پشت پرده حربه «لغو موقت تحریم نفتی ایران» چیست؟! (نگاه)
مجتبی باجلان
جنگ روسیه و اوکراین و موج تحریمی غرب علیه روسیه، موضوعی است که طی هفتههای اخیر همچنان بخش قابل توجهی از تحلیلهای اقتصادی و سیاسی را تحتالشعاع قرار داده است. آمریکا با هدف آسیب زدن به زیرساختهای مالی و بخش فناوری و نظامی، اتحادیه اروپا با تهدید حذف روسیه از سیستم سوئیفت، هرکدام با گسترهای از اقدامات تحریمی با روسیه، برای تشدید تنشها حول محور بحران اوکراین تلاش کردهاند و طبعا هرکدام از اقدامات مذکور اثرات منفی و ماندگار بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.
در این میان يكي از بازارهايي كه بلافاصله پس از آغاز جنگ روسیه و اوکراین دچار نوسان صعودي شد، بازار نفت بود که تا نرخ حدود 140 دلار هم رسید و اگرچه غربیها با کمک رسانه و نه متغیرهای اقتصادی آن را به عدد تقریبی 102 دلار رساندند اما قطعا نوسانات قیمت نفت به همين جا ختم نخواهد شد.
موضوعی که کشورهای غربی و بهویژه آمریکا را با بحران مواجه کرده و باعث افزايش قيمت سوخت و بنزين و رکوردشکنی تورم در این کشورها شده است. در چنين شرايطي، نام ايران و ونزوئلا بهعنوان دو كشور نفتي جهان بر سر زبانها افتاده كه از قضا در این سالها تحت شدیدترین تحریمهای غرب قرار گرفته بودند و بهویژه در مورد کشورمان که آمریکا با سیاست به صفر رساندن صادرات نفت و کارزار فشار حداکثری، فروپاشی اقتصاد ایران را دنبال میکرد.
غربیها با فرض اینکه حضور ایران و ونزوئلا در بازار انرژي ميتواند بخش قابل توجهي از تبعات حذف نفت روسيه از بازار را جبران كند، به تکاپو افتاده و در مورد ايران، در قالب كشورهاي 4+1 و آمريكا تلاش دارند از طريق مذاكرات هستهاي زمينه حضورش در بازار نفت را فراهم سازند و درباره ونزوئلا هم هيئتي از سوي آمریکا، برنامهريزي برای پايان دادن به تحريمها این کشور را آغاز كرده است.
در چنین شرایطی یک طیف خاص سیاسی که در طول 8 سال گذشته با گره زدن اقتصاد کشور و معیشت مردم به مذاکره و رابطه با آمریکا لطمات و خسارات جبرانناپذیری به کشور وارد کرده و معالاسف از این تجربه تلخ عبرت نگرفته همچنان بر همان مسیر طیشده پرخسارت اصرار دارد، با ایجاد جو هیجانی و فضاسازی رسانهای سعی در القای این گزاره دارد که باید از این فرصت استفاده کرد، با شعار هر توافقی بهتر از عدم توافق است، مذاکرات وین را بدون اخذ تضمین به امضا نهایی رساند و به فوریت نفت ایران را به بازار سرازیر کرد.
گذشته از این امر واضح و کاملاً بدیهی که همین حالا هم با رویکرد منطقی و اصولی دولت سیزدهم تیغ تحریمها کند شده و بدون برجام نفت میفروشیم، اما غربیها میخواهند برای حل بحران انرژی خود از یکسو نیاز خود را تأمین و برای مهار قیمت انرژی، نفت ایران را وارد بازار جهانی کنند و از سوی دیگر رفع تحریمهای نفتی ایران را بهعنوان یک امتیاز به ایران جا بزنند، اما این طیف سیاسی پاسخ نمیدهد که:
1- بر فرض عمل به چنین رویکردی اگر دوباره آمریکائیها با سیاههای مملو از بد عهدی و پیمانشکنی، پس از مدتی، دوباره و به بهانه دیگری نفت ما را تحریم کنند، وضع کشور با شوک ناشی از آنچه خواهد شد؟!
2- اگر غرب با روسیه بر سر اوکراین به توافق و سازش رسید و تحریم نفتی روسیه منتفی شد و غربیها به سیاق همیشگی دشمنی با ملت ایران، به طمع افتادند تکلیف چیست؟!
3- تبدیل شدن به ابزار دست غرب برای کاهش قیمت نفت آن هم در شرایطی که همچنان زخمهای پیدرپی و عمیق دشمن بر پیکره اقتصاد ایران هنوز ترمیم نشده با کدامیک از مدعاهای این طیف درباره منافع ملی سازگاری دارد؟!
بدیهی است که دولت سیزدهم با اتکا به رویکرد اصولی، منطقی و عزتمندانه خود در عین استفاده از ظرفیتهای بازار نفت و همچنین اعمال حق خود در فروش نفت، نیاز تبلیغاتی دشمن برای آرامش روانی دادن به بازار نفت را برآورده نخواهد کرد و ضمن توسعه هوشمندانه تجارت نفت، اسیر القائات و هیجانات کاذب برای ریختن ذخائر نفت خود به بازار نخواهد شد.