kayhan.ir

کد خبر: ۲۴۱۰۵۲
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۱
نگاهی به دیروزنامه‌های زنجیره‌ای

بانیان بی‌تدبیری‌های سریالی نگران نان مردم شدند!

روزنامه سازندگی دیروز در صفحه اول خود کاریکاتوری تمام صفحه از محمد مخبر، معاون اول رئیس‌جمهور گذاشت در حالی‌که قرص نان بسیار کوچکی را در دستش گرفته است تا نتیجه تصمیم دولت برای عادلانه شدن یارانه‌ها را کوچک شدن نان جا بزند. این در حالی است که ارگان حزب کارگزاران همزمان در گزارش خود، به تصریح مسئولان نسبت به اینکه نان گران نمی‌شود، اشاره کرده است.

 

سرویس سیاسی ـ

مدعیان اصلاحات ـ اعتدال در طول 8 سال تصدی دولت مدعی تدبیر رکوردهای تورم را جابه‌جا و معیشت مردم را نابود کردند. آنها با بی‌تدبیری عمدی (به تصریح رسانه‌ها و افراد همین طیف) مردم را در صف‌های سبد کالا و مرغ و... بردند تا با سیاه‌نمایی و وخیم نمایش دادن وضعیت کشور، زمینه مذاکره برای معامله منابع قدرت ملی را به وجود آورند و ایران را به لقمه‌ای آسان برای بلعیده شدن تبدیل کنند. عجیب نیست که این طیف امروز درباره اقدامات دولت مردمی را که به اصلاح و جبران ناکارآمدی‌ها و ناراضی‌تراشی‌های عمدی دلالان فروش مؤلفه‌های اقتدار ایران اهتمام دارد، تیترهای مهمل‌گونه و هجوآمیز بزند.
روزنامه حزب اشرافی کارگزاران که کاریکاتور معاون اول دولت سیزدهم را می‌کشد، 22 فروردین 1397 جهانگیری را در شمایل سوپرمن کشید که در حال پایین آوردن قیمت دلار است در حالی که نرخ دلار در دولت مدعی اصلاحات تا 33000 تومان بالا رفت اما خبری از کاریکاتور انتقادی نسبت به جهانگیری نبود.
اشک تمساح حامیان دولتِ وعده‌های پوچ، برای نان مردم!
روزنامه اعتماد نیز روز گذشته در مطلبی به قلم یکی از فعالین اصلاح‌طلب نوشت: «وقتي تورم تاثير خود را بر قوت لايموت مردم مي‌گذارد، بايد پذيرفت حكمراني در ايران با ضعف‌هاي جدي همراه است و چنانچه اراده‌اي براي اصلاح اين شيوه حكمراني وجود نداشته باشد، شوربختانه بايد منتظر ونزوئلايي شدن اقتصاد ايران بود... در حالي كه در كنار تورم لجام‌گسيخته كه روز به روز سفره‌هاي مردم را كوچك‌تر مي‌كند و در گام اخير به ماكاروني و نان كه قوت لايموت مردم است، رسيده، شاخص‌هاي ديگر اقتصاد ايران نظير توليد خالص ملي و توليد ناخالص ملي، رشد اقتصادي، نقدينگي، كسري بودجه و ركود و... جامعه ايران را تحت‌تاثير جذب قرار مي‌دهد و گويي كه حكمراني در مسيري معكوس در حال حركت است. عدم توجه به نظرات صاحبنظران و‌ دلسوزان كشور و اخراج هر چه غير خودي است نيز مزيد بر علت شده است.»
