نگاهی به دیروزنامههای زنجیرهای
رئیسجمهور اوکراین کشورش را آلت دست غرب و آمریکا کرده بود
سرویس سیاسی-
روزنامه آرمان ملی در مطلبی نوشت: «اگر بخواهیم وزندهی به سهم هرکدام از بازیگران دخیل در آغاز بحران اوکراین و کشیده شدن این کشور به جنگ داشته باشیم در ابتدا باید به نقش مخرب رهبران اوکراین و مشخصاً رئیسجمهور این کشور اشاره کرد. بهواقع آقای زلنسکی مردم و کشور خود را آلت دست منافع غرب و بهخصوص ایالاتمتحده آمریکا قرار داد. چون کشوری مانند اوکراین که ازنظر ژئوپلیتیک یک نوار حائل و واسط بین ناتو و روسیه است نباید سیاست خارجی را اتخاذ کند که توازن بین روسیه و ناتو را به هم بزند که نهایتاً اوکراین را به قربانی تنش بین این ابرقدرتها یعنی روسیه ازیکطرف و اتحادیه اروپا، ناتو و آمریکا در طرف دیگر بدل میکرد. بههرحال درخواست اوکراین برای عضویت در ناتو و تحریک روسیه نهایتاً کار را به جایی رساند که از نگاه مسکو عملاً کیف توجهی به نگرانیها و خطوط قرمز امنیتی روسیه ندارد. بیشک این بیتوجهی زلنسکی هم پوتین را دست به ماشه کرد. آقای زلنسکی عرصه بهشدت حساس تحولات سیاسی و دیپلماتیک اوکراین را با صحنه بازیگری در تئاتر و سینما اشتباه گرفت و فکر میکرد دیپلماسی و سیاست خارجی هم مانند سینما و بازیگری است. درحالیکه سیاست خارجی با اقتضائات و واقعیتهای خود میتواند حساسترین عرصه هر کشور باشد که حیات و ممات آن کشور را رقم بزند، کما اینکه اشتباهات زلنسکی در اوکراین کار را به جایی رساند که ملت قربانی عدم درک رئیسجمهور اوکراین شد.»
مدعیان اصلاحات گرچه به این واقعیت که «رئیسجمهور اوکراین کشورش را آلت دست غرب و آمریکا قرار داده بود» معترفاند اما فراموش کردهاند که درباره ایران آنها همین رویکرد را دنبال میکردند و همین نگاه کدخدا محوری و بستن با کدخدا بود که 8 سال گذشته هرچه آمریکا و اروپا در قبال ایران در پیش گرفتند از تحریمها تا تهدیدها و... مدعیان اصلاحات گفتند کوتاه بیاییم و مصالحه کنیم!
اینکه میگویند بحران اوکراین نتیجه اعتماد به غرب بوده، غلط است!
روزنامه اعتماد در مطلبی درباره بحران اوکراین نوشت: «برخی ادعا میکنند که واگذاری سلاحهای هستهای اوکراین، نتیجه اعتماد به غرب بود. به اعتقاد من این ادعا نیز خالی از اشکال نیست، چراکه نهایتاً این سلاحها در اختیار روسیه قرار گرفت، نه آمریکا و بریتانیا... اوکراین در آن دوران به سمت پذیرش پیمان NPT یا عدم اشاعه سلاحهای هستهای رفت. این اقدام به اوکراین کمک کرد تا بتواند از فناوریهای پیشرفتهای که غرب در اختیارش گذاشت و کمکهای لجستیکی که دریافت کرد، راکتورهای برق هستهایاش را تجهیز و بهروزرسانی کند و همکاریهای هستهایاش را با دیگر کشورها ادامه دهد. درواقع اوکراین با این اقدام صنعت هستهای غیرنظامی خودش را از مرگ حتمی نجات داد و با بودجههایی که از آمریکا به خاطر پیوستن به NPT دریافت کرد، توانست صنعت هستهای غیرنظامی خودش را احیا کند.»
این روزنامه اصلاحطلب در حالی تلاش کرده درنتیجه آزموده شده اعتماد به غرب تشکیک کند که رئیسجمهور اوکراین صراحتاً اذعان کرد که در شب حمله روسیه با رئیسجمهور آمریکا و 27 رهبر اروپایی تماس گرفته و از آنها کمک خواسته اما از آنها پاسخی دریافت نکرده و او را تنها گذاشتهاند. همچنین سفیر اوکراین در انگلیس اخیراً در یک گفتوگوی تلویزیونی ضمن اعتراف به این مسئله تأکید کرده است: ما زرادخانه هستهای بزرگی داشتیم که آن را در ازای دریافت کمک از آنها واگذار کردیم و این بلایی است که سر ما آوردند، این درس بزرگی برای کشورهایی مثل ایران است که سپر هستهای خود را کنار نگذارند.
طیف مدعی اصلاحطلبی که بهعنوان سمبل غربگرایی در داخل ایران شناخته میشود و همواره تا جایی که توان داشته مسیر اوکراینیزه کردن ایران را پی گرفته بود، آنچه در این میان بیش از همه به چشم میآید تشابه سیاستهای این جریان با حکام فعلی اوکراین است. فروپاشی این روزهای کییف میتوانست نسخهای باشد که اصلاحطلبان در چند دهه گذشته همواره برای تهران تجویز کرده بودند.
ستیز با نمادهای دینی
در یادداشتی در روزنامه شرق آمده است: «هفته گذشته میزبان جوانی تحصیلکرده و جویای کاری بودم. ماجرایی را شرح داد که هنوز از شنیدن آن در شگفتم. میگفت «فرض کنید دختر شما همزمان دو خواستگار دارد؛ یکی تحصیلکرده، نجیب، پاک، اصلونسبدار، درستکار و صادق اما از مال دنیا چیز دندانگیری ندارد اما جوان دیگر بچهزرنگِ خوشسروزبان اهل مستحبات [!!] و ظاهرالصلاح، اهل تجارت و دارای مال و مکنت که چندان معلوم نیست از کجا و به چه روشی کسب کرده است. دختر به کدام میدهید؟ نگویید به جوان اول که چندان در باورم نمیگنجد! مطمئنم خودتان را قانع میکنید که جوان دوم هم نشانههای تدیّن را دارد و هم زرنگ است، پس دختر دستهگلتان را دودستی تقدیمش میکنید. این فرهنگ رایج ماست که به چیزی که میگوییم اعتقاد نداریم و به آن عمل نمیکنیم و این یعنی تناقض و دوگانگی فرهنگی در رفتار ما ایرانیان.»
ضمن آنکه در شماره روز پنجشنبه و در سرمقاله روزنامه شرق نوشته شده بود: «یکی از جامعهشناسان، درخصوص مثالی برای این مسئله، موضوع اسیدپاشی در اصفهان را مطرح میکند و مینویسد که برداشتهای گروهها چنین است: یک بیمار روانی، با عقدههای شخصی به زنان اسید پاشیده است. / سرویسهای امنیتی خارجی برای سوءاستفاده از شرایط جامعه و ایجاد اخلال در امنیت ملی، اسیدپاشی به زنان را سازماندهی کردهاند / فرد یا گروهی، با سوءتعبیر از وظیفه شرعی، دست به اسیدپاشی زدهاند. / حق این بیحجابهاست [!!] که به آنها اسید پاشیده شود تا دیگران عبرت گیرند.»
چنانکه خواندید در این مطالب به بهانه ذکر مثال تهاجمی علیه نمادهای دینی صورت میگیرد که تأسفآور است. در مورد اول 2 خواستگار فرض شده است که اولی مظلوم است و تحصیلکردهاما دومی که دغل است و اهل مستحبات! حال آنکه در شرع مقدس دروغگویی و دغلبازی و پشتهماندازی گناهان کبیره است.
در مورد دوم هم باید گفت تاکنون کجا و کی اسیدپاشی برای موضوع بیحجابی صورت گرفته است که این موضوع را بهعنوانمثال بیان کردهاند؟!
موضوع این است که بیان این موارد هرچند بهصورت مثال باشد اما در ذهن خوانندگان اثر خود را میگذارد و این تأسفآور است که این هجمهها بهصورت نهان علیه نمادهای دینی صورت میگیرد.