kayhan.ir

کد خبر: ۲۳۵۸۸۸
تاریخ انتشار : ۱۵ بهمن ۱۴۰۰ - ۲۰:۱۹

فرهنگ برادری در اسلام

 

علی مسلمی
واژه برادری که در عربی از آن به اخوت تعبیر می‌شود، شامل پیوندهای نسبی و غیر نسبی مانند پیوند دینی می‌شود. البته در کاربردهای فرهنگ عربی، هر گونه پیوند چیزی با چیزی را اخوت می‌نامند و گاه حتی در متشابهات در چیزها به کار می‌رود. آنچه از برادری معروف است همان برادری از جهت اشتراک در والدین است که البته برادر رضاعی نوعی از آن خواهد بود، ‌اما فراتر از این گونه برادری می‌توان به دوستان صدیق و همراهان همیشگی و به‌ویژه همفکران و همراهان مسلک و مذهب و مانند آن اشاره کرد که در اصطلاح، برادر و اخ نامیده می‌شوند. در مطلب پیش رو فواید و کارکردهای برادری در عرصه اجتماعی بیان شده است.
***
اخوت اسلامی، استوارترین پیوند
اخوّت مصدر «أخ» و به معناى برادرى، دوستى و مصاحبت آمده است.(لسان‌العرب،‌ ابن منظور، ذیل واژه اخ؛ المیزان، ج۱۹، ص۲۱۱)
معناى اصلى و حقیقى «أخ» شریک در ولادت یا شیرخوارگى است که برادر نَسَبى و رضاعى را شامل مى‌شود. کاربرد این واژه در دیگر مفاهیم مانند هم قبیلگى، مشارکت در کار و صنعت، یا مشارکت در دین و دوستى، یا مشابهت در چیزی، کاربرد در معنای حقیقی و موضوع له نیست، بلکه در این موارد به‌صورت استعاره و مجاز به کار رفته است.(مفردات‌ الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص ۶۸ ذیل واژه اخ؛ الوجوه والنظایر، ج۱، ص۸۹‌)
در مفردات راغب آمده است: اصل در «أَخ»‌، «أَخوْ» است و او کسى است که با دیگرى در تولّد از یک پدر و مادر و یا یکى از آن دو یا در شیر خوردن‌، شریک باشد. این تعبیر در مورد هر گونه شریک در قبیله‌، دین‌، حرفه‌، معامله‌، دوستى و جز اینها‌، به استعاره به کار مى رود.(مفردات ألفاظ القرآن: ص ۶۸)
این واژه در قرآن در معانی حقیقی و مجازی آن به کار رفته است؛ زیرا بررسى موارد کاربرد کلمه «أخ» و «اُخت» در قرآن و حدیث‌، نشان مى دهد که این واژه‌، در همان معانى لغوى آن؛ یعنى انواع پیوندهاى نسبى و غیر نسبى استعمال شده است. در مجموع‌، در قرآن ۸۲ بار کلمه «أخ» و مشتقّات آن‌، و چهارده بار نیز واژه «اُخت» و مشتقّات آن به کار رفته است. از این‌رو، در فرهنگ قرآن، واژه اخ همان طوری که به معنای برادر نَسَبى و رضاعى است، در معنای برادر دینى نیز به کار رفته است.
به عنوان نمونه «اخ» در آیه ۲۵ سوره مائده در معنای برادر نسبی، در آیه ۲۳ سوره نساء در برادری رضاعی، در آیه ۵ سوره احزاب در برادری دینی، آیه ۴۷ سوره حجر به معنای دوستی و مودت، در آیه ۵۰سوره هود به معنای پیوند قبیله ای، در آیه ۲۳ سوره هود به معنای مصاحبت‌، در آیات ۴۸ سوره زخرف و ۳۸ سوره اعراف به معنای مشابهت‌،‌ در آیه ۳۷ سوره اسراء‌ به معنای متابعت و پیروی، و در آیه ۱۱ سوره حشر به معنای هماهنگی به کار رفته است.
در این مطلب، مراد از اخوت همان معنای پیوند دینی است که در آیات قرآن از جمله آیه ۱۰ سوره حجرات برای مسلمانان و مومنان تشریع شده است و خداوند از مومنان خواسته تا پیوند و اخوت دینی را که خداوند میان آنان برقرار کرده حفظ کنند.
برادری اسلامی که به حکم این آیه و آیات دیگر در میان مومنان وضع شده است، آثار حقوقی دارد؛ یعنی همان طوری که برادری نسبی و رضاعی آثاری چون احکام ازدواج و ارث را موجب می‌شود، آثار حقوقی و شرعی بر اخوت اسلامی بار می‌شود که باید آنها را شناخت و از آن پیروی کرد.
تشریع اخوت اسلامی موجب می‌شود که فراتر از پیوند‌ها و نسبت‌های خونی و قبیله‌ای و نژادی، یک نسبت قوی‌تر در چارچوب ایمان و عقاید شکل گیرد؛ چرا که آنچه از نظر آموزه‌های اسلامی اصالت دارد و به عنوان وجه الله باقی و برقرار است همان اصل ایمان و آثار آن است. این پیوند موجب می‌شود که مانند همه انسان‌ها به دور از خون،‌ قبیله و نژاد و رنگ و جنس، یک پیوند روحی و معنوی ایجاد شود. در این پیوند برادری‌، تفاوتی میان جنس زن و مرد نیست؛ زیرا اصالت به روح ایمانی داده شده که مشترک میان همگان است. این پیوند قوی ایمانی موجب می‌شود که انسان فراتر از نوع خود با انواع دیگر از موجودات نیز پیوند برادری ببندد و حتی با جنیان بلکه فرشتگان اخوت پیدا کند.
ریشه این تفکر در اصالت روح و ایمان نهفته است؛‌ زیرا این امور است که وضعیت انسان را در دنیا و آخرت تعیین می‌کند. ارتباط روحی افراد با یکدیگر موجب پیوند قلبی و ایمانی می‌شود و همین پیوند در آخرت نیز خود را نشان می‌دهد و انسان‌ها را به دو دسته بهشتی و دوزخی تبدیل می‌کند؛ در حالی که در آخرت چون تن انسان‌ها بی‌واسطه والدین مستقیم از خاک ایجاد می‌شود(نوح، آیه ۱۷)؛ و همین علاقه و رابطه خونی و نسبی برداشته می‌شود و در آن زمان نسبتی جز ایمان باقی نمی‌ماند.(مومنون، آیه ۱۰۱ )
در روایات نیز بر این نکته تاکید می‌شود که دین چیزی جز حب و بغض نیست(آل عمران، آیه ۳۱؛ تفسیر العیّاشی: ج ۱ ص ۱۶۷ ح ۲۷) و اینکه همین دوستی و دشمنی دینی است که پیوندهای واقعی و قوی‌تر از پیوندهای نسبی و خونی را ایجاد می‌کند. پیامبر(ص) می‌فرماید: أوثَقُ عُرَى الإِیمانِ الحُبُّ فى اللّهِ وَ البُغضُ فى اللّهِ؛ محکم ترین رشته ایمان‌، دوستى و دشمنى در راه خداست. (بحار الأنوار: ج ۷۴ ص ۲۳۷ ح ۳۸؛ کتاب من لا یحضره الفقیه: ج ۴ ص ۳۶۲ ح ۵۷۶۲)
چنین پیوند دینی است که مسلمانان جهان را به عنوان شخص واحد، متحد واقعی می‌کند، به طوری که مشکل یکی در شرق عالم مشکل همگی در همه جهان می‌شود. پس این پیوند دوستى و برادرى در میان مومنان و مسلمانان به حدّى قوى و استوار است که مسلمانان در همه جای جهان احساس می‌کنند همگى اعضاى یک پیکرند تا اگر عضوى احساس رنج و درد کرد‌، سایر اعضا احساس مسئولیت و همدردى نمایند و در خدمت درمان آن باشند‌، چنانکه از پیامبر خدا روایت شده است: یَنبَغى لِلمُؤمِنینَ أن یَکونوا فیما بَینَهُم کَمَنزِلَهِ رَجُلٍ واحِدٍ‌، إذَا اشتَکى عُضوٌ مِن جَسَدِهِ تَداعى سائِرُ جَسَدِهِ؛ شایسته است که مؤمنان‌، در میان خود‌، همانند یک تن باشند‌، به گونه اى که هر گاه عضوى از آن تن به درد آمد‌، سایر اعضا‌، همدردى کنند.(کنزالعمّال: ج ۱ ص ۱۵۴‌، ح ۷۶۶)
آن حضرت(ص) در جایی دیگر می‌فرماید: تَرَى المُؤمِنینَ فی تَراحُمِهِم وتَوادِّهِم وتَعاطُفِهِم کَمَثَلِ الجَسَدِ؛ إذَا‌اشتَکى عُضوا تَداعى لَهُ سائِرُ جَسَدِهِ بِالسَّهَرِ وَالحُمّى؛ مؤمنان را در مهربانى و دوستى و مهرورزى نسبت به یکدیگر، همانند یک پیکر مىبینى که هر گاه عضوى از آن به درد آید، دیگر اعضاى پیکر، در بى خوابى کشیدن و تب، با آن، همنوایى و همدردى مىکنند.(بحارالأنوار: ج ۷۴، ص ۲۷۴، ح ۱۹ )
امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: المُؤمِنُ أخُو المُؤمِنِ کَالجَسَدِ الواحِدِ، إنِ‌اشتَکى شَیئا مِنهُ وَجَدَ ألَمَ ذلِکَ فی سائِرِ جَسَدِه، وأرواحُهُما مِن روحٍ واحِدَهًٍْ، وإنَّ روحَ المُؤمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصالاً بِروحِ اللهِ مِن اتِّصالِ شُعاعِ الشَّمسِ بِها؛ مؤمن، برادر مؤمن است و همانند یک پیکرند که اگر عضوى از آن به درد آید، سایر اعضایش نیز آن درد را در خود، احساس مىکنند . روح آن دو مؤمن، از یک روح است و اتّصال روح مؤمن به روح خداوند، بیشتر از اتّصال پرتو خورشید به خورشید است.(الکافی: ج ۲، ص ۱۶۶، ح ۴)
موسى(ع) گفت: پروردگار من! مرا از محبوب‌ترین آفریده‌ات در نزد خود، آگاه فرما. خداوند فرمود: «چرا؟». گفت: تا من نیز دوستش بدارم. خداوند فرمود: «به تو مىگویم. مردى در گوشه‌اى از زمین، مرا عبادت مىکند و در گوشه دیگرى از زمین، برادرى از برادرانش فقط نام او را مىشنود، ولى [از نزدیک،] او را نمىشناسد. پس اگر مصیبتى به وى برسد، چنان است که به او رسیده است و اگر خارى در پاى وى فرو رود، انگار که در پاى او خَلیده است و او، وى را جز به‌خاطر من، دوست نمىدارد. این است محبوب‌ترین آفریده‌ام در نزد من».(الزهد لابن المبارک: ص ۱۱۸ ح ۳۵۱)
به هر حال، براساس آموزه‌های قرآنی و اسلامی، میان مسلمانان یک برادری ایمانی به حکم الهی برقرار شده است که مبانی آن اعتقادات است. پس همه مومنان به‌عنوان امت اسلام برادر ایمانی یکدیگر هستند(حجرات، آیه ۱۰) و این خداوند است که این پیوند محکم و استوار را میان همه اقوام بشری که مومن می‌شوند،‌ برقرار می‌کند و آنان را به چنین نعمت بزرگی پیوند می‌دهد و تفرقه‌ها و دشمنی‌ها را از میانشان
بر می‌دارد و مهر و صلح و صفا و همکاری و مودت و محبت را در بین آنها قرار می‌دهد(آل‌عمران، آیه ۱۰۳) تا به هر شکلی در حوزه‌های مادی و معنوی دستگیر یکدیگر باشند(توبه، آیه ۱۱) و عدالت را حتی علیه خویش نسبت به برادران ایمانی رعایت کنند.(احزاب، آیه ۵؛ مائده، آیه ۸؛ انعام، آیه ۱۵۲)
فواید و آثار برادری ایمانی
برادری ایمانی آثار و فوایدی دارد که در آیات و روایات بیان شده است. از جمله این آثار می‌توان به موارد زیر‌ اشاره کرد:
1. تساوی حقوق: خداوند در آیه ۱۱ سوره توبه بیان می‌کند که برادران ایمانی از نظر حقوق مساوی هستند و کسی بر کسی دیگر تقدم نخواهد داشت و نمی‌تواند برتری و تقدمی برای خود اثبات کند.
2. حسن معاشرت: از دیگر آثار برادری ایمانی وجوب نیک رفتاری و حسن معاشرت با یک دیگر است. این مطلب در آیه ۲۲۰ سوره بقره به‌روشنی بیان شده است.
3. عفو و گذشت: براساس آیه ۱۷۸ سوره بقره، اگر برادر ایمانی خطا و اشتباهی در حق شما مرتکب شده از او درگذرید و او را عفو کنید و حق احسان را درباره او بجا آورید و خواهان اجرای عدالت به نفع خود علیه او نشوید و از حقوق خود تا می‌توانید در گذرید. به‌عنوان نمونه اگر قصاصی طلب دارید عفو کنید و بهترین و نیکوترین رفتار پسندیده اجتماعی را در حق او بجا آورید.
4. اصلاح: برادرى دینى، مقتضى اصلاح بین مؤمنان است.(حجرات، آیه ۱۰) از لوازم این حکم آن است که برای برطرف کردن اختلاف‌هاى میان مؤمنان باید اقدام کرد و اختلافات ایشان را از میان برداشت و آنان را مصالحه داد و به صلح و دوستی دعوت کرد.(ص، آیات ۲۲ و ۲۳)
5. استغفار و طلب غفران: مومن همان گونه که از خدا برای خود طلب مغفرت می‌کند می‌بایست برای برادران ایمانی خود نیز طلب مغفرت کند. براساس آیه ۱۰ سوره حشر، اخوّت دینى، مقتضى طلب مغفرت براى یکدیگر است.
6. اجتناب از غیبت: بی‌گمان غیبت و پشت‌سرگویی درباره مومن گناهی بزرگ است. یکی از لوازم برادری ایمانی این است که مومن این غیبت را‌ ترک گوید. خداوند در آیه ۱۲ سوره حجرات می‌فرماید که اخوّت ایمانى، مستلزم پرهیز از غیبت درباره برادر دینی است.
7. محبت خالص: امیرمومنان علی(ع) می‌فرماید: عَلَى التَّواخی فِی اللهِ تَخلُصُ المَحَبَّهًُْ؛ در برادرى براى خداست که دوستى، خالص مىشود.(غررالحکم: ج ۱، ص ۳۱۲، ح ۶۱۹۱)
8. رفاقت کریمانه: آن حضرت همچنین می‌فرماید: مَن کانَت صُحبَتُهُ فِی اللهِ کانَت صُحبَتُهُ کَریمَهًًْ، و مَوَدَّتُهُ مُستَقیمَهًًْ؛ کسى که رفاقتش براى خدا باشد، رفاقت او کریمانه و دوستى‌اش بى‌غَل‌وغش است.(غررالحکم: ج ۵ ص ۴۱۲ ح ۸۹۷۷)
9. کمال ایمان: با دوستی و محبت ایمانی است که ایمان به کمال بلوغ خود می‌رسد و آثار آن هویدا می‌شود. پیامبر(ص) می‌فرماید: سه چیز است که هر کس آنها را داشته باشد، طعم ایمان را مىچشد: کسى که شخصى را فقط به‌خاطر خدا دوست بدارد؛ کسى که خدا و پیامبر او را از هر چیز دیگرى بیشتر دوست بدارد؛ و کسى که اگر در آتش افکنده شود، نزد او محبوب‌تر از آن باشد که پس از آنکه خداوند عز و جل او را از کفر نجات داده، دوباره به کفر بازگردد.(صحیح مسلم: ج ۱، ص ۶۶، ح ۶۸)
10. قبولی و پذیرش اعمال: پیامبر(ص) می‌فرماید: بنده‌اى را که به‌نظر خودش نیکوکار است و فکر نمىکند گناهى داشته باشد، مىآورند و به او مىفرماید: «آیا [در دنیا] دوستان مرا دوست مىداشتى؟». مىگوید: من با مردم در آشتى بودم. مىفرماید: «آیا دشمنان مرا دشمن مىداشتى؟» . مىگوید: پروردگارا! من با هیچ‌کس، مشکلى (کینه‌اى) نداشتم. پس خداوند عزوجل مى‌فرماید: «کسى که دوستان مرا دوست نداشته باشد و با دشمنان من دشمنى نورزد، به رحمت من دست نمىیابد».(کنزالعمّال: ج ۴، ص ۲۵۶، ح ۱۰۴۱۷) امام باقر(ع) نیز می‌فرماید: اگر همه روز را روزه بگیرم و افطار نکنم و همه شب را خستگى‌ناپذیر نماز بخوانم و اموالم را انبانْ انبان در راه خدا انفاق کنم، امّا در دلم مهر اولیاى او و کین دشمنانش نباشد، آن همه برایم سودى ندارد.(تاریخ‌الیعقوبی: ج ۲، ص ۳۲۱)
11. دوری از شیطان: امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل می‌کند که به یارانش فرمود: «آیا شما را از چیزى آگاه گردانم که اگر انجامش دهید، شیطان از شما دور مىشود، آنسان که مشرق از مغرب دور است؟». گفتند: بفرمایید! فرمود: «روزه گرفتن، شیطان را روسیاه مىکند؛ صدقه دادن، کمرش را مىشکند؛ دوست داشتن به‌خاطر خدا و همیارى در کار نیک، ریشه‌اش را قطع مىنماید؛ و استغفار، شریان قلب او را پاره مىکند».(الکافی: ج۴، ص۶۲، ح۲)
همچنین در روایات آثار دیگری برای اخوت ایمانی بیان شده که از جمله آنها می‌توان به امنیت در قیامت (وسائل‌الشیعه: ج ۸، ص ۴۰۷، ح ۱۵۵۲۹) ورود بی‌حساب به بهشت(بحارالأنوار: ج ۷، ص ۱۷۱، ح ۱)، دستیابی به درجات بهشتی(بحار الأنوار: ج ۷۴ ص ۲۷۸ ح ۱۴)، سبقت و پیشتازی در بهشت(کنزالعمّال: ج ۹، ص ۱۸، ح ۲۴۷۱۵) و مانند آن‌ اشاره کرد که تنها برای رضایت خداوند دوست می‌دارند و دشمن می‌دارند.
در روایات به مومنان فرمان داده شده است که همه زندگی خود را بر مدار و محور ایمان تنظیم کنند. پس حب و بغض انسان می‌بایست برای خداوند باشد(بحارالأنوار: ج ۷۴، ص ۳۵۳، ح ۲۵) پس برای رضای خداوند دوست بدارد و دشمن بدارد؛ چنانکه برای خدا دوست برگزیند و برای خداوند کسی را دشمن دارد و از دوستی با او پرهیز کند.(غررالحکم: ج ۳، ص ۴۳۳، ح ۵۰۱۷؛ غررالحکم: ج ۳، ص ۲۰۸، ح ۴۲۲۵) در این صورت است که به فرمان امام صادق(ع) عمل می‌کند: از خدا پروا کنید و برادرانى نیکوکار باشید. به‌خاطر خدا، یکدیگر را دوست بدارید، با هم ارتباط داشته باشید، به هم مهر بورزید، به دیدار و ملاقات یکدیگر بروید و در‌باره مکتب و راه و روش ما (امامت و ولایت)، گفت‌وگو کنید و آن را زنده بدارید.(بحارالأنوار: ج ۷۴، ص ۴۰۱، ح ۴۵)