kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۹۹۲۶
تاریخ انتشار : ۲۸ فروردين ۱۴۰۱ - ۲۱:۳۱

ارتــش پرستاره جمهوری اسلامی ایران

 

کامران پورعباس
به مناسبت فرا رسیدن روز ارتش، زندگی و ازخودگذشتگی‌های تعدادی از شهدای برجسته ارتش جمهوری اسلامی ایران را مرور می‌کنیم:
شهید سید ‌محمد ولی قرنی
سپهبد سید ‌محمد ولی قرنی قبل از انقلاب تا درجه سرلشکری ارتقا یافت، اما در برابر افکار و‌اندیشه‌های رژیم ستم‌شاهی ایستادگی می‌کرد؛ لذا بارها دستگیر و محاکمه شد و سرانجام با سه سال حبس از ارتش اخراج شد.
در ماه‌های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی به پیشنهاد شهید مطهری از جانب امام خمینی به عضویت شورای انقلاب در آمد.با پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی و با حکم حضرت امام، به‌عنوان اولین رئیس‌ستاد ارتش منصوب شد.
شهید قرنی در برابر توطئه انحلال ارتش و همچنین تحرکات و توطئه‌های گروهک‌های ضدانقلاب و منافقین کوردل در برخی ‌ شهرهای کشور، مدیریتی برگرفته از دانش و بینش و منطبق با نگاه و مشی ولی فقیه داشت و باعث شد تا توطئه‌ها نقش بر آب شود و موجب گردید تا ارتش به‌عنوان بازوی قوی دفاعی برای حراست از انقلاب و کشور باقی بماند. سرانجام این فرمانده شجاع و انقلابی ارتش در 3 اردیبهشت 1358، در مقابل منزلش توسط گروهک فرقان به شهادت رسید.
شهید محمد فراشاهی
امیر سرلشکر شهید محمد فراشاهی نخستین افسر شهید ارتش است که به این نکته تأکید داشت که لباس نظامی، لباس شهادت اوست. اوایل پیروزی انقلاب تأکید می‌نمود که در این لحظه حساس تاریخ کشور نباید امام خمینی را تنها بگذارم و من و امثال من باید شهید شویم تا ریشه‌های انقلاب نوپایمان استوار گردد.
بعد از انقلاب اسلامی، پیرو فرمان حضرت امام برای پایان دادن به شورش‌های کردستان و ایجاد نظم و آرامش در منطقه، داوطلبانه از مرکز آموزش ۰۱ نیروی زمینی ارتش در تهران به تیپ دوم لشکر ۲۸ پیاده کردستان منتقل و به سمت فرماندهی گردان ۱۰۷ پیاده منصوب شد.
در حمله منافقان به سقز در سال ۱۳۵۸، برای تقویت پادگان سقز و پاک‌سازی شهر، نیروی کمکی از سنندج، همدان و شیراز درخواست کرد و نیروه‌های ضد انقلاب نیز طرفداران خود را تحریک کردند تا با تجمع در ۵ کیلومتری شهر، از ورود نیرو‌های کمکی به سقز جلوگیری کنند. سرانجام در ۳۱ مرداد ۱۳۵۸ در حالی که دشمن توان چیرگی بر تیپ تحت رهبری سرلشکر فراشاهی را نداشت، دست به حیله‌ای منافقانه زد و شهید محمد فراشاهی را که برای جلوگیری از بروز درگیری و ریخته‌شدن خون مردم بی‌گناه شهر با دو نفر از معتمدین محل و چند تن از افراد تحت فرماندهی‌اش بدون اسلحه و با پرچم سفید به نشانه صلح و دوستی به اردوگاه ضدانقلاب نزدیک شد تا از آنها بخواهد که از سر راه ستون اعزامی کنار رفته و درگیری را قطع کنند؛ اما در نهایت ناجوانمردی، با شلیک گلوله‌ای به قلبش و در حالی که روزه‌دار بود، به شهادت رسید.
شهید منصور ستاری
منصور ستاری وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد، تحصیل در دانشگاه را نیمه‌کاره رها کرد و به جبهه رفت و آن‌قدر ابتکار و کاردانی نشان داد که در سال ۱۳۶۲ معاون عملیات فرماندهی پدافند نیروی هوایی ارتش و دو سال بعد معاون طرح و برنامه نیروی هوایی و در سال 1365 به سمت فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب گردید و تا هنگام شهادت عهده‌دار این مسئولیت بود و به‌عنوان فرماندهی شجاع و خلاق و کارآمد شناخته می‌شد.