گفتنی است، مدعیان اصلاحات که خود بانی وضع موجود هستند، جوری وانمود می‌کنند که به تازگی تورم در کشور بوجود آمده است سعی می‌کنند که به نوعی با همدردی با افکار عمومی خود را به آنان نزدیک کنند، در حالی که کارنامه فضاحت‌بار دولت قبل در نابودی ارزش پول ملی، افزایش سرسام‌آور قیمت مسکن و اجاره‌بهای مسکن، افزایش افسارگسیخته قیمت خودرو، سکه، لوازم‌خانگی، اقلام خوراکی و... همگی از نتایج حضور همین جریان در قدرت و در واقع علت العلل مشکلات امروز کشور است که به دولت سیزدهم به ارث رسیده.
اگرچه دولت سیزدهم نیز در مسیر کاهش تورم موفقیت‌هایی داشته و اهتمام بیشتری برای تورم زدایی از اقتصاد کشور باید انجام دهد اما کارشناسان معتقدند که دولت در حال جراحی اقتصادی توده‌های سرطانی به جا مانده از دولت قبل است. با این حال افکارعمومی بعد از این هشت ماه هم اقدامات دولت سیزدهم و خصوصا در صحنه بودن رئیس‌جمهور برای حل معضلات اقتصادی و عمرانی کشور را مشاهده می‌کنند و هم مشکلاتی که از دولت گذشته‌گریبانگیر اقتصاد کشور شده است را فراموش نمی‌کنند.
برجام توافق‌نامه‌ای سیاسی بود نه حقوقی!
روزنامه سازندگی در مطلبی با عنوان «بازی باخت- باخت» نوشت: «برجام می‌توانست باعث تغییر رفتار آمریکا با ایران شود.»
سازندگی در مطلب خود آورده است: «برجام می‌توانست کمی سازه‌های تاریخی را کنار بزند و نشان دهد که آمریکا قصد تغییر رفتار دارد اما با خواست‌های نامعقول کاهش غنی‌‌سازی و نصب دوربین‌ها و نظارت‌های مختلف بر انرژی هسته‌ای تحریم‌ها افزایش یافت و آمریکا به تعهدات خود عمل نکرد و سایر بازیگران را که قصد همکاری با ایران داشتند مجازات کرد.»
در ادامه این مطلب آمده است: «برجام که می‌توانست تاریخ را کنار نهد و مناسبات عادی ایران با بازیگران مرکزی را رقم بزند تبدیل به فضایی بی‌اعتماد و رویکردی حقوقی شد که به نتیجه رسیدن آن امکان‌اندکی دارد.»
سازندگی نوشت: «برجام توافق‌نامه‌ای سیاسی بود و اکنون تبدیل به بندهای حقوقی در فضای بی‌اعتمادی شده است. بار دیگر تاریخ و سازه‌های منفی بر روابط ایران و آمریکا حاکم شده است و مقصر اصلی این فرآیند تکرارشونده بازی باخت- باخت آمریکا در محیط بین‌الملل است.»
مدعیان اصلاحات از همان ابتدا که گفتند باید با کدخدا ببندیم، به دنبال این بودند که با برجام راه دوستی با آمریکایی‌ها را در پیش بگیرند. از همین رو بیشتر به حواشی و فرعیات برجام و اقداماتی مانند مذاکره مستقیم با آمریکا و بهره‌برداری سیاسی و انتخاباتی از آن متمرکز شدند تا جایی‌که بارها وزیران خارجه با هم نشست‌وبرخاست داشتند، هم‌قدم شدند، و... حتی ظریف در نشستی خطاب به غربی‌ها گوشزد کرد که اگر می‌خواهید رقیبان ما روی کار نیایند وارد مذاکره و امتیاز دادن به ما بشوید! و... چیزی که به آن توجه نشده بود مسائل فنی و کارشناسی و تضمین‌ها بود که از رهگذر آن فعالیت هسته‌ای کشور تعطیل و تهدیدها و تحریم‌های آمریکا علیه ایران بیشتر شد. شاهد مثال آنکه ظریف بعد از 8 سال در جلسه‌ای در کلاب‌هاوس گفت که از وجود واژه «تعلیق» در برجام بی‌اطلاع بوده است!