مدلهایی که در اختیار دارد و متناسب با وضعیت خود در روند توسعه مشارکت میکند.
انصاری میافزاید: امروز جهان در پیچ رشد اقتصادی و افزایش تولید ناخالص ملی قرار دارد و اغلب کشورهای جهان تلاش میکنند در این چرخه جایگاه خود را ارتقا بدهند. اغلب این کشورها با افقهای بلندمدتی که برای خود در نظر گرفتهاند با شتاب در مسیر توسعه پایدار حرکت میکنند.
متاسفانه امروز اوج گرفتن تحریمها در کنار برخی ناکارآمدیها فشارهای زیادی به زندگی مردم وارد کرده است. در نتیجه توجه به کرامت انسانی برای تغییر بیش از همیشه مشهود به نظر میرسد.
وی همچنین گفته است: من نگران این موضوع هستم که آیندگان درباره دولتی که از فرصتها و حمایتهای لازم برخوردار بود این قضاوت را کنند که این دولت میتوانست با استفاده از بدنه کارشناسی و نخبگان وضعیت کشور را تغییر بدهد و کشور را در مسیر توسعه قرار بدهد، اما در این زمینه کوتاهیهایی صورت گرفت و در نهایت دولت موفق نشد مشکلات را حل کند. ما امیدواریم تاریخ قضاوت مثبت و خوبی درباره دولت سیزدهم داشته باشد. آنچه در پیشگاه تاریخ درباره این دولت قضاوت خواهد شد میزان توسعه و پیشرفت کشور در این دوران است. ما نباید به سمت پنجره دانایی سنگ پرتاب کنیم. هرچه دولت بتواند کشور را بیشتر در مسیر توسعه قرار بدهد و پروسه توسعه را تسریع کند به همان میزان تاریخ درباره آن قضاوت بهتری خواهد داشت. یکی از چالشهای اصلی توسعه کشور تحریمهاست. این در حالی است که مجلس و دولت هنوز نتوانستهاند در زمینه لغو تحریمها و به سرانجام رسیدن برجام به نتیجه برسند. اتفاقی که در نهایت به ضرر اقتصاد کشور تمام خواهد شد.
یادآور میشود آقای انصاری اسفند 93 در اوج هیجانات مذاکره با آمریکا و بستن با کدخدا و فتحالفتوح توافق (برجام بعدی) به سیاق ادبیات برخی دیگر از مدعیان اصلاحات مدعی شده بود «به جای اینکه با شاخ آمریکا خودمان را درگیر کنیم، از پستانش استفاده کنیم»! اما سرنوشت عبرتآموز برجام نشان داد که آمریکاییها در قبال کسانی که سادهلوحی و خوشخیالی به خرج دهند اهل کلاهبرداری هستند. جالب اینکه حتی مقامات آمریکایی درباره مقامات عربستانی، از تعبیر «گاو شیرده» استفاده کردند. آمریکاییها ضمن چندین توافق با عناصر ایرانی خوشبین به آمریکا هم بارها مرتکب خدعه و خیانت
شدند.