تجهیز سیستم‌های راداری و پدافندی در طول جنگ تحمیلی که باعث شد تا توان نیروی هوایی در سرنگونی هواپیماهای متجاوز دشمن دوچندان شود، راه‌اندازی مرکز پژوهش، تحقیقات و آموزش نیروی هوایی، تأسیس دانشگاه علوم و فنون هوایی، ایجاد شبکه دیده‌بانی، ایجاد محیط مناسب برای تفکر و نوآوری برای تعمیرات و نگهداری تجهیزات پیشرفته نیروی هوایی، افزایش امکانات نو‌سازی و بهسازی مهندسی نیروی هوایی، ساخت نخستین هواپیمای ساخت ایران با نام‌پرستو که یک هواپیمای سبک ۴ نفره بود، تکمیل و عملیاتی نمودن بیمارستان 600 تخت خوابی نهاجا، تأسیس پروژه هواپیما‌سازی اوج، بهینه‌سازی رادارهای نهاجا، ساخت و تولید بمب‌ها و موشکهای هدایت شونده، ارائه طرح ساخت رادار ملی، خرید هواپیماهای اف7 و میگ29 و سوخوی24 و دهها پروژه آفندی و پدافندی که امروز نقش راهبردی را در نیروی هوایی دارد، همه از خدمات این شهید والامقام است.
سرلشکر ستاری در ۱۵ دی ۱۳۷۳ در حادثه سقوط هواپیما به همراه شش تن از امیران نیروی هوایی ارتش و شش خدمه پروازی به شهادت رسید.
شهید حسین لشکری
خلبان حسین لشکری پس از انجام 12 ماموریت هوایی در جنگ تحمیلی، هواپیمایش مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و مجبور به ترک هواپیما شد و در خاک دشمن به اسارت بعثی‌ها درآمد.
امیر سرلشکر خلبان لشکری جانباز 70 درصد نیروی هوایی ارتش با تحمل 18 سال اسارت در 17 فروردین 1377 پیروزمندانه به میهن اسلامی بازگشت و در بدو ورود در دیدار صمیمانه با فرماندهی معظم کل قوا ضمن تجدید بیعت با معظم‌له، مفتخر به لقب سیدالاسرای ایران از سوی رهبر معظم انقلاب گردید.
این آزاده سرافراز سرانجام در 19 مرداد 1388 بر اثر عارضه‌های ناشی از دوران اسارت به شهادت رسید.
شهید علی صیاد شیرازی
علی صیاد شیرازی نظر شده امام رضا(ع) بود.در کودکی، مادر شهید صیاد شیرازی در روز عاشورا بچه در بغل، همراه زنان دیگر در یکی از خیابان‌های نزدیک حرم علی‌بن‌موسی‌الرضا به تماشای دسته‌های سینه‌زنی ایستاده بود. ناگهان صدای‌گریه کودک برخاست، اما دنباله صدا نیامد. لحظاتی گذشت، دهان بچه همچنان باز بود، نفسش بند آمده بود و رنگش هر لحظه کبود و کبودتر می‌شد. فریاد زن‌ها بلند شد. مادر علی شنید که می‌گویند: طفلکی تمام کرد، خفه شد.
چشمان مادر سیاهی رفت و به زمین افتاد. در عالم دیگر دید که در مجلس عزاداری است و کسی روی منبر نشسته و روضه می‌خواند. در بالای مجلس سیدی نورانی است که با دست به او اشاره می‌کند پیش آی. عزاداران راه باز کردند تا رسید به نزدیکی‌های آن سید نورانی که حالا می‌دانست امام رضا است. امام دعایی خواند و بعد گفت: «تو نگران علی نباش.»
به صدای‌گریه فرزندش چشم گشود. صدای صلوات زن‌ها بلند شد. بچه را که به بغل گرفت و بر سینه‌اش فشرد، اشک امانش نداد. علی تا دو روز تب داشت، اما مادر هیچ نگران نبود و می‌دانست نگهدار علی کسی دیگری است. ایشان علی را نگه داشت تا اینکه او را به بالاترین مقام یعنی شهادت رساند.صیاد دلها در سازماندهی و فعالیتهای نیروهای انقلابی در ارتش، تلاش گسترده‌ای داشت.
