مرثیه وجدان و عقل پس از این همه وطنفروشی؟!(خبر ویژه)
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: «برخی افراد با گرفتن پول و پروژه، دفاع از سیاستها را به صورت پیمانکاری انجام میدهند. لشکر یا ارتش سایبری و مطبوعاتی از این جمله است. اینها به آنچه میگویند یا مینویسند لزوما اعتقادی ندارند و حتی قادر به تحلیل و توصیف و دفاع از آنچه پیمانکاری آن را قبول کردهاند نیستند، در نتیجه در مواردی سکوت میکنند تا دستور از بالا برسد یا با مسخره کردن و بحثهای انحرافی سعی میکنند ماجرا را دور بزنند. تا اینجای کار مشکلی نیست، چون به هر حال پول میگیرند و کار میکنند. مشکل از آنجا آغاز میشود که قرار است انجام این کارها بر اساس اعتقاد و نه دستمزد معرفی شود. از اینرو باید بر اساس وجدان و منطق بنویسند، در حالی که بسیاری از موارد است که براساس منطق و وجدان امکان ندارد چیزی در آن باره نوشت که مطابق میل کارفرماست. از این مرحله به بعد دچار تناقض فاحش میان فکر و عمل و گفتار میشوند یا باید این پیمانکاری را کنار بگذارند، یا آنکه وجدان خود را زیر پا گذاشته و قربانی کنند. کسانی که برای دفاع از عقاید قالبی پول نمیگیرند و از روی عقیده و علاقه کار میکنند، هنگام تعارض، وجدان خود را زیر پا نمیگذارند. به همین علت است که افراد زیادی نسبت به انجام چنان رفتارهایی در گذشته، اظهار پشیمانی کرده و تغییر خطمشی میدهند. ولی کسانی که پول میگیرند تا کامنت بگذارند یا توییت بزنند، هنگام مواجهه با این مشکل، نمیتوانند با وجدان خود همراهی کنند. البته این افراد مجبور نیستند که همیشه وجدان خود را زیر پا بگذارند، زیرا در بسیاری از موارد حرفهای قابل قبول یا حداقل مورد اختلاف را میزنند و جا برای دفاع دارند، ولی هنگامی که با موارد فاحش و خلاف آشکار و ضد عقل سلیم مواجه شوند، دچار این تعارض کشنده میشوند. اکنون لشکر سایبری و مجازی اصولگرایان در چنین موقعیت خطیری قرار گرفته است».
این نوشته البته از جهات متعدد، توهین به شعور مخاطب محسوب میشود. نخست روزنامهای که مدیر آن رفیق گرمابه و گلستان و کلهپاچهخوری شهرام جزایری (مفسد اقتصادی دوره اصلاحات) بود.
ثانیا غیر از زدوبندهای پنهان و افشا نشده فراوان مدعیان اصلاحات با محافل غربی و مرتجع منطقهای، موضوع دریافت صدها مورد پول از پوشش جوایز حقوق بشر و روزنامهنگاری از غرب مکررا اتفاق افتاده و دریافتکنندگان وطنفروش هم نام آن را «هدیه» و (جایزه) گذاشتهاند؛ بیآنکه توضیح دهند بزرگترین جنایتکاران و ناقضان حقوق بشر در دنیا برای کدام خدمت (خیانت) حاضر شدهاند به این حضرات جایزه بدهند! از صدها روزنامهنگار اجارهای متظاهر به اصلاحطلبی که پس از فرار از ایران علنا تبدیل به حقوقبگیر رسانههای وابسته به سرویسهای جاسوسی آمریکا و انگلیس که بگذریم، وزیر ارشاد دولت مدعی اصلاحات پس از فرار از ایران و همزمان با نقشآفرینی در فتنه سبز، خواستار کمک مالی از عربستان به فرزندش در پوشش بورسیه تحصیلی شده بود و این موضوع لو رفت. همچنین علیاصغر رمضاننژاد معاون وزیر ارشاد در دولت خاتمی، که بعدها مستخدم رسانههای عربی شد، سرانجام از شبکه بدنام ایران اینترنشنال سر درآورد و سردبیر شبکهای شد که بودجه آن توسط رژیم جنایتکار سعودی تامین میشود.
نکته پایانی اینکه نویسندگان نشریات زنجیرهای و از جمله همین آقای عبدی با همه طاقتفرسایی و شرمآور بودن، سالهاست برخلاف عقل و انصاف و شرف و وجدان، در خدمت توجیه سیاستهای ضدانسانی آمریکا و غرب با اشرافیت سیاسی - اقتصادی غربگرا در داخل کشور قرار دارند و خود وی به مدت 8 سال در حال توجیه دولت روحانی بود و حال آنکه هم خباثتهای آمریکا در برجام و هم سوءمدیریت دولت سابق آشکار بود. بنابراین اشاره او به وجدان و عقل هم از آن طنزهای خنک محسوب میشود.