kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۷۷۴۰
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ - ۲۱:۵۴

جنگ اوکراین و تعارض‌های حکمرانی غرب(مقاله وارده)

 
 
یکی از شاقول‌های سنجش حکمرانی کارآمد در دانش سیاست تطبیقی، برآورد میزان تطابق و همپوشانی مواضع اعلانی و سیاست‌های اعمالی دولت‌ها در مواجهه با رویدادهای مشابه است. جنگ اوکراین نشان داد که الگوی حکمروایی غرب در محیط میدان، مملو از تضادهای رفتاری، گفتاری و اقدامات تبعیض‌آمیز در سطوح چندگانه به‌ویژه در حوزه‌های حقوقی، سیاسی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادی است که تنها برخی مصادیق آن عبارتند از:
۱. تعارض حقوق بشر و منافع سیاسی در برخورد با پناهندگان
برخورد تبعیض‌آمیز غرب با پناهندگان آسیایی، کشورهای حوزه کارائیب و آفریقایی، نشانگر رفتار ویترینی غرب در قبال ارزش‌های اخلاقی و کرامت انسانی حتی در شرایط بحران است. به عبارتی در حکمرانی اردوگاه غرب، حقوق بشر و صیانت از منزلت افراد بدون لحاظ نمودن تابعیت و نژاد آنان بیشتر جنبه ویترینی و تبلیغاتی دارد و عدالت‌زدایی و نژادپرستی به یکی از ویژگی‌های ذاتی حکمرانی لیبرال دموکراسی تبدیل شده است.
۲. تعارض شفافیت گردش اطلاعات با فیلترینگ و تحریم رسانه‌ای
جنگ توییتری و شبکه‌های اجتماعی به یکی از مهم‌ترین ابزارهای غرب برای فشار بر روسیه تبدیل شده است و زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین، بیشترین پیام‌هایش را از طریق توییتر انتقال می‌دهد.
اقدام هماهنگ مدیران شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ای همچون فیس‌بوک و یوتیوب برای تحریم رسانه‌ای روسیه و انعکاس اخبار فریبنده و بزرگنمایی تلفات غیرنظامیان، نشان داد که حکمرانی رسانه‌ای غرب برای انتشار آزاد اخبار و اطلاعات، سرشار از دوگانه‌های رفتاری و گفتاری است. به‌طوری که دوگانگی شفافیت و منافع سیاسی به وضوح در اردوگاه غرب مشهود است. در حالی که پرچمداران حکمرانی لیبرال دموکراسی، فیگور حمایت از آزادی جریان اطلاعات را به مخاطبان القا می‌کنند، ولی آنان در محیط میدان به شدت از انتشار آزاد اطلاعات هراس دارند و به سمت سانسور و فیلترینگ رسانه‌های روسیه گام برداشته‌اند‌. 
۳. افول ارزش‌های انسانی در رسانه‌های غربی
همدردی رسانه‌های غربی با خانواده کودکان کشته شده در جنگ اوکراین اقدامی انسانی است، ولی سؤال اساسی این است که چرا همین رسانه‌های غربی در قبال کشتار بی‌رحمانه کودکان فلسطینی و یمنی یا کشتار زنان و کودکان بی‌دفاع افغانستان در حمله ارتش ‌تروریست آمریکا به این کشور سکوت اختیار کرده‌اند. از طرفی سونامی حمایت‌های تسلیحاتی غرب از اوکراین، به فرسایشی شدن جنگ در این کشور دامن خواهد زد که خروجی آن افزایش محدودیت‌های مقابله با ویروس کرونا و بالتبع تهدید جدی سلامت شهروندان مردم منطقه خواهد بود.
 ۴. دوگانه‌های رفتاری غرب در سیاست‌زدایی از ورزش
یکی از مصادیق فروپاشی بنیان‌های دموکراسی مردم پایه برای مردمی‌سازی حوزه ورزش، آشکار شدن نفاق و رفتارهای متناقض غرب در رویدادهای مهم ورزشی به‌ویژه رقابت‌های جهانی و قاره‌ای، المپیک و پارالمپیک است. عربستان در یمن و رژیم صهیونیستی در فلسطین‌ اشغالی و سوریه آشکارا به نسل‌کشی و جرایم حقوق بشری ادامه می‌دهند، بدون آنکه با تحریم‌های حداقلی یا حتی واکنش ضمنی مواجه شوند، ولی اردوگاه غرب در جنگ اوکراین با فوریت و با اقدامی هماهنگ تمامی فعالیت‌های ورزشی روسیه در میادین بین‌المللی را تحریم می‌کند. این امر نشان می‌دهد حتی فدراسیون‌ها و کنفدراسیون‌های ورزشی که باید براساس سیاست‌زدایی و مدیریت مردم پایه فعالیت کنند، خود به اهرم فشار سلطه‌گران، برای دستیابی به مقاصد سیاسی غرب تبدیل شده‌اند‌.
 ۵. تعارض‌های رفتاری شورای امنیت
در جنگ یمن، نیروهای انصارالله با حداقل امکانات در برابر متجاوزان مقاومت می‌کنند و شورای امنیت سازمان ملل علیه آنان قطعنامه صادر و با ارسال هرگونه سلاح به انصارالله برای دفاع مشروع در چارچوب اصل ۵۱ منشور ملل متحد مخالفت می‌کند ولی در جنگ اوکراین، نوعی رقابت در اردوگاه غرب برای ارسال تجهیزات نظامی کشتار جمعی به اوکراین و جرایم جنگی شکل گرفته است که رفتار دوگانه غرب برای استقرار صلح و امنیت پایدار را اثبات می‌کند.
شورای امنیت در فاصله کمتر از ده روز، نشست‌های متعددی را برای محکومیت روسیه برگزار می‌کند و حتی برای خنثی‌سازی حق وتوی روسیه، رأی‌گیری در مجمع عمومی را در دستور کار قرار می‌دهد، در حالی که هرگونه قطعنامه‌ای در شورای امنیت برای محکومیت جنایات آشکار رژیم صهیونیستی با وتوی رهبران اردوگاه غرب مواجه می‌شود. در نتیجه سازمان ملل که با عنوان یک نهاد ناظر و تنظیم‌گر به منظور استقرار امنیت بین‌الملل، تاسیس شد خود به ابزار اردوگاه غرب برای تضمین منافع کانون‌های سلطه‌گر تبدیل شده است که ضربات جبران‌ناپذیری را به شأن و جایگاه حقوقی این نهاد جهانی وارد کرده است.
۶. تضادهای گفتمانی حکمرانی غرب
جو بایدن در نطق سالانه مورخ نهم اسفندماه در اجلاس مشترک مجلس نمایندگان و سنای آمریکا، رفتار شهروندان اوکراینی در چند روز گذشته را به شجاعت ولی مقاومت چندین دهه مردم مظلوم فلسطین در برابر جنایات رژیم صهیونیستی یا مقاومت چندین ساله مردم یمن در برابر جنایات نیروهای ائتلاف به رهبری عربستان را به ‌تروریسم پروری تعبیر می‌کند. این خود مصداقی از استانداردهای دوگانه و منفعت‌طلبانه رهبران اردوگاه غرب از مقوله ‌تروریسم است.
 ۷. دوگانه امنیت و زیاده‌خواهی در سیاست‌های ناتو
سازمان ناتو با هدف امنیت بازدارنده ایجاد شد ولی در یک دهه گذشته با تلاش برای گسترش به شرق، گسترش نظامی‌گری و یارگیری از جمهوری‌های سابق شوروی و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، خود به مهم‌ترین عنصر تولید ناامنی و جنگ در اوراسیا و غرب آسیا تبدیل شده است. در حالی که آمریکا حتی حضور اقتصادی و فرهنگی ایران، روسیه و چین را در آمریکای لاتین برنمی‌تابد، خیلی ساده انگارانه خواهد بود که روس‌ها و چینی‌ها در قبال نفوذ ناتو به حیاط خلوت روسیه یا تحریکات نظامی تایوان توسط آمریکا بی‌تفاوت باشند.
در پایان می‌توان نتیجه گرفت جنگ اوکراین فرصت مغتنمی بود تا برای غربگرایان اثبات شود که حکمرانی لیبرال دموکراسی در محیط میدان سرشار از دوگانگی، نفاق و تناقض‌های رفتاری است. جنگ اوکراین مصداق بارزی از ناکامی حکمرانی لیبرال دموکراسی در مدیریت منازعات منطقه و جهانی است و به‌نظر می‌رسد‌تراکم و انباشت دوگانه‌های رفتاری غرب در آینده‌ای نه چندان دور به فروپاشی بنیان‌های فکری و اندیشه‌ای لیبرال دموکراسی و برداشته شدن ماسک نفاق رهبران و پرچمداران حکمرانی لیبرال دموکراسی منجر شود. نظریه‌پردازان و طراحان حکمرانی لیبرال دموکراسی که با سازماندهی انقلاب‌های رنگین در حیاط‌خلوت روسیه به‌ویژه اوکراین، مدعی استقرار نظم نوین منطقه‌ای در اوراسیا مبتنی بر مردم‌سالاری لیبرال دموکراتیک بودند، در محیط میدان به‌دلیل انباشتگی دوگانه‌های گفتاری و رفتاری در مسیر سقوط و سراشیبی قرار گرفته‌اند.
عدل، شفافیت، عقلانیت، مردم باوری، امنیت، حقوق شهروندی، حقوق بشر، دیپلماسی، اخلاق و کرامت انسانی از مهم‌ترین پیشران‌های یک حکمرانی تمدنی و الهام‌بخش در قرن بیست‌و‌یکم است و انباشت دوگانه‌های اردوگاه غرب در جنگ اوکراین‌بار دیگر اثبات نمود که حکمرانی لیبرال دموکراسی الگویی فریبنده، ناکارآمد و شکست خورده برای مدیریت پیش‌دستانه منازعات و استقرار عدالت مردم پایه در هزاره سوم است.
دکتر بابک نگاهداری
سرپرست مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی