از پـدر گر قالب تن یافتیم از معلم جان روشن یافتیم
معلم باید نیروی فکری متعلم را پرورش دهد و او را بهسوی استقلال رهنمون شود. باید قوه ابتکار او را زنده کند؛ یعنی در واقع، کار معلم آتشگیره دادن است. فرق است میان تنوری که شما بخواهید آتش از بیرون بیاورید و در آن بریزید تا آن را داغ کنید و تنوری که در آن هیزم و چوب جمع است و شما فقط آتشگیره از خارج میآورید و آنقدر زیر این چوبها و هیزمها قرار میدهید که اینها کمکم مشتعل شود.
(استاد شهید مرتضی مطهری)
میتوان در سایه آموختن
گنج عشق جاودان اندوختن
اول از استاد، یاد آموختیم
پس، سویدای سواد آموختیم
از پدر گر قالب تن یافتیم
از معلم جان روشن یافتیم
ای معلم چون کنم توصیف تو
چون خدا مشکل توان تعریف تو
ای تو کشتی نجات روح ما
ای به طوفان جهالت نوح ما
یک پدر بخشنده آب و گل است
یک پدر روشنگر جان و دل است
لیک اگر پرسی کدامین برترین
آنکه دین آموزد و علم یقین
استاد شهریار
مقام معلم در قرآن
دین مبین اسلام تنها دینی است که سفارش ویژه و مؤکد به کسب علم و دانش و تعلیم و تربیت و تعقل و تفکر دارد. از همین رهگذر کار معلمی، کاری مقدس در این دین آسمانی محسوب میشود و قطعاً خداوند در قرآن کریم هم در مقام معلم نکاتی را اشاره کردهاند که در این مجال آن را مرور میکنیم.
مقام معلم در قرآن کریم، با اشاره به داستان حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) و در آیات ۶۰ تا ۸۲ سوره کهف، رابطه بین معلم و شاگرد و همچنین مقام معلم را بیان کرده است. چنانکه میفرماید: «موسی به او گفت: آیا با تو بیایم تا آنچه به تو آموخته شده است به من بیاموزی؟ گفت: تو را هرگز صبر و شکیبایی همراهی با من نیست... که از جانب من معذور باشی.» (آیات ۶۶ تا ۷۶ سوره کهف)
حجتالاسلاموالمسلمین علیرضا حدادیان، دبیر مجمع نخبگان حوزوی و دانشگاهی فارس درباره مقام والای معلم توضیح میدهد: «قرآن کریم در جایی دیگر خداوند متعال را معلم معرفی کرده و میفرماید: «سپس علم اسماء (علم اسرار و آفرینش و نامگذاری موجودات) را همگی به آدم آموخت، بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست میگویید اسامی اینها را به من خبر دهید.» (آیه ۳۱ سوره بقره)
باز خداوند در قرآن میفرماید: «انسان را آفرید و به او بیان را آموخت.» (آیه ۳ و ۴ سوره الرحمن) و در آیهای دیگر میفرماید: «همان کسی که بهوسیله قلم تعلیم کرد و به انسان آنچه را نمیدانست یاد داد.» (آیه ۴ و ۵ سوره علق)
بنابراین، آیات مذکور، خداوند علیم را معلم انسانها و جهان هستی میداند و این خود نشانگر عظمت و شکوه مقام معلم در قاموس هستی است. خداوند متعال رسالت پیامبران را تعلیم و معلمی معرفی میکند و میفرماید: «و کسی که در میان جمعیت درس نخوانده، رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت میآموزد هرچند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند». (آیه ۲ سوره جمعه) و این خود حکایتگر اهمیت جایگاه و مقام معلم است.»