پس از انقلاب در جریان مبارزه با گروهک‌ها و ضدانقلاب و خدمت مخلصانه و ایثارگرانه در دفاع از سقوط شهرهای درگیر در غرب و شمال غرب کشور، رشادت و حماسه‌آفرینی نمود و به‌عنوان فرمانده عملیات غرب کشور منصوب شد.
در آخرین ماه‌های ریاست‌جمهوری بنی‌صدر به‌دلیل برخورداری از روحیه انقلابی و مخالفت با خط مشی او برکنار شد و تا عزل بنی صدر به دعوت شهید کلاهدوز در ستاد مرکزی سپاه پاسداران به آموزش پرداخت.
پس از عزل بنی‌صدر، قرارگاه مشترک عملیاتی سپاه و ارتش را راه‌اندازی کرد و به‌عنوان فرمانده ارشد در آن قرارگاه مشغول به فعالیت شد و در ایجاد وحدت بین قوای مسلح کشور بسیار تاثیرگذار بود.
در مهرماه سال 1360 از جانب امام خمینی به فرماندهی نیروی زمینی ارتش منصوب گردید. در زمان فرماندهی‌اش عملیات‏‌های پیروزمندانه ثامن‌الائمه، طریق القدس، فتح‌المبین، بیت المقدس، مرصاد و چندین عملیات دیگر با همکاری ارتش و سپاه و نیروهای مردمی با موفقیت انجام شد.
در 23 تیرماه 1365 از جانب حضرت امام به عضویت ‏شورای‌عالی دفاع منصوب شد.
در مهرماه سال 1368 با حکم مقام معظم ‏رهبری به سمت معاونت ‏بازرسی ستاد کل نیروهای مسلح و در شهریورماه سال 1372 به سمت جانشین رئیس‌ستاد کل نیروهای مسلح منصوب و در 16 فروردین 1378 همزمان با عید خجسته غدیر با حکم رهبر انقلاب به درجه سرلشکری نایل گردید.
سپهبد علی صیادشیرازی در 21 فروردین 1378 در مقابل منزلش مورد سوءقصد منافقین جلاد و خونخوار قرار گرفت و به شهادت رسید.
اخلاص و ولایتمداری صیاد دلها زبانزد است.یکی از همرزمان شهید نقل نموده است: قرار بود صبح روز عید غدیر برود به خدمت آقا و درجه‌ سرلشگری‌اش را بگیرد. همه تبریک گفتند خودش می‌گفت: درجه گرفتن فقط ارتقای سازمانی نیست؛ وقتی آقا درجه را روی دوشم بگذارند، حس می‌کنم ازم راضی هستند. وقتی ایشان راضی باشد، امام‌عصر(عج) هم راضی‌اند. همین برایم بس است.
از جمله اسناد قابل تأمل شهید صیاد شیرازی دست‌نوشته او در تاریخ 8 اسفند 1377 به فاصله 42 روز قبل از شهادت است. در این دست‌نوشته آمده است:«عظیم‌ترین نعمت خدا را نعمت عظیم ولایت می‌دانم و استحکام در پیوند با ولایت را ضمانت‌بخش هدایت و عاقبت‌بخیری می‌پندارم، فلذا نه تنها در قلب و زبان بلکه در عمل کوشیده‌ام ارادتم را به ولایت به ثبوت برسانم و لذا از خداوند متعال مسئلت دارم که مرا در این مهم یاری فرماید.»
شهید اقبال آدمی
شهید ناوبان‌یکم تفنگدار دریایی اقبال آدمی یکی از تکاوران شهید نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی است که نخستین شهید نیروی دریایی ارتش و شهید نخستین روز جنگ میباشد.
اقبال در منطقه یکم دریایی نیروی دریایی ارتش در پایگاه دریایی خرمشهر مشغول به خدمت شد. هنگامی که در آخرین روز شهریورماه سال ۱۳۵۹ مشغول گشت‌زنی و انجام مأموریت در منطقه خرمشهر در تأمین امنیت آب‌های کشورمان بود، در پی آتش‌افروزی و تحرکات مرزی رژیم بعثی در تهاجم به ایران اسلامی به شهادت رسید.
شهيد ‌قاسم درآهكي
گروهبان شهيد ‌قاسم درآهكي از نيروهاي گردان 151 دژ خرمشهر از لشكر 92 زرهي خوزستان بود. این لشکر در شرايط دشوار روزهاي نخستين جنگ تحميلي به مصاف دشمن بعثي رفت.
