kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۸۰۰۶
تاریخ انتشار : ۱۵ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۲:۰۷

اخبار ویژه

 

سایت حامی برجام: عبرت برجام را فراموش نکنیم
توافق برجام‌، حتی اگر با وجود برخی تضمین‌ها احیا شود، از آنجا که به تصویب کنگره نرسیده، حکم یک توافق پایدار و معاهده را پیدا نخواهد کرد.
«نامه نیوز» از سایت‌های نزدیک به مدعیان اعتدال و حامی برجام، در تحلیلی خاطر نشان کرد: در حال حاضر، اصل جدال کنگره و کاخ سفید بر سر توافق‌، این است که جمهوریخواهان می‌گویند تضمین‌های لازم برای احیای برجام (به عنوان یکی از پیش شرط‌های اساسی احیای توافق هسته‌ای ) باید از سوی کنگره و نه از سوی کاخ سفید تعیین شود زیرا این موارد، ماهیت الزام‌آور دارند.به عبارت بهتر، جمهوریخواهان معتقدند که ارائه تضمین به ایران جهت احیای توافق هسته‌ای، دولت بعدی یا دولت‌های بعدی ایالات متحده آمریکا را درگیر خواهد کرد و مانع از تصمیم‌گیری مستقل آنها در قبال برجام خواهد شد. 
اخیرا یک گروه ۲۰۰ نفری از نمایندگان کنگره  با ارسال نامه‌ای به
جو بایدن با هشدار علیه یک توافق دیگر با ایران تصریح کردند که بدون تأیید کنگره، هرگونه توافق با ایران به همان سرنوشت توافق ۲۰۱۵ دولت «باراک اوباما» دچار خواهد شد که در دولت «دونالد ترامپ» لغو شد.
علی‌رغم پایبندی ایران به مفاد برجام، «دونالد ترامپ» در اردیبهشت 1397 به صورت یکجانبه از توافق هسته‌ای ایران خارج شد و سیاست «فشار حداکثری» را علیه ایران در پیش گرفت.
سؤال اصلی اینجاست که آیا در صورت اراده سیاسی دولت بایدن، جمهوریخواهان می‌توانند مانع از اجرای توافق احتمالی شوند؟ پاسخ این سؤال مشخص است: در صورتی که  حداقل 67 سناتور آمریکایی (از 100 سناتور) با برجام مخالف باشند، می‌توانند جلوی اجرای آن را بگیرند اما در حال حاضر چنین عده‌ای در مجلس سنا مخالف احیای توافق هسته‌ای نیستند. فراتر از آن، رئیس‌جمهور در قانون اساسی آمریکا اختیارات ویژه‌ای دارد که می‌تواند جهت مواجهه با تصمیم کنگره به آن استناد کند. 
جمهوری‌خواهان کنگره در نامه خود با مطرح کردن برخی درخواست‌های ایران تصریح کردند که ایران خواهان «تضمین» شده است که ایالات متحده تا زمان پایبندی ایران به مفاد برجام، دیگر تحریم‌هایی را علیه ایران وضع نکند و ادامه دادند که برخلاف توافق دولت اوباما، هر توافقی با ایران باید از تأیید کنگره برخوردار باشد.با این حال، مشخص است که رئیس‌جمهور آمریکا قدرت مانور حقوقی بالاتری نسبت به کنگره دارد. علی رغم این مسئله، جمهوریخواهان می‌توانند قطعا موانعی را در روند اجرایی شدن توافق ایجاد کنند. البته این مانع‌تراشی‌ها صرفا مختص حزب جمهوریخواه نیست! دموکراتها نیز در سال‌های 2015 و 2016 میلادی، با تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران و تمدید تحریم‌های گذشته، در این مسیر با جمهوریخواهان همراه شدند. 
توافق هسته‌ای‌، حتی اگر با وجود برخی تضمین‌ها احیا شود، از آنجا که به تصویب کنگره نرسیده و از حمایت دو سومی مجلس سنا و مجلس نمایندگان برخوردار نیست‌، در قوانین داخلی ایالات متحده حکم یک توافق پایدار و معاهده را پیدا نخواهد کرد. در این صورت، برجام به سندی تبدیل می‌شود که رئیس‌جمهور بعدی آمریکا می‌تواند تصمیم دیگری را درخصوص اجرا یا عدم اجرای آن بگیرد.
در این میان، مقامات آمریکایی اساسا برای قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز کمترین اهمیتی قائل نبوده و قوانین داخلی خود را ارجح بر تعهدات بین‌المللی می‌دانند، حتی اگر این تعهدات پشتوانه‌ای به نام قطعنامه رسمی سازمان ملل متحد را داشته باشد.  واقعیت امر این است که اگر احیای برجام در گروی تصمیم کنگره آمریکا باشد، قطعا آنچه جمهوری‌خواهان و دموکرات‌های مجلس نمایندگان و سنا مورد تایید قرار می‌دهند، مورد پذیرش جمهوری اسلامی ایران و حتی کشورهایی مانند روسیه و چین نخواهد بود.از سوی دیگر، اگر دولت بایدن حاضر به پذیرش شروط منطقی و حقوقی مطرح شده از جمله رفع کلیه تحریم‌های ضدایرانی مستقیم و غیر مستقیم مغایر با برجام، ارائه تضمین درخصوص آینده توافق هسته‌ای و تن دادن آمریکا به راستی‌آزمایی در پروسه بازگشت به برجام نشود‌، قطعا نمی‌توان از این توافق به مثابه توافقی پایدار نام برد! در صورتی که جمهوری خواهان در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ پیروز شوند و فردی مانند ترامپ در راس معادلات سیاسی و اجرایی واشنگتن قرار گیرد، می‌تواند تمامی توافقات دولت فعلی آمریکا را ابطال کند. این اتفاق در سال ۲۰۱۸ میلادی و در ماجرای خروج دولت ترامپ از برجام نیز رخ داد. بدون شک این موضوع باید از سوی جمهوری اسلامی ایران و خصوصا دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان مورد محاسبه قرار گیرد.

توهم‌زدگی بالاتر از خیال‌بافی‌های برجامی؟!
روزنامه «جمهوری اسلامی» می‌گوید نباید اسیر توهمات ماند و باید
هر چه زودتر با آمریکا در وین توافق کرد.
این روزنامه در سرمقاله خود می‌نویسد: «خبرهاي مرتبط با مذاکرات برجامي از نزديک شدن به توافق حکايت دارند. اگر چنين اتفاقي بيفتد، براي ملت ايران خوشحال‌کننده و براي دولتمردان ايراني يک فرصت در زمينه حل مشکلات اقتصادي و اجتماعي خواهد بود.
منظور اين نيست که از اصول و آرمان‌ها و ارزش‌هايمان کوتاه بيائيم تا به يک توافق برسيم. چنين چيزي را هيچ ايراني غيرتمندي نمي‌پذيرد ولي اينهم درست نيست که در دايره توهمات افراد معدودي که بزرگ‌ترين هنرشان فرصت‌سوزي است، بمانيم و در يک دور باطل درجا بزنيم. هنر افراد متوهم که زماني فرمان مذاکرات هسته‌اي را در دست داشتند را ديديم که غير از اتلاف وقت چيز ديگري نبود. نتيجه اقدامات پديدآورندگان برجام را هم ديديم که کشور را از زير فصل ۷ منشور سازمان ملل خارج کردند، بخش مهمي از پول‌هاي بلوکه شده کشور را برگرداندند و گره‌هاي زيادي را از اقتصاد باز کردند ولي همان افراد متوهم با ميدان‌داري‌هائي که کردند، برجام را به کمک ترامپ رئيس‌جمهور ديوانه آن زمان آمريکا به حالت تعليق درآوردند و لطمات زیادي به کشور و مردم وارد کردند. گروه پديدآورنده برجام، بار ديگر وارد عمل شد و در راه احياء برجام تا حدود زيادي پيش رفت ولي با يک ايست بي‌موقع، توقف زيانباري به آن داده شد تا اين کار در دولت بعدي به سرانجام برسد.
اکنون دولت سيزدهم با ادامه راه، در حال رسيدن به توافق است. درست در همين شرايط حساس بار ديگر افراد متوهم مشروع به سنگ‌اندازي کرده‌اند و مي‌خواهند به بهانه‌هاي واهي مانع توافق شوند.
دولت سیزدهم اگر مي‌خواهد از فرصت به دست آمده بهره‌برداري مثبت کند و با احیاء شرافتمندانه برجام بر مشکلات اقتصادي فائق آيد، بايد افراد متوهم را از دخالت در اين موضوع بازدارد و با واقع‌بيني به راهي که براي رسيدن به توافق در پيش گرفته است ادامه دهد.
شرايط امروز منطقه و جهان حتي با شرايط يکماه قبل تفاوت‌ اساسي پيدا کرده و حوادث اخير به ويژه اشتباه و خطاي بزرگي که ولاديمير پوتين در تجاوز نظامي به اوکراين مرتکب شده، فرصت‌ مناسبي براي ايران به وجود آورده تا بدون آنکه امتياز بدهد در چارچوب يک سياست متوازن به توافق خوبي در مورد برجام دست يابد».
توهم ادعایی در این نوشته را باید تعریف و مصداق‌یابی کرد. در این صورت روشن خواهد شد که اتفاقاً اصرار بر توافق هر چه سریع‌تر و به هر قیمت با آمریکا (اوبامای مودب)، سرآغاز توهمات پرخسارت برجامی بود. توهمی که با اعتماد به کدخدا و معتبر خواندن امضای وزیر خارجه او و ادعای آزادی
150 میلیارد دلار اموال ایران و جذب 200 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری آغاز شد و ادعا کرد همه مشکلات اشتغال و تولید و آلودگی هوا و آب خوردن مردم با این توافق حل می‌شود تا جایی که مردم را از پول ناچیز یارانه بی‌نیاز می‌کند!
همچنین از سر توهم محض ادعا شد همه تحریم‌های مالی و بانکی و نفتی یکجا لغو (و نه تعلیق) می‌شود و آمریکا هم در موقعیتی نیست که بتواند این توافق را زیرپا بگذارد. حتی ادعا شد که باید سراغ برجام 2 و 3 هم برویم و درباره (واگذاری) توانمندی نظامی و موشکی و نفوذ منطقه‌ای هم مذاکره کنیم، چرا که دنیای آینده، دنیای مذاکره است نه موشک، و پیشرفت اقتصادی آلمان و ژاپن هم به خاطر خلع سلاح نظامی شدن و توقف هزینه‌های دفاعی بوده است(!!)
توهم بعدی، ادعای خروج ایران از زیر فصل 7 منشور سازمان ملل است و حال آن که ایران همچنان ذیل این فصل قرار دارد و قطعنامه‌های تحریمی چندگانه شورای امنیت هم به اعتبار برجام، یکجا تجمیع و تبدیل، مکانیسم ماشه شده است. جالب و تلخ این که تحریم‌ها در پسابرجام (دولت‌های اوباما، ترامپ و بایدن) مجموعاً بیش از دو برابر افزایش یافت!
توهم دیگر، معطل کردن چند ساله کشور در مذاکرات قبل و بعد از خروج آمریکا از برجام- به مدت 6 سال- بود که موجب شد فرصت‌های رونق درون‌زا و دیپلماسی اقتصادی گسترده با کشورها معطل بماند.
درباره خروج آمریکا نیز نویسنده اصرار دارد خود را به ندانستن بزند و یادآور نشود که ارائه تضمین روحانی به موگرینی درباره عدم مقابله به مثل در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها، دولت آمریکا را برای زیرپا
گذاشتن بی‌هزینه توافق گستاخ کرد و بدتر این که نویسنده روزنامه جمهوری اسلامی، همین حالا هم می‌گوید ولو با یک سال تعلل و تأخیر، ایران بخشی از تعهدات خود را تعلیق می‌کرد، بلکه به تماشای خباثت‌های دولت آمریکا می‌پرداخت و اجازه گستاخی‌های بیشتر را می‌داد! و سرانجام این که، عبرت نگرفتن از کلاهبرداری گذشته آمریکا و اصرار بر سر هم‌بندی یک توافق مشابه برجام، نشانه نقصان خرد است و می‌تواند خسارت‌های 6 سال گذشته را تکرار کند.