این پژوهشگر با اشاره به این موضوع که در روایات اسلامی نیز جایگاه معلم از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ در تکمیل صحبتهایش میگوید: «حتی در قول مشهوری آمده که برخی آن را به حضرت علی(ع) نسبت میدهند که میفرماید: «من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا»؛ هر کس یک حرف را به من بیاموزد، همانا مرا عبد خودش کرده است. در روایتی دیگر پیامبر اکرم (ص) میفرماید: علما و دانشمندان (که معلم جامعه هستند) وارثان پیامبران الهی هستند.»
ضرورت بازخوانی اندیشه شهید مطهری
دکتر اسماعیلی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درخصوص اقدام بزرگی که جریان نواندیشی دینی از دهه ۳۰ به بعد در کشور انجام داده و شهید مطهری هم یکی از پیشگامان این جریان محسوب میشود، توضیح میدهد: «در رأس این جریان شخصیت بزرگی، چون امام راحل قرار داشتند و شاگردان و فرزندان معنوی امام همچون شهید مطهری، به شایستگی این مسیر را بهخوبی ادامه دادند و گرههای بزرگی را در راه تحقق حاکمیت اندیشه دینی باز کردند.»
دکتر اسماعیلی تصریح میکند: «امروز باید بیش از گذشته پایههای فکری و نظری تأسیس حاکمیت دینی را در آثار بزرگانی، چون شهید مطهری بازخوانی کنیم، زیرا پایههای فکری جریان نواندیشی دینی همسو بر انقلاب اسلامی حرکت کرد و شهید مطهری نقش کمنظیری را در پیدایی و تأسیساندیشه انقلاب اسلامی ایفا کرد.» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به تأثیرات شگرف شهید مطهری از زمان حضور و تدریس در دانشگاه اشاره کرده و میافزاید: «استاد مطهری وقتی از حوزه علمیه قم وارد دانشگاه تهران شد با دوگانه مهم «علم و دین» که ساخته نظام تبلیغاتی آن زمان بود مواجه شد، اما ایشان بهعنوان تربیتشده مکتب امام صادق(ع) در حوزه علمیه قم وقتی وارد دانشگاه تهران شد باتکیهبر سلوک عملی خود بهخوبی نشان داد که یک روحانی اصیل بهشدت متعصب بر مبانی دینی است که حاضر نیست قدمی از مواضع دینی خود عقبنشینی کند و درخصوص این دوگانه با جدیت موضعگیری کرد.»
وی در ادامه خاطرنشان میکند: «یکی دیگر از دوگانههایی که شهید مطهری در مقابلش موضعگیری کرد، دوگانه اسلام و ایران بود که این دوگانه توطئهانگیز از اوایل دوران قاجار توسط برخیها آغاز شد تا اینکه شهید مطهری در آثار و نوشتههایش بهخوبی به خدمات متقابل اسلام و ایران پرداخت و خوشبختانه امروزه همین مسیر با هدایت حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب اسلامی بهدرستی دنبال میشود بهطوری که امروز هویت ایرانی، اسلامی شکلدهنده هویت جامعه است.»
وی در تکمیل صحبتهایش میگوید: «جامعه امروز بهشدت نیازمند تفکر و آثار شهید مطهری است، زیرا هنوز بخشهایی با آن اصول مطلوب که استاد مطهری ترسیم کرده است، فاصله دارند که البته در راستای رسیدن به تکامل امری طبیعی است و انشاءالله با هدایت مقام معظم رهبری که خودشان بزرگترین پرچمدار تفکر نواندیشی دینی هستند، پرچم حسینی انقلاب اسلامی را به دست صاحب زمان (عج) برسانند.»
دکتر سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران نیز در مراسم روز معلم میگوید: «افتخار میکنیم که روز معلم و استاد، روز شهادت عضو هیات علمی دانشگاه تهران است؛ کسی که باعث افتخار جامعه اسلامی و متعلق به خانواده بزرگ دانشگاه تهران است و حضور علامه شهید در دانشگاه تهران برگ زرینی است که همواره بر تاریخ دانشگاه تهران میدرخشد.»