شهید درآهكي به همراه دو تن از همرزمانش در اول مهر1359 در روز دوم جنگ در منطقه عملياتي کوشک(طلایيه) به شهادت رسیدند و از جمله نخستین شهدای جنگ تحمیلی و نخستین شهدای ارتش در جنگ هستند. پيكر مطهر اين شهيد والامقام به همراه دو همرزمش پس از سی سال در منطقه عملياتي كوشك در روزهاي پاياني سال 89 كشف شد.
شهيد محمد جعفر نصر اصفهاني
شهيد محمد جعفر نصر اصفهاني مينويسد: خدمت سربازي‌ام نيمه‌كاره مانده بود. جوانان دسته‌دسته براي دفاع از ميهن اسلامي به جبهه ميرفتند و در خون ميغلطيدند. تصميم گرفتم كه هيچ‌گاه جبهه را ترك نكنم. نميدانستم وارد كدام ارگان رزمي شوم.... ميان ارتش و سپاه ترديد داشتم. تا اينكه در عالم رويا، امام زمان(عج) را زيارت كردم. عرض كردم: يا حجه‌بن‌الحسن! آقاجان! در اين شرايط چه كنم؟! آقا با مهرباني فرمودند: ارتش به شما نياز بيشتري دارد، به ارتش برويد. از همان روز تصميم گرفتم وارد دانشگاه افسري شوم.
با آغاز جنگ تحميلي، نصراصفهاني به جبهه‌هاي حق عليه باطل شتافت و در منطقه عملياتي سوسنگرد مجروح شد. با انتخاب شهيد صياد شيرازي به فرماندهي نزاجا، در دفترش خدمت را ادامه داد. زمانيكه حكم اتمام خدمت نظام وظيفه صادر شد، باز هم در دفتر صياد دلها ماند.
در سال ۱۳۶۷ در منطقه عملياتي مريوان و پنجوين عراق به علت استنشاق گازهاي شيميايي مجروح شد.
مسئوليتهاي بسياري از جمله فرماندهي گروهان دانشجويان در دانشكده افسري، بازرسي نزاجا، بازرسي لشکر ۲۸ سنندج، دوره عالي پياده در شيراز، فرماندهي قرارگاه شمالغرب نزاجا، بازرسي نزاجا، معاونت و فرماندهي گردان تكاور تيپ ۴۵ تكاور، فرماندهي تيپ ۱ لشکر ۲۳ و فرماندهي تيپ ۱ لشکر ۷۷ پياده ثامن‌الائمه را در کارنامه دارد.
سرانجام در 19 آبان ۱۳۷۵ بر اثر جراحات حاصل از سموم شيميايي به شهادت رسید.
شهید حجت‌الاسلام عباس رضاییان رامشه
حجت‌الاسلام عباس رضاییان رامشه اولین مسئول عقیدتی سیاسی آمادگاه اصلی عمومی اصفهان نیروی زمینی ارتش است.
با آغاز جنگ تحمیلی، در 1 مهر ۱۳۵۹، برای دفاع از خونین‌شهر با اولین گروهان داوطلب، از اصفهان عازم جبهه خرمشهر شد.
پس از چند روز نبرد جانانه در شهر خون و قیام و پایان یافتن مهمات، قرار شد به اتفاق چند نفر از همرزمان برای رایزنی و دریافت مهمات به استانداری خوزستان در اهواز بروند. پس از طی مسافتی در کمین نیروهای عراقی گرفتار شده و به اسارت بعثی‌ها درآمدند.
از آنجا که حجت‌الاسلام رضاییان با لباس روحانیت به این مأموریت اعزام شده بود و با توجه به کینه شدید بعثی‌ها نسبت به روحانیت شیعه، ایشان را مورد شکنجه قرار می‌دهند تا اینکه در 19 مهر 1359 به شهادت می‌رسد.
شهید رضاییان از نخستین شهدای روحانی کشور و ارتش و اولین شهید روحانی از سازمان عقیدتی سیاسی ارتش است. پیکر پاک شهید هنوز هم به وطن بازنگشته است؛ بنابراین شهید گمنام ارتش و همچون تمام شهدای گمنام از مهمانان ویژه حضرت زهرا است.
شهید ابراهیم شریفی
شهید گمنام دیگر ارتش، شهید سرلشكر خلبان جاویدالاثر ابراهیم شریفی است.از خلبانان هواپیمای اف 4 در پایگاه ششم شكاری بود كه با شروع جنگ به دفاع از كشور برخاست و در عملیات غرورآفرین مروارید در 7 آذر 1359 در حمایت از رزمندگان نیروی دریایی مستقر در ناوچه پیكان، حماسه آفرید و با هدایت هواپیماهای شكاری بمب افكن نیروی هوایی از درون ناوچه پیكان با دادن گرای مناسب باعث سرنگونی سه فروند ناوچه اوزای عراقی به قعر آب‌های خلیج فارس شد و سرانجام پس از اصابت موشک به ناوچه پیکان به شهادت رسید و
حماسه ساز گمنام عملیات مروارید گردید.
شهید احمد رجب خیشگر
شهید گمنام و جاویدالاثر دیگر ارتش، احمد رجب خیشگر است.احمد به استخدام ارتش درآمد و دوره آموزش نظامی را در تیپ دو دزفول گذراند. با آغاز جنگ تحمیلی بنا به درخواست و اصرار خودش به پادگان دشت آزادگان سوسنگرد اعزام و در جبهه الله اکبر مستقر گردید.رشادتها و دلاوریها و حماسه‌آفرینی‌های بسیاری در جبهه‌ها از خودنشان داد و به درجه گروهبان یکمی نائل شد. یک بار در جبهه به درجه جانبازی مفتخر گردید، اما این موضوع را از ترس اینکه به او اجازه حضور مجدد در جبهه را ندهند، تا پایان درمان مجروحیتش از خانواده پنهان نمود.
سرانجام در 3 مهر ۱۳۵۹ در بیست سالگی در جبهه بستان به شهادت رسید.
شهید اقدس احمدوند
خانم اقدس احمدوند از اعضاي اداره بهداشت و درمان نيروي زميني ارتش بود که در بیمارستانی در تهران مشغول خدمت شد.
7 بهمن 1357 کارهایش را در بیمارستان به اتمام رساند و به تظاهرکنندگان در پیچ شمیران پیوست. درحالی که مشغول امدادرسانی به مجروحان بود، مورد اصابت تیرهای سربازان پهلوی قرارگرفت و به شهادت رسید و به‌عنوان اولین زن شهید ارتش شناخته شد.
شهید زرین‌تاج گودینی
خانم زرین‌تاج گودینی دومین شهید زن ارتش است که به‌عنوان یکی از زنان شهیده شاخص جامعه پزشکی شناخته می‌شود.
وی یکی از اعضای ارتش بود که در بیمارستان ۵۲۰ کرمانشاه مشغول به خدمت بود. بيمارستان 520 از بيمارستانهاي مرزي بود که نقش مهمي در مداواي مجروحان داشت.با وجود بمباران شدید استان‌های غربی توسط هواپیماهای عراقی حاضر به ترک شهر نشد و به امدادرسانی به مجروحان پرداخت.
در ۷ آبان 1365 براثر بمباران هوایی بیمارستان محل خدمتش به شهادت رسید.
شهید سلطنت علی‌خانی
خانم سلطنت علی‌خانی سومین شهید زن ارتش است که یکی از فعال‌ترین اعضای بیمارستان ۵۲۰ ارتش کرمانشاه بود و بارها از سوی مسئولان تقدیر شده بود.
شهیده در اوج بمباران شهرهای مرزی، در کرمانشاه ماند و امدادرساني به مجروحان را ترک نکرد.
در ۲۶ اسفند 1366 هواپیماهای عراقی شروع به بمباران شهر کردند. خانم سلطنت علی‌خانی و دو فرزندش حسام‌الدین و مریم‌السادات و مادر همسرش به پناهگاه رفتند. پناهگاه توسط هواپیماهای عراقی بمباران شد و به شهادت رسیدند.
شهید غلامرضا چاغروند
امیر سرلشکر خلبان غلامرضا چاغروند، شهید بی‌سر و عاشورایی هوانیروز است. با آغاز جنگ تحمیلی، به جبهه‌های جنگ غرب و جنوب شتافت و جان‌فشان پرواز کرد. آخرین مأموریت این خلبان جسور و با ایمان هوانیروز در بعدازظهر ۱۲ مهر ۱۳۵۹ بود که با بالگرد امدادی عازم ماموریتی از کرمانشاه به ایلام و دهلران می‌شود.
