جهل مرکب، پستترین رذیله اخلاقی(پرسش و پاسخ)
پرسش:
جهل مرکب که علمای اخلاق از آن به عنوان کثیفترین رذیله اخلاقی و روحی نام بردهاند چگونه در انسان به وجود میآید و آیا راهکاری برای درمان آن وجود دارد؟
پاسخ:
مفهوم جهل مرکب
جهل مرکب یکی از رذایل خاص قوه عاقله و معنایش این است که کسی مطلبی را نداند، و نداند که نمیداند، بلکه معتقد است که میداند. اینکه به آن میگویند: مرکب، چون از بزرگترین رذایل نفسانی ترکیب شده است. ما رذیلهای کثیفتر، خبیثتر و به لحاظ علاج مشکلتر از جهل مرکب نداریم، یعنی همین حالت روحی که چیزی را نمیداند، ولی معتقد است که میداند.
فرق میان جهل بسیط و مرکب
در جهل بسیط انسان نمیداند، ولی میداند که نمیداند، در اینجا ممکن است انسان راه به جایی ببرد و کاری کند که از جهل نجات یابد. اما کسی که نمیداند و نداند که نمیداند، این شخص گرفتار جهل مرکب است و گفتهاند تا ابدالدهر این جهل مرکب میماند و هیچگاه درصدد درمان خود از این بیماری توهم دانایی برنمیآید! از نظر اصطلاحی به این افراد میگوید: احمق! یعنی کسانی که جهل مرکب دارند.
درمان نداشتن رذیله جهل مرکب
اینکه انسان نمیداند، ولی معتقد است که میداند، برای او از بالاترین رذایل نفسانی، و بیچارهکنندهترین ملکات خبیثه نفسانی است. شما اگر بخواهید در امراض جسمانی یک مرضی را بشناسید که علاجش سخت باشد، و مشکلتر از آن مرضی در رابطه با جسم و روح نباشد، همین جهل مرکب است و معالجه و درمان آن به قدری سخت است که علمای اخلاق آن را درد بیدرمان، و رذیله غیرقابل علاج میخوانند! از حضرت عیسی(ع) روایتی را نقل میکنند که میفرماید: «انی لا اعجزان معالجه الاکمه و الابرص، و(لکن) اعجز معالجه الاحمق» من از درمان و معالجه این کسانی که پیسی دارند و لال هستند، عاجز نیستم، (من کور و کر و لال و امثال اینها را میتوانم معالجه کنم) اما از معالجه احمقها عاجز هستم.(جامعالسعادات، ج1، ص122) آری اینقدر معالجه این رذیله مشکل است که حضرت عیسی(ع) طبیب جسم و روح انسانها از درمان آن اظهار ناتوانی میکند! قرآن کریم زیانکارترین انسانها را همین افراد معرفی کرده و میفرماید: آیا زیانکارترین افراد از حیث رفتار و عمل ناصواب را به شما معرفی کنم؟! اینها همان کسانی هستند که تمام تلاششان در زندگانی دنیا گمراهی و تباهی بوده در حالی که خودشان خیال میکنند، کارهای خوب و نیکویی انجام دادهاند!(کهف - آیات 103 و 104)
منشأ پیدایش جهل مرکب
علمای اخلاق در پاسخ به این سوال که چرا انسان به چنین رذیله علاجناپذیری مبتلا میشود، عواملی را مطرح کردهاند که در اینجا به نحو اجمال به آنها میپردازیم:
1- بیماری درونی کبر و تکبر
کسی که به بیماری کبر و تکبر در درون خود مبتلا میباشد، یکی از آثار این رذیله اخلاقی، عدم شناخت و درک صحیح واقعیات و حقایق عالم هستی است، و خداوند اثر وضعی این بیماری را طوری قرار داده که عقل و قدرت شناخت انسان کارآیی واقعی خود را از دست میدهد. امام باقر(ع) فرمود: در قلب هیچ انسانی چیزی از کبر وارد نمیشود، مگر اینکه به همان اندازه از عقلش کاسته خواهد شد! کم باشد یا زیاد؟!(بحارالانوار، ج75، ص186) در روایتی دیگر حضرت عیسی(ع) در این رابطه میفرماید: همانطور که بذر و دانه در زمینی که سست باشد میروید، ولی هیچگاه در دل سنگ نمیروید، همچنین حکمت و شناخت واقعیات در دل انسان که برخوردار از فضیلت تواضع و فروتنی است جایگزین میشود، نه در دل شخصی که مبتلا به بیماری کبر و خودبزرگبینی است!(مستدرکالوسایل، ج11، ص299)
2- اعوجاج و کجسلیقگی
قرآن کریم میفرماید: کسانی که زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح میدهند، و مانع بندگی خدا میشوند، و راه مستقیم خدا را کج جستوجو میکنند، اینها در نهایت گمراهیاند.(ابراهیم-3) در آیه دیگر میفرماید: کسانی را که در زمین به ناحق تکبر میورزند، از توجه و تمایل به آیاتم منصرف خواهم کرد. آنها اگر هم معجزهای ببینند، باور نمیکنند، و اگر راه رشد و تعالی را ببینند آن را سبک زندگی خودشان قرار نمیدهند! برعکس اگر راه نادرست و انحطاطی را ببینند، آن را روش زندگی خودشان میکنند!(اعراف-146)... این بیماری هم منشأ آن همان کبر درونی است.
3- خطا در شیوه استدلال
اگر انسان در شکل استدلال از ادله برهانی با مواد و شیوه صحیح استدلالی استفاده نکند و به قیاسهای معالفارق و ناصواب و استدلالهای غلط متوسل شود به این بیماری مبتلا میشود.
4- عصبیت و تعصب
بیماری تعصب کورکورانه و جاهلانه هم یکی از عوامل بروز بیماری جهل مرکب در انسان است و او را فردی متصلب و غیرقابل انعطاف قرار میدهد تعصب اگر پشتوانه معرفتی و تعقلی نداشته باشد و کورکورانه و جاهلانه در درون انسان شکل گرفته باشد، منجر به بیماری جهل مرکب میشود و او را به هلاکت میرساند. در روایات از چنین اشخاصی به جاهل متنسک نام برده شده است!