وی با تاکید بر اینکه نقش شهید مطهری در آگاهیبخشی به جامعه ایران بیبدیل بود، میگوید: «تفکر انتقادی فراتر از نقد و انتقاد است. علامه مطهری اندیشیدن مستقل و منعطف را توأمان ایجاد کرد و ما امروز به این نوع اندیشه بهشدت در دانشگاه نیازمندیم.» وی ادامه میدهد: «علامه مطهری ریسکپذیر بودند و هجمههای زیادی به ایشان وارد شد که این خود نشان از خطرپذیری ایشان داشت که این نیز از خصوصیات یک کارآفرین اجتماعی است.»
دکتر مقیمی از جمله مصداقهای جسارت و ریسکپذیری شهید مطهری را انتشار مقالات خود در مجلههای مختلف با افکار متنوع عنوان کرده و میگوید: «این باعث میشد برخی به ایشان انتقاد کنند که چرا در فلان مجله خاص مطلب مینویسند.»
رئیس دانشگاه تهران تصریح میکند: «ما باید بابت دیدگاههای خود هزینه اجتماعی بپردازیم. ما به نظریه رشد ایشان در مدیریت توجه ویژه داریم که با استناد به آیات قرآنی میفرمایند؛ بحث رشد فراتر از بلوغ است و ما در نظام اجتماعی نیازمند افراد رشدیافته هستیم که آییننامه و بخشنامه برای آنها دستورالعمل و معیار عمل نیست.»
ویژگیهای بهترین معلم
معلمان خوب و بهترین اساتید در تضمین موفقیت و پیشرفت شاگردان خود، وظیفه مهمی بر عهده دارند و قبل از هر شرطی لازم است دو پیشنیاز زیر را دارا باشند:
علاقه به تدریس: پژوهشگران، عشق و علاقه به تدریس را، نخستین پیشنیاز هنر معلمی دانستهاند و این نباید به آن معنا باشد که معلمی شغل شریف و مورد احترام مردم است، بلکه بدان سبب که تا کسی به کار تدریس علاقهمند نباشد، نمیتواند در موفقیت شاگردان نایل آید. توانایی ایجاد علاقه در شاگردان: تنها علاقه خود معلم به موضوع درسی، کافی نیست، معلم باید بتواند این علاقه را در شاگردان خود نیز ایجاد کند. تدریس خوب و مؤثر نیاز به مهارت دارد و این هنگامی حاصل میشود که معلم نشان دهد، هم به شغل خود و هم به کار تدریس علاقهمند است. معلمانی که به درس علاقه دارند، اما نسبت به شاگردان خود، بیتفاوت هستند، کلاسشان اغلب سرد و کسلکننده جلوه میکند.
میترا محمودی یک فرهنگی ضمن اشاره به اینکه یک معلم باید سه مشخصه اصلی داشته باشد، این سه مشخصه را اینگونه برمیشمرد: «1) زمینه علمی 2) مهارتهای حرفهای
3) خصوصیتهای شغلی.»
وی در ادامه با بیان ضربالمثلی توضیح میدهد: «یک ضربالمثل میگوید: اگر به من ماهی بدهی، یک روز مرا سیر کردهای، ولی اگر به من ماهیگیری یاد بدهی، یکعمر مرا سیر کردهای. این باید فلسفه یک معلم باشد. معلم باید صبور، مهربان، انعطافپذیر، کاردان، شکیبا، با دید باز، با اخلاق خوش و مشتاق باشد و از تدریس لذت ببرد؛ نیز باید امانتدار، صادق، با قوه تصور قوی، خلاق و کارآمد، منظم، مفید، فروتن و باحیا باشد.»
این فرهنگی ویژگیهای یک معلم موفق را اینگونه ذکر میکند: «با خصوصیات رشد و احتیاجات فراگیرندگان در هر یک از دورههای تحصیلی آشنا است. بر محتوای آموزشی و موضوع درسی که میخواهد تدریس کند، تسلط دارد. از روشهایی برای تدریس بهره میگیرد که با موقعیت، نیازها و تجربیات دانشآموزان هماهنگ باشد. روند آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را با ارزشیابیهای مستمر آشکار میسازد. برای ارزشیابی از آزمونهایی استفاده میکند که ضمن تشخیص ضعفهای درسی دانشآموزان، آنها را با هم مقایسه نکند. اطلاعات درستی از عملکرد شاگردان به آنها میدهد، تا آنان از حدود و میزان فعالیتهای درسی و آموزشی خود، آگاهی داشته باشند. از شیوههای متعددی در تدریس استفاده میکند و روشهای مؤثر و راهحلهای جدید را میآموزد.»
راهکارهایی برای تدریس اثربخش
معلمانی تدریس اثربخش دارند که بهگونهای مناسب، اهدافی را که مستقیم یا غیرمستقیم با یادگیری دانشآموزان مرتبط است، دنبال میکنند و برای دستیابی به اهداف آموزشی دانش و مهارتهای مورد نیاز را به دست میآورند تا بتوانند از آنها در زمان مناسب به شیوه مطلوب مورد انتظار به کار گیرند.
علی بختیاری یک دبیر درباره شیوه تدریس اثربخش توضیح میدهد: «معلم برای یک تدریس خوب، خود از یک طرف باید از نظر جسمی، روحی و روانی و علمی آمادگی داشته باشند و از طرف دیگر مقدمات لازم برای استفاده از زمان تدریس را با آمادهکردن شاگردان و فضای کلاس فراهم کند تا از این طریق کلاس درس به نحو مطلوبی اداره شود. طراحی آموزشی یا طرح درس، شامل تصمیمگیری درمورد عناصر برنامه و ارتباط آنها با یکدیگر است. طرح درس چارچوب کاری معلم را معین میکند و هدف از طرح درس، استفاده بهینه از زمان، تصمیمگیری در مورد مضمون و مراحل تدریس و ایجاد شرایط لازم شکل بخشیدن به یادگیری است.
اثربخشترین معلمان، کسانی هستند که میتوانند روشهای تدریس خود را تغییر دهند، یعنی روشهای تدریس آنها، آنقدر انعطافپذیر است که میتواند بهسهولت با موفقیتهای مختلف تطبیق پیدا کند. در یک جلسه تدریس الزاماً نباید از یک روش تدریس استفاده شود؛ بلکه باید از شیوههای متعددی برای تدریس موضوع موردنظر استفاده شود؛ بنابراین معلم باید بر روشها و شیوههای گوناگون تدریس، مسلط باشد و با توجه به وضعیت و مقتضیات کلاس درس از روشهای خاصی استفاده کند.»
وی در پایان میافزاید: «معلم باید همه دانشآموزان را در تمام مراحل تدریس، اعم از شروع تدریس، ارائه و خلاصه کردن و... فعالانه شرکت دهد تا اداره کلاس به شکل مطلوبی صورت گیرد بدین طریق، دانشآموزان مطالب موردنظر را بهخوبی فراگیرند، زیرا دانشآموزان هستند که یادگیری را محقق میسازند. برای تحقق این امر، لازم است معلم برای دانشآموزان فرصت فعالیتهای علمی نظیر: تجربه، آزمایش و مشاهده را مهیا کند، آنان را برای مشارکت در بحثهای کلاس و سایر فعالیتهای جمعی ترغیب کند و اجازه دهد تا در یادگیری خود سهیم شوند. بدین معنا که باید به دانشآموزان اجازه داد درباره آنچه یاد میگیرند و نیز درباره شیوههای یادگیری خود سهیم باشند. معلم باید توجه داشته باشد که نگاه خود را عادلانه در بین فراگیران تقسیم کند، زیرا فراگیران بخشی از مطالب درسی از طریق ارتباط چشمی با معلم خود فرامیگیرند.»