پس از انجام مأموریت در دهلران، بالگردش در مسیر بازگشت مورد اصابت گلوله دشمن قرار می‌گیرد و اقدام به فرود اجباری در بین نیروهای دشمن می‌کند.دشمن با اسارت بالگرد و سرنشینانش یک مصاحبه رادیویی برای خوراک تبلیغاتی در همان محل تدارک می‌بیند؛ اما خلبان چاغروند در مقابل خواست آنها مبنی بر هتک حرمت به ساحت امام خمینی، خاک وطن و مسئولان جمهوری اسلامی ایران از خود مقاومت نشان می‌دهد که همانجا او را شهید و با خباثت تمام سر مبارکش را از بدن جدا می‌کنند.
شهید محمد شاه‌حسینی
سرباز شهید محمد شاه‌حسینی در سال 1366 پس از گذشت 18 ماه از خدمت مقدس سربازی در منطقه عملیاتی سومار به شهادت رسید.
به مادر گرامی‌اش گفته بود: مادر دوتا پسر داری، نمی‌خواهی یکی را در راه خدا بدهی؟ این همه می‌گویید خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست، نمی‌خواهی خون یکی از بچه‌ها را هدیه به رهبر کنی؟ من حاضرم شاهرگم را برای حرفم بدهم.
وقتی پیکر شهید را تحویل گرفتند دیدند درست ترکش به گردن و شاهرگش خورده و آن را قطع کرده و به آرزویش رسیده است.
شهید رضا میرزایی
سرباز شهید رضا میرزایی با رسیدن به سن سربازی، در کسوت این لباس مقدس در ارتش به خدمت در منطقه عملیاتی غرب کشور اهتمام ورزید و سرانجام در ۷ اسفند ۱۳۶۹ به شهادت رسید.
دفعه آخر که برای مرخصی آمده بود، گفت: پدر و مادر! این‌دفعه شما استراحت کنید، من کار می‌کنم؛ چون من دیگر بر‌نمی‌گردم. به او گفتند: این حرف‌ها چیست که می‌زنید؟ گفت: خواب دیدم که امام‌حسین(ع) مرا به کربلا دعوت کرده و گفته بیا پهلوی علی‌اکبر(ع) و من خوشحالم که باید بروم و شما نیز باید خوشحال باشید و اگر من شهید شدم، برایم‌گریه نکنید و مشکی نپوشید؛ زیرا من جایگاهم خیلی خوب است و اباعبدالله(ع) برایم دعوت‌نامه داده و باید بروم.
شهید محسن قوطاسلو
ستوان دوم محسن قوطاسلو تکاور کلاه سبز تیپ ۶۵ نوهد(نیروی ویژه هوابرد)، اولین شهید مدافع حرم ارتش است.
پدر بزرگوار شهید خاطرنشان می‌نماید: «پسر من جنگاور بود، ​غواص بود، چترباز بود، دوره‌هایی که یک رنجر باید ببیند گذرانده بود، کلاه سبز بود، غریق نجات بود. اما قبل از همه اینها محسن یک بسیجی بود؛ یک نظامی خالص.... همیشه خودش را سرباز رهبر میدانست.... محسن همیشه میگفت من می‌روم که سرباز بیبی باشم. حالا پسر من سرباز بیبی است.»
محسن اوایل فروردین ۹۵ در حالی که تازه ۲۶ سالش شده بود به سوریه اعزام شد و در ۲۳ فروردین همان سال، در روستای «برنه» حلب به شهادت رسید و شد اولین شهید مدافع حرم ارتش جمهوری اسلامی ایران.
در یک عملیات سختی بین نیروهای ایرانی و نیروهای جبهه النصره در شهر حلب، تا رسیدن نیروهای خودی، محسن چند ساعتی خط را به تنهایی نگهداشته و قهرمانانه در نبردی مستقیم و تن به تن به شهادت رسید.
شهید محسن قطاسلو آرزوی دیدار با مقام معظم رهبری را داشت. بعد از شهادتش زمانی که رهبری به گلزار شهدای بهشت زهرا میروند و وارد قطعه ۵۰ میشوند، بالای سر مزارش رفته و به این ترتیب محسن به آرزویش می‌رسد.
پدر شهید در این باره می‌گوید:«محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند، حتی در وصیت نامه‌اش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست متبرکشان را به روی سرم بکشد. که البته قسمتش نشد اما بعد از شهادتش‌، حضرت آقا همین‌جا سر مزار محسن آمد و چند دقیقه‌ای ایستاد. همین عکس است که خیلی معروف شده.»
پدر شهید در پاسخ به این پرسش: «خودتان هم از نزدیک ایشان را دیده‌اید؟»، ابراز می‌دارد: «چندباری این سعادت نصیب من شده که محضر حضرت آقا برسم. همیشه از ایشان خواسته‌ام که من را دعا کنند و ایشان هم فرمودند که این مدافعان حرم در راه دفاع از حریم و حرم به شهادت می‌رسند؛ افتخار کن که چنین پسری داری.»
شهید مجتبی یداللهی منفرد
سروان مجتبی یداللهی منفرد، جوان‌ترین شهید مدافع حرم ارتش است.علاقه زیادی به شهید صیاد شیرازی داشت و سعی داشت قدم در همان مسیری بگذارد که این شهید بزرگوار گذاشته بود. اغلب به یاد شهید سپهبد صیاد شیرازی بود و او را الگویی برجسته برای دانشجویان دانشگاه افسری می‌دانست.
پس از فارغ‌التحصیلی وارد تیپ ۳۸۸ ایرانشهر می‌شود و به‌عنوان جانشین گروهان سوار زرهی کارش را آغاز می‌کند.
از تیپ 65 نوهد حدود دو روز قبل از سال تحویل 95 عازم سوریه شد و در 21 فروردین 1395 در سن
۲۵ سالگی در دفاع از حریم آل‌الله پس از رشادت‌های فراوان به فیض شهادت رسید.
جبهه‌النصره با حدود ۲ هزار نیرو، ۱۵‌تانک و چند نفربر و خودرو به مواضع نیرو‌های مقاومت در حلب حمله می‌کند. تعدادی از نیرو‌های لشکر فاطمیون و مدافعان حرم ارتشی جلویشان ایستادگی می‌نمایند. این نبرد نابرابر منجر به عقب‌نشینی النصره با تلفات بسیار می‌شود.
مجتبی یداللهی منفرد بر اثر اصابت گلوله‌ای به پهلوی راستش به شهادت می‌رسد.
در وصیتنامه شهید آمده است:«حقیقتاً عشق به ولایت ریشه در تار و پود امت اسلامی دارد و اگر نیم‌نگاهی به کشورهای اطراف بیندازیم متوجه خواهیم شد که اگر از حال تا قیامت سجده شکر برای نعمت ولایت بجا‌آوریم حق مطلب را ادا نکرده‌ایم....امروز هر راهی که به ولایت منتهی نشود، بیراهه است؛ چرا که مردم قطب‌نمای صراط مستقیم‌شان را مقام معظم رهبری می‌دانند.» 
شهید صادق فلاحی و شهید علیرضا حنیفه‌زاد
در اسفند 1400، هواپیمای اف5 آموزشی ارتش، حامل خلبانان صادق فلاحی و علیرضا حنیفه‌زاد، پس از برخاستن از باند پرواز پایگاه دوم شکاری شهید فکوری تبریز دچار نقص فنی شد.
دو خلبان پاکباخته با اینکه می‌توانستند از صندلی پران
استفاده کنند، با فداکاری و مردانگی از این قابلیت چشم پوشیدند و هواپیما را به منطقه خالی از سکنه هدایت کردند.
با توجه ‌به اینکه هواپیما بر فراز شهر تبریز و تراکم ساختمان‌ها و آپارتمانهای منطقه قرار داشت، این خلبانان تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا هواپیما را در منطقه خلوت فرود بیاورند.
سرانجام این هواپیما را در بلوار منجم تبریز به دیوار یک مدرسه خالی از سکنه برخورد کرد و منفجر شد و دو خلبان فداکار و ایثارگر آن به شهادت رسیدند.
سرهنگ دوم صادق فلاحی از بهترین استاد خلبانان پایگاه شهید فکوری تبریز و سروان علیرضا حنیفه‌زاد از خلبانان جوان این پایگاه در این سانحه به شهادت رسیدند.
همرزمان شهید فلاحی او را شبیه‌ترین فرد به شهید بابایی می‌دانند.
به گفته یکی از دوستان شهید فلاحی، وقتی در کابین هواپیما می‌نشست با ذکر یا زهرا تیک‌آف
می‌کرد.