kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۶۳۸۵
تاریخ انتشار : ۲۲ بهمن ۱۴۰۰ - ۱۹:۱۳
روایت‌هایی از متن و فرامتن فتنه هشتاد و هشت- 111

بار خدا بر زمین نمی‌مانَد

 
 
 
 
گزیده سخنان کلیدی رهبر انقلاب درباره فتنه 88
 
روایت پنجم: اولیای الهی
فصل یکم: از یکم فروردین ۱۳۸۸  
تا روز برگزاری انتخابات
رضایت خدا و اولیا را در نظر بگیریم | مسئولین ما باید هوشیار باشند؛ نامزدهای انتخابات باید هوشیار باشند. مبادا نامزدهای انتخابات ریاست‌جمهوری در تبلیغات خود برای دلخوشی دشمنان حرفی بر زبان جاری کنند. رضایت خدا را باید در نظر گرفت، رضایت اولیا را باید در نظر گرفت. (3 خرداد 1388)
ما تا آخر ایستاده‌ایم | ما برای حاکمیّت اسلام در این کشور _ که حاکمیّت اسلام متضمّن آبادی دنیا و آخرت مردم و اصلاح زندگی مادّی و معنوی آنها است _ تا آخر ایستاده‌ایم و هیچ فشاری و هیچ قدرتی نمی‌تواند در اراده‌ ما که متّکی به اراده‌ مردم است اثر بگذارد. (22 اردیبهشت 1388)
خدا با ما است | آنچه که من از مردم می‌خواهم، عبارت است از اینکه همه با همه‌ قوا، با همه‌ توان، با همه‌ نشاط، در روز بیست ‌و دوی خرداد پای صندوق‌های رأی حاضر بشوند و رأی بدهند. خدای متعال با آن ملّتی است که می‌اندیشد، تصمیم می‌گیرد، انتخاب می‌کند، و برای خدا و در راه خدا به آن انتخاب عمل می‌کند. (14 خرداد 1388)
اعتمادمان به خدا است | ما اعتمادمان در درجه‌ اوّل _ در اوّل و آخر _ به لطف خدا و به کمک الهی است و از خدای متعال استعانت می‌کنیم و کمک می‌خواهیم، و در درجه‌ بعد به آگاهی و رشد و هوشیاری مردم است. 
(22 خرداد 1388)
فصل دوّم: از شنبه‌ پس از انتخابات 
تا نماز جمعه‌ 29 خرداد
آرامش ایمانی، لازمه‌ پیدا کردن و پیمودن راه درست | برای یک مجموعه‌ مسلمان، مجموعه‌ مؤمن مهم است که به خدا حسن ظن داشته باشد، بداند که خدا کمک‌کار او است، بداند که خدا پشت‌سر رهپویان راه حق است. وقتی دل‌ها قرص شد، گام‌ها هم محکم می‌شود؛ وقتی گام‌ها استوار شد، راه به‌آسانی طی می‌شود، به هدف نزدیک می‌شود... در حال تشویش و اضطراب، پیدا کردن راه درست دشوار می‌شود؛ [امّا] انسانی که از آرامش روحی برخوردار است، درست فکر می‌کند، درست تصمیم می‌گیرد، درست حرکت می‌کند... امروز جامعه‌ انقلابی ما، مردم مؤمن ما، نیاز به این دارند که این آرامش را، این سکینه را، این طمأنینه و وقار را در خودشان هرچه بیشتر به‌وجود بیاورند؛ «الا بذکر الله تطمئن القلوب»1. (29 خرداد 1388)
به مسئولیّت خود نزد خدا فکر کنید | من به همه‌ این آقایان، این دوستان قدیمی، این برادران توصیه می‌کنم بر خودتان مسلّط باشید؛ سعه‌ صدر داشته باشید؛ دست‌های دشمن را ببینید. من به این برادران عرض می‌کنم، به مسئولیّت پیش خدای متعال فکر کنید: پیش خدا مسئولید، از شما سؤال خواهد شد. آخرین وصایای امام را به یاد بیاورید.... 
(29 خرداد 1388)
این راه را با قدرت ادامه می‌دهیم | یک خطاب آخری هم عرض کنم به مولایمان و صاحبمان، حضرت بقیهًْ‌الله(ارواحنا فداه): ‌ای سیّد ما! ‌ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام می‌دهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم،‌ اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همه اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سیّد ما، مولای ما، دعا کن برای ما؛ صاحب ما تویی؛ صاحب این کشور تویی؛ صاحب این انقلاب تویی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود، با حمایت خود، با توجّه خود، پشتیبانی بفرما. 
(29 خرداد 1388)
فصل سوّم: از شنبه 30 خرداد 
تا مراسم تنفیذ در 12 مرداد 1388
خودمان را فریب ندهیم | خِرَد که انسان را به عبودیّت دعوت می‌کند، معیار و ملاک قرار بدهیم؛ شاخص قرار بدهیم. عقل، این سیاسی‌بازی‌ها و سیاسی‌کاری‌های متعارف نیست؛ اینها خلاف عقل است. «العقل ما عبد به الرّحمن و اکتسب به الجنان»2؛ عقل این است که انسان را به راه راست هدایت می‌کند. اشتباه می‌کنند آن کسانی که خیال می‌کنند با سیاسی‌کاری، عقلایی عمل می‌کنند؛ نه، عقل آن چیزی است که راه عبادت خدا را هموار می‌کند؛ شاخصش هم برای ما، بین خودمان و خدا، این است که نگاه کنیم ببینیم در بیان این حرف اخلاص داریم یا نه؟ به فکر خداییم یا نه؟ من دارم برای خاطر خدا، رضای خدا حرف می‌زنم یا برای خاطر جلب ‌توجّه شما دارم حرف می‌زنم؟ برای خاطر خدا است یا برای خاطر دل مستمع و غیر مستمع است؟ معیارش این است. به خودمان مراجعه کنیم؛ اقضی‌القضات نسبت به انسان، خودِ انسان است. خودمان را فریب ندهیم؛ بفهمیم چه‌کار می‌کنیم؛ بفهمیم چه می‌گوییم؛ چه حرکتی می‌کنیم. 
(29 تیر 1388)
شما باشید، چه‌کار می‌کنید؟ | من مکرّر این جمله‌ امیرالمؤمنین را به نظرم در جنگ صفّین در گفتارها بیان کردم که فرمود: «الا و لایحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر»3. می‌دانید، سختی پرچم امیرالمؤمنین از پرچم پیغمبر، از جهاتی بیشتر بود؛ چون در پرچم پیغمبر دشمن معلوم بود، دوست هم معلوم بود؛ در زیر پرچم امیرالمؤمنین دشمن و دوست آن‌چنان واضح نبودند؛ دشمن همان حرف‌هایی را می‌زد که دوست می‌زند؛ همان نماز جماعت را که توی اردوگاه امیرالمؤمنین می‌خواندند، توی اردوگاه طرف مقابل هم _ در جنگ جمل و صفّین و نهروان _
می‌خواندند. حالا شما باشید، چه‌کار می‌کنید؟ 
(5 مرداد 1388)
فصل چهارم: از تنفیذ تا 22 بهمن 1388
من و شما کاره‌ای نیستیم | باید همه شاکر باشیم. هرکسی که به این کشور علاقه‌‌‌‌‌‌مند است، هرکس به اسلام و عظمت اسلام علاقه‌‌‌‌‌‌مند است، هرکس دل‌بسته‌ امام بزرگوارمان هست، باید شکرگزار باشد این نعمت بزرگی را که خدای متعال به ما داد. شماها البتّه، بیشتر هم باید شکرگزار باشید که مسئولیّت بر دوش شما است؛ به خصوص آقای رئیس‌جمهور بیش از دیگران باید شکرگزار باشند؛ و هم شاکر باشید؛ هم مغتنم بشمارید و هم براثر این شکرگزاری، تواضع‌تان را بیشتر کنید. مفتخر باشید به رأی مردم، مستظهر باشید به رأی مردم؛ امّا مغرور نشوید، که اگر خدای‌نکرده غرور به سراغ ماها آمد، آن‌وقت انحراف‌ها و انحطاط‌های گوناگونی را در پیش پای خودمان 
خواهیم دید. مراقب باشید؛ این از آن دام‌های بزرگ شیطان است. معمولاً بعد از پیروزی‌های بزرگ، خطرهای بزرگ وجود دارد... من و شما کاره‌‌‌‌‌‌ای نیستیم؛ دست قدرت الهی است؛ من و شما وسایلی هستیم که اگر عقل به‌خرج بدهیم، اختیار خودمان را به‌کار بیندازیم، وارد میدان بشویم، از ما برای حصول این هدف استفاده خواهد شد و افتخار و شرفش برای ما می‌ماند؛ امّا اگر ما هم نباشیم: «فسوف یأتی الله بقومٍ یحبّهم و یحبّونه»4. این‌جور نیست که؛ بار خدا بر زمین نمی‌ماند، پیش خواهد رفت؛ یک حرکت طبیعی، ناموس طبیعت است، ناموس تاریخ است؛ «سنّهًْ الله الّتی قد خلت من قبل»5. (16 شهریور 1388)
پانوشت‌ها:
1- سوره‌ رعد، بخشی از آیه‌ 28، ترجمه: «آگاه باش که با ياد خدا دل‌ها آرامش می‌يابد.»
2- الکافی،‏ ج 1 ص 11.
3- نهج‌البلاغه، خطبه‌ 173.
4- ‌‌سوره‌ مائده، بخشی از آیه‌ 54، ترجمه: «به‌زودى خدا گروهى [ديگر] را می‌آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان [نيز] او را دوست دارند.»
5- سوره‌ فتح، بخشی از آیه‌ 23، ترجمه: «سنّت الهى از پيش همين بوده.»