«سیما» به عنوان یار دوازدهم فوتبال واقعیات را نادیده گرفت!
سرویس ورزشی-
کارشناسان اهل فن و دلسوزان ورزش در تحلیلهای خود پس از اتفاقات اخیر فدراسیون فوتبال بر این باور هستند که در به وجود آمدن وضع موجود، مجمع هم بدون تردید مقصر است اما در تداوم آن باز بدون شک جاها و کسان دیگری به ویژه رسانهها و علیالخصوص تلویزیون نقش و تاثیری
غیرقابل انکار دارند.
تلویزیونی که امروز برخلاف پیشگوییهای (به تعبیر دوست و همکار عزیزی) «نوستراداموسانه»ای که درباره منتفی بودن هرگونه تغییر وتحول مدیریتی فدراسیون فوتبال، سه روز قبل از عزل رئیسفدراسیون داشت، حالا یا در قبال این مسائل سکوت کرده است، یا باز در بعضی از برنامههای رفوزه خود کماکان مشغول آدرس غلط دادن به بینندگان عزیز و ارجمند! (مثلا در ماجرای اخیر، پنهان کردن و حتی اشاره نکردن به دلایل فرهنگی و اخلاقی که موجب عزل رئیسقبلی فدراسیون فوتبال شد و در میان سایر دلایل مالی و اجرایی و... اصلی ترین دلیل عزل بود) و در واقع توهین به شعور مخاطب و یا دست بالا، در حال لگد زدن به مرده است، هرگز نقش خود رابه عنوان «دیدهبان» و جریان ساز و رصدکننده بیدار مسائل و اتفاقات فوتبال و ورزش بازی نمیکند و به بهانه جام جهانی و بازیهای حساس پیش رو و هدف مهمی چون صعود به جام جهانی و بالاخره شعار درست اما از معنا و مفهوم تهی شده «یار دوازدهم» چشم بر واقعیات میبندد و به جز حمایت و مجیزگویی و سخن گفتناندر باب «سریعترین صعود» و تحلیلهای آبکی درباره مسائل عدیده و موضوعات مختلف، حرف وبرنامهای ارائه نمیدهد و...
در حالی که اگر رسانهها و خاصه رسانه تاثیرگذاری مثل تلویزیون به نقش واقعی و مسئولیت حرفهای و ملی خود عمل کند و فراتر از این مسائل که «کمک داور درست پرچم زد یا نزد»، «داور درست پنالتی گرفت یا نگرفت»، «فلان مربی درست ارنج و تعویض کرد یا نکرد»، «پای مهاجم در آفساید بود یا نبود» و مسائل دم دستی در این حد- که البته به جای خود ودر حد خود قابل پرداختن هم هست- به مسائل مهمتر واتفاقات پشت پرده و موضوعات اخلاقی و فرهنگی و... که رخ میدهد بپردازد و با تحلیلهای دقیق و بهنگام و هشدارها وگوشزدهای سازنده، مسئولان را از غفلت و کجروی و اشتباهات و... آگاه سازد و... بدون تردید خیلی از اتفاقات تلخ ومسائل آزاردهنده که به مثابه مانع ساماندهی و پیشرفت فوتبال و ورزش ایران عمل کرده و میکند اساسا رخ نمیدهد یا به موقع از گسترش آن جلوگیری میشود و کار در مسیر صحیح و اصلاحی پیش میرود.
خلاصه کلام، تلویزیون و برنامههای ورزشی آنکه عمدتا در دوشبکه سوم و ورزش تولید و پخش میشود به جای اینکه یار فوتبال باشد و با پوشش و حمایتهای سازنده و هشدارهای به موقع آن را از مهلکههای خطرناک و دامهای ویرانگر برهاند، بار آن شده و با آن دوستی «خاله خرسه» میکند و به آن خواسته و ناخواسته آسیب میرساند و به دشمنان و بدخواهان و جریانات مشکوک و دلالصفت و رمالمسلک پاس گل میدهد و بدون ذرهای تردید در به وجود آمدن شرایط نابسامان رشتههای جذاب و پرطرفداری مثل فوتبال نقش مخرب و غیرقابل انکاری بازی میکند.
سکوت و مماشات وحتی همراهی و همگامی و مالهکشی این رسانه به ویژه دستاندرکاران ومدیران شبکههای اشاره شده آن هم طی حداقل دو دهه و سالها و روزهای اخیر حداقل این نشریه و صاحب این قلم را چنانچه بارها به صراحت گفته و تکرار کردهاند به این ارزیابی و نتیجه رسانده که رسانهای مثل سیما- که قرار بود دانشگاه باشد و آگاهیبخش و فرهنگ ساز ومروج ارزشهای کم نظیر ملی و مبلغ آموزههای بیبدیل اعتقادی، با عذرخواهی صمیمانه از همکاران عزیز و زحمتکش و گمنام شاغل در این رسانه که در تهران و سراسر کشور به انجام وظیفه خالصانه و شرافتمندانه خود مشغول هستند- سهم بسیار بسیار عمدهای در مشکلات ورزش علیالخصوص مسائل فرهنگی و رواج اباحهگری و هرهریمسلکی و بداخلاقی وحرمتشکنی و بیبندوباریهای اخلاقی و... دارد و لزوم ایجاد تغییرات اساسی و تحولات اصلاحی و فکری در آن سخت احساس میشود.
والبته نه تغییرات و تحولاتی که فقط به رفتن «زید» و آمدن «عمرو» به عنوان مجری ختم شود و کماکان همان دیدگاه و روش و... حاکم باشد تا آنجا که حتی مخاطب، باز به اجبار، شنونده تیکههای سبک و کریهای چندشآور آقا پسر مجری درباره «تنیس فوتبال» زدن! با مهمانان برنامه باشد...!! دیدگاه و روشی که متاسفانه علیرغم تغییرات صوری و سطحی،کماکان برغالب برنامههای ورزشی این دو شبکه حاکم است و سخت از فقر فرهنگی و از مرحله پرت بودن صاحبان و برنامهریزان و... حکایت